واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرمان قتل داشتم
زن ميانسالي كه متهم است با شليك گلوله دو مرد را به قتل رسانده ادعا ميكند براي كشتن مردي مزاحم از سوي شوهرش فرمان قتل داشته كه حادثه اتفاق افتاد. مرد مزاحم كه امير نام دارد مدتي بعد از اين حادثه، شوهر اين زن را به قتل رساند.
به گزارش خبرنگار ما، نماينده دادستان تهران روز گذشته مقابل هيئت قضايي شعبه 74 دادگاه كيفري حاضر شد و كيفرخواست را توضيح داد. او گفت: زني كه در جلسه دادگاه حاضر شده سيما نام دارد و 42 ساله است. بر اساس اوراق پرونده، او 24 مهرماه سال 90 وارد ساختماني در اسلامشهر شده و دو نفر از ساكنان را با شليك گلوله به قتل رسانده است، بنابراين برايش درخواست صدور مجازات قانوني دارم.
پس از آن اوليايدم دو خانواده گفتند كه خواستهشان قصاص متهم است. يكي از شاكيان گفت: شوهرم در جريان حادثه كشته شد در حالي كه گناهي نداشت. من مرد زندگيام را از دست دادهام در حالي كه پسري 10 ساله و دختري چهارساله دارم.
سپس سيما به درخواست قاضي باقري در جايگاه قرار گرفت و اتهام دو قتل را پذيرفت. او توضيح داد: مدتي قبل از حادثه پسري به نام امير كه از آشنايان بود به من تعرض كرد تا اينكه ماجرا را براي شوهرم- بهرنگ- كه يكي از مديران شهري بود تعريف كردم. او از حادثهاي كه اتفاق افتاده بود خشمگين شد و تصميم به انتقام گرفت. در حالي كه دختري 23 ساله و پسري 14 ساله داشتيم مرا به صورت صوري طلاق داد. البته با هم زندگي ميكرديم اما گفت براي فريب پليس لازم است كه از نظر قانوني نسبتي با هم نداشته باشيم. مدتي كه گذشت اسلحهاي تهيه كرد و مرا آموزش داد. گفت بايد خودم امير را به قتل برسانم تا دوباره اعتمادش به من جلب شود. من هم قبول كردم. خيلي از روزها به بيابانهاي اطراف شهر ميرفتيم و تيراندازي را به من آموزش ميداد. متهم ادامه داد: من اصرار كردم كه خودش اين كار را انجام دهد اما قبول نكرد. علتش را هم نميدانم. براي اينكه اعتماد به نفسم را زياد كند، مرا به مصرف مواد آلوده كرد اما حالم بدتر شد.
متهم در توضيح روز حادثه گفت: آن روز در حالي كه مسلح بودم و دستكش به دست و نقاب به صورت داشتم وارد ساختماني كه امير در آن زندگي ميكرد، شدم. شوهرم به من ياد داده بود كه چطور با يك ضربه لگد در واحد آپارتمان را باز كنم. وقتي مقابل آپارتمان امير قرار گرفتم با لگد چند ضربه زدم اما در باز نشد. اسلحه كشيدم و چند تير به در شليك كردم اما در باز نشد. لحظاتي بعد نويد كه با شنيدن صداي گلوله از خانهاش خارج شده بود خودش را از طبقه پايين به محل رساند. من دستم روي ماشه رفت و به طرفش شليك كردم. شوهرم گفته بود هر كس مقابلم قرار گرفت او را به قتل برسانم و تا امير را نكشتهام، ساختمان را ترك نكنم. وقتي نويد روي زمين افتاد ديدم كه رسول هم با شنيدن صداي گلوله از آپارتمانش خارج شده است. او هم وقتي مقابلم قرار گرفت دست به ماشه بردم و به طرفش شليك كردم. وقتي رسول هم روي زمين افتاد همسايهها خودشان را رساندند و من از ترس محل را ترك كردم.
متهم در توضيح سرنوشت شوهرش گفت: امير وقتي متوجه شد كه قصد كشتن او را داريم، شوهرم را به قتل رساند و گريخت. البته شنيدهام چند ماه قبل مأموران او را بازداشت كردهاند.
متهم در آخرين دفاع از خودش گفت: ميدانم كه دو مرد را بيگناه به قتل رساندهام اما درخواست گذشت دارم.
قاضي بعد از ختم جلسه با اعضاي دادگاه- مقدم زهرا، قربانزاده، توليت و عزيزنژاد- وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]