واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: خروس وزارت ارتباطات بدجوري نابهنگام ميخواند
نویسنده : اولاد آدم
«چگونه در جلسات استخدامي و كاري پيروز شويم؟»، «رازهاي موفقيت بزرگان كسب و كار»، «فروش آپارتمان...»، «عاشقانهترينها براي كسي كه دوستش داري»، «تناسب تضميني اندام»، «هوشمندانه انتخاب كن: فال، بازي، جك، شعر»، «آموزش نكات حقوقي، قوانين مهريه، نفقه، طلاق، ارثيه»، «ارتودنسي...» پيامكهايي از اين دست و نمونههاي بيشمار ديگر موضوعي است كه براي بسياري از موبايل به دستان كشور غيرقابل تحمل شده است.
اولاد آدم ميگويد اين مخابرات خروس نابهنگام شده است! خوشهنگام بود و بدهنگام شده است. لابد ميگوييد خروس چه؟ كار چه؟ هنگام چه؟ قصهاش را برايتان ميگويم تا بعد بگويم كه اصلاً دارند چه ميكنند. بايد ديگر سر اين خروس را بريد و.... .
هر گاه كسي در غير موقع حرف بزند يا ميان حرف ديگران بدود و خود را داخل كند چنين فردي را اصطلاحاً خروس بيمحل ميخوانند. از آنجا كه در ادوار گذشته بانگ نابهنگام خروس را به علت و سببي شوم ميدانستند لذا به شرح ريشه تاريخي آن ميپردازيم تا علت و سبب اين مثل و مشئوم بودن آن بر خوانندگان ستون طنز عقبگرد روشن شود.
كيومرث سر دودمان سلسله باستاني پيشداديان ايران را پسري بود به نام پشنگ كه هميشه بر سر كوهها بود و به درگاه خداي تعالي راز و نياز و مناجات ميكرد. كيومرث به اين فرزندش خيلي علاقه داشت و غالباً پسر و پدر به سراغ يكديگر ميرفتند. روزي ديوان كه از دست كيومرث منهزم شده بودند به منظور انتقام به سراغ پشنگ رفتند و هنگامي كه سر به سجده نهاده بود پاره سنگي بر سرش كوفتند و او را هلاك كردند.
حسبالمعمول اين بار كه كيومرث براي ديدار فرزندش پشنگ با آذوقه كامل به سراغ او رفته بود جغدي بر سر راهش ظاهر شد و بانگ زد. كيومرث چون فرزندش را نيافت و دانست پشنگ را كشتند جغد را نفرين كرد و به همين جهت ايرانيان از آن تاريخ جغد را پيك نامبارك و صدايش را شوم ميدانند. آنگاه كيومرث در مقام انتقام از ديوان برآمده ساير فرزندان را بر جاي گذاشت و خود با سپاهي گران به سوي ديوان شتافت.
در اين سفر بر سر راه خويش خروسي سفيد رنگ و مرغ و ماري را ديدكه خروس مرتباً به مار حمله ميكرد و هر بار كه موفق ميشد با منقارش به شدت بر سر مار نوك بزند به علامت پيروزي بانگ ميكرد. كيومرث را از اينكه خروس براي صيانت و دفاع از ناموس تا پاي جان فداكاري ميكند بسيار خوش آمده سنگي برداشت و مار را بكشت و بانگ خروس را به فال نيك گرفت. كيومرث پس از غلبه بر ديوان آن مرغ و خروس را برداشت و به فرزندانش دستور داد آنها را به خانه نگاهداري و تكثير كنند.
معمولاً خروس به هنگام روز بانگ ميكند و چون شب شد تا بامدادان كه پايان شب و طلايه روز و روشنايي است بانگ نميزند، ولي ازقضا روزي خروس موصوف شبانگاهان كه بيموقع و نابهنگام بود بانگ برداشت. همه تعجب كردند كه اين بانگ نابهنگام چيست ولي چون معلوم شد كه كيومرث از دار دنيا رفته آن خروس را خروس بيمحل خواندند و از آن سبب بانگ خروس را بدان وقت به فال بد گرفته صدايش را شوم دانستهاند. از آن روز به بعد: هر خروسي كه بدان وقت بانگ كند و خداوند خروس آن خروس را بكشد آن بد از او درگذرد و اگر نكشد در بلايي افتد.
بله حالا چرا اولاد آدم ميگويد سر اين خروس را بايد بريد؟ برويد ببينيد كف مطالبات دموكراسيخواهانه دولت تدبير به كجا رسيده! به جاي فيلتر كردن سايتها و برنامههاي مضر، شما را فيلتر ميكنند. اين خروس ديگر خروس بشو نيست! وزير ارتباطات گفته با تلاشهايي كه صورت گرفته، در آينده شرايط به گونهاي خواهد شد كه در حوزه اينترنت افراد حتماً پيش از ورود به فضاي مجازي احراز هويت ميشوند و كاربري با هويت نامشخص در اين شبكه نخواهيم داشت. ما به حريم خصوصي افراد كاري نخواهيم داشت. بلكه تلاش بر آن است كه تمام افرادي كه از اينترنت استفاده ميكنند با هويت مشخص وارد اين فضا شوند. ما به هيچ عنوان بيش از اين نميخواهيم و در دولتي كه شعار آن حقوق شهروندي است قرار باشد ارتباط مردم رصد شود عمل خلاف اين حقوق صورت گرفته است. علاوه بر اين قصد داشتيم چنين كاري كنيم لزومي به اعلام آن وجود نداشت.
مي بينيد! اين خروس دارد بدجوري نابهنگام ميخواند...تمام شهروندان فيلتر ميشوند از اين پس...خبر 16 آذري عجيبي بود لابد...
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]