تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات عقل تحمّل نادانان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820639592




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شهادت به‌روایت شهید


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
شهید ,شهادت,شهید مطهری,اشک,حماسه
شهادت به‌روایت شهید به مناسبت فرارسیدن ماه محرم و ایام سوگواری سیدالشهدا (ع) نگاهی داریم به مقاله «شهید» نوشته شهید مرتضی مطهری که در انتهای کتاب «قیام و انقلاب مهدی (عج)» از سوی انتشارات صدرا به چاپ رسیده است.




شهید مطهری در این مقاله به بررسی جوانب مختلف مربوط به مساله شهادت پرداخته و شکل صحیح مواجهه با مساله شهادت شهید را نیز مطرح کرده است. به طور کلی این که آیا شهادت، امری سوگوارانه بوده و تسلیت لازم دارد یا این که امری حماسی و شایسته تهنیت است، مساله ای است که بحث درباره آن تأثیر بسزایی به طور خاص در موضوع عزاداری ماه های محرم و صفر دارد و می تواند راهگشای خوبی برای پرسش های مطرح در این باب باشد. شهید مطهری در خصوص منطق شهید و شیوه نگرش او به زندگی و مرگ که متفاوت از نگاه غالب دیگر انسان هاست، می نویسد: «منطق شهید را با منطق افراد معمولی نمی شود سنجید، شهید را نمی شود در منطق افراد معمولی گنجاند، منطق او بالاتر است، منطقی است آمیخته با منطق عشق از یک طرف و منطق اصلاح و مصلح از طرف دیگر؛ یعنی دو منطق را اگر با یکدیگر ترکیب کنید منطق یک مصلح دلسوخته برای اجتماع خودش و منطق یک عارف عاشق لقای پروردگار خودش و به تعبیر دیگر اگر شور یک عارف عاشق پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب بکنید از آنها منطق شهید درمی آید» و البته استاد شهید بر آن است که چه بسا این تعبیر هم نارسا باشد چراکه به بیان ایشان منطق شهید، منطق سوختن و روشن کردن است، منطق حل شدن و جذب شدن در جامعه برای احیای جامعه است، منطق دمیدن روح به اندام مرده ارزش های انسانی است، منطق حماسه آفرینی است، منطق دورنگری بلکه بسیار دورنگری است و اینها همه دست کم از منظر زندگی مبتنی بر اصالت حیات و معاش، اموری خارق عادت محسوب می شود و چیزی هم که مخالف با عادات پذیرفته شده باشد در نگاه نخست، غیرمنطقی به نظر می رسد مگر آن که به وجود منطقی متفاوت و دیگرگونه باور داشته باشیم. شهید مطهری ریشه قداست واژه «شهادت» را در همین یکتایی و انحصار به فرد شخصیت شهید عنوان نموده و با بیانی ثناگونه ـ که گویا به دلیل منطق عشق و شیفتگی شهید، بدیلی هم برای آن متصور نیست ـ به این بحث ورود پیدا کرده و می نویسد: «این که هاله ای از قدس دور کلمه «شهید» را گرفته است و این کلمه در میان همه کلمات عظیم و فخیم و مقدس، وضع دیگری دارد برای همین جهت است، اگر بگویم قهرمان، مافوق قهرمان است، بگویم مصلح، مافوق مصلح است، هرچه بخواهم بگویم مافوق اینهاست؛ شهید، شهید، کلمه دیگری جای این کلمه را هرگز نمی گیرد و نمی تواند بگیرد... خون شهید هر قطره اش به صدها قطره و هزارها قطره، بلکه به دریایی از خون تبدیل می گردد و در پیکر اجتماع وارد می شود؛ لهذا پیغمبر فرمود: «ما من قطره احب الی الله من قطره دم فی سبیل الله» هیچ قطره ای در مقیاس حقیقت و در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست. شهادت، تزریق خون است به پیکر اجتماع، این شهدا هستند که به پیکر اجتماع و در رگ های اجتماع ـ خاصه اجتماعاتی که دچار کم خونی هستند ـ خون جدید وارد می کنند.» جدا از این توصیفات کلی که نظیر آن را دست کم امروزه پس از گذشت سال های متمادی از واقعه دفاع مقدس در ادبیات نظم و نثرمان به وفور سراغ داریم، موضوع اصلی مورد توجه در این مقاله استاد شهید که به مناسبت کنونی یعنی ایام عزاداری سیدالشهدا(ع) نیز ارتباط بسیار دارد، بحث چگونگی مواجهه با شهادت شهید است و این که گریه بر شهید اساسا از چه بابی مستحسن است و بر چه منطق و نگرشی ابتنا دارد: «اسلام با این که با گریه بر میت (میت عادی) چندان روی خوشی نشان نداده است، مایل است مردم بر شهید بگریند، زیرا شهید حماسه آفریده است و گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست... قبل از شهادت امام حسین(ع) آن شهیدی که سمبل گریه بر شهید بود و گریه بر او مظهر شرکت در حماسه شهید و هماهنگی با روح شهید و موافقت با نشاط شهید به شمار می رفت جناب حمزه بود و بعد از شهادت امام حسین(ع) این مقام به ایشان انتقال یافت.» شهید مطهری با بیان این که اولیاءالله هرگز به استقبال مرگ نمی روند، زیرا می دانند تنها فرصت کار و عمل و تکامل، همین چیزی است که نامش را «عمر» گذاشته ایم، زندگی کردن را فرصتی برای کسب هرچه بیشتر کمالات انسانی دانسته و تنها استثنای موجود در این زمینه را این دو مورد عنوان می کند: «اولیاءالله در دو صورت و در دو مورد است که از خواستن طول عمر صرف نظر می کنند؛ یکی آن گاه که احساس کنند وضعی دارند که دیگر هرچه بمانند توفیق بیشتری در طاعت نمی یابند، برعکس به جای تکامل، تناقص می یابند... صورت دوم شهادت است، اولیاءالله مرگ به صورت شهادت را بلاشرط از خدا طلب می کنند، زیرا شهادت هر دو خصلت را دارد: هم عمل و تکامل است ـ بلکه همان طور که از حدیث نبوی نقل کردیم هر عمل نیکی در نردبان تکامل، بالاتر هم دارد؛ جز شهادت ـ و از طرف دیگر انتقال به جهان دیگر است که امری محبوب و مطلوب و مورد آرزوی اولیاءالله است.» اما در خصوص نسبت ما با شهادت شهید، اعتقاد شهید مطهری بر آن است که مساله را از دو منظر باید مورد توجه قرار داد؛ از یک منظر، شهادت شهید فاجعه ای تأسفبار است و باید بر آن گریست و مانع از تکرار آن شد، و از سوی دیگر عملی حماسی و پیش برنده است که باید زمینه ساز تحرک و پویایی باشد که نقطه مقابل تأسف و خمودی منفعلانه است. توجه به این دو مهم می تواند پاسخگوی بسیاری از اشکالات مطرح در باب متناقض بودن گریه بر شهید با تفاخر به شجاعت و شهامت و انتخاب دلیرانه او باشد که امروزه یکی از مهم ترین مسائل مطرح پیرامون عزاداری های عاشورایی است. سخن در این باب را با ذکر این بخش از مقاله «شهید» استاد شهید به پایان می بریم: درسی که از جنبه اجتماعی مردم باید از شهادت شهید بگیرند این است که اولا نگذارند آنچنان زمینه ها پیدا شود، از آن جهت آن فاجعه به صورت یک امر نبایستنی بازگو می شود و اظهار تأسف و تأثر می شود که به قهرمانان ظلم و قاتلین شهید مربوط است برای این که افراد جامعه از تبدیل شدن به امثال آن جنایتکاران خودداری کنند، همچنان که می بینیم نام یزید و ابن زیاد و امثال آنها به صورتی درآمده که هرکس در مکتب عزاداری واقعی امام حسین تربیت شده باشد از کوچک ترین تشبه به آنها در عمل ابا دارد؛ درس دیگری که باید جامعه بگیرد این است که به هر حال باز هم در جامعه زمینه هایی که شهادت را ایجاب می کند پیدا می شود، از این نظر باید عمل قهرمانانه شهید از آن جهت که به او تعلق دارد و یک عمل آگاهانه و انتخاب شده و به او تحمیل نشده است، بازگو شود و احساسات مردم، شکل و رنگ احساس آن شهید را بگیرد. اینجاست که می گوییم: گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست. (شهید مرتضی مطهری، مقاله شهید، کتاب قیام و انقلاب مهدی، انتشارات صدرا، 1390، ص 91 تا 97) محمد کامیار / جام جم


دوشنبه 05 آبان 1393 2:00    بازدید:0





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن