واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: این همه تصادف چرا؟ مدیرمسوول روزنامه عصر مردم به میزان بالای آمار تلفات در تصادف های درون شهری و برون شهری اشاره کرده و وضعیت شیراز از نظر تصادف های شهری را بررسی کرده است.
محمد عسلی در سرمقاله این روزنامه نوشته است: همین دو سه روز قبل باخبر شدیم، مینی بوسی که با سرعت بالای صد کیلومتر در خیابان قصردشت حرکت می کرده، راننده آن قادر به کنترل نمی شود و با عابر پیاده ای تصادف کرده ضمن انحراف به سمت پیاده رو با دکل برق برخورد کرده، آن را ضایع و خم کرده که اگر آن دکل نبود، معلوم نبود چگونه از درون خانه و کاشانه و مغازه های اطراف گذشته و از کجا سر در می آورد.
این تصادف در شهر بی در و دروازه شیراز نه اولین و نه آخرین آن خواهد بود. بلکه در درون و گوشه و کنار شهر روزانه و شبانه شاهد تصادفات بسیاری هستیم که جای بسی افسوس و حیرت دارد. با این وصف از خود می پرسیم، چرا این همه تصادف؟
پاسخ این چراها را تاکنون به صورت منطقی و مستدل از زبان هیچ مسئولی نشنیده ایم و اگر هم اظهاراتی شده باشد ابتر و ناقص و بدون دلایل کارشناسانه بوده است.
شهر شیراز که در سال 1355 دارای سیصد و سی هزار نفر جمعیت و در اندازه یک دهم فعلی خود بوده است، معمولاً تمام خیابان های آن دارای خط کشی و تعداد اتومبیل ها هم به نسبت سایر کلانشهرها با جمعیت امروز قابل مقایسه نبوده است. هرچند در آن زمان هم شاهد تصادفات بودیم لیکن چنین وضعیتی را هیچکس به یاد ندارد که اتومبیل هایی با سرعت بالای 120 کیلومتر در شهر شلوغی مانند شهر شیراز بتوانند رانندگی کنند و در برابر اعتراض دیگران مدعی و طلبکار هم باشند.
آنچه امروز شیراز برای پیشگیری از جرایم رانندگی نیاز دارد می توان به ذکر محدودی از آن در این کوتاه نوشتار بسنده کرد.
یکم، خط کشی خیابان های شهر به گونه ای که رانندگان فاصله عابر پیاده، خط ممتد وسط، خط سبقت مجاز و خط فاصله با پیاده رو را بتوانند در شب و روز تشخیص دهند. موضوع مهمی که هر چه به آن اشاره کرده ایم چندان توجهی به آن نکرده اند و اگر هم مبادرت به خط کشی بعضی خیابان ها شده، مواد اولیه خط کشی چنان بی کیفیت بوده که بیش از یکی دو هفته دوام نیاورده و محو شده است.
نکته دوم، حضور پلیس وظیفه شناس و با قاطعیت که با حضور خود در مراکز حساس و حادثه خیز شهر به ویژه در تقاطع و چهارراه ها اجازه تخلف به رانندگان ندهد.
سوم، علامت گذاری پایدار به روی سرعت گیرها تا از فاصله حداقل پنجاه متری دیده شوند که متأسفانه چنین نیست و بخشی از تصادفات و خسارت به خودروها از عدم دید و توجه به سرعت گیرها اتفاق می افتد.
چهارم، نصب چراغ و دوربین در خیابان ها که تخلفات را ثبت و ضبط کند به گونه ای که رانندگان آن را جدی بگیرند.
و مهمتر از همه قاطعیت پلیس راهنمایی در جلوگیری از عبور عابران از درون خیابان و یا گذر از چراغ قرمز، بویژه در چهارراه ها که معمولاً عابران بدون توجه به پلیس و پلیس هم بدون توجه به عمل خلاف عابران این رفت و آمدها را تکرار می کنند.
نکته دیگر آنکه مسئولین شهر و متولیان شهرداری و شورای شهر می باید به اتومبیل های مسافربر شخصی که الی ماشاءالله تعدادشان هم کم نیست و عامل تخلف و ترافیک هم شده اند اجازه ندهند در رقابت با تاکسی های تابلودار با آن وضع و حال نه چندان قابل قبول در هر نقطه از خیابان، حتی در چهارراه ها مبادرت به سوار کردن مسافر نمایند که حاشیه ها و تبعات سنگین دیگری هم در پی داشته است.
این هرج و مرج خیابانی که موجبات عصبانیت و خشم عابران و رانندگان شده بیشتر مولود قانون گریزی است، بویژه در عدم رعایت حق تقدم که متأسفانه مدتهاست در اخلاق رانندگی شهرهای ما رنگ باخته است.
آنچه رانندگان، عابران و نهایتاً شهروندان را به پذیرش و احترام به قانون ترغیب می کند، رعایت و اجرا و نظارت بر قوانین است. بعضی از مسئولین در اجرای قانون غفلت می کنند. بسیاری بر نظارت چشم بسته اند و به تعبیری کار رانندگان را به رانندگان و عابران را به عابران سپرده اند. زیرا از خیابان های بدون خط کشی، از اتومبیل های بدون کارت معاینه فنی، از رانندگان ناشی و از پلیس دارای خلق و خوی تساهل و تسامح، انتظار دیگری نمی توان داشت.
خلاصه شهر ملغمه ای از زشت و زیبایی، تخلف و بی قانونی و سبقت غیرمجاز از یکدیگر شده است و نمایش اتومبیل های آنچنانی در بعضی خیابان های معروف شهر که داشتن های بی حساب و کتاب را به رخ می کشند و نداشتن ها را به حسرت وا می دارند.
675
27/07/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]