واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گسترش ارتباطات و فقر معنویات(2) نويسنده:جواد منصوری سوروكین دلایل یا قرائن انتقال كانون رهبری خلاق از اروپا به آمریكا و سپس در آینده به آسیا و آ فریقا را به این شرح توصیف می كند:« از هم گسیختگی و افول امپراتوری های بزرگ اروپایی، كاهش نفوذ فرهنگی و سیاسی اروپا، گسترش و جابه جا شدن مراكز ثقل تمدن اروپایی، به كانادا و ایالات متحده و پاره ای از كشورهای آمریكای لاتین و بویژه روسیه و پیشرفت فوق العاده قسمت آسیایی آن، نسبت به گذشته، همه به نیكی آغاز این «تحول» را خاطر نشان می سازد. بیداری ملل آسیایی و آفریقایی و تجدید حیات ادبی و فرهنگی آنان و استقلال روز افزون كشورهای استعمار زده كه توازن و تعادل سیاست های بین المللی قدرت های بزرگ اروپایی قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم را دگرگون ساخته اند، همه را می توان از این شمار دانست. این تحولات و یك سلسله پدیده های بی سابقه دیگر، ما را نسبت به «پایان عصر انحصار رهبری غرب» مطمئن می سازد و شكست این انحصار، اثری شگرف و بی سابقه، در سیر آینده تاریخ بشر، به جای خواهد گذاشت.»(۳) تقسیم بندی تمدن های بزرگ بشری سوروكین بیش از بیست تمدن و فرهنگ بشری را در طول تاریخ به سه گروه :الف- فرهنگ مادی ،ب- فرهنگ معنوی، ج- فرهنگ جامع مختلط ،دسته بندی كرده است. الف- فرهنگ مادی او معتقد است كه در عرصه تمدن و فرهنگ مادی آزمایش و تجربه علمی محك واقعیت قرار می گیرد كه موجب كشف و اختراع وسائل مادی و تكنولوژی می گردد. لیكن در عرصه «ارزشهای معنوی»و عرفانی و ماورای حسی، نه تنها پیشرفتی نصیبش نمی شود، بلكه نسبت به آنها بی اعتنا و كینه توز می گردد. بعد از آن كه جامعه رفاه دستخوش بحران شد. تنها چیزی كه به فكر ما می رسد این است كه آن را بیشتر خراب كنیم و با فدا كردن سالخوردگان و تنگدستان، بر حس بهره وری اقتصاد ملی، به پیشرفت اجتماعی دست یابیم. آیا وقت آن نرسیده است تا درباره جامعه رفاهی بازاندیشی كنیم و جانشینی برای آن بیابیم: چه طور می توانیم زندگی سیاسی و اجتماعی خود را در جهت انسانی تر شدن و مفیدتر شدن بازسازی كنیم؟ ب- فرهنگ معنوی در برابر فرهنگ مادی، فرهنگ مذهبی یا معنوی و اصالت مفاهیم ذهنی قرون وسطایی اروپا، از حدود سده هفتم میلادی شكوفا شد و تا قرن سیزدهم ادامه یافته است. این تمدن بیشتر براساس این اصل استوار است كه:«حقیقت راستین » ماورای حس، ماورای ادراك عقلانی است. مجرد است. مطلق است عین ذات برتر از خیال و قیاس و فهم و وصف پروردگار است. در صورتی كه واقعیت های حسی و مادی، یا سراب فریبا و كاذب اند و یا گناه آلوده و پلید و در خور اجتناب و پرهیزند. ج- تمدن و فرهنگ جامع و مختلط در كشاكش فرهنگ مادی و معنوی، هر چند گاه یك بار، نوع سومی، به صورت میانگین طلایی تمدن مادی و معنوی، تمدنی آمیخته و جامع، برای مدت كوتاهی پدیدار می گردد. تمدن جامع، براساس این اصل مبتنی است كه: ارزش ها و واقعیت راستین«تنوع بی پایان »است. در آن، مایه های حسی، ماورای حسی و عقلانی، از یكدیگر جدا نیستند.جنبه تجربی و متافیزیكی و ماورای تجربی واقعیت، هیچ یك به زیان دیگری، مورد غفلت قرار نمی گیرند. در تمدن جامع، دانش، هم شامل علوم تجربی و هم شامل الهیات و فلسفه ماوراءالطبیعه می گردد. هنرهای زیبای آن، هر دو جنبه مادی و جنبه های واقعیت عینی و حسی می پردازد و از آنچه پلید و پست و نازیباست در جهان حواس، آگاهانه و با عمد، روی برمی تابد. سبك آن، قسمتی تمثیلی و رمزی (سمبلیك) و بخشی،«واقع گرا»و طبیعی است. رنگ عاطفی آن نیز، بیشتر در عین زندگی و پویایی، آرام و دور از تندی و زنندگی است. تجدید حیات مذهبی از یك طرف«الحاد پرستی »و یك نوع«عناد مسلح نسبت به دین »، توأم با شدت و مجهز به حربه تهمت و سختگیری در جهان دیده می شود و از طرفی دیگر نیز یك نوع طلایه ظهور «انسانی مذهبی »و«تجدید حیات دینی »و« نشئه اصیل عرفانی»، درست در میان كسانی كه كمتر، از آنان انتظار می رود، مانند دانشمندان علوم ریاضی؛ طبیعی، فیزیكی و سایر علوم دقیقه، اندك اندك آغاز گشته است. به عبارت دیگر می توان نتیجه گرفت كه فقر معنوی و گرایش به دینداری دوروی یك سكه هستند. آنهایی كه فقر معنوی را حس می كنند گرایش به دینداری پیدا كرده اند و آنها كه توانایی تناقض ندارند غرق در فقر معنوی هستند. غرض از تأكید بر حذف واژه انقلاب از پیشوند« انقلاب انفورماتیك »یا«انقلاب میكروالكترونیك »و اخیراً به كار بردن «انقلاب بیوتكنولوژی »این است كه اگر چه توسعه هر یك از این رشته های علمی ممكن است تحولی در زندگی انسان عصر حاضر به وجود آورد اما تعبیر از انقلاب به هیچ یك از این موارد صحیح نمی باشد. آنچه كه انسان عصر حاضر به آن احتیاج دارد دست یازیدن به یك انقلاب فرهنگی مبنی بر جهان بینی الهی است. پی نوشت ها ۱- لوئیجی، آئورو:«جهان در آستانه قرن بیست و یكم »، ترجمه علی اسدی، تهران، ،۱۳۶۷ ص ۷. ۲- از نظریه پردازان ماركسیسم كه پس از مدتی تردید مخالف مكاتب و حكومت شوروی شد و به آمریكا رفت و علیه سرمایه داری ماتریالیسم نیز شورش كرد. ۳- صاحب الزمانی، ناصرالدین؛« خداوند دو كعبه »، ص ۴۵. منبع:روزنامه همشهری/خ
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]