واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
حرف های متهم؛
فاجعه ای مرگبار تنها به خاطر کینه ای کودکانه
روزهای بسیار سختی را در زندان پیش رو دارم، برای هیچ و پوچ چه اشتباه بزرگی کردم.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران، من و مرتضی از کودکی همبازی بودیم، خانه پدری مرتضی دو کوچه بالاتر از کوچه ما بود، دوران ابتدایی با هم در یک مدرسه درس میخواندیم، او مانند من و پسرعمویم اهل درس و مشق نبود، در بازیگوشی نیزهیچ کسی به پای من و پسرعموهایم و مرتضی نمیرسید. از کودکی با مرتضی به خاطر بازی و خیلی از مسائل دیگر اختلاف داشته و به نوعی احساس رقابت در میان ما وجود داشت. مرتضی عاشق جرزنی و بازی با اعصاب ما به ویژه پسرعمویم بود. همیشه با پسرعمویم کل میانداخت.
در دبستان ما چند نفر به خاطر شیطنت و دردسرهایی که داشتیم بین مسئولان مدرسه و حتی دانشآموزان انگشت نما بودیم. تازه وارد اول راهنمایی شده بودیم که من و پسرعموهایم مانند مرتضی به دلیل افت تحصیلی، با ترک مدرسه هر کدام به نوعی به سمت سرنوشت خودمان رفتیم اما پس از ترک تحصیل نیز اختلاف ما با بچه محل و همبازی قدیمیمان به هیچ وجه پایانی نداشت. به دلیل زندگی در حاشیه شهر و کمی سن و پایین بودن تحصیلاتمان همه ما به کارهایی مانند بنایی، صافکاری و نقاشی خودرو روی آوردیم. به لطف دستمزدها و انعامیکه میگرفتیم همیشه پول توجیبی داشتیم و محتاج و وابسته به خانواده نبودیم.
در 19 سالگی همراه پسر عموهایم با مرتضی و دوستانش درگیر شدیم. دیگر اختلاف ما با مرتضی و دور و بریهایش تبدیل به کینهای قدیمی شده بود. در روزهای نزدیک به روز حادثه مرتضی با پسر عمویم بر سر موضوعی درگیر شد، در این درگیری پسرعمویم از دست مرتضی به شدت کتک خورد. پس از آن من با دیگر پسرعموها و دوستانم، به محض اطلاع از این اتفاق، در فرصتی مناسب مرتضی و یکی از دوستان وی را به باد کتک گرفته و با چاقو زخمیشان کردیم. یکی از ویژگیهای ما این بود که هیچ کدام در شأن خود نمیدیدیم که برای کم کردن روی دیگری با پلیس 110تماس گرفته یا در دادگاه شکایت کنیم.
بعد از آن درگیری مرتضی و دوستش پس از 48 ساعت بستری شدن در بیمارستان به خانهشان بازگشتند. در این میان یکی از دوستان مرتضی که از زخمی شدن وی مطلع شد، به محض دیدن پسرعمویم او را به باد کتک گرفت، این موضوع بهانه خوبی بود تا ما دوباره برای دعوا به سمت مرتضی و دوستانش برویم. تازه هوا تاریک شده بود، ما، مرتضی و دوست زخمی وی را در یکی از کوچهها پیدا کردیم، پسرعمویم با گرزی که در دست داشت آنچنان بر سرمرتضی کوبید که وی نقش بر زمین شد، اما بلافاصله از جا برخاست و با چاقویی به سمت ما یورش برد، دوست مرتضی از محل گریخت. در این فرصت ما با ضربات گرز حسابی مرتضی را زخمی کردیم، اما وی با چاقویش ضربهای به پای پسرعمویم زد.
به محض اینکه صدای فریاد پسرعمویم را شنیدم و خونریزی پای وی را دیدم، چاقویم را از جیبم بیرون آورده و با آن محکم به پشت مرتضی کوبیدم. یکی دیگر نیز از مقابل چاقویش را در شکم مرتضی فرو کرد تا وی برای همیشه چشمانش را ببندد. ما از محل گریختیم، قصد کشتن مرتضی را نداشتم اما وی پس از انتقال به بیمارستان راهی سردخانه شد. تنها چهار روز پس از قتل مرتضی همه ما توسط پلیس دستگیر شدیم و پس از دستگیری متوجه شدم طبق نظر پزشکی قانونی دلیل اصلی مرگ مرتضی ضربهای بود که من با چاقو از پشت برکتف چپ وی زدم.
ظاهراً چاقو با ضربه من از پشت به قلب مرتضی برخورد کرده و وی را از پای درآورده است. روزهای بسیار سختی را در زندان پیش رو دارم، برای هیچ و پوچ چه اشتباه بزرگی کردم. کاش کینه توزی نداشتیم، کاش درگیر نمیشدیم یا برای جبران با پلیس تماس میگرفتیم یا در مراجع قضایی شاکی میشدیم. کاش به جانبداری از پسرعمویم بر نمیخاستم تا...
2005
۰۸/۱۰/۱۳۹۳ - ۰۷:۵۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]