واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۷
وقتی اسباب بازی هایی که برایش خریده بودند را جلوی صورتش تکان می دادند، چشمهایش هیچ عکس العملی نداشت، اصلا حرکت اسباب بازی را دنبال نمیکرد، تازه فهمیدند این بچه یک چیزیش هست و بعد تاره دکتر گفت: نابیناست. شیشه شیر را نمیدید که دستش بگیرد، باید اسباب بازی را بین دستهایش میگذاشتند و بیآنکه ببیندش با آن سرگرم شود. هیچوقت ندید که پدر و مادرش چطور به او لبخند میزنند، ندید بچههای دیگر چطور بازی و شیطانی میکنند، همیشه منتظر بود پدرش دستش را بگیرد و جایی ببرد، منتظر بود مادرش غذا در دهنش بگذارد، هیچوقت بچههای دیگر او را بین بازیهاشان راه ندادند، چون نمیدید، چون دست و پاگیر بود، چون به یک چیزی میخورد و زمین میافتاد. سن مدرسه که رسید وضعیت بدتر شد، کدام مدرسه برود که کتابهایش به خط بریل باشد، کدام مدرسه برود که معلم بلد باشد، الفبا را با لمس انگشت به او یاد بدهد، کدام مدرسه باشد که شعرها را برای او ضبط کند تا گوش بدهد و حفظ کند و بعد بخواند: من یار مهربانم، صد دانه یاقوت، باز باران با ترانه. باید تا پای نیمکت مدرسه همراهیاش میکردند تا بنشیند و بعد باز یکی از همان جا بلندش کند، بعضی از بچهها کمکش میکردند، کتابش را جلو دستش میگذاشتند، بعضی هم فقط صدای خندههای تمسخر آمیزشان میآمد و او گوشهایش خیلی تیز بود، صداهاشان را میشناخت، میدانست کی دوست است و کی بدجنس. همه سالهای مدرسه را به سختی طی کرد، علوم و ریاضی و دینی را خواند، املا نوشت، امتحان داد و آخر هم دانشگاه رفت. دوستی پیدا کرد که قبلا میدیده، تصادف کرده و چشمش را از دست داده، او دنیایش سخت تر بود، او همه چیز را دیده بود، یکهو نابینا شد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کرمانشاه، چندصد هزار نفر از این آدمها هر روز کنار ما زندگی می کنند، از چاله چولههای خبابان با تق تق همان عصای سفید عبور میکنند، عینک بزرگ مشکی به چشم میزنند که وقتی از خیابان رد میشوند، رانندهها بدانند که نمیبیند. خبرهایی میرسد که به فلان مدارج تحصیلی رسیدهاند، که یک نابینا در مقطع دکترا و ارشد تحصیل میکند، که یک نابینا قهرمان فلان رشته پاراالمپیک شد، هر روز میبینیم و میشنویم، اما باور نمیکنیم که نابیناها هم جزء ما هستند و حق دارند بیایند، بروند و زندگی کنند. در کرمانشاه هم چهار هزار نفری نابینا و کم بینا داریم، افرادی که به هر دلیلی و با هر درجهای یا نمیبینند یا خوب نمیبییند، معاون توانبخشی بهزیستی کرمانشاه این آمار را میدهد. رسول اکبرزاده به ایسنا میگوید: تنها راه کاهش تعداد افراد نابینا پیشگیری است، غربالگریهایی که باید بین 3 تا 6 سالگی انجام شود، چون این سن بهترین زمان درمان است. وی یادآوری میکند: افراد نابینا با وجود اینکه بخش قابل توجهی از جامعه هستند، اما به نسبت جمعیتشان دیده نمیشوند و فضاها و امکانات برای آنها فراهم نشده است. این مسئول از حس ترحم برخی از مردم هم انتقاد میکند، از اینکه به جای کمک به نابینا یا هر معلول دیگری برای او دل میسوزانند. کاش به جای اینکه بگوییم" الهی! این دختر نمیبیند، وای آن پسر کور است" روزی برسد که دستهاشان را بگیریم و کمک کنیم از عرض خیابان عبور کنند، کمک کنیم از جلو ماشینها سالم رد شوند، کمک کنیم درس بخوانند و منزوی نشوند. رئیس جامعه معلولین کرمانشاه هم همین خواسته را دارد و از اینکه هنوز افرادی هستند که فکر میکنند نابینایان حق زندگی ندارند، انتقاد میکند. مهناز حدادی به معلولین و نابینایانی اشاره می کند که موفقیتهای زیادی داشتهاند، در حوزههای تحصیلی، ورزشی و ... اما باز هم دیده نمیشوند. وی از نبود شغل و مناسب نبودن فضاهای شهری برای عبور و مرور نابینایان نیز انتقاد میکند و معتقد است، بهزیستی به تنهایی نمیتواند شرایط را برای زندگی نابینایان ایدهآل کند. و او هم از مردم میخواهد با دید دلسوزی و ترحم به روشندلان نگاه نکنند، آنها نمیبییند، اما حواس دیگر آنها بسیار قوی است و همه چیز را خوب احساس میکنند. روز آدمهایی که دنیاهاشان تاریک است و عصاهای سفید دارند، مبارک. این روز را نگذاشتهاند که عدد نابینایان را اعلام کنیم و از اقدامات بگوییم. روز جهانی نابینایان را گذاشتهاند که باور کنیم آنها جزیی از جامعهاند، فقط با کمی محدودیت نه محرومیت. اگر خودشان نمیخواهند محروم باشند، ما محرومشان نکنیم. گزارش از: فاطمه کمانی، خبرنگار ایسنا، منطقه کرمانشاه خبرنگار: 5 انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]