واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پاگير شهرهزاررنگ شديم و از خود غافل
شهرنشيني اين روزها آرزو و آمال هر زن و مرد روستانشين شده و از همه بدتر اينكه تهران آمدن و تهراني شدن در....
نویسنده : دكتر فهيمه قبيطي، جامعهشناس
شهرنشيني اين روزها آرزو و آمال هر زن و مرد روستانشين شده و از همه بدتر اينكه تهران آمدن و تهراني شدن در بعضي موارد جزو تنها آرزوهاي جوانان روستايي ما! چرا؟! جوابش مشخص است وقتي شهرها و كلانشهرها مركز وجود امكانات، اشتغال و مراكز تفريحي شده و در قاب هر صفحه روزنامه و هر نمايشگر تصويري اينطور نشان داديم كه همه رفاه و آسايش در شهر ما جمع شده پس طبيعي است كه انتظار اين را بكشيم هر لحظه هزاران جوان از گوشه و كنار اين كشور در حالي كه شرايط اشتغال دارند آرزو كنند و دست به كار آمدن به شهر شوند. جالبتر اينجاست اين روزها همان شهري كه مدتها تلاش كرديم با تبليغات پولهاي مردم را براي سرمايهگذاري كردن به سمت آن سوق دهيم اين روزها ديگر براي خود سرمايهگذاران هم بلا شده و راه تنفسشان را بسته است. شهرنشينهاي قديمي ديگر چند سالي است كه تابستانها از فرط گرما و بيآبي ناله ميكنند و زمستانها آلودگي هوا و كمبود سوخت صدايشان را درميآورد بماند از اينكه هزينههاي بالاي خوراك و پوشاك، ترافيك و كمبود مسكن جزو گلايههاي هميشگيشان شده و چارهاي ندارند. سيل ورود جمعيت به كلانشهرهاي امروزي مثل تهران و اصفهان تقريباً از سالهاي 60 تا 70 شروع شد؛ همان سالها بود كه مردم در اثر جذب تبليغات رسانهاي و گفتههاي مردمي تصميم گرفتند براي يك زندگي بهتر روستا را به مقصد شهر ترك كنند. در مدت كوتاه و سالهاي اوليه امكانات شهر توانست كار، رفاه و امنيت كافي را براي مهاجرين ايجاد كند و در نتيجه به مكان مناسبي براي برآورده ساختن نيازهاي مردم تبديل شود. جمعيتي كه آن روزها وارد تهران شد اگرچه همه چيز به دست آورد و از همه مهمتر عامل تشويق و ورود هزاران روستانشين ديگر به كلانشهرها شد اما فراموش كرد كه بعد از مدتي نيم نگاهي به آوردهها و داشتههايش از شهرنشيني بيندازد؛ مهاجران روستايي فراموش كردند بعد از مدتي با خودشان حساب و كتاب كنند ببينند در ازاي ورود به شهر چه چيزي از دست دادهاند و در مقابل چه چيزي به دست آوردهاند؛ آنها حتي فراموش كردند حساب كنند داشتههايشان را و بسنجند كفه سودشان از زندگي شهرنشيني بيشتر بوده يا ضررشان. نه تنها گذشتگان و پيشينيان فراموش كردند بلكه ما هم كه جزو نسلهاي بعدي و به اصطلاح تحصيلكرده بوديم فراموش كرديم. ما حتي فراموش كرديم ببينيم كه وقتي پدربزرگها و مادربزرگهايمان وارد شهر شدند چند سال عمر كردند و بعد از چند سال فوت شدند؟ فراموش نكنيم يكي از فاكتورهاي بسيار مهمي كه امروز در بين كشورهاي صنعتي و پيشرفته دنيا به دقت مورد بررسي قرار ميگيرد سلامت گروهي مردم شهرنشين است. تصور اوليه پيشينيان ما اين بود كه با ورود به شهر و تأمين آسايش بيشتر و رفاه نسبي طول عمر آنها نسبت به زمان روستانشيني و در مقايسه با روستاييان بيشتر باشد اما سؤال اينجاست كه آيا امروز فكر آنها تحقق پيدا كرده است يا نه؟ آنچه مشخص است اينكه سلامت گروهي و اميد به زندگي در ميان شهرنشينها به ميزان قابل توجهي پايينتر از روستانشينهاست و اين عامل دلايل مختلفي دارد؛ مثلاً تنبلي، پايين آمدن تحرك، وجود هواي آلوده و آلودگيهاي صوتي و صنعتي، فشارهاي شديد عصبي و رواني، تغذيه و نوع مواد غذايي مصرفي ناسالم از مهمترين دلايل است. استرس يا فشار رواني، نيرويي است كه چون فشار آن بر هر قسمتي از بدن وارد شود كار آن را مختل ميكند و زمينه اضطراب را در انسان فراهم ميآورد. هر عملي كه موجب برهم خوردن تعادل رواني انسان و تغييرات سريع احساسي، عاطفي، خلقي و رفتاري شود، استرسزاست. همچنين عدم توانايي در برقراري ارتباط با ديگران، احساس خودكم بيني، ترس از اظهار وجود، از دست دادن اعتماد به نفس و نوميدي استرسزاست. شهرنشيني و پيشرفت تمدن امروز، دگرگوني روابط اجتماعي، به خصوص زندگي در شهرهاي بزرگ و پرجنجال، فشارهاي جسمي و رواني ناشي از ترافيك و آلودگيهاي هوا، امواج و صدا به خصوص در كاركنان سازمان هواپيمايي و اثرات آن بر روان و رفتار انسان، موجبات تشديد استرس را فراهم ميكنند. در حال حاضر عوامل مولد استرس در جهان نسبت به گذشته بيشتر شده است زيرا بعضي از مكانيسمهاي سنتي كه به مردم كمك ميكرد تا با فشارهاي رواني مقابله كنند به تدريج رو به نابودي ميرود. امروزه مشكلات شغلي و اقتصادي، تغييرات سريعي را به وجود آورده و ارزشهاي انساني و اعتقادات اميدبخش گذشته را از بين برده و به ضعف روابط انساني و بيتفاوتي انسانها نسبت به يكديگر حتي خويشاوندان نزديك منجر شده و زمينههاي استرس را فراهم آورده است. رشد شهرنشيني، مشكلات ناشي از بيعدالتي و تبعيض در محيط كار و زندگي با رشد فزاينده اعمال خشونتآميز در شهرها نيز باعث ايجاد ترس و فشارهاي رواني شده كه در نهايت به سلامت و بهداشت رواني انسان لطمه ميزند. بنابراين تلاش براي مقابله با نارضايتيهاي حاصله از اينگونه مشكلات غالباً ناموفق ميماند. منابع محدود و فضاي اندك در شهر، رقابت شديد در عرصه زندگي و كار، افزايش تعداد و تراكم جمعيت ساكن در شهر، رقابتهاي كاري و استرسهاي اجتماعي و هزار و يك دليل ديگر امروز دست به دست هم دادهاند تا از جهتي ميزان ابتلا به بيماريهاي روحي از قبيل افسردگي را در بين شهرنشينان افزايش دهند و از جهت ديگر ميزان اميد به زندگي را كاهش داده و تعداد خودكشيها را بالا ببرند. بايد اعتراف كنيم در زندگي روستانشيني اصلاً بسياري از همين لغات، دردسرها و بيماريهايي كه نام بردم غريبه هستند؛ مثلاً شما كمتر روستايي را ميتوانيد پيدا كنيد كه بداند افسردگي چيست يا اطلاعاتي در مورد نشانههاي ابتلا به اين بيماري روحي را داشته باشد چرا؟ چون نمونهاي از افسردگي در بين همشهريهايش نديده اما در مقابل ما شهرنشينها بيماري كه به جرئت ميتوان گفت در ميان روستاييان وجود ندارد يا بسيار اندك است. سايه شهرنشيني تا آنجا سلامتي مردم ساكن در آن را تهديد ميكند كه همين چندي پيش سازمان جهاني بهداشت افزايش مهاجرت از روستاها به شهرها را از اثرگذارترين وقايع قرن بيست و يكم بر سلامت انسانها عنوان كرد. اين سازمان حتي اعلام كرد كه بررسيهايش نشان ميدهد در حال حاضر ۸۰ درصد بيماريهاي مزمن در كشورهاي در حال توسعه، مردمي با درآمد متوسط و ناچيز وجود دارد. اگرچه بخشي از نگرانيهاي سازمان جهاني بهداشت به روند رو به رشد بيماريهاي روحي و جسمي در ميان شهرنشينان مربوط ميشود اما بخش ديگري از نگرانيها متوجه سير طولاني درمان اين نوع بيماريها و بار مالي است كه تحميل ميكند. نكته مهم در مورد بيماريهاي شهري اين است كه اغلب اين بيماريها ناشي از استرس، فشارهاي عصبي و خشم ناشي از زندگي شهري است. اگر سركلاف اين بيماريها را بگيريم بعد از رسيدن به دلايل ايجاد بيماري به عوامل زمينهساز ميرسيم؛ فقر، ازدحام جمعيت، مشكل مسكن، رشد افسارگسيخته شهرنشيني و حواشي آن، بيكاري، اختلافات فرهنگي و احساس تنهايي همگي از عوامل مهم تشديد استرسهاي روحي، ايجاد عصبانيتهاي شهري و پرخاشگريها است. طبق آمارها، شهرنشيني به افزايش محسوس بار بيماريهاي اعصاب و روان انجاميده است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]