واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: در حاشیه حملات دلواپسان به "خانه پدری"
به گزارش آخرین نیوز، روزنامه شرق نوشت: فهمیدن اینکه چرا اینبار «خانه پدری»، بهانه جنجالآفرینی عدهای برای ادامه حرکات ایذایی علیه دولت یازدهم قرار گرفته، کار سختی نیست؛ فیلمی که امسال تندیس بهترین فیلم و فیلمنامه و کارگردانی را از جشن منتقدان گرفت و مطلقا بهترین فیلم سال بود و بعد از جشنواره سیودوم بسیاری از منتقدان متفقالقول بودند که فیلم برجستهای در تاریخ سینمای ایران خلق شده است. دلواپسان دیروز، در عرصه عمل، کارشکنیهایشان را علنی کردهاند. وزارت ارشاد اسلامی هم که وزیرش از ابتدای صدارت قول داده بود پای مجوزهایش بایستد، حداقل در حوزه سینما چندبار مقابل فشارها عقبنشینی کرده و نتوانسته وعدهاش را عملی کند.
اینکه حوزه هنری، یا فلان خبرگزاری و بهمان سایت بتواند امور اجرایی کشور را مختل کند، اتفاق بدی است. مملکت اگر قانون دارد و اگر مجری قوانینش، دولتی است که نزدیک به ٢٠میلیون رای از ملت گرفته و وزیرش از مجلس رایاعتماد گرفته، چه جایی برای دخالت دیگران در امور کشور میماند؟ یعنی رای رییسجمهور رای نیست؟! اینهمه چوبلایچرخدولتگذاشتن در حوزه فرهنگ چه معنایی دارد؟ این درست که هرکسی باید بتواند آزادانه نظرش را درباره هرچیز و هرکس بدهد ولی اگر هرکسی برای تحمیل نظرش ضمانت اجرایی فراقانونی داشته باشد، واقعا سنگ روی سنگ بند نمیشود. اگر در سینما، سازوکار نظارتی طراحی شده و شورای پروانه ساخت و نمایش وجود دارد، مدیرکل نظارت وجود دارد، رییس سازمان سینمایی و وزیر فرهنگ داریم، دیگر دخالت در جزییات کار اجرایی چه معنایی جز شکستن اصل مهم تفکیک قوا میتواند داشته باشد؟ یعنی همه اینها قادر نیستند محتوای ضدنظام و ضداسلام یک فیلم را تشخیص دهند؟ یعنی فیلمی را اکران میکنند که تا این حد برای جامعه خطرناک است و خودشان نمیفهمند؟ بعد چهارنفر در فلان خبرگزاری و حوزه هنری صاحب تشخیصند؟ نمیدانم اساسا حضور رییس سازمان تبلیغات اسلامی در شورای پروانه نمایش چه کارکردی داشته است؟ مگر میشود شورای پروانه نمایش به«خانه پدری» پروانه نمایش بدهد و حوزه هنری نپذیرد و نظر خودش را حق بداند و اجرا کند؟ از سوی دیگر محافظهکاری و عقبنشینیهای پیاپی مدیران فرهنگی، خستهکننده و قابلپیشبینی شده است. همین مساله موجب بیاعتبارشدن مجوزهایی شده که از سوی مراجع ظاهرا قانونی حوزه فرهنگ صادر میشود. متاسفانه از این پس مدیران فرهنگ باید بیاعتمادی شدید هنرمندان را بر مشکلاتشان اضافه کنند. «خانه پدری» در نقد تعصب کور است، در نقد خشونت خانوادگی است، در نقد تفسیر اشتباه از اخلاق و دیانت است. آیا حکایت ضمیری است که مرجعش را یافته؟ آیا حکایت چوب لایچرخگذاشتن به هر قیمت است؟یادمان نرفته که رییس سازمان سینمایی دولت دهم به از توقیفدرآوردن فیلمهایی که در دولت نهم توقیف بودند، مفتخر بود و هست یا به اینکه مقابل تحریمهای حوزه ایستادگی کرده هنوز به خود میبالد. حالا چه شده که همین اقدامات را همانها از سوی دولت یازدهم برنمیتابند؟ چرا دارند تمام تلاششان را میکنند تا فیلمهایی که توقیف کردهاند به نمایش درنیاید؟ اگر قرار بر این بود که تمام درها بر پاشنه قدیم بچرخد، چه نیازی به رایدادن و تغییر دولت بود؟ آیا جز این است که بازندگان انتخابات٩٢ به میدان آمدهاند تا با زمینگیرکردن دولت یازدهم، از عمر این دولت بکاهند و رویای بازگشت خود را به قدرت اجرایی در کوتاهترین زمان عینیت ببخشند؟
شنبه, 13 دی 1393 ساعت 08:58
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]