واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۰
یک روانشناس معتقد است: عدالت اجتماعی و رعایت حقوق بشر ایجاب میکند کودکان معلول و با نیازهای ویژه، لزوماً در مدارس ویژه جایابی نشوند، بلکه می توان آنان را در مدارس تلفیقی و فراگیر جایابی کرد اما تحت آموزش ویژه و خدمات ویژه قرار داد تا تواناییهای بالقوە آنان شکوفا شود. سیده فاطمه شفیعی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه گیلان، اظهار کرد: در چهار دهه اخیر، نظام آموزش و پرورش به ویژه در سراسر دنیا در حال گذر بوده است. توجه به حقوق بشر، آموزش برای همه، فراهم کردن فرصتهای برابر، پذیرش اجتماعی تمام شهروندان یک جامعه و تسهیل فرایند اجتماعی شدن یا جامعه پذیری از اهداف مهم برنامه های آموزش تلفیقی یا یکپارچه سازی آموزشی و آموزش فراگیر محسوب می شود. وی افزود: نکته قابل توجه این است که برخی متخصصان آموزش و پرورش بر این باورند که دانشآموزان دارای نیازهای ویژه باید در مدارس ویژه به تحصیل بپردازند و با اجرای برنامه های آموزش تلفیقی مخالفت می کنند. آنها برای مخالفت خود دلایلی همچون نبود یا کمبود خدمات ویژه و موقعیت های فیزیکی مناسب و وجود نگرش منفی معلمان و دانش آموزان عادی نسبت به دانش آموزان دارای نیازهای ویژه را بیان می کنند. شفیعی ادامه داد: درمقابل بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت اعتقاد دارند که جداسازی آموزشی برای افراد دارای نیازهای ویژه، غیر انسانی است و به رشد همه جانبۀ آنان آسیب می رساند و در نتیجه از برنامه های آموزش تلفیقی و در سالهای اخیر از آموزش فراگیر حمایت می کنند. یکپارچه سازی آموزشی، فرایندی است که طی آن کودکان دارای نیازهای ویژه با کودکان عادی، به طور تمام وقت یا پاره وقت کنار هم آموزش می بینند. در ایران نیز، در سالهای اخیر یکی از گام های مهمی که برای تحقق این هدف ها برداشته شده، یکپارچه سازی آموزشی دانش آموزان نابینا در مدارس عادی است. این روانشناس تاکید کرد: اکثر متخصصان بر اهمیت نگرش مثبت معلمان، دانش آموزان و اولیای آنان تأکید می کنند و به طور خاص یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر موفقیت برنامه های یکپارچه آموزشی را نگرش مثبت معلمان معرفی می کنند. در شکل گیری نگرش نسبت به افراد دارای نیازهای ویژه عوامل متعددی ممکن است، دخالت داشته باشند. این عوامل را می توان در فرهنگ افراد، باورهای مذهبی، زمینه خانوادگی و تاریخی آنها، میزان و نوع رابطه و تعامل اجتماعی و همچنین میزان آگاهی و اطلاعات دربارۀ موضوع موردنظر جست وجو کرد. وی ادامه داد: بررسی پیشینۀ موجود در جهان و ایران نشان می دهد که مدارس و کلاس های تلفیقی با واکنش های گوناگون پذیرش و عدم پذیرش توسط معلمان روبه رو شده و برنامه های یکپارچه سازی با موفقیت ها و شکست هایی همراه بوده است. چنانچه معلمان در تماس با اینگونه کودکان آنها را درک کرده و بپذیرند، برنامه های یکپارچه سازی می تواند با موفقیت کامل به انجام برسد. موفقیت برنامه های یکپارچه سازی و رضایت معلمان عادی در پذیرش دانش آموزان با نیازهای ویژه در کلاس هایشان، بر سازگاری اجتماعی و عاطفی و همچنین پیشرفت تحصیلی اینگونه دانش آموزان مؤثر است. شفیعی بیان کرد: در آموزش تلفیقی، دانش آموز دارای نیازهای ویژه در مدارس عادی و همراه با دانش آموزان عادی و با همکاری معلمهای رابط که از سوی کارشناسان آموزش و پرورش استثنایی تعیین می شوند، به تحصیل میپردازند. دانش آموزی که برای آموزش تلفیقی در نظر گرفته می شود، دانش آموزی است که دارای محدودیتهای جسمانی و ذهنی است، اما درجه معلولیت او در حد خفیف است بنابراین با استفاده از وسایل کمک آموزشی و توانبخشی و معلم رابط قادر است در مدارس عادی به تحصیل بپردازد. یکی از عناصر مهم در آموزش تلفیقی، معلمها و نوع نگرش آنها به آموزش تلفیقی است. وجود نگرشهای مثبت برای اجرای موفقیت آمیز برنامه های تلفیقی از نیازهای اصلی برای ایجاد تعهد در کارگزاران و دست اندرکاران مربوط جهت به فعل رساندن تلفیق کامل و نیز سوق دادن هر چه بیشتر و کامل تر دانش آموزان دارای نیازهای ویژه به سوی مدارس عادی است. این روانشناس با بیان اینکه اجرای راهبردهای نهضت عادی سازی و برنامه های یکپارچه سازی فقط به محیطهای آموزشی محدود نمیشود، خاطرنشان کرد: در سالهای گذشته مسؤولان و برنامه ریزان گمان می کردند برنامه های آموزش تلفیقی صرفاً با جایابی و قراردادن یک یا دو نفر دانش آموز با نیازهای ویژه در کلاسهای عادی، خاتمه می یابد و هدف های آموزش تلفیقی محقق می شود، در صورتی که امروزه اجرای برنامه های یکپارچه سازی آموزشی تنها به یکپارچه سازی مکانی و فیزیکی ختم نمی شود و اجرای برنامه های یکپارچه سازی اجتماعی و داشتن تعامل های اجتماعی واقعی، غنی سازی محیط های آموزشی و یکپارچه سازی کارکردی نیز ضرورت یافته است، زیرا که بیش از هر امر دیگری، یکپارچه سازی آموزشی مسأله ای نگرشی است. وی یادآور شد: برای تغییر نگرش، نخست به حضور هر چه بیشتر افراد کم توان حسی، ذهنی و جسمی در مدارس، اجتماعات، محیط های کاری، مراکز تفریحی و همچنین رسانه های گروهی نیاز است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]