واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۳ دي ۱۳۹۳ (۸:۲۹ق.ظ)
روزنامه اطلاعات: بحران آب
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه اطلاعات در يادداشت امروز خود چنين نوشت:
اگر بتوانيم 10 درصد در مصرف آب صرفهجويي كنيم، شرايط كشور متحول ميشود.
جمله بالا را رئيس جمهوري هفته گذشته در مراسم تجليل از گندمكاران نمونه گفت. در شرايطي كه به گفته كارشناسان كشور مدتي است وارد مرحله تنش آبي شده و خشكساليهاي اخير در روندي دامنهدار قرار گرفته است، به نظر ميرسد برنامههاي دولت براي تأمين بلند مدت آب، در يكي از كمآبترين مناطق دنيا، بايد بسيار فراتر از «اگر بتوانيم 10 درصد صرفهجويي كنيم» باشد.
سالانه در كشور در حدود 130 ميليارد متر مكعب بارندگي رخ ميدهد كه متأسفانه در سالهاي اخير اين ميزان به 115 ميليارد مكعب كاهش يافته است. از اين ميزان تنها 90 ميلياردمتر مكعب آب تجديدپذير و قابل استحصال است. از همين ميزان آب در حدود 92 درصد به مصرف بخش كشاورزي ميرسد و سهم مصرف شهري فقط 6 درصد و سهم صنعت كمتر از 2 درصد است و بقيه صرف ساير مصارف ميشود.
بزرگترين محل مصرف و اسراف آب، به تصديق همه كارشناسان و مسئولان در بخش كشاورزي است. ميزان بهرهوري آب در بخش كشاورزي، در حدود 20 درصد است. معناي اين سخن آن است كه از 92 درصد آبي كه به كشاورزي اختصاص مييابد در حدود 80 درصد در بخش كشاورزي هدر ميرود.
اكنون اين پرسش اساسي فرا روي دولت است: ما چگونه ميتوانيم هم توليدات كشاورزي را به خاطر نيازهاي روزافزون عليالدوام افزايش دهيم و هم نيازهاي مصارف صنعتي و شهري جمعيت رو به تزايد را برطرف كنيم. آن هم در شرايطي كه دوره خشكسالي ادامه دارد و ممكن است كماكان ميزان بارشها روند كاهشي داشته باشد و نيز در شرايطي كه تعداد سدها به حد اشباع رسيده و تقريباً ديگر نقطه مساعدي براي احداث سد جديد باقي نمانده است.
پاسخ پرسش آن است كه به جاي تمركز بر صرفهجويي شهروندان كه حداكثر از 6 درصد مصرف آب را دارند، بايد بخش كشاورزي را اصلاح كنيم. اصلاح بخش كشاورزي، درست بر خلاف مصارف شهري، با شعار و خواهش و تبليغات صرفه جويي ممكن نيست. كشاورز اگر به محصولش آب ندهد، خشك ميشود.
«نظام بهرهبرداري كشاورزي» ايران بايد اصلاح شود. سالها پيش طرح پژوهشي براي اصلاح نظام بهرهبرداري كشاورزي انجام شد اما گمان ميرود كه اين طرح رها شده باشد.
به طور كاملاً مختصر، در جامعه كشاورزي ايران به خاطر قاعده توارث،وقتي كشاورزي ميميرد زمينهاي كشاورزي ميان فرزندانش تقسيم ميشود و همين امر موجب كوچك و كوچكتر شدن زمينهاي كشاورزي ميشود. كوچك شدن زمينها، بهرهوري را پايين ميآورد و مصرف همه نهادههاي كشاورزي و همچنين انرژي و آب را بالا ميبرد. تغيير الگوي مصرف نهادههاي كشاورزي و افزايش بهرهوري، به چنين تغيير بنياديني در الگوهاي مالكيتي و مشاركتي نيازمند است كه كاري پيچيده و نيازمند برنامهريزي است.
سوي ديگر داستان، روشهاي سنتي آبياري است كه كارشناسان امر نيك ميدانند بدترين روش آبياري، روش غرقابي است كه بخش عمده آب را هدر ميدهد و بيشترين كشاورزي ما اينك با بدترين روش آبياري انجام ميشود. براي تغيير عمده مصرف آب در پرمصرفترين بخش كشور، بايد شيوههاي نو و مدرن آبياري از جمله انواع روشهاي آبياري تحت فشار و قطرهاي جايگزين روشهاي سنتي شود كه البته اين امر به تكنولوژي و سرمايهگذاري و مهمتر از آن به برنامه و عزم نيازمند است.
در يك كلام، قرن حاضر قرن كمبود آب است و بسياري از اقتصادانان و سياستمداران پيشبيني كردند جنگهاي آينده، جنگ بر سر آب خواهد بود.
در اين شرايط، دولتها بايد براي فائق آمدن برمعضل آب كه به طور دقيق ميتوان نام «بحران آب» را برآن گذارد، در سطوح بسيار بالاتر از «توصيه به صرفهجويي» عمل كنند.
نويسنده: عليرضا خاني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]