واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۸
خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- یادداشت محمودرضا امینی- مدیرعامل خبرگزاری موج شروع بحران سوریه در سال 2011، سرآغاز شکل گیری اندیشههای تروریستی و سیاستهای مداخله گرایانه ایالات متحده در خاورمیانه تنها کمتر از یک سال پس از خروج از عراق بود. بغداد سال 2010 با رد امضای توافقنامه امنیتی با واشنگتن، اجازه نداد نیروهای آمریکا در این کشور باقی بمانند. رهبران عراق تصمیم داشتند خود امنیت و ثبات را به عهده بگیرند. اما کاخ سفید به دنبال راهی بود تا سربازانش را مجدد وارد این سرزمین ژئو استراتژیک و سرشار از انرژی کند. از این رو به متحدین خود در منطقه مانند ترکیه، قطر و عربستان اجازه داد تا به اشکال مختلف به تقویت نیروهای اپوزیسیون بشار اسد بپردازند؛ مخالفانی که اندیشه و انگیزههای مبارزاتشان را از منابع رادیکال با پوشش اسلامی میگرفتند. این اقدام دو مزیت برای ایالات متحده داشت: تقویت هرج و مرج در سوریه با هدف براندازی بشار اسد و تبلیغ دین اسلام به عنوان دینی جنگ طلب و خشن. در این راستا بود که رسانههای غربی به یکباره دست به انتشار تصاویر فعالیتهای گروههایی مانند جبهه النصره و داعش زدند. در این میان برخی مسائل مانند اختلافات درون گروهی تروریستها، موفقیتهای دولت دمشق در مقابله با این گروهها و طولانی شدن نبرد، منجر به آن شد که داعش گسترش فتوحاتش را از عراق و با استفاده از برخورد نامناسب نوری مالکی در استان الانبار پیگیری کند. پس از این تحولات، دستگاه سیاست خارجی آمریکا به همراه رسانههای تصویری، زمینه حضور مجدد در عراق را آماده کردند. پنتاگون به بهانه حفاظت از کارکنان سفارت خود در بغداد، به این شهر سرباز فرستاد. خبرگزاریهای انگلسی زبان هم اخبار مربوط به کشتارهای دسته جمعی، بریدن سر، تجاوز به زنان و غارت اموال توسط شبه نظامیان داعش را منتشر میکردند؛ سیاستی که افکار عمومی داخل آمریکا، عراق و نیز سایر کشورهای جهان و منطقه را با دخالت نیروهای نظامی ایالات متحده به صورت اعزام مستشار، افزایش سربازان به بیش از یک هزار نفر در بغداد و نیز تشکیل ائتلاف بینالمللی برای مداخله نظامی در عراق و سوریه بدون مجوز سازمان ملل همراه کرد. بر این اساس بود که آمریکا بیش از 40 کشور جهان را گردهم آورد تا به رهبری خود در عملیات نظامی وجه سیاسی دهد. آمار نشان میدهد که عملیات نظامی ایالات متحده در عراق روزانه 7.5 میلیون دلار هزینه دارد و تاکنون 1.1 میلیارد دلار در حملات هوایی عراق و سوریه هزینه شده است، اما؛ مسأله قابل توجه نیاز به همراهی متحدین عرب منطقه در فعالیتهای نظامی بود. با این توصیفات این سؤال مطرح است که آیا کاخ سفید به حضور جنگندههای سایر کشورها در این نبرد نیاز داشت؟ پاسخ به این سؤال نیازمند نگاهی به بودجه دفاعی آمریکا دارد. ایالات متحده با 600 میلیارد دلار بودجه نظامی، در فاصلهای قابل توجه با کشور دوم، یعنی چین با بیش از 140 میلیارد دلار، قرار دارد. اگرچه این کشور به دلیل مداخلات گسترده در سایر نقاط جهان، هزینههای بسیاری را متقبل میشود، اما؛ سیاستمداران کاخ سفید امیدوارند که هزینههای امروز عراق و سوریه را از طریق سرمایه گذاری های تجاری، بهره برداریهای گازی و نفتی جبران کنند. از این رو حضور چندین جنگنده بریتانیا، فرانسه، هلند، کانادا و چند کشور عرب خاورمیانه صرفا ابزاری برای کسب مشروعیت است. بر این اساس نزدیک به 900 حمله هوایی تاکنون در این دو کشور انجام شده است لکن نتیجه محسوسی در پیشروی و تحرکات داعش نداشته است. متخصصان امور دفاعی داخلی آمریکا، فرماندهان داعش و نیز مبارزان عراقی و البته کرد به خوبی بر این مسأله واقفند که حملات هوایی شاید تا حدی بتواند روند حرکت شبه نظامیان را آهسته کند، اما؛ به دلیل آنکه هیچ نیروی زمینی برای استفاده از تأثیر حملات مذکور وجود ندارد، نمیتواند بر داعش اثر چندانی بگذارد. ضمن آنکه تحولات کوبانی نشان داد جنگندههای ائتلاف بینالمللی بیش از آنکه دغدغه نابود کردن شبه نظامیان و کمک به نیروهای کرد این شهر را داشته باشند، برنامه از بین بردن اهداف این گروه در اطراف کوبانی و تقویت مواضع گروههای میانه رو مخالف بشار اسد را دارند. تنگ تر شدن محاصره کوبانی به رغم حملات هوایی آمریکا در سوریه، تسخیر سرزمینهای جدید در استان الانبار عراق و نزدیک شدن به 20 کیلومتری بغداد نشانههایی از عدم کارایی جنگندههای نیروهای بینالمللی است. در واقع هرجا منافع آمریکا مانند اربیل، سد موصل و سد حدیثه به خطر افتاده است، حملات با جدیت و اثربخشی بیشتری صورت گرفته است. بر این مبنا در حالی که اخبار اخیر حاکی از مرگ شمار زیادی از نیروهای داعش توسط ارتش عراق و پیشمرگههای کرد و نیز حفظ مقاومت در کوبانی است، تأیید کننده این امر میباشد که اگرچه حملات هوایی آمریکا می تواند به نابود کردن شبه نظامیان تروریست کمک کند، اما؛ پیش از آن باید تمایل رهبران ایالات متحده به این اتفاق محرز شود. اجازه گسترش حوزه حاکمیت به داعش در عراق مستمسک کاخ سفید برای تقویت حضورش در این کشور و استیلا بر شریانهای انرژی منطقه است. در واقع اگر زمانی ترس از شوروی و بزرگ نمایی تهدیدات این کشور راهگشای سیاست خارجی واشنگتن بود، امروز داعش و تصاویر دهشتناک سیاه پوشان این گروه، تردید افکار عمومی برای یک جانبه گرایی آمریکا در منطقه استراتژیک خاورمیانه را از بین میبرد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]