واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بهترين الگوهاي اقتصادي در اسلام نهفته شده است
اسلام نگاهي دقيق و عميق به همه حوزههاي فردي و اجتماعي بشر داشته است، به طور نمونه با بررسي نظام اقتصادي فردي و اجتماعي مدنظر اسلام و همچنين تطبيق آن با شرايط امروز به واقع حقايق بسياري از دين مبين اسلام براي ما آشكار ميشود.
نویسنده : هادي غلامحسيني
اسلام نگاهي دقيق و عميق به همه حوزههاي فردي و اجتماعي بشر داشته است، به طور نمونه با بررسي نظام اقتصادي فردي و اجتماعي مدنظر اسلام و همچنين تطبيق آن با شرايط امروز به واقع حقايق بسياري از دين مبين اسلام براي ما آشكار ميشود.
اسلام تدابير و احكام و برنامههاي كاربردي و عملي را در رابطه با نظام اقتصادي فردي و اجتماعي ارائه ميكند كه غفلت از آنها پيامدهاي سوئي را در جامعه پديد ميآورد، به طور نمونه اسلام درحالي كسب سود و درآمد از راه ربوي و نزول را حرام اعلام كرده است، كه آثار سوء فردي و اجتماعي آن نيز به خوبي پيشبيني و ترسيم شده است، اين در شرايطي است كه در اسلام براي تمامي اين موارد راهي سالم و نظام اقتصادي عادلانه و كاملي همچون قرضالحسنه يا ساير راهكارهايي چون مشاركت در توليد پيشنهاد شده است. قرآنكريم در برخي آيات به تحريم ربا ميپردازد، براي مثال در آيه 39سوره روم اين طور آمده است: مالي كه به ربا ميدهيد تا در اموال مردم افزون شود نزد خدا هيچ فزوني بر آن ايجاد نميشود و مالي را كه براي خشنودي خدا براي زكات ميپردازيد دو برابر ميشود.
در اين بين يكي از مشخصات زشت و ناپسنديده قوم يهود نيز رباخواري عنوان شده است. اين در حالي است كه اين امر تا جايي ادامه يافت كه قوم يهود به نابودي گراييد زيرا آنقدر هزينه ناشي از رباخواري بالا گرفت كه ديگر هيچ يك از بخشهاي واقعي اقتصاد كه همانا توليد است توان پرداخت هزينه بالاي سود يا همان رباي سرمايه را نداشت.
امروز اگر شاهد فاصله طبقاتي در جامعه هستيم، اگر شاهد بيثباتي در نظام اقتصادي هستيم، اگر ثروت در دست عده و گروه خاصي انباشته شده است، اگر افراد فقير و آسيبپذير روزبهروز اوضاع اقتصادي بدتري را تجربه ميكنند، اگر شاهد وضع نامناسب كسب و كار و توليد هستيم، اگر امروز واسطهگري و دلالي جاي خود را به توليد داده است، بيشك يك عامل آن رواج ربا و نزول در قالب اسامي ديگر آن است.
با رواج ربا و نزول، شخص دارنده ثروت به دنبال كسب و كار و توليد و فعاليت اقتصادي نخواهد رفت، چون به هر حال سرمايهگذاري در توليد و فعاليت اقتصادي ريسك دارد و حال آنكه فرد با نزول دادن پول نه تنها ريسكي را متحمل نميشود بلكه سود مشخصي را نيز طلب ميكند و تضمين مطمئني را هم براي اصل و سود آن ميگيرد.
در اين بين شخص دريافتكننده نزول با توجه به سود بالايي كه قرار است پرداخت كند، حتي اگر كار توليدي و اقتصادي خوبي را هم با آن انجام دهد، چندان موفق نخواهد شد چراكه سود حاصل از توليد به جاي صرف در خود توليد به جيب نزولخوار خواهد رفت.
ايجاد فاصله و شكاف طبقاتي مشخصترين و واضحترين آثار ربا و نزول است. در اين فضا شخص ربادهنده سود خود را دريافت ميكند و اصل سرمايهاش هم تضمين شده است و روزبهروز بر سرمايهاش افزوده ميشود و شخص رباگيرنده هم هر چه سود كند بايد به ربادهنده دهد و علاوه بر آن اصل سرمايهاش هم ممكن است از بين برود، در اين شرايط روز به روز اين شكاف و فاصله طبقاتي بيشتر و بيشتر خواهد شد.
وقتي ربا و وامها با سود ربوي در كار باشد، صنايع و توليديها كه ناچار به گرفتن چنين ربايي هستند، كمكم شاهد بالا رفتن هزينه خود خواهند شد، توليدكننده بخش اعظم سود خود را به رباخوار يا همان مرجع و سازمان وامدهنده خواهد داد، سود كممانده براي توليدكننده يا موجب افزايش هزينه كالا ميشود يا باعث نابودي توليدكننده كه هر دو حالت باعث تورم و بيثباتي در توليد و اقتصاد ميشود.
البته به ظاهر نزولخواري و رباخواري انعكاس دهنده مقوله دستيابي به سود است ولي در باطن در حال نابودي پايهها و نظام اقتصادي جامعه است زيرا با افزايش و انباشت ثروت در دست گروهي اندك، زمينه اختلاف طبقاتي در جامعه شكل ميگيرد و در اين بين سود از سمت توليدكنندگان و افراد و اقشار ضعيف به سمت سرمايهداران و رباخواران سرازير ميشود و اين امر تا جايي رشد مييابد كه بحراني به نام نابودي صنايع و توليدكنندگان ايجاد ميشود و در عمل ديگر اقتصادي جهت ارتزاق افراد جامعه باقي نميماند.
موارد فوق همه و همه بر مذموم بودن عمل ربا دلالت دارد و به درستي اسلام انتهاي كار رباخواران را كه همانا به نابودي كشاندن خود و جامعه ميباشد، پيشبيني و ترسيم كرده است. در اين بين اسلام در حالي ابزار ربا براي تأمين سرمايه را قبيح و زشت عنوان ميكند كه در مقابل راهكارهايي چون قرضالحسنه، وقف و همچنين مشاركت در توليد را براي تأمين سرمايه معرفي ميكند.
اگر بخواهيم از منظر اقتصادي به راهكار پيشنهادي قرآن در رابطه با تأمين سرمايه نگاه كنيم، متوجه ميشويم اين راهكار بهترين راهكار براي تأمين سرمايه است و هيچ هزينهاي را نيز به اقتصاد ملي وارد نميكند و به واسطه بيهزينه بودن اين تأمين سرمايه اقتصاد ملي نيز نفع ميبرد زيرا مواردي چون كاهش تورم و همچنين افزايش اشتغال افزايش در اقتصاد ملي رخ ميدهد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۳ - ۰۰:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]