تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846240087




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جامعه شناسی و روانشناسی هنر


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جامعه شناسی و روانشناسی هنر
جامعه شناسی و روانشناسی هنر نويسنده:شیدا امینی سخن گفتن از جامعه شناسی و روانشناسی هنر با توجه به گستردگی مضامین موجود در این حوزه ها و همچنین میان رشته ای بودن آنها، كاری آسان نیست. در این نوشتار مهمترین نكاتی كه در این دو گستره معرفتی بسط می یابند، به بحث گذاشته می شوند. ۱) روانشناسی هنر: این شاخه میان رشته ای در باب ادراك، فهم و مشخصات هنر و تولید آن سخن می گوید. به صورت خاص، روانشناسی هنر به روانشناسی ساختاری و محیطی تقسیم می شود. روانشناسی ساختاری بیشتر به ویژگیهای ذهن هنگام تولید یا ارتباط با كار هنری اشاره می كنند، در حالی كه روانشناسی محیطی به شرایط محیطی می اندیشد كه بر روان هنرمند اثر می گذارند یا هنرمند بر این شرایط تأثیر می گذارد. كارهای «تئودور لیپز» نقشی مؤثر در اوان گسترش مفهوم روانشناسی هنر یعنی در اوایل قرن بیستم ایفا كردند. او تلاش كرد مفهوم «همدلی» را تحلیل مفهومی كند و همین مفهوم، بعدها یكی از مفاهیم مهم روانشناسی هنر شد. در یك معنای تخصصی و خاص تر، چیزی به نام روانشناسی هنر وجود ندارد، زیرا برخلاف دیگر شاخه های روانشناسی كه برنامه دانشگاهی مدونی دارند، در این عرصه چیز چندانی موجود نیست. با این همه، ادبیاتی گسترده در این زمینه موجود است و این ادبیات چه متخصصان و چه غیرمتخصصان را به خود جلب كرده است. همه افرادی كه به موسیقی، معماری، نقاشی، مجسمه سازی و دیگر شاخه های هنری علاقمندند، این مضامین روانشناسی را جدی می گیرند. آموزه هایی كلی كه بیشتر كارهای روانشناسی هنر را هدایت می كنند، بدین قرارند: الف) هنر امری ادراكی است، بنابراین با توجه به مضمون ادراكات قابل بررسی است. ب) هنر یك پیوستگی فرهنگی را نشان می دهد و با فهم هنر می توان این پیوستگی فرهنگی را درك كرد. ج) تولید هنری فعالیتی معنادار است و با آن می توان خلاقیت انسانی را درك نمود. روانشناسی هنر برخلاف جریانی گسترش یافت كه در قرن نوزدهم قصد داشت به صورت فیلسوفانه ماهیت زیبایی و مابعدالطبیعه آن را فهم كند. برای بیشتر روانشناسان، زیبایی از جهت فرهنگی و اجتماعی فهم می شد. این روانشناسی همچنین علیه پدیدارشناسی هوسرلی قد علم كرد كه حكمی هنجاری در باب معنا صادر نمی كرد. بیشتر شاخه های روانشناسی هنر بر اولویت آگاهی دست می گذاشتند، اما عده ای هم بر ضمیر ناخودآگاه تأكید می كردند. كلاً آنها كه به روانشناسی هنر علاقه مند بودند، دیدی مثبت نسبت به هنر و معنای آن داشتند و این موضوع، آنها را از تلقی «فروید» از هنر جدا می كرد. یكی از اولین افرادی كه در تاریخ روانشناسی هنر ظهور كرد «هنریش ولفلین» بود كه تقریباً از نیمه قرن نوزدهم تا نیمه قرن بیستم می زیست و منتقد و مورخ هنری بود كه كتابی در باب «روانشناسی هنر معماری» نگاشت و تلاش كرد نشان دهد معماری می تواند با توجه به یك روانشناسی صرف فهم شود و این برخلاف دیدگاهی تاریخی نسبت به معماری بود. چهره مهم دیگر در تاریخ روانشناسی هنر «ویلهلم ورینگر» بود كه یكی از اولیه ترین نظریه ها در باب توجیه هنر اكسپرسیونیستی را ارائه كرد. «ریچارد مولر فرینفلد» نظریه پرداز مهم دیگر در این زمینه بود. هنرمندان زیاد دیگری این شاخه را به پیش بردند كه «نوام گابو»، «پائول كلی»، «واسیلی كاندینسكی»، «جوزف آلبرتس» و «گئورگی كپس»، جزو این افراد به شمار می آیند. نظریه پرداز فیلم معروف فرانسوی «اندره مالراكس» هم به این موضوع علاقه مند بود و كتاب «روانشناسی هنر» را به رشته تحریر در آورد. گرچه این شاخه در آلمان شروع شد، افرادی چون كلیو بل و هربرت رید در انگلستان و فرانسه و آمریكا به این فعالیت ادامه دادند. در آمریكا، بیشترین تأثیر را در این زمینه «جان دیویی» گذاشت. وی كتاب «هنر به مثابه تجربه» را در سال ۱۹۳۴ منشتر كرد و مبنای تجدید نظر در زمینه آموزش همه مقاطع تحصیلی شد. «مانوئل باركان» هم كه از دیوئی متأثر بود، كتابی با عنوان «مبانی آموزش هنر» نگاشت و راه دیوئی را ادامه داد. به نظر باركان، آموزش هنری كودكان، آنها را آماده زندگی در یك جامعه دموكراتیك می كند. رشد روانشناسی هنر در دهه های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰، با رشد تاریخ هنر همراه بود. در این زمینه «روانشناسی گشتالت» هم كه دیدگاهی كل گرایانه را در روانشناسی پیگیری می كرد، به كمك روانشناسی هنر آمد. كارهای «رودولف ارنهیم» بخصوص كتاب مهمش «به سوی روانشاسی هنر» در این زمینه تأثیرهای بسزایی گذاشتند. در این منظومه، «هنر درمانی» نیز مطرح شد. بحث فروش آثار هنری روانشناسی هنر را بجد مطرح كرد و به این موضوع پرداخت كه مخاطبان هنری واجد چه ذائقه هایی هستند. روانشناسی هنر همان طور كه گفتیم، با روانشناسی فرویدی با چالشی جدی روبرو شد . با این همه، كارهای «یونگ» نقشی مثبت برای هنر قایل بود. او باور داشت كه محتویات ضمیر ناخودآگاه و ضمیر جمعی می توانند از راه هنر و دیگر بیانها به ظهور برسند. در دهه ۱۹۷۰ میلادی بحث روانشناسی هنر در دانشگاهها رواج یافت و هنرمندان به بحثهای روانشناسی هنر علاقه مند شدند. «كارهای هوسرل»، «ویتگنشتاین» و «دریدا» هم در این شاخه با جدیت به فعالیت ادامه می دادند. ۲) در «جامعه شناسی هنر» مضامینی مثل وضعیت اجتماعی، پایگاه اقتصادی، مخاطب و منزلت اجتماعی هنرمند مورد مطالعه قرار می گیرند. در این گونه جامعه شناسی، مضمون هنر بدین معناست كه كدام طبقه اجتماعی یا اعتقادی به هنرمند سوژه الهام كرده اند و نیز بررسی می كند هنرمند زندگی كدام یك از این طبقات را به تصویر می كشد. با این همه، حجم اندكی از مباحثی كه در جامعه شناسی مورد توجهند، به جامعه شناسی هنر می پردازند. برخی از پژوهشگران معتقدند تنها ۵ درصد از حجم ادبیات جامعه شناسی به جامعه شناسی هنر اختصاص دارد و این حجم هم البته بیشتر حالت مقدماتی و معرفی گونه دارند. مسائل و مضامین مهم و پرمناقشه ای در زمینه نسبت هنر و هنرمند از یك سو و جامعه از سوی دیگر مطرحند. در اینجا، به تعدادی از این مضامین كه می توانند روح حاكم بر جامعه شناسی هنر و هنرمند را نشان دهند، اشاره می كنیم. از جمله این مضامین بحث القا در هنر است. این بحث از دو قابل طرح است. اول آنكه هنر و هنرمند از چه مجرایی تحت تأثیر قرار می گیرد و دوم اینكه هنرمند چگونه و با چه مكانیسمی می تواند ارزشهایی را به جامعه القا نماید. در هر دو این بحثها، حرف و حدیثهای زیادی در جامعه شناسی هنر وجود دارد. البته، بحث القا در ذیل مفهوم دیگری به نام تأثیرپذیری هنر و هنرمند از جامعه و فرهنگ قابل طرح است. البته، هرگونه تأثیرپذیری قابل رد و انكار نیست. آن تأثیرپذیری مورد نكوهش قرار می گیرد كه اثرهای منفی و غیرموجهی به بار می آورد. همین نكته بحث مهم رابطه هنر و هنرمند با فرهنگ و جامعه را طرح می كند. این نكته نیز از محورهای دیگری است كه در جامعه شناسی هنر مورد توجه قرار می گیرد. بر طبق دیدگاه «ماركسی» هنرمند تنها می تواند از منافع طبقه و گروه خود حمایت كند و او تنها بازتاب اندیشه ها و آرای طبقه اقتصادی خود است، اما جامعه شناسی هنر در عصر ما نظریه های دقیقتر و جدی تری را ارائه داده است. اینجاست كه بسیاری از جامعه شناسان هنر، هم دیدگاه انتشار را مطرح می كنند و هم دیدگاههای اقناع و استفاده و وخوشایندی را. بر اساس «نظریه انتشار» ، استقبال از یك اثر هنری تا حدود زیادی می تواند تحت تأثیر فرایندهای انتشار قرار گیرد. نظریه دیگر، «نظریه اقناع» است كه پذیرش را به قدرت اقناع برمی گرداند. «نظریه استفاده و خوشایندی» هم كارآمدی و احساس رضایت از اثر هنری را عامل اصلی پذیرش آن می داند. بحث مهم دیگر جامعه شناسی هنر، بحث «نسبت هنرمند و سیاست» است كه این موضوع سیاستهای كلان فرهنگی را در نظر دارد و سعی می كند این سیاستها را با مكانیسمهای مختلف چون برگزاری جشنواره ها و همچنین اعطای جوایز گوناگون، هدایت كند. ارتباط طیف هنرمندان با نخبگان عرصه های دیگر هم در جامعه شناسی هنر مورد توجه قرار می گیرد. در این میان، هنرمندان بیشتر به عنوان مصرف كنندگان دستاوردهای علوم و معارف دیگر مطرحند؛ هرچند خود زمینه و بستری فراهم می كنند كه دیگران در باب آنها سخن بگویند. همان طور كه جامعه شناسی، روانشناسی، تاریخ، مدیریت و علم سیاست از آنها بسیار سخن گفته و می گویند. تغییری كه هنر در ارزشها و هنجارهای اجتماعی ایجاد می كند، موضوع قابل توجه دیگری است. به طور مثال، جامعه شناسان هم اكنون از این سخن می گویند كه موسیقی پاپ جوانان را به گونه ای دیگر بار آورده و ارزشها و هنجارهای دیگری را گسترش داده است. ۳) ما در دیار خود واجد یك سنت هنری ژرف و پرپیشینه هستیم. آنچه با عنوان هنر ایرانی- اسلامی از آن یاد می شود، هم از آموزه های اسلامی سرشار است و هم از زیست محیط ما نسب برده است. برای بررسی روانشناسانه و جامعه شناسانه این سنت، البته باید شكافهای مهم تاریخی را مدنظر داشت. بسیاری از پژوهشگران به درستی تصریح كرده اند انسان جدید در برخی از ویژگیها به كلی با انسان قدیم متفاوت است. انسان جدید در طبیعت دست می برد، در حالی كه بشر قدیم به تفسیر آن راضی و خشنود است. انسان جدید به فهم، نقد را هم اضافه می كند در حالی كه انسان قدیم به فهم، ارجی بیش از نقد می دهد. انسان جدید، دنیا محور است؛ در حالی كه انسان قدیم دنیا را مزرعه آخرت قلمداد می كند و عاقبت اینكه انسان جدید نوجوست و به آینده توجه دارد، در حالی كه انسان قدیم بر سنتها بسیار تكیه و تمركز دارد. همه این نكات در هنگام بررسی یك سنت هنری كه در تاریخ وجود دارد، باید مورد توجه قرار گیرد. ما هم اگر می خواهیم بررسی دقیقی از سنت هنری خود ارائه كنیم و به تصویری نزدیك به واقع از آن دست یابیم، باید با تكیه بر این مؤلفه ها، به سراغ آن برویم. ما ایرانیان مسلمان البته برای فهم و درك این سنت با مشكلات زیادی روبرو نیستیم، زیرا هنوز هم در این سنت زندگی می كنیم و نفس می كشیم. اما هنگامی كه واكاویی غربی را در باب هنر ایرانی- اسلامی می یابیم، پی می بریم كه خیلی وقتها آنها با توجه به ذهنیت خود به سراغ این سنت رفته اند. این نكته یكی از مواردی است كه «ادوارد سعید» در كتاب معروف خود «شرق شناسی» خواهان توجه دادن بدان است. به تعبیردیگر، جامعه شناسی و روانشناسی هنر اگر خواهان آن است كه دیدی نزدیك به واقع از تحولات هنر اسلامی به دست آورند، باید به این گسستهای معرفتی و انسان شناختی توجه وافر معطوف دارند.منبع:روزنامه قدس/خ
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1075]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن