واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فكرش را هم نميكردم مرتكب قتل شوم
زني كه از يك سال قبل به اتهام قتل يك پسر جوان در بازداشت به سر ميبرد روز گذشته در جلسه محاكمه، حادثه را شرح داد.
به گزارش خبرنگار ما، نماينده دادستان تهران در شرح كيفرخواست به قضات شعبه 74 دادگاه كيفري گفت: «متهم 35 ساله پرونده سارا نام دارد. شامگاه پنجم بهمن ماه سال گذشته بود كه او در يكي از خيابانهاي اطراف ميدان هفتتير تهران با پسري به نام كوهيار درگير شد و او را با ضربات چاقو هدف قرار داد و از محل گريخت. شاهدان وقتي به محل حادثه رسيدند، متوجه شدند كه كوهيار مجروح شده و به علت شدت جراحت نميتواند درباره حادثهاي كه برايش اتفاق افتاده توضيح دهد. آنها همچنين زني را در حال فرار از محل ديدند كه بعداً معلوم شد سارا نام دارد و با كوهيار درگير شده است.» نماينده دادستان تهران ادامه داد: «سارا در بازجوييها به قتل اقرار كرده است. هرچند او از اختلالات خُلقي رنج ميبرد اما گزارش پزشكي قانوني نشان داده است كه وي اختلال رواني ندارد و مسئول عمل خويش است. اتهامهاي او هم مباشرت در قتل عمد، سرقت گوشي تلفن همراه مقتول و رابطه نامشروع است و برايش درخواست صدور مجازات قانوني دارم.»
پس از آنكه مادر مقتول به عنوان وليدم براي متهم درخواست قصاص كرد، سارا به درخواست قاضي عبداللهي در جايگاه قرار گرفت و اتهامهاي خودش را انكار كرد. او در شرح ماجرا گفت: «من 17 سال قبل از خانوادهام كه در رشت زندگي ميكنند جدا شدم و براي ادامه زندگي راهي تهران شدم، چراكه بيماري دوجنسيتي داشتم و به خاطر حفظ آبروي خانواده، نميتوانستم همراه آنها زندگي كنم. پنج سال قبل تصميم گرفتم با عمل جراحي سرنوشت خودم را مشخص كنم، به خاطر همين با مجوز قانوني به اسم سارا راهي تايلند شدم و آنجا با عمل جراحي براي هميشه جنسيت خودم را معين كردم و به تهران برگشتم. در اين مدت هم هزينه زندگيام را از راه دريافت يارانه يا كمكهايي كه برادرم به من ميكرد تأمين ميكردم. البته مدتي هم با پسري صيغه شدم، اما با او اختلاف پيدا كردم و از او جدا شدم.»
متهم در توضيح ماجرا گفت: «شب حادثه در خانه آرامش نداشتم. خانهام را ترك كردم. از چهارراه زهره به طرف ميدان هفتتير ميرفتم تا براي خودم خريد كنم. همان طور كه به ويترين مغازهها نگاه ميكردم، مقتول در حالي كه خودش را با گوشي تلفن همراهش مشغول كرده بود، مقابلم قرار گرفت و پيشنهاد دوستي داد. با پرخاشگري جوابش را دادم و خواستم مزاحم نشود. كمي جلوتر اما دوباره مقابلم قرار گرفت و گفت از من خوشش آمده است. اصرارهايش را كه ديدم، اعتماد كردم و به درخواست او سوار خودرواش شدم كه آن را در يكي از كوچهها پارك كرده بود. او به من 100 هزار تومان داد و خواست به خانهاش كه ميگفت همان نزديكي است، بروم. قبول نكردم. عصباني شد و خواست پول را پس بدهم. قبول نكردم و گفتم چرا با رفتارت به من توهين ميكني؟ مرا با لگد از ماشين بيرون انداخت. بعد قفل فرمان را برداشت و خواست پولش را پس بدهم. من هم آيينه ماشينش را شكستم و گفتم چرا مزاحم شدي؟ چند نفر ايستادند و فقط نگاهمان كردند. خواست با قفل فرمان مرا بزند. دست به كيفم بردم و چاقوي ميوهخوري را كه همراهم بود، بيرون كشيدم. وقتي حمله كرد دو ضربه پياپي زدم كه زخمي شد و عقب كشيد. اصلاً قصد كشتن نداشتم. او لاغر بود. شايد اگر كمي چاقتر بود ضربهها كاري نميشد و زنده ميماند. به داخل ماشينش رفتم و گوشيهاي تلفن همراهم را كه جامانده بود برداشتم و داشتم از محل دور ميشدم كه متوجه زنگ گوشي تلفن همراه از داخل كيفم شدم. وقتي در كيف را باز كردم ديدم كه گوشي مقتول را اشتباهي برداشتهام. ساعتي بعد شمارههاي داخل گوشياش را بررسي كردم. با شماره برادرش تماس گرفتم و ماجرايي را كه اتفاق افتاده بود شرح دادم و خواستم كه به برادرش كمك كند. بعد از آن بود كه راهي شهرستان شدم. از آنجا با برادر مقتول تماس ميگرفتم و جوياي حال برادرش ميشدم. البته او به من گفته بود كه برادرش زنده مانده و اگر گوشي را به آنها بازگردانم از من اعلام گذشت ميكنند. اگر ميخواستم گوشي را سرقت كنم آن را دور ميانداختم و با خانوادهاش هم تماس نميگرفتم.» برادر مقتول هم كه در جلسه حاضر بود، حرفهاي متهم را تأييد كرد. قاضي به متهم گفت: چرا با خودت چاقو داشتي؟ متهم گفت: مدتي قبل از حادثه در حال عبور از خيابان بودم كه چند زورگير مرا خفت و پولهايم را سرقت كردند. از آن روز بود كه با خودم چاقويي برداشتم تا كسي مزاحم نشود. متهم در آخرين دفاع گفت: من فكرش را هم نميكردم مرتكب قتل شوم. آدم سالمي نبودم، كمبود محبت و كمبود دوست داشتم. آن روز هم داشتم راه خودم را ميرفتم كه مقتول مقابلم قرار گرفت. حالا هم از حادثهاي كه اتفاق افتاده پشيمان هستم و درخواست گذشت دارم. هيئت قضايي بعد از ختم جلسه وارد شور شدند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]