واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تاملی بر مغازله ادبیات و سینمای جهان از پدرخوانده تا فارست گامپ تهران - ایرنا - جهان کتاب از زمان ابداع هنری به نام سینما توسط بشر دستخوش تغییرات بسیاری شده است که یکی از اصلی ترین این تغییرات مساله اقتباس آثار سینمایی از نوشته های ادبی بزرگان ادبیات جهان است؛ درست به دلیل این نقطه مشترک شاهدیم که بیش از نیم قرن است سینما و ادبیات ارتباطی تنگاتنگ و غیرقابل تفکیک از یکدیگر دارند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، البته در این نکته شکی وجود ندارد که تمامی آثار سینمایی در اقتباس از آثار ادبی جهان موفق نبوده اند و در برخی موارد شاهد قوت رمان های نوشته شده توسط نام های بزرگ ادبیات در قیاس با آثار سینمایی هستیم که ساخته شده اما عکس آن نیز صادق بوده و بودند فیلم هایی که با استناد به یک داستان و یا رمان نه چندان قوی به سبب دانش هنرمندان تصویری و دخیل در امر سینما باعث شدند تا آن رمان به شهرتی عظیم در جهان دست پیدا کند.
علاقه مندان به هنر سینما از لیستی که نشریه معتبر هالیوود ریپورتر در سال 2013 و در نظرسنجی از 2200 هنرمند فعال در عرصه سینما درباره 100 فیلم معتبر جهان منتشر کرد، کم و بیش اطلاع دارند و نکته جالب این لیست آن است که از بین 25 نام نخست آن، 14 فیلم از دسته آثاری هستند که با اقتباس از یکی از رمان ها و یا داستان های جهان ادبیات تولید شده اند و به چنین موفقیتی دست پیدا کرده اند.
بر همین اساس و با توجه به آغاز هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران بنا داریم در گزارش هایی مجزا به معرفی برخی از شاخص ترین آثار اقتباسی سینما از رمان ها و داستان های معتبر جهان و داخلی بپردازیم تا شاید این گزارش ها بتوانند دریچه ای نو برای گشودن دفتر جدیدی در امر مطالعه و یا حتی فیلم دیدن همراهانی باشد که چشمان خود را به این نوشته ها میهمان می کنند.
در بخش نخست این گزارش سراغ آثار بین المللی و معتبری خواهیم رفت که برای سینما و ادب دوستان جهان به اثری شناخته شده بدل شده اند.
** «پدرخوانده»، جاوادانه ای در ارتباط با مافیا
رمان «پدرخوانده» که اثری جنایی و در عین حال درامی اجتماعی است به قلم «ماریو پوتزو» نویسنده شهیر ایتالیایی به رشته تحریر درآمده است که برای نخستین بار در سال 1969 میلادی به چاپ رسید.
داستان این شاهکار ادبی روایت کننده درگیری های صورت گرفته میان خانواده های مافیا در ایتالیا برای برتری در جنگ قدرت است که محور روایت این داستان بر زندگی «دون ویتو کورلئونه» بنیانگذار جنبش مافیای ایتالیایی در نیویورک استوار است.
جالب آنکه این رمان حجیم با الهام از سبک تصوری «کمیک بوک ها» (کتاب های مصور) و با هنرمندی «اس نیل فوجیتا» هنرمند تصویرگر شناخته شده جهان و با الهام از عروسک های خیمه شب بازی تصویرسازی شده است که این ترفند در لوگو نام فیلم نیز به خوبی به چشم می خورد.
«فرانسیس فورد کاپولا» یکی از کارگردانان صاحب سبک سینمای جهان در سال 1972 میلادی اثری به همین نام را با اقتباس از شاهکار پوتزو کارگردانی کرد و درست با همین فیلم بود که توانست نامش را برای همیشه در تاریخ سینما به شکلی جاودان حک کند.
کاپولا برای روایت صحیح پدرخوانده این اثر را در قالب یک سه گانه (تریلوژی) تولید کرد و شماره های دو و سه این فیلم به ترتیب در سال های 1974 و 1990 تولید و اکران شد.
این فیلم علاوه بر بهره بردن از بازیگران سرشناسی چون «مارلون براندو» و «رابرت دووال» در حقیقت سکویی برای معرفی برخی از بزرگترین بازیگران امروز سینمای جهان چون «رابرت دنیرو» و «آل پاچینو» و «دایان کیتون» نیز به شمار می آید.
نسخه اول این اثر سینمایی در سال 1972 نامزد 11 جایزه اسکار شد که در این میان جایزه بهترین بازیگر مرد برای مارلون براندو، بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه برای کاپولا را به ارمغان آورد و در جوایز گلدن گلوب نیز پنج جایزه اصلی را برای تولید کنندگان این فیلم به ارمغان آورد.
** «جادوگر شهر اوز»، کودکانه ای برای تاریخ سینما
اثر دیگر در لیست برترین فیلم های تاریخ سینما، فیلمی است به نام «جادوگر شهر اوز» که از رمانی برای گروه سنی کودکان و نوجوانان به قلم «ال. فرانک بائوم» و تصویرگری «دبلیو. دبلیو. دنلسو» برای نخستین بار در سال 1900 میلادی به چاپ رسید و همزمان با اقبال سینما برای روایت داستان های جذاب بارها و بارها توسط کارگردانان مختلف مورد استفاده برای خلق آثار سینمایی قرار گرفته است.
نکته جالب آنکه این اثر داستانی پیش از آنکه بر پرده نقره ای بدرخشد توسط هنرمندان تئاتر برادوی در سال 1902 میلادی مورد اقباس برای یک اثر نمایشی قرار گرفت و سال ها بعد یعنی در سال 1939 میلادی نخستین فیلم سینمایی با اقتباس از این کتاب که در آن نیز به بخشی از فرهنگ ادبی آمریکا نیز بدل شده بود ساخته شد.
نخستین کارگردان سینما که رمان «جادوگر شهر اوز» را برای اقتباس سینمایی مورد استفاده قرار داد، «ویکتور فلمینگ» کارگردان شناخته شده آمریکایی بود که برای ایفای نقش های مختلف این اثر از بازیگرانی چون «جک هالی»، «برت لار»، «جودی گارلند»، «ری بولگر» و «فرانک مورگان» که همگی از بازیگران سرشناس دهه 30 و 40 میلادی سینمای هالیوود بودند بهره برد.
در میان اقتباس های متعددی که از این رمان صورت گرفته به نظر قاطبه کارشناسان هنر هفتم اثر تولید شده فلمینگ کماکان بهترین نمونه آن است و نکته جالب تر آنکه این فیلم در سال 1939 میلادی با فروش سه میلیون دلاری در سینماهای جهان رکورد فروش فیلم های سینمایی دهه 40 میلادی را از آن خود کرد.
** «رستگاری در شائوشنک»، در ستایش اعماق تنهایی یک مرد
نمی توان از آثار ادبی مورد اقتباس قرار گرفته توسط هنرمندان سینمایی صحبت کرد و نام «استیفن کینگ» اگر نه بزرگترین که یکی از سردمداران نویسندگان آثار ادبی مورد توجه سینماگران را از قلم انداخت.
از میان رمان ها و داستان های متعدد این نویسنده دیگرنویس اثری به نام «رستگاری در شائوشنک» که در سال 1994 توسط «فرانک دارابونت» یکی دیگر از کارگردانان مولف سینمای جهان به فیلم تولید شد در لیست 100 فیلم برتر جهان در رتبه چهارم ایستده و البته اثری اقتباسی است.
جالب آنکه دارابونت این اثر را با الهام از رمان کوتاه «ریتا هیورث و رستگاری در شائوشنک» از نوشته های این جنایی نویس شهیر آمریکایی اقتباس کرد که در کنار ساخت فیلمی جذاب، بازی درخشان بازیگرانی چون «تیم رابینز» و «مورگان فریمن» باعث شد تا قدرت تاثیرگذاری و جذابیت این اثر دو چندان افزایش یابد.
رستگاری در شائوشنک در سال 1994 در میان 250 فیلم بین المللی اکران شده مقام نخست را در امر فروش از آن خود و تهیه کنندگان این اثر سینمایی کند. علاوه بر آنکه این فیلم در سال 1994 میلادی در جوایز اسکار نامزد هفت جایزه شد.
استفن کینگ رمان کوتاه رستگاری در شائوشنک را در در قالب مجموعه ای به نام «فصول مختلف» در سال 1982 میلادی به چاپ رساند و خودش درباره نگارش این اثر گفته است که: ایده اصلی این داستان را از جمله «لئو تولستوی» نویسنده شهیر روسی وام گرفته ام که می گوید: «خدا حقیقت را می بیند، اما صبر می کند».
این رمان روایت کننده داستان قهرمانی به نام «اندی دافرسن» (با بازی تیم رابینز) کارمند عالی رتبه بانک است که به جرم قتل همسر خیانتکارش، 19 سال را در زندان سپری می کند. او در زندان «شائوشنک» بعد از آشنایی با فردی به نام «رد» (با بازی موگان فریمن) مسیر زندگی و نوع تفکرش دچار تحول می شود.
** «2001، یک ادیسه فضایی»، جنون سفر به فضا و غرق شدن در خود
ژانر علمی و تخیلی و حضور انسان در فضا همواره یکی از جذاب ترین گونه های تولید آثار سینمایی بوده که پیش از تحقق رویایی به نام سینما، بشر برای پاسخ دادن به سوال های ذهن بلند پروازش آنرا در داستان ها و رمان های مختلف به آزمون و خطا گرفته است.
در میان نویسندگان آثار علمی - تخیلی نام «آرتور سی. کلارک» با نگارش رمان «2001، یک ادیسه فضایی» در سال 1968 بر سر زبان ها افتاد و آرام آرام او را به چهره ای جهانی بدل کرد و البته نقش «استنلی کوبریک» کارگردان بزرگ سینمای جهان در معرفی این نویسنده و آثار او با ساخت اثری سینمایی به همین نام غیرقابل چشم پوشی است.
یکی از جذابیت های این رمان متوجه این امر است که کلارک کار اتمام نگارش این اثر را همزمان با ساخت فیلم سینمای آن توسط کوبریک به اتمام رساند و در حقیقت نگاه سینمایی این کارگردان بزرگ در شکل گیری روایت داستان کلارک کاملا نقش تاثیرگذار داشته است.
این کتاب در اصل برگرفته از داستان کوتاهی به نام «نگهبان» از سی. کلارک بود که در سال 1984 نوشته شده بود. طبق آمار موجود، رمان «2001، یک ادیسه فضایی» تا سال 1992 بیش از سه میلیون جلد فروش داشته است. در کنار این موفقیت ها فیلم «2001؛ یک ادیسه فضایی» توانست در فصل جوایز اسکار جایزه بهترین جلوه های ویژه را از آن خود کند.
نگاه کوبریک در «2001، یک ادیسه فضایی» کاملا سوررئالیسی (فراواقعی) و بی توجه بر اصل اتکا بر ضمیر ناخودآگاه انسانی است و البته در لابه لای روایت سینمایی این رمان سعی کرده است نگرش فلسفی و جامعه شناسانه خود را نیز به مخاطب منتقل کند؛ در حقیقت کوبریک یا ساخت این اثر برای نخستین بار موفق شد مخاطبان پرده جادو را از سکوی پرتاب یک موشک فضا پیما به عمق و ژرفای اندیشه های انسانی و معنوی پرتاب کند.
** «فهرست شیندلر»، عاشقانه ای برای تطهیر فاجعه هولوکاست
«استیون اسپیلبرگ» نامی شناخته شده در جهان سینما است و بی شک ساخت اثری به نام «فهرست شیندلر» در سال 1993 بر شهرت او صد چندان افزود، اثری که بر اساس کتاب «صندوقچه شیندلر» به عنوان اثر برنده بوکر به قلم «توماس کینلی» به رشته تحریردرآمده است و یکی از غول های فیلمنامه نویسی هالیوود به نام «استیون زیلیان» آن را به فیلمنامه ای خوش ساخت بدل کرده است.
ااین اثر که با فروش 321 میلیون و 200 هزار دلاری در سطح جهان از جمله پرفروش های سال 1993 میلادی بود در 12 رشته مختلف نامزد اسکار شد و در نهایت هفت اسکار را برای دست اندرکاران خود به ارمغان آورد که از جمله آنها جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی بود.
نکته جالب بعدی در مورد این اثر سینمایی آن است که از زمان رنگی شدن سینما از دهه 60 میلادی این نخستین فیلم سیاه و سفید بود که توانست جایزه اسکار را کسب کند و موفقیت دیگر این اثر سینمای اقتباسی آنکه بنیاد فیلم آمریکا فهرست شیندلر را سومین فیلم برتر تاریخ سینما در گونه حماسی، در فهرست 10 فیلم برتر در 10 ژانر خود عنوان کرد.
** «فارست گامپ»، سمبل برتری سخت کوشی بر کم هوشی
آنچنان که در ابتدای این گزارش شرحش رفت در تاریخ سینما بوده اند آثار سینمایی اقتباسی که شهرت شان از اثر نوشتاری بیشتر بوده و یا توانسته اند بر اقبال مردم برای گرایش به آن رمان و یا دیگر آثار یک نویسنده موثر باشند که از جمله آنها می توان به فیلم تحسین شده «فارست گامپ» ساخته «رابرت زمه کیس» از رمانی به همین نام به قلم «وینستون گروم» که برای نخستین بار در سال 1986 میلادی به چاپ رسید اشاره کرد.
«فارست گامپ» قهرمانی سخت کوشی است که همین خصوصیت برجسته وی کم هوشی و کندذهنی وی را جبران می کند و بی شک نقش «تام هنکس» بازیگر این کاراکتر در معرفی صحیح و بی عیب و نقص آن غیرقابل انکار است و دقیقا همین بازی بود که باعث شد تا هنکس به عنوان بازیگر صاحب سبک در سینمای جهان خود را معرفی کند.
«فارست گامپ» در نهایت شش اسکار را از میان 13 عنوانی که برای دریافت آنها نامزد شده بود کسب کرد که از جمله آنها می توان به کسب اسکارهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین جلوه های ویژه، بهترین بازیگر نقش اول مرد (تام هنکس)، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین تدوین اشاره کرد.
نکته جالب بعدی آنکه این اثر در رقابت اسکار به دلیل همراهی با دیگر اثر جاودان تاریخ سینما (رستگاری در شائوشنک) قرار داشت و به عقیده کارشناسان اگر این آثار تنها به فاصله یک سال از یکدیگر ساخته می شدند می توانستند تعداد بیشتری از جوایز را از آن خود کنند.
از: امین خرمی
فراهنگ**9266**1601**
25/08/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]