واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق خطاب به ترکان:
پاسخی علمی به اظهارات غیر علمی مشاور رئیس جمهور
اظهارات آقای مشاور به شدت نشات گرفته از تفکرات لیبرالی اوست و کاملا با آموزه های اقتصاد مقاومتی در تناقض است.
بر اساس نظریههای متعارف تجارت بینالملل، مزیت نسبی از فراوانی نسبی در نهادها و عوامل تولید مورد نیاز برای فعالیتهای اقتصادی و صنعتی ناشی میشود. تجربهی کشورهای در حال توسعه هم آن را تأیید کرده است. به عبارت سادهتر، در هر کشوری فراوانی نهادهای مورد نیاز برای بخشهای مختلف اقتصادی عامل اصلی بروز مزیت نسبی و مزیت رقابتی برای آن کشور محسوب میشود. با توجه به این نظریه، کشور ما نیز در بسیاری از فعالیتهای صنعتی مزیت دارد. اگر ایران به صورت هدفمند وارد بازارهای جهانی شود و مورد حمایت قرار گیرد، میتواند مزیت رقابتی خود را بروز دهد و سهم بالایی از منافع بازار را کسب کند. در واقع کشور ما در صنایعی مزیت دارد که به نهادهای اصلی تولید وابسته است. نهادهای اصلی تولید عبارتاند از نیروی انسانی متخصص، ذخایر زیرزمینی اقتصاد و بخش کشاورزی. ما در این سه حوزه از فراوانی نسبی برخورداریم. پس صنایعی که به این سه حوزه وابسته هستند و از آن تغذیه میکنند هم میتوانند در سطح جهانی خوش بدرخشند. بنابراین این دسته از صنایع اگر به بازار جهانی راه یابند نیز میتوانند به رقابت بپردازند و موفق باشند. حال به بررسی این فراوانی نسبی در کشور میپردازیم: کشور ما در حوزهی انسانی بیش از ده میلیون نیروی متخصص دارد. این نیروها در حوزههای مختلف صنعتی، فنی و علمی مشغول به کار هستند. یکی از نهادهای این مزیت به صنایع قطعهسازی خودرو مربوط میشود که خوشبختانه توانسته بازارهای کشورهای شرقی از جمله ژاپن و حتی بخشهایی از کشورهای اروپایی را به خود اختصاص دهد. در حوزهی کشاورزی یا صنایع کشاورزی نیز ایران کشوری چهار فصل است؛ زمینهای بسیاری برای کشت در اختیار دارد و تا حدی از منابع آبی مناسبی برخوردار است. در عموم صنایع وابسته به کشاورزی یا پاییندست کشاورزی نیز مزیت دارد؛ مثل صنایع و محصولات چرمی، منسوجات، صنایع غذایی، تولید الیاف طبیعی و غیره. بر اساس این مزایا میتوانیم برد خوبی در حوزههای بینالمللی داشته باشیم. قطعاً قیمت و کیفیت محصولاتمان نیز قابل رقابت در بازارهای بینالمللی است. در حوزهی ذخایر زیرزمینی و صنایع مصنوعی مثل نفت، گاز و منابع هیدروکربنیک هم به نوعی از مزیت نسبی در سطح دنیا برخورداریم. گاه به اشتباه تصور میشود که مزیت ما در این حوزه فقط به صادرات نفت خام مربوط است. متأسفانه این تفکر اشتباه در دولت و وزارت نفت هم به شدت پیگیری میشود. این در حالی است که مزیت اصلی ما در حوزهی صنایع نفت و گاز به صادرات محصولات پاییندستی نفت و گاز و حتی پاییندستتر از صنایع پتروشیمی مربوط میشود. در حقیقت میتوان صنایعی را در کشور تقویت و راهاندازی کرد که خوراک را نه از نفت و گاز، بلکه از پتروشیمی بگیرند. با این شیوه میتوان محصولات پاییندستی دیگری تولید کرد؛ از جمله محصولات شیمیایی، صنایع لاستیکی و پلاستیکی، صنایع الکترونیک، صنایع تولید قطعات دقیق اپتیکی و غیره. بنابراین با توجه به اینکه حدود ده میلیون نیروی انسانی متخصص در کشور مشغول به کار هستند، میتوان در همهی صنایع اصلی و پاییندستی مذکور موفق بود و در بازارهای بینالمللی به جایگاه والایی رسید. همهی این مطالب بر اساس مبانی نظری علم تجارت بینالملل است. تجربهی کشورهای در حال توسعه مثل چین، کره جنوبی و مالزی هم به خوبی این اظهارات را تأیید میکند. عملاً هم میبینیم که این کشورها به راحتی توانستهاند در سطح بالاترین بازارهای مصرفی دنیا مانند بازارهای اروپایی و امریکایی حضور رقابتی پررنگی داشته باشند. در حالی که این کشورهای نوظهور فاقد بسیاری از منابعی هستند که ما در اختیار داریم؛ به ویژه منابع انسانی. کشورهایی مثل برزیل و کره جنوبی هرگز ذخیرهی نیروی انسانی ما را نداشته و ندارند. علاوه بر این، یکی از نیازمندیهای صادرات صنعتی این است که یک کشور از منابع طبیعی فراوان در بخشهای مرتبط با صنعت بهرهمند باشد. کشور ما تقریباً عموم عناصر طبیعی شناختهشده را داراست. به این معنا که در حوزهی ذخایر معدنی بسیار غنی است؛ به لحاظ منابع زیرزمینی نیز دومین قدرت جهان در حوزهی منابع نفت و گاز محسوب میشود؛ در بخش کشاورزی هم به دلیل شرایط اقلیمی میتواند به راحتی صنایع پاییندستی را توسعه دهد. متأسفانه برخی تصور میکنند نظام تعرفهای تنها رویکردی است که میتوان برای حمایت از صنایع داخلی در نظر گرفت. آنها معتقدند اگر نظام تعرفهای برداشته شود، صنایع داخلی ما قدرت رقابت نخواهند داشت. اما حقیقت این است که تنها در دورهی بسیار کوتاهمدت ممکن است این اتفاق بیفتد. برای مثال اگر همین اکنون تعرفهها را برداریم، طبیعی است که صنایع داخلی برای به دست گرفتن بازار به مشکلاتی دچار شوند که آنها را مجبور کند از چرخهی تولید خارج شوند. اما در میانمدت به هیچ وجه این اتفاق نمیافتد. یعنی اگر حمایتهایی حداقلی از صنایع صورت بگیرد، صنایع میتوانند در بازار داخل و در رقابت با محصولات خارجی موفق باشند. چه بسا در بازارهای بینالمللی هم جایگاه خوبی کسب کنند. این حمایتها به بخشهای فرهنگی و حوزههای تبلیغاتی مربوط میشود که مسئولیت آن با دولت و رسانههاست. باید به این نکته توجه داشت که اگر کشورهایی مثل کره جنوبی یا چین توانستهاند در صادرات و تقویت تولید ملی خود موفق باشند، بخش عمدهای از آن به دلیل حمایت دولت از بخش خصوصی بوده است. زیرا دولت آنها به قدرت بخش خصوصی در تولید باکیفیت و ارزانقیمت ایمان داشته است. در حالی که در کشور ما برخی دولتمردان قدرت صنعتی کشور را به محصولاتی مثل آبگوشت و قورمهسبزی تشبیه میکنند. این به معنای زیر پا گذاشتن توانمندی صنعتی کشور و اهانت به صنعتگران و فعالان حوزهی صنعت در کشور است. همچنین بعضی از دولتمردان ما به دلیل کهولت سن توان ملاحظه و مشاهدهی پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی کشور را ندارند. آنها به تأسی از خاطرات اجدادشان احساس میکنند در عصر قاجار به سر میبریم و فاقد توان اقتصادی هستیم. در حالی که قدرت اقتصادی ایران مورد اذعان دوست و دشمن است. اگر صنعتگران ما تا کنون نتوانستهاند در سطح بینالمللی آنگونه که باید حضور یابند، به دلیل وجود این تفکرات متحجرانه در دولتهای ما بوده است. البته این طرز تفکر صرفاً مختص این دولت نیست. در دولتهای دیگر هم این تفکرات متحجرانه و نابودگر وجود داشته است. به نظر می رسد اظهارات آقای مشاور به شدت نشات گرفته از تفکرات لیبرالی اوست و کاملا با آموزه های اقتصاد مقاومتی در تناقض است.* دکتر حجت الله عبدالملکی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق؛ منبع: برهان انتهای متن/
93/08/21 - 06:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]