محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846190728
گفتگو با مریم قاسمی؛ طراح لباس, استایلیست و از دوستان مرتضی پاشایی
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: گفتگو با مریم قاسمی؛ طراح لباس, استایلیست و از دوستان مرتضی پاشایی
مرتضی را از زمانی می شناختم که اصلا شناخته شده نبود، ولی این ویژگی او برای من کاملا شناخته شده و بارز بود.عشق به موسیقی، پشتکار و تواضع، بنابراین حتی سرطان هم نتوانست او را از علاقه اش جدا کند
مریم قاسمی که به عنوان طراح لباس و استایلیست مرتضی پاشایی با او و گروه موسیقی اش همکاری می کرد، از آشنایی با او، همکاری مشترک شان و آخرین روزهای مرتضی می گوید:رابطه و آشنایی ما برمی گردد به 17 سال قبل، یعنی دوستی مرتضی پاشایی با برادرم. اما همکاری و آشنایی نزدیک تر حدود 5 سال است که بین ما به وجود آمده. به خاطر می آوردم روزی برادرم در منزل جشن تولد گرفته بود، گفت یکی از دوستانم را هم دعوت کرده ام که صدای بسیار زیبایی دارد. آن دوست مرتضی پاشایی بود؛ او به خانه ما آمد و به افتخار برادرم ترانه ای با ساز خواند و اجرا کرد و همه مهمان ها با هیجان او را تشویق کردند و از اجرای زیبایش لذت بردند. همانجا به او گفتم که من مطمئنم شما به جاهای خیلی خوبی می رسید. از آن شب به بعد مرتضی پاشایی را ندیدم تا چند سال بعد که قطعه «یکی هست» را منتشر کرد و من برای تبریک به ایشان پیامی دادم «که یادتان هست که گفتم موفق می شوید؟» همان موقع بعد از کمی گفتگو مرتضی به من گفت که این روزها در حال جمع کردن یک گروه و تدارک دیدن کنسرت هستم و می خواهم از شما برای طراحی لباس هایم کمک بگیرم، چون می دانست که من در این زمینه فعالیت می کنم و من پیشنهادش را قبول کردم و همکاری نزدیک ما آغاز شد. اوایل اجراها زیاد نبود اما مطمئنم بودم که مرتضی ستاره درخشانی خواهد شد. از آنجایی که قبلا ویولن می زدم کمی گوش موسیقی داشتم و حس می کردم که صدای زیبایش مورد توجه قرار می گیرد. برای طراحی لباس کارم را آغاز کردم، می دانستم که علاقه زیادی به یکی از خوانندگان پاپ معروف دنیا دارد، برای همین در کارهایم فاکتورهایی را در نظر می گرفتم که شبیه ستاره مورد علاقه اش باشد.من از مرتضی خواهش کردم که فرم موهایش را تغییر بدهد. اصلا دلش نمی خواست این کار را انجام دهد و موهایش را کوتاه کند، ولی با اصرار من قبول کرد. تا دو ساعت اول بعد از کوتاهی، خودش از دیدن چهره اش در آیینه شوکه شده بود، اما بعد به این نتیجه رسید که ای کاش زودتر این کار را می کردم. به خصوص وقتی واکنش دیگران را می دید که همه تایید می کردند و می گفتند چقدر با موی کوتاه زیباتر شدی. زمان گذشت و این همکاری ادامه داشت. گاهی مرتضی معده درد شدید می گرفت و همین امر باعث شد که تصمیم بگیرد سراغ دکتری برود و آزمایش و عکسی تهیه کند. تا آن روز کذایی که معده درد شدیدی گرفت. این بار خیلی بدتر از دفعات قبل بود و به اصرار دوستان و خانواده اش برای آزمایش و ویزیت پیش دکتر رفت و متوجه شدند که توموری در معده اوست. باز هم قضیه خیلی جدی به نظر نیامد و در تاریخ 18 آبان 92 در بیمارستان نیکان جراحی کوچکی انجام داد و به خانه آمد. بعد از چند روز جواب آزمایش و نمونه برداری ها آماده شد. یک تیم پزشکی و روانکاو سراغ مرتضی آمدند. باورمان نمی شد که آنها پیام آور چه خبر تلخی هستند. ابتدا با او صحبت کردند و گفتند که به نظر ما تو خیلی قوی و با اراده هستی و می توانی از پس مشکل جدیدی که پیش رو داری بربیایی.بیماری معده تو پیشرفته تر از آن چیزی است که فکر می کنی و باید مراحل درمانی آغاز شود. مرتضی به آرامی پرسید یعنی سرطان؟ و دکتر گفت سرطانِ سرطان که نه، ولی خب، تقریبا بله سرطان! شاید اسم سرطان خیلی سنگین و هولناک است اما تو با اراده می توانی به آن غلبه کنی.چند لحظه سکوت اتاق را فرا گرفت. من و مادر مرتضی کنارش بودیم. او اتاق را ترک کرد و لحظاتی با خودش خلوت کرد.رفتیم تا ببینیم در چه شرایطی است. آن لحظه بود که صدای گریه آرامش را شنیدم و بعد از چند دقیقه از اتاق بیرون آمد و فقط یک جمله گفت: «من نمی خواهم بمیرم.» قرار بر آغاز دوره شیمی درمانی شد و اجراهای مرتضی روز به روز بیشتر و فشرده تر می شد.اما اصلا حاضر نبود لحظه ای موسیقی را کنار بگذارد و می گفت انرژی ای که از مردم و صحنه می گیرم مثل شیمی درمانی به درمانم کمک می کند. **قدر ثانیه هایم را می دانم مرتضی را از زمانی می شناختم که اصلا شناخته شده نبود، ولی این ویژگی او برای من کاملا شناخته شده و بارز بود.عشق به موسیقی، پشتکار و تواضع، بنابراین حتی سرطان هم نتوانست او را از علاقه اش جدا کند، بلکه این بیماری باعث شد که او سرعت کار و موفقیتش را بالاتر ببرد و از همه لحظاتش استفاده مفید بکند، خودش می گفت من قدر تک تک ثانیه هایم را می دانم و می دانم که این لحظات ارزشمند است.**مرتضی قبل و بعد از شهرت مرتضی هیچ فرقی با قبل نکرد، حتی آن دوره ای که معروف نبود همین قدر متواضع و فروتن بود. حس می کردم درست شبیه همین مثال است که درخت هر چه پر بار تر افتاده تر و سر به زیر تر. به جرات می گویم افتاده ترین آدمی که در زندگی دیدم مرتضی پاشایی بود. دلم نمی آید فعل بود را به کار ببرم. پس می گویم مهربان ترین و افتاده ترین آدم زندگی من مرتضی پاشایی است. با همه مهربان بود و اصلا اهل غیبت و کینه ورزی و دروغ گفتن نبود. همه دوستان نزدیکش می دانند که تا چه حد شوخ طبع و پر انرژی بود، دل هیچ کس را نمی شکست حتی کسانی که اصلا از نظر راه و روش و شیوه و تفکر زندگی با او همخوانی و همفکری نداشتند. با آنها هم به روش خودشان برخورد می کرد و به این تفاوت عقیده و سلیقه احترام می گذاشت. حس می کنم او با همه فرق داشت. **روند کاری او بعد از سرطان و تغییر رفتارشبه نظرم مراقب بود تا مبادا کسی را برنجاند، البته قبلا هم هرگز این کار را نمی کرد، اما مراقبتش بیشتر شده بود. همیشه می گفت من اصلا به مرگ فکر نمی کنم. تا لحظات آخر به برنامه اجراهایش فکر می کرد. اول از همه ملودی ها را از پشت تلفن برایم می گذاشت و گوش می دادم و به نظر افراد نزدیک زندگی اش توجه می کرد و اهمیت می داد.**تغیر استایل و کلاه و...همیشه به ست بودن لباس هایش توجه می کردم، چون ظاهر برایش بسیار مهم بود. این به این معنی است که او آراستگی را دوست داشت و از طرح لباس های مایکل جکسون هم ایده می گرفتم و به نظرم می آمد که باید فرم لباس هایش با لقبش همخوانی داشته باشد. مرتضی لایق و شایسته واژه امپراتور است. **تغییر استایل بعد از بیماری چون برایش ظاهر بسیار مهم بود، وقتی که موهایش را به خاطر شیمی درمانی از دست داد، گفت که می خواهم کلاه سرم کنم. پس کلاه باید به بقیه لباس هایش می آمد و همین امر باعث شد تا یک تغییر اساسی در تهیه و طراحی لباس ها به وجود بیاید. همین جا باید بگویم مرتضی که تا این حد ظاهرش را آراسته می کرد و دلش نمی خواست مردم او را با چهره پریشان و بیمار ببینند و حتی وقتی پرستارها به اتاقش می آمدند عینکش را می زد، حال یک فرد بی معرفت و از خدا بی خبر می آید و در آن حال دلخراش از مرتضی فیلم و عکس می گیرد. من آن فیلم را ندیده ام و هرگز نمی بخشیم کسی را که چنین بی رحمی ای در حق مرتضی کرد... **احساس کلاه و عینک مدام سوال می کرد بچه ها ظاهرم بد نیست، همه ما می گفتیم نه، با موی کوتاه و کت آبی خیلی هم خوش تیپ هستی، آن زمان شایعه سرطان او بسیار پیچیده بود و مرتضی خودش دوست نداشت کسی علت تغییر استایل و نام بیماری را بداند. ناراحت می شد و غصه می خورد و حتی به خود شما گفت با یک گفتگو مطلبی بنویس که در آن اشاره ای به کلمه سرطان نشود، اما هوادارانم بدانند که من بیماری پیشرفته معده دارم و قاعدتا تحت درمانم. چون این شایعه ها انرژی من را می گیرد، وقتی که از خواب بیدار می شوم و مادرم یا دوستی با صدای لرزان به من زنگ می زند و تا گوشی را برمی دارم با گریه می پرسد مرتضی زنده ای؟ هم خودم شوکه می شوم و هم عزیزانم آسیب می بینند، اما وقتی که این شایعات بیشتر شد دیگر به آنها اهمیت نداد و با انرژی بیشتر کارش را ادامه داد. این اواخر با خنده می گفت آنقدر شایعه مرگ مرا منتشر کرده اند که اگر این بار واقعا بمیرم یک نفر هم برای خاکسپاری من نمی آید و همه می گویند باز هم شایعه است.**علایق مرتضی اول موسیقی، موسیقی، موسیقی و بعد همیشه می گفت من عاشق غذا خوردن هستم، البته این اواخر از خوردن هر غذایی محروم شد، غذای خانگی را به شدت دوست داشت، اما روزهای آخر ناچار بود که از طریق سرم و دارو نیازهای بدنش را تامین کند. **به دنبال معجزهنه فقط می دانست بیماری سخت است، به پیمان عیسی زاده سرپرست گروه و دوستش اعتماد کامل داشت و تمام مدارکش را به او سپرد تا با دو سه تیم پزشکی در مورد بیماری و مراحل درمان صحبت کنند. پیمان با کشورهای مختلف و تیم های پزشکی زیادی مشورت کرد و همه و همه همین نظر را داشتند؛ سرطان، شیمی درمانی، زمان محدود، معجزه.مرتضی به تیم پزشکی اش اعتماد کامل داشت اما این را می گفت که اگر کسی بیاید بگوید با هر مبلغی و در هر کجای دنیا امکان درمان تو وجود دارد، لحظه ای تامل نمی کنم و همه دارایی ام را می دهم تا این بیماری از بین برود و درمان شود. **محبوب ترین ترانه مرتضی روز برفی؛ بعد از اینکه در بیمارستان نیکان جراحی شد و بعد از اینکه قرار شد از بیمارستان به خانه بیاید، همه دوستان به خانه اش رفتیم برای استقبال؛ آنجا روی کامپیوتر روز برفی را که خودش خوانده بود، برای اولین بار پخش کرد. وقتی از پشت کامپیوتر بلند شد، تقریبا هیچ کس در اتاق نبود، همه یکی یکی با گریه از اتاق بیرون رفتند اما خودش حتی قطره ای اشک نریخت. غم عجیبی در آن کار موج می زد، هیچ کس جرات نداشت حتی کلمه ای در مورد این بیماری لعنتی حرفی بزند. حال آن غم ترانه روز برفی در وجود همه ما ریشه کرده.**خاکسپاری مرتضی یکشنبه ساعت 7:30 شب مراسم خاکسچاری انجام شد، شنیدم که می گفتند مرتضی روز شنبه به خاک سپرده شده و مراسم یکشنبه نمادین بوده! هرگز این واقعیت ندارد. همانطور که می دانید شنبه مرتضی را از بیمارستان بهمن برای شست و شو به بهشت زهرا بردند تا روز یکشنبه جمعیت بدرقه کنندگان مرتضی بعد از تالار وحدت بدون معطلی به قطعه هنرمندان بیایند. اما واقعا این جمعیت و این استقبال با شکوه قابل پیش بینی نبود و یکشنبه ظهر این اتفاق نیفتاد، چراکه حتی آمبولانس حاوی مرتضی نتوانست خودش را به در ورودی قطعه هنرمندان برساند و با آن وضعیت نمی شد که مراسم انجام شود، بنابراین دوباره پیکرش را به سردخانه برگرداندند و قرار بر این شد که خاکسپاری تا قبل از اذان انجام شود، اما هر چقدر صبر کردند بهشت زهرا خلوت نشد، بنابراین تا ساعت هفت و نیم شب صبر کردیم. مادر مرتضی هرگز راضی نبودند که خاکسپاری فرزندشان انجام شود اما اطرافیان این مادر داغدیده را متقاعد کردند و به یادش آوردند که در دین اسلام هم این اتفاق قبلا افتاده و ایشان قبول کردند و ساعت هفت و نیم شب یک شب پاییزی تلخ با او وداعی ابدی کردیم و در تاریکی شب مرتضی پاشایی برای همیشه ترکمان کرد. جا دارد که تشکر ویژه ای کنم از علی لهراسبی که یک سال زندگی مرتضی را بعد از تشخیص سرطان مدیون او هستیم، مرتضی را از این دکتر به آن دکتر می برد و ما توانستیم فرصت بیشتری برای بودن در کنار این موجود آسمانی و دوست داشتنی داشته باشیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]
صفحات پیشنهادی
گفتگو با مریم قاسمی؛ دختری که 17 سال کنار مرتضی پاشایی بود + عکس
گفتگو با مریم قاسمی دختری که 17 سال کنار مرتضی پاشایی بود عکس مریم قاسمی که به عنوان طراح لباس و استایلیست مرتضی پاشایی با او و گروه موسیقی اش همکاری می کرد از آشنایی با او همکاری مشترک شان و آخرین روزهای مرتضی می گوید به گزارش نامه نیوز به نقل از تماشاگران امروز رابطعکس های مرتضی پاشایی در کنار نامزدش مریم قاسمی
عکس های مرتضی پاشایی در کنار نامزدش مریم قاسمی آخرین نیوز مریم قاسمی نامزد و همراه مرحوم مرتضی پاشایی بود او حتی در سخت ترین شرایط مرتضی پاشایی را تنها نگذاشت در ضمن مریم قاسمی طراح لباس مرتضی نیز بود عکس هایی که 24 آنلاین بازنشر کرده است دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 11 22گفتگو با مرتضی پاشایی درباره بیماری اش
جام جم نوا گفتگو گفتگو با مرتضی پاشایی درباره بیماری اش گفتگو با مرتضی پاشایی درباره بیماری اش پنج شنبه 29 آبان 1393 10 33 | کد خبر 1726626948929675265 | بازدید 0 گفتگو با مرتضی پاشایی درباره بیماری اشگریه مریم قاسمی طراح لباس مرتضی پاشایی
گریه مریم قاسمی طراح لباس مرتضی پاشایی گریه مریم قاسمی طراح لباس مرتضی پاشایی در مراسم تشییع مرتضی پاشایی و مراسم یادبود این هنرمند فقید گریه مریم قاسمی طراح لباس مرتضی پاشایی در مراسم تشییع مرتضی پاشایی مریم قاسمی طراح لباس مرتضی پاشایی مریم قاسمی طراح لباس مرتضی پاشایی درگفتگو با مریم؛ دختری که 17 سال کنار مرتضی پاشایی بود+تصاویر
گفتگو با مریم دختری که 17 سال کنار مرتضی پاشایی بود تصاویر مریم قاسمی که به عنوان طراح لباس و استایلیست مرتضی پاشایی با او و گروه موسیقی اش همکاری می کرد از آشنایی با او همکاری مشترک شان و آخرین روزهای مرتضی می گوید مریم قاسمی که به عنوان طراح لباس و استایلیست مرتضی پامراسم ختم مرتضی پاشایی برگزار شد مرادی: پاسپورت مرتضی برای رفتن به کربلا آماده بود / لهراسبی: به افتخار پاشایی
مراسم ختم مرتضی پاشایی برگزار شدمرادی پاسپورت مرتضی برای رفتن به کربلا آماده بود لهراسبی به افتخار پاشایی لبخند بزنیدحجت الاسلام شهاب مرادی در مراسم ختم مرتضی پاشایی گفت همه می دانند که مرتضی امام حسینی بود و طبیعتا از جنس حسینی بودن می تواند اتفاق بسیار ارزشمندی برای یک هنربرای مرتضی پاشایی!
برای مرتضی پاشایی نویسنده طرح از حسین کشتکار منبع روزنامه جوان تاریخ انتشار ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۰ ۳۵نخستین اکران این فیلم در جشنواره ژنو به مرتضی پاشایی تقدیم شد
نخستین اکران این فیلم در جشنواره ژنو به مرتضی پاشایی تقدیم شدپیش از نمایش فیلم فردا در جشنواره و بنا بر تصمیم احسان دلاویز تهیه کننده مهدی پاکدل و ایمان افشاریان کارگردانان این اثر سینمایی نخستین اکران این فیلم در جشنواره ژنو به مرتضی پاشایی تقدیم شد فیلم سینمایی فردا به کارگمرتضی پاشایی درگذشت
جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱ ۲۵ مرتضی پاشایی - خواننده - درگذشت به گزارش خبرنگار بخش موسیقی ایسنا این خوانندهی پاپ صبح جمعه 23 آبانماه در بیمارستان بهمن تهران دار فانی را وداع گفت مراسم تشییع پیکر این هنرمند موسیقی یکشنبه 25 آبانماه از مقابل تالار وحدت به سمت قطعهی هنرمندامحمد علیزاده: مرتضی پاشایی من را ببخش!
محمد علیزاده مرتضی پاشایی من را ببخش متن محمد علیزاده در صفحه اینستاگرام خود در روزهای بستری بودن مرتضی پاشایی محمد علیزاده که در روزهای بستری بودن مرتضی پاشایی در بیمارستان لحظه به لحظه در کنار مرتضی پاشایی بود در صفحه اینستاگرام خود این متن را منتشر کرد خیلی دلم گرفته مرتضبهبودی نسبی «مرتضی پاشایی» با دعای خیر مردم +تصویر
بهبودی نسبی مرتضی پاشایی با دعای خیر مردم تصویر خوشبختانه طبق خبری که کسب شد وضعیت جسمانی این خواننده محجوب پاپ تا شامگاه دوشنبه حدود ۳۰ درصد بهتر شده است به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز امروز اخبار ضد و نقیض و شایعات زیادی در فضاهای مجازی و غیر مجازیمحسن چاوشی, سیروان و زانیار خسروی و عماد طالب زاده کنار تخت مرتضی پاشایی در بیمارستان
محسن چاوشی سیروان و زانیار خسروی و عماد طالب زاده کنار تخت مرتضی پاشایی در بیمارستان عیادت و ملاقات جمعی از خوانندگان و اهالی موسیقی از مرتضی پاشاییمرتضی پاشایی خواننده محبوب موسیقی پاپ که مدتی بود دچار بیماری گوارشی گردیده بود برای ادامه ی درمانش در بیمارستان بستری گردیده استعلآنچه در 20 روز آخر بر مرتضی پاشایی گذشت
آنچه در 20 روز آخر بر مرتضی پاشایی گذشت حکایت 20 روز پایانی زندگی یکی از بهترین ستارههای موسیقی پاپ ما برای خیلیها هنوز نامشخص است این که حال مرتضی چرا ناگهان رو به وخامت گذاشت و چه شد که سرانجامش از دست دادن یک سوپراستار واقعی بود موسیقی ما حکایت 20 روز پایانی زندگی یکزندگی نامه مرتضی پاشایی
زندگی نامه مرتضی پاشایی مرتضی پاشایی هستم متولد ۱۳۶۳ ۵ ۲۰ ساکن غرب تهران آریا شهر و در حال حاضر دانشجوی رشته گرافیک هستم از دوران کودکی همیشه نسبت به موسیقی یه حس خاص و مبهمی داشتم و میدونستم که یک روز باید همین راه رو دنبال کنم وب سایت رسمی مرتضی پاشایی مرتضی پاشایی هستم متحسرت بزرگ مرتضی پاشایی از زبان احسان علیخانی
حسرت بزرگ مرتضی پاشایی از زبان احسان علیخانیحسرت بزرگ مرتضی پاشایی فیلماحسان علیخانی مجری برنامه ماهعسل از حسرت بزرگ مرتضی پاشایی گفتاولین اکران جهانی «فردا» به مرتضی پاشایی تقدیم شد /استقبال از فیلم در ژنو
اولین اکران جهانی فردا به مرتضی پاشایی تقدیم شد استقبال از فیلم در ژنونخستین اکران فیلم فردا به کارگردانی مشترک مهدی پاکدل و ایمان افشاریان در جشنواره فیلم ژنو به مرتضی پاشایی خواننده موسیقی پاپ تقدیم شد به گزارش خبرگزاری فارس فیلم سینمایی فردا به کارگردانی مشترک مهدی پمرتضی پاشایی هنوز در بیمارستان است
یکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱ ۰۹ مرتضی پاشایی - خوانندهی مطرح موسیقی پاپ - همچنان در بخش ICU یکی از بیمارستانهای تهران بستری است به گزارش خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا این خوانندهی پاپ که مدتی است با بیمارستان سرطان دست و پنجه نرم میکند و چندبار در بیمارستا-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها