واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دیوان شمس
یکی از آثار بر جای مانده از مولانا، دیوان غزلیات اوست. این دیوان حاوی غزلیات شورانگیزی است که مولانا آنها را در فراق شمس سروده است؛ به همین جهت این مجموعه با عنوان "دیوان شمس" شناخته میشود و عدهای نیز گمان میکنند اشعار و غزلیات فوق سرودهی شمس تبریزی است.مولوی پس از غیبت شمس و در فراق او غزلیاتی را به نظم درآورد و این غزلها را با نام "شمس" تمام کرد. به عبارتی "تخلصی" را که در غزلیاتش به کار میبرد، نام شمس بود. بر این اساس، این دیوان به این نام مشهور گشته است. طبق نظر عدهای، از هیچ مجموعه بشری به اندازه "دیوان شمس" بوی حرکت و حیات و عشق به مشام نمیرسد. دیوان شمس به لحاظ گستردگی واژهها در میان نمونههای شبیه خودش، استثناست که این نیز ناشی از وسعت دامنه معانی مورد نظر مولاناست. مولوی در این مجموعه، برخلاف شاعران دیگر که خود را در چهارچوب ادبیات و واژههای رسمی محدود میکنند تلاش کرده تا این مرزها را بشکند و زبان را در شکل جاری آن، آنگونه که مردم با آن حرف میزنند به خدمت بگیرد؛ چون بنظرش درستی یا نادرستی زبان را عامه اهل زبان تشخیص میدهند. او معتقد است آنچه مردم میگویند ملاک صحت است نه آنچه که در واژه نامهها آمده باشد. دیوان شمس به لحاظ گستردگی واژهها در میان نمونههای شبیه خودش، استثناست که این نیز ناشی از وسعت دامنه معانی مورد نظر مولاناستتقریبا کمتر وزنی از اوزان عروضی است که مولوی در آن غزل نسروده باشد. بر همین اساس اساتید فن بیان میدارند که دیوان شمس جامعترین کتاب برای فراهم کردن مواد به منظور تحقیق در عروض فارسی است. تلاش مولوی در استفاده از ردیف و قافیه به صورتهای گوناگونش واقعا بیسابقه است. باید اقرار کرد که او بیشتر از دیگران در این فن استاد بوده، اگر غزلهای مولوی را با غزلهای شعری که معاصر اوست یا با عطار و دیگران چه شاعران قبل یا بعدش بسنجیم وحدت را در غزلهای مولوی بیشتر احساس میکنیم. چون هر غزلش نتیجه جوشش ضمیر ناهشیار اوست که اغلب به تاثیر موسیقی، وجد و سماع پدید آمده، که این وحدت حال آشکارتر است. وابسته نبودن ایشان به موازین زیباشناختی و رعایتهای لفظی و فنی که گاهی مخل است باعث گردیده وحدت حال شعری خود را بهتر حفظ کند.نکته جالب دیگر، قالب شکنی مولوی است وی بسیاری از غزلها را با مطلعی آغاز میکند و در وسط کار قافیه را تبدیل به ردیف یا ردیف را تبدیل به قافیه میکند. و آخرین مطلب در شکل شعری مولوی، کوتاهی یا بلندی بیش از معمول غزلهایش میباشد که گاهی به 92 بیت میرسد و زمانی از سه چهار بیت تجاوز نمیکند. گفتنی است درصد ناچیزی از این غزلیات این مجموعه به زبانهای عربی و ترکی است و عمده غزلیات موجود در این دیوان به زبان پارسی سروده شدهاند. گروه کتاب تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 333]