واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
پاسخ هانیه توسلی به اهانت هواداران پاشایی
«من آقاى پاشایى رو نمى شناختم. یعنى نه کارهاش رو شنیده بودم نه خودش رو از نزدیک دیده بودم. سبک و مدل موسیقى اش هم که الان مى شنوم دوست ندارم ولى دلم مى سوزه. جیگرم کبابه. از مرگ جوون ها بیزارم.» ابنها جملات ابتدایی پست هانیه توسلی در صفحه اینستاگرامش است، یادداشتی که باعث شد کامنتهای مخالف زیادی پای این پست ثبت شود.
برترین ها: «من آقاى پاشایى رو نمى شناختم. یعنى نه کارهاش رو شنیده بودم نه خودش رو از نزدیک دیده بودم. سبک و مدل موسیقى اش هم که الان مى شنوم دوست ندارم ولى دلم مى سوزه. جیگرم کبابه. از مرگ جوون ها بیزارم.»
ابنها جملات ابتدایی پست هانیه توسلی در صفحه اینستاگرامش است، یادداشتی که باعث شد کامنتهای مخالف زیادی پای این پست ثبت شود.
کامنتهایی تند و بعضا همراه با الفاظ رکیک از سوی کامنتگذارانی اکثرا خشمگین که به زعمشان به خواننده محبوب آنها توهین شده است، رفتاری که پیش از این و البته به مراتب آرامتر و کم حاشیهتر در صفحه بهرام رادان شادهش بودیم.
هانیه توسلی بعد از واکنش های شدید به اظهاراتش درباره مرتضی پاشایی در پروفایل شخصی اش در فیس بوک به الفاظ زشت و رکیک برخی کاربران پاسخ داد:
"بعد از فوت مرحوم پاشايي، اکثر کامنتهايي که در اينستاگرام براي من ميگذاشتند تقاضاهاي بعضن توهينآميز و تند براي پست کردن يک مطلب در مورد مرتضی پاشايي و تسليت درگذشت ايشان بود.
يک پست توضيحي گذاشتم (که متنش موجود است) و ضمن ابراز تاسف و همدردي، گفتم با مرتضی پاشايي و کارهايشان آشنا نبودهام و بعد هم که گوش کردهام، فهميدهام موسيقي ايشان سليقهي من نبوده، و از طرف ديگر تسليت عمومي گفتن را دوست ندارم. از همانجا بود که کامنتهاي اهانتآميز شروع شد.
بيش و پيش از آنکه شخصن از اين موج اهانت بهراهافتاده ناراحت شوم، براي فرهنگ عمومي مردم هموطنم تاسف خوردم و البته براي مرتضی پاشايي مرحوم که اينچنين طرفداراني داشته. اين موجهاي اهانت از منظر شخصي يک داستان گذراست اما اگر در مقياس بزرگتر به آن نگاه کنيم متوجه عمق فاجعه خواهيم شد.
اين که چرا تعداد زيادي از مردم، چنين نفرت و خشمي را در خود حمل ميکنند و ادبياتشان اينقدر سخيف و نازل است، دل آدم را به درد ميآورد، اما به نظرم روانشناسان اجتماعي ميتوانند تحليلي ارائه کنند از چرايي اتفاقات اينچنيني و اين «مد» جديد و هولناک دنياي مجازي که هربار به هر بهانه به يک نفر ميتازند، بي آن که توهينها ارتباط چنداني با موضوع اصلي داشته باشد. نمونهاش را سال گذشته در مورد مسي و موارد مشابه ديده بوديم.
تصميم گرفتم که صفحهي اينستاگرام عمومي خودم را ببندم و يک صفحهي شخصي براي دوستان نزديک داشتهباشم. دليلش هم راستش اهانتها نيست. آدميزاد از خنجري که نبُرد زخم نميخورد. من هم که نه بياحترامي کرده بودم و نه اهانتي، اصلن اين حرفها را به خودم نگرفتم که بخواهم شخصن دلگير شوم.
ناراحتي من ناراحتي عمومي از وجود و رشد اين فرهنگ نازل است. درواقع بعد از اين ماجرا، از مردم نااميد شدم. به هرحال اين اتفاق، هدف من را از ايجاد يک صفحهي عمومي، زيرسوال برد و به همين خاطر صفحه را به طور کلي پاک کردم. هدف من ارتباط بيشتر و نزديکتر با عزيزاني بوده که هميشه چه در فضاي مجازي و چه بيرون، به من لطف داشتهاند.
اما روزي که گذشت به من نشان داد که ديگر اين راه ارتباطي «کار نميکند» به اصطلاح. وقتي آن فضايي که به طور معمول فضاي آرامي بوده براي ثبت لحظهها يا معرفي کتاب و ...، الان تبديل به نوعي ميدان جنگ شده، ترجيح ميدهم که عرصه را براي توهين بيشتر به خودم، به مرتضا پاشايي مرحوم، و به عزيزاني که به من لطف دارند باز نگذارم.
معرفي کتاب و فيلم را همچنان دوست دارم، و اگر صفحهي عمومي براي اين کار باز کردم، همينجا اعلام ميکنم و الان هيچ صفحهي عمومي در اينستاگرام ندارم. در نهايت اميدوارم روزي برسد که سطح فرهنگ مردم مايهي افتخار باشد، نه شرم و خجالت."
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 216]