تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 18 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس زياد شوخى كند، نادان شمرده مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1810058464




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دانش‌آموز ایرانی که حدود 7 میلیون در ماه درآمد دارد


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: دانش‌آموز ایرانی که حدود 7 میلیون در ماه درآمد دارد
کمی مانده بود تا اذان مغرب،‌ مردم در رفت و آمد بودند،‌ ولی کوچکترین شاغل جاده بهشت زهرا(س) هنوز سرکار بود و با چیدن بلال‌هایش،‌ به ماشین‌ها نگاه می‌کرد، شاید دعا می‌کرد خودرویی ترمز کند و کسی تمامی بلال‌هایش را بخرد.
به گزارش نامه نیوز ، کمی مانده بود تا اذان مغرب،‌ مردم در رفت و آمد بودند،‌ ولی کوچکترین شاغل جاده بهشت زهرا(س) هنوز سرکار بود و با چیدن بلال‌هایش،‌ به ماشین‌ها نگاه می‌کرد، شاید دعا می‌کرد خودرویی ترمز کند و کسی تمامی بلال‌هایش را بخرد. 
 
گپ و گفتی با این شاغل کوچک داشتیم که در ادامه می‌خوانید: 
 
سلام- بلال‌ها دانه‌ای چند است؟ 
سلام- اگر همه‌اش را باهم بخرید،‌ 15 هزار تومان وگرنه دانه‌ای 500 تومان. 
 
از صبح تا حالا،‌خسته شدی مگه نه؟ 
ای بابا مگه کسی‌هم درد ما را می‌فهمد . . . . 
 
یعنی چی؟ مگه مجبوری این کار را انجام بدی؟ 
کسی به زور مرا به گوشه خیابان نفرستاده، ‌ولی وقتی خانواده‌ات محتاج اسکناس‌های کاغذی هستند، ‌این خودش نوعی اجبار است.  
 
به نظر می‌آمد سنش حدود 10 سال سن داشته باشد، ولی مثل آدم بزرگ‌ها حرف می‌زد، حتی نگاه کردنش نیز با بچه‌های هم سن و سالش فرق می‌کرد،‌ راه رسم کاسبی را خوب بلد بود تا وقتی که آنجا بودم با چرب زمانی تعداد زیادی از بلال‌هایش را فروخت. 
 
پدرت چه کاره است؟ آیا رضایت دارد تو بجای درس‌خواندن کار کنی؟ 
اول اینکه بجای درس خواندن "نه"،‌ من مدرسه می‌روم و سر کلاس چهارم می‌نشینم از همه بچه‌ها باهوش تر هستم، ‌پدرم هم مرد زحمتکشی است و روزها در زمین کشاورزی در قوچصار کار می‌کند و اصلا رضایت ندارد، ولی چاره چیست . . .،‌پدرم حتی راضی نیست مادرم کار کند ولی او هم در خانه با خیاطی کردن در خرجی خانه به پدرم کمک می‌کند. 
 
کار بهتری سراغ نداری که فنی بیاموزی و هم راحت‌تر باشی؟ 
من بعد از ظهر در موتورسازی محله‌مان کار می‌کنم، دقیقا بعد از مدرسه به آنجا می‌روم و امروز‌هم روز تعطیل بود که با بقیه دوستانم رفتم در یکی از زمین‌های اطراف،‌ دو تا گونی بلال چیدیم و از ساعت 9 تا الان در حال فروش آن‌ها هستم. 
 
با پولت چه کار می‌کنی؟ 
نمی‌دانم، ‌فکر کنم با مقداری‌ از آن کباب بخرم،‌ مادرم خیلی کباب دوست دارد و بقیه‌اش را به پدرم می‌دهم. 
 
درآمد ماهیانه‌ات چقدر است؟ 
درآمد مشخصی ندارم،‌ موتورسازی که حقوقم را به پدرم میدهد که فکر می‌کنم 200 هزار تومان است، ولی من با انعام مردم که موتورشان را درست می‌کنم،‌ 70 – 80 هزار تومانی در‌می‌آورم و روز‌های تعطیل نیز در جاده بهشت زهرا(س) گل،‌ گلاب،‌ بلال، بادمجان،‌ کلم و . . . می‌فروشم و از فروش آن‌‌ها هم حدود 50 تا 100 هزار تومان پول به جیب می‌زنم. البته بعضی آخر هفته‌ها تا 500 هزار تومان درآمد داشته‌ام و آن روز،‌ عید خانوده‌ام است.  
 
پس از شغلت راضی هستی؟ 
راضی که "نه"،‌ ولی الان کار دیگری بلد نیستم انجام دهم،‌ می‌خواهم درس بخوانم و روزی من هم با خودروی شاسی بلند،‌ کنار خیابان توقف کنم و برای خودم از دستفروشان بلال بخرم،‌ البته همه‌اش را یکجا می‌خرم که او زودتر به خانه برود. 
 
بزگترین آرزویی که داشتی چیست؟ 
یک خانه بزرگ با تمام امکانات و حسابی که هیچ وقت خالی نشود،‌ شاید این بزرگترین آرزویی باشد که دارم. البته پدر و مادرم هم کنارم باشند . . . 
 
وقتی پولدار شدی،‌ یادت نمی‍‌ره که از کجا به کجا رسیدی؟ 
فکر نکنم،‌ ولی پدرم می‌گه،‌ پول آدم‌ها را عوض می‌کنه، راستش می‌ترسم پولدار شوم، می‌ترسم آدم بدجنسی شوم . . . 
 
مگه همه آدم‌های پولدارها بدجنس هستند؟ 
نه بدجنس نیستند ولی بعضی از شب‌ها که غذا برای خوردن نداریم به این فکر فرو می‌روم که بخش اندکی از سرمایه ثروتمندان می‌تواند، تمام مشکل ما را برطرف کند، ولی آنان سفر می‌روند،‌ بهترین ماشین‌ها را سوار می‌شوند،‌ غذاهای رنگارنگ می‌خورند و در سرما سردشان نمی‌شود، در گرما حرارت آفتاب را حس نمی‌کنند،‌ دائم در کشور‌های خارجی هستند،‌ بیلیارد بازی می‌کنند و سیگار گران قیمت می‌کشند ولی ما شام برای خوردن نداریم. می‌ترسم اگر پولدار شوم یادم برود که آدم‌هایی در گوشه‌ای از این شهر مکافات می‌کشند. 
 
کم کم خورشید غروب کرد و چراغ‌های خیابان روشن شد و پسر جوان نگاهی به من کرد و گفت: دیر شده باید به خانه بازگردم، ‌بقیه بلال‌ها هم بماند فردا خودمان کباب می‌کنیم و می‌خوریم. 
 
سرانجام وقتی داشت به سمت پالایشگاه نفت می‌رفت، یک اسکناس 5 هزار تومانی از جیبش در آورد و گفت: امیداورم همه آدم‌ها اینقدر از این پول‌ها داشته باشند که معیار هر شخصی را با فقیری و یا پولداری نسنجند.






منبع: باشگاه خبرنگاران


۲۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن