محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832644334
دختر فقیر دوست داشت خبرنگار شود/ عموی 15 ساله از دختران برادرش مراقبت میکند
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: هرشب با یک داستان واقعی؛
دختر فقیر دوست داشت خبرنگار شود/ عموی 15 ساله از دختران برادرش مراقبت میکند
پدرم معتاد است و شبانه روز در كنج خانه می نشیند و مواد مصرف می كند .او اصلا برای ما اهمیتی قائل نیست.همه چیز او موادش است وباید به موقع به دستش برسد وگرنه این ما هستیم كه باید تاوان آنرا پس دهیم و ما را به باد كتك میگیرد.
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، هنگامی كه نام فرحزاد را میشنویم، در ذهن بسیاری از مردم مكانی برای تفریح و دور هم بودن تداعی می شود. اما كمی آن طرف تر، كودكانی با شرایط سخت زندگی دست و پنجه نرم می كنند كه نیازمند دست یاری هستند.
داخل كوچه پس كوچه های خیابان امامزاده داوود فرحزاد، خانه هایی به چشم می خورد كه شاید بیشتر به زندگی درون روستا شبیه باشد تا به زندگی شهری.درك آن كمی سخت است كه ببینی خانه هایی به این شكل کنار گوشمان هستند و ما از آنها بیخبریم.
شنیده بودم، در لابههای همین منازل قدیمی،خانه خیریه ای وجود دارد كه از كودكانی كه در شرایط اجتماعی سختی زندگی می كنند و از استطاعت مالی برای تحصیل برخوردار نیستند، حمایت می كند.
در نزدیكی این خانه خیریه در یكی از همین كوچه های امامزاده داوود، ایستاده بودم كه درب خانه باز شد و عده ای كودك با سنین مختلف و لب هایی خندان و پر از هیاهو از آن بیرون آمدند .
پشت آنها قدم برمیداشتم حرفهایشان راجع به اتفاقاتی بود كه در كلاسشان افتاده بود، در انتهای خم كوچه،ناگهان صدای فریاد وجرو بحث به گوش رسید.
2 پسر بچه نوجوان ،با یكدیگر دست به یقه شده و به سرو صورت هم می زدند، یكی از انها سر دیگری فریاد میزد: فقط یك بار دیگر این كار را تكرار كن ، آنوقت ببین چه بلایی بر سرت می آورم.
نگاهی به اطراف انداختم.دخترك سبزه شیرینی نزدیك 2 پسر ایستاده بود و خیره آنها را نگاه می كرد. انگار كه نتیجه این دعوا برایش حیاتی باشد.به سمتش رفتم ، او را به كناری كشاندم و از دعوا دورش كردم. سر صحبت را به زحمت با او باز كردم.
با او صحبت كردن كار دشواری بود. ترسی در چشمامنش معلوم بود كه او را از جواب دادن منع میكرد.گویا قصد صحبت نداشت.صدایش در نیامد تا زمانی كه به او گفتم خبرنگار هستم .
با ذوق و هیاهو از اطلاعاتش درباره خبرنگاری می گفت و دوست داشت روزی خبرنگار شود. كمی كه صمیمتر شدیم، اسمش را پرسیدم و او گفت: رویا هستم و كلاس سوم دبستان میگذرانم.
در همین حین دختر كوچكی كه چهره اش بسیار به رویا شباهت داشت، با عجله و اضطراب به سمت او امد و به پشتش زد و گفت بیا به خانه برویم.
دیری نگذشت که فهمدیم آن دو با یکدیگر خواهر هستند و خیلی شبیه هم هستند.
زهرا كه یك سال از رویا كوچكتر بود و دختر بسیار بازیگوشی هم بود، خیلی زود خودمانی شد درست برعكس رویا كه بزرگتر و سنجیده تر صحبت میکرد.
گفت و گو ما در چند سوال و جواب ادامه پیدا كرد:
این خانه خیریه از چه جهاتی خوب است؟در همین جا درس مبخوانید یا به مدرسه می روید؟
زهرا گفت:من و خواهرم اینجا بسیار خوشحال هستیم و به خوبی به این مكان عادت کردهایم. دلمان می خواهد، میشد كل روز را در اینجا سپری كنیم و به خانه نرویم. معلمان و مربیان ما را به اردو و جاهای تفریحی زیادی می برند، برای ما خوراكی های خوشمزه می خرند و همینتطور كلاس های مختلفی برایمان برگزار می كنند، مثل نقاشی، روباتیك، كاردستی، گل بازی و ...
رویا در ادامه میگوید: آنها بدون اینكه پولی از جانب ما پرداخت شود، از همه جهات به ما کمک میکنند و این خیلی خوب است چون مادر و پدر ما مانند والدین دیگر به ما رسیدگی نمی كنند. اگر این خانه نبود ما نمی دانستیم چطور درس بخوانیم .
پدر و مادرت چه کار میکنند؟ چرا حواسشان به شما نیست؟
رویا در حالی كه با لحن محتاطانه ای سر خود را به گوشم نزدیك می كرد، گفت: پدرم معتاد است و شبانه روز در كنج خانه می نشیند و مواد مصرف می كند .او اصلا برای ما اهمیتی قائل نیست.همه چیز او موادش است وباید به موقع به دستش برسد وگرنه این ما هستیم كه باید تاوانآانرا پس دهیم و ما را به باد كتك میگیرد.
رویا گفت:مادرم در خانه های مردم كار میكند و شب ها كه به خانه بر میگردد آنقدر خسته است كه یادش می رود، دخترانی دارد كه به او نیاز دارند. پدر هر درآمدی كه از این راه كسب میكند از او میگیرد و خرج خودش میكند.اگر مادرم روزی از پول دادن خودداری كند آن روز به جهنمی تبدیل میشود كه فكر كردنش هم دردآور است.
در همین حین پسری نوجوان به سمت ما امد.چهره اش اشنا بود. وقتی به زهرا و رویا رسید، با حالت پیروزمندانه ای گفت: حسابش را رسیدم و دیگر جرات ندارد به شما نزدیك شود. پسر نوجوان در حالی كه برروی دوچرخه سوار بود و احساس غرور می كرد،2 خواهر را در اغوش گرفت.زهرا گفت: این عموی ما احمد است.عموی كوچكمان همیشه از ما مراقبت میکند و نمی گذارد آب توی دلمان تكان بخورد.
حالا معلوم شد جریان دعوای چند دقیقه پیش از چه قرار است.عمو احمد داستان به پسری كه مزاحم برادز زاده هایش میشد یك درس حسابی داد.
احمد پسر 15 ساله ای بود كه او هم قبلا در همین خانه خیریه درس می خوانده است.اما مسئولین این خانه خیریه او را به یك مدرسه دولتی در همین حوالی منتقل كرده بودند تا با امكانات بیشتری تحصیل كند.
به گفته رویا،احمد هرروز بعد از ظهر بعد از اینكه از مدرسه اش تعطیل می شود سراغ بساط دستفروشی می رود و از این راه كسب در آمد، میكند.
احمد می گوید: خداروشكر از درآمدم راضی هستم. روزی 50 هزار تومان در می آورم و همین پول را با برادرم كه در این كار باهم شریك هستیم، سهیم می شوم.
از رویا سوال كردم: آیا تا به حال پدرش تصمیم به ترک اعتیاد گرفته است؟
او گفت: مادرم در طی این چند سال او را نزدیك به 4 بار به كمپ ترك اعتیاد برده است. اما او هربار اعتیاد خود را از سر اغاز می كند و امید ما به نا امیدی تبدیل می شود.
رویا و زهرا 2 خواهر كوچكی كه لبخند از لبشان نمی افتاد، یك دلخوشی داشتند و آن مادر بزرگشان است .مادر بزرگی كه به گفته آنها یك روز در هفته گوشت كبابی می پزد و آنها را به پارك محل میبرد.
رویا بیان می كند:اگر مادر بزرگم نبود، دل من و خواهرم از غصه پژمرده میشد. چقدر خوب است كه او را در كنارخود داریم.
رویا و زهرا و احمد دیگر به خانه شان رسیده بودند و باید از انها جدا می شدم. به عنوان اخرین سوال از ارزوهایشان پرسیدم.
رویا ارزو داشت پدرش ترك كند و مانند پدران دیگر به او و خواهرش محبت كند و دوست داشت در آینده معلم شود تا به کودکانی مثل خودش درس بدهد و باعث پیشرفتشان شود.
احمد هم دائما می گفت من به فكر شغلی با در آمد بالا هستم و می خواهم در این راه تلاش كنم و درس بخوانم تا به آرزویم برسم و زندگی راحتی برای خانواده ام فراهم كنم.
زهرای كوچولو هم به عروسك علاقه زیادی داشت و یك اتاق پر از عروسك تمام آرزوی كودكیش بود.
انتهای پیام/
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
صفحات پیشنهادی
جان باختن توریست 22 ساله در سفر رویایی استرالیا/ تجاوز آقای مدیر به دختران تحت مراقبت+تصاویر
نگاهی به حوادث روز گذشته کشور های غربی جان باختن توریست 22 ساله در سفر رویایی استرالیا تجاوز آقای مدیر به دختران تحت مراقبت تصاویر برخی از مهم ترین حوادث کشورهای غربی در روز گذشته را در این گزارش می خوانید به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران مهم ترین رویدادهای حوادث کشورمحرومیت 10 درصد دختران شش تا 17 ساله از تحصیل
محرومیت 10 درصد دختران شش تا 17 ساله از تحصیل مشاور ارشد اقتصادی رییسجمهور بر لزوم برنامهریزی در بازه زمانی مشخص برای تجهیز تمام مدارس زیر خط فقر تا پایان برنامه ششم توسعه تاکید کرد به گزارش نامه نیوز مشاور ارشد اقتصادی رییس جمهور با حضور در همایش توسعه و عدالت آموزشی گفت رشآغاز مسابقه سراسری کتابخوانی «کتاب و زندگی» با کتاب «من زندهام» هزار و یکشب اسارت دختر
آغاز مسابقه سراسری کتابخوانی کتاب و زندگی با کتاب من زندهامهزار و یکشب اسارت دختر 17ساله ایرانی را بخوانید جایزه ویژه برای دختران 17سالهمسابقه بزرگ کتابخوانی کتاب و زندگی با کتاب من زندهام از امروز اول محرم آغاز و تا اربعین حسینی 22آذرماه ادامه خواهد داشت به گزارش خبرگمسابقه سراسری کتابخوانی «کتاب و زندگی» آغاز شد/ جوایز ویژه برای دختران 17 ساله
فرهنگ و ادب انقلاب و دفاع مقس با کتاب من زندهام مسابقه سراسری کتابخوانی کتاب و زندگی آغاز شد جوایز ویژه برای دختران 17 ساله مسابقه سراسری کتابخوانی کتاب و زندگی با یک کتاب دفاع مقدسی کار خود را آغاز کرد به گزارش خبرگزاری مهر مسابقه کتابخوانی «کتاب و زندگی»«آتشبس 3» درباره دختران مجرد 40 ساله!
آتشبس 3 درباره دختران مجرد 40 ساله تاریخ انتشار سه شنبه 6 آبان 1393 ساعت 17 24 | شماره خبر 1698655843822429231 تعداد بازدید 617 پ پ فیلم سینمایی آتش بس 2 به کارگردانی تهمینه میلانی که در سینماهای کشور اکران است قسمت دوم فیلم آتش بس است که می توان آن را پنجگانه آتش ببوکوحرام از زنان و دختران ربوده شده در خط مقدم خشونتها استفاده میکند
دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹ ۴۴ براساس یک تحقیق جدید مشخص شد بوکوحرام از زنان و دختران ربوده شده نیجریایی در خط مقدم خشونتها و ارتکاب جنایات استفاده میکند به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا به نقل از خبرگزاری فرانسه دیده بان حقوق بشر با شهادت گرفتن از دهها تن از زنان و دمشاور وزیرکشور: کاهش سهمیه دختران در دانشگاه اوضاع را وخیمتر میکند/ سن اعتیاد زنان به ۲۷سال رسیده
مشاور وزیرکشور کاهش سهمیه دختران در دانشگاه اوضاع را وخیمتر میکند سن اعتیاد زنان به ۲۷سال رسیده جامعه > خانواده - مهر نوشت مشاور وزیر کشور در امور زنان و خانواده با اشاره به حضور گسترده دختران در دانشگاه ها گفت این مسئله با توجه به برهم خوردن تعادل می تواند درتایید حکم متجاوز به دختران 7 تا 13ساله
تایید حکم متجاوز به دختران 7 تا 13ساله سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران از تأیید حکم راننده سرویس متجاوز در دیوان عالی کشور خبر داد و گفت حکم به اجرای احکام ارسال شد آفتاب محسن افتخاری با اعلام این خبر گفت راننده سرویس مدرسه که اقدام به تجاوز به کودکان کرده بود چندی پیش بهاصرار پسر 23ساله برای زندگی با زن 45 ساله/ حمله خرس به عشایر کوهرنگ/ اغفال دختران با لباس خلباني
مروری بر حوادث استانها در ساعات گذشته اصرار پسر 23ساله برای زندگی با زن 45 ساله حمله خرس به عشایر کوهرنگ اغفال دختران با لباس خلباني در ساعات گذشته اتفاقات متفاوتی در سطح کشور رخ داده که برخی از مهمترين حوادث را در ذيل میخوانيد به گزارش گروه استانهاي باشگاه خبرنگاران در ستقصیرها را گردن دیگران نیندازیم/ «آتشبس 3» درباره دختران مجرد 40 ساله -
تهمینه میلانی در گفتگو با مهر تقصیرها را گردن دیگران نیندازیم آتشبس 3 درباره دختران مجرد 40 ساله تهمینه میلانی که میخواهد آتش بس را به یک پنجگانه سینمایی تبدیل کند دومین فیلم از این مجموعه را درباره تئوری انتخاب میداند و اینکه آدمها باید یاد بگیرند مسئولیت تصمیمهایشاندختری دوست 22 ساله خود را به فروش میگذارد! +عکس
دختری دوست 22 ساله خود را به فروش میگذارد عکس به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس کشکول جام نیوز شاید در کودکی همه ما یک دوست خیالی برای مدتی کوتاه داشته ایم و خیلی سریع آن را فراموش کرده ایم این دوست های خیالی در شرایط مختلف ظاهر می شوند و ما با آن ها بازی می کردیمآتشبس 3 با دختران مجرد 40 ساله در راه است!
آتشبس 3 با دختران مجرد 40 ساله در راه است تهمینه میلانی که میخواهد آتش بس را به یک پنجگانه سینمایی تبدیل کند دومین فیلم از این مجموعه را درباره تئوری انتخاب میداند و اینکه آدمها باید یاد بگیرند مسئولیت تصمیمهایشان را بپذیرند و تقصیرها را گردن دیگران نیندازند فیلم سینمایی10 اسم برتر دختران و پسران ایرانی
10 اسم برتر دختران و پسران ایرانی مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال 10 اسم برتر دختران و پسران را طی 6 ماه اول امسال اعلام کرد و گفت فاطمه و امیرعلی پرطرفدارترین نامها در میان خانواده ها بوده است به گزارش نامه نیوز محسن اسماعیلی با بیان این مطلب افزود براساس اطلاعات ثبت شدهترفند مرد شیاد برای آزار و اذیت زنان و دختران تهرانی
ترفند مرد شیاد برای آزار و اذیت زنان و دختران تهرانی پرونده مرد تبهکار که به بهانه انرژیدرمانی زنان را فریب و مورد آزار و اذیت قرار میداد در دادگاه کیفری به جریان افتاد رسیدگی به این پرونده از سال 85 همزمان با طرح شکایتی توسط یکی از قربانیان متهم در دستور کار دادسرای تهران قکلیپ/ پذیرایی دختر سه ساله از زائران امام حسین (ع)
کلیپ پذیرایی دختر سه ساله از زائران امام حسین ع دانلود لینک ۰۸ ۰۸ ۱۳۹۳ - ۱۰ ۱۶حجره داعش برای خرید و فروش دختران+فیلم
یکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۴ ۰۳ ویدئویی که به تازگی از یکی از محافل سرکردگان تروریستهای داعش در موصل منتشر شده شماری از تروریستهای خارجی با عباراتی وقیحانه به تعبیر خودشان بازار فروش کنیز به راه انداختهاند و دخترانی را که به اسارت درآمدهاند با هم معامله میکنند به گزارش ایسرازگشایی از مرگ دختر 9 ساله پس از 3 سال |اخبار ایران و جهان
رازگشایی از مرگ دختر 9 ساله پس از 3 سال کد خبر ۴۴۷۶۲۸ تاریخ انتشار ۱۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰ ۰۸ - 08 November 2014 سارق مسلح طلافروشی که در جریان تصادف با دختر خردسال مرگ او را رقم زده بود پس از سه سال سکوت لب به اعتراف گشود به گزارش جام جم بیست و هفتم دی ماه 90 زوج جوانی همرا-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها