تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص): نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804894822




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

معرفی کتاب شهید همت


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



معرفی کتاب شهید همت
در سال جاری کتابی با عنوان "‌همت"‌ به نوشته محمد عزیزی به انتشار رسید که زندگی‌نامه داستانی شهید محمد ابراهیم همت است.



به این مطلب امتیاز دهید

امام علی علیه السلام: سرکه، خوب خورشتی است. زرداب را می شکند، صفرا را فرو می نشاند و قلب را زنده می کند.   به گزارش سرویس خانواده جام نیوز، محمد عزیزی با اشاره به انتشار کتاب زندگی‌نامه داستانی شهید محمد ابراهیم همت به قلم وی از سوی نشر روزگار گفت: ماجرای این کتاب به دغدغه‌های من درباره نوشتن درباره شهدا بر می‌گردد. اولین کاری که در این زمینه انجام دادم سال 76 بود که زندگی‌نامه شهید محمد حسین فهمیده را در قالب یک رمان نوجوانانه نوشتم که با عنوان شانه‌های خاک منتشر شد. به جز این، رمانی بر اساس زندگی شهید اندرزگو با عنوان سفر صبح هم داشتم که بنیاد شهید شهیدش کرد و خودم این روزها در تدارک تجدید چاپش هستم. چند کار دیگر هم بود که بازنویسی خاطرات شهدا بود اما درباره شهید همت همیشه خودم علاقه داشتم که چیزی بنویسم و مدت‌ها بود که این مساله را دنبال می‌کردم.   وی درباره علت علاقه‌اش به نگارش کتابی با این موضوع گفت: میان شخصیت شهید همت و خودم حس نزدیکی خوش‌آیندی حس می‌کردم، ایشان هم مثل من فرهنگی بوده و با این روحیه در جبهه حاضر شده است. جدای از اینها حماسه‌ای که در او و توسط او شکل گرفت و رشد یافت را خیلی دوست دارم.   محمد عزیزی نویسنده این کتاب گفت: زندگی‌نامه داستانی شهید محمد ابراهیم همت حاصل چندین سال مطالعه میدانی، مشاهده مصاحبه‌ها و فیلم‌های مستند، بررسی اسنادی که از سپاه دریافت کردم و مطالعه همه آثار درباره زندگی این شهید بوده است.   عزیزی ادامه داد: نوشتن این کتاب قریب به 12 سال طول کشید و آن را در سه بخش مجزا به نگارش در آوردم.   مدیر انتشارات روزگار توضیح داد: بخش اول این کتاب با عنوان "به سوی صبح" شامل دوران کودکی و نوجوانی شهید همت تا پیروزی انقلاب را شامل می‌شود. جلد دوم این کتاب که "اندوه سرد" نام دارد مربوط به دوره زمانی می‌شود که شهید همت وارد پاوه می‌شود. این دوره تا زمان حضور او در کردستان ادامه پیدا می‌کند؛ زمانی که با حاج آقا متوسلانی به سمت جنوب می‌روند.   محمد عزیزی ادامه داد: جلد سوم کتاب "دشت‌های سوخته" نام دارد. این بخش از کتاب تقریبا به اندازه دو جلد قبلی حجم دارد؛ چیزی در حدود 600 صفحه که زندگی شهید همت را تا زمان شهادت پی می‌گیرد.   عزیزی گفت: در واقع کتاب "همت" سه‌گانه‌ای است که در یک مجلد منتشر شده است. پیشتر نیز قرار بر این بود که این کتاب در سه جلد منتشر شود که بنا به پاره‌ای از مشکلات در نشر این کتاب در 1145 صفحه و در یک مجلد منتشر شد.   عزیزی گفت: زندگی‌نامه داستانی شهید محمد ابراهیم همت در این کتاب بازه زمانی 1333 تا 1362 را شامل می‌شود، به عبارت دیگر از یک سال پیش از تولد او تا هنگام شهادت این شهید در اسفند 1362.   نویسنده کتاب "همت" درباره این شهید گفت: شهید همت به عنوان یک معلم وارد جبهه‌های جنگ شد و چهره فرهنگی این شهید شاخص‌تر از وجهه نظامی‌اش بوده است. اتفاقا شهید همت ابتدا برای کار فرهنگی به جبهه می‌رود اما شرایط طوری پیش می‌رود که ذوب امور نظامی می‌شود.   عزیزی گفت: نگاه شهید همت در سراسر زندگی‌اش نگاهی دلسوزانه، دقیق و فرهنگی بوده است و همین امر انگیزه من برای نوشتن داستان زندگی این شهید بوده است. از طرفی دیگر رها کردن خانواده و زندگی و داوطلبانه به سوی جنگ رفتن کار ساده‌ای نیست و این حرف‌ها شعار نیست.   عزیزی در پاسخ به این سوال که چطور می‌شود که با اینکه شهید همت به عنوان یک عنصر فرهنگی به جنگ می‌رود اما تا مقام سرداری نیز پیش می‌رود گفت: شهید همت به عنوان یک معلم مامور به خدمت می‌شود و همان طور که گفتم شرایط طوری ایجاب می‌کند که او و همرزمانش در جبهه نظامی نیز بجنگند. همچنین این موضوع به هوشمندی این آدم‌ها هم بازمی‌گردد.   در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «ابراهیم به آسمان نگاه کرد. روشن و مهتابی و غرق در سکوت. ساعتی بود که صدای هیچ گلوله‌ای شنیده نمی‌شد. ابراهیم نفسی به آرامی کـشید و گفت:   -"این شب‌های...و شب‌هایی...که این نیروها راه می‌افتند برای عملیات، شما حس می‌کنید که بر سر همه‌شان انگار فرشته و مَلِک در حرکت است؛انگار آدم لمس می‌کند. یک صحنه‌هایی این بسیجی‌ها می‌آفرینند توی این جبهه‌ها که شاید اگر در صدر اسلام نگاه کنیم که اصحاب آقا اباعبدالله 72 تن بیشتر بودند؟72 تا اسوه و نمونه توی آن زمان تشیّع بیشتر وجود نداشتند. از آن 72 تا 73 هم...(جمع می‌گویند نداشتند) الآن شما نگاه می‌کنید توی هر لشکری توی هر گردانی نگاه می‌کنید 72 تا خیلی زیادتر هستند. من چند چـشمه برایتان می‌گویم در این عملیاتی که داشتیم که خیلی عجیب است که خدا شاهده انسان این‌قدر عاشق معشوق‌اش باشد که تا این حد مایه بگذارد که می‌دانیم هرچه انسان بیشتر دوست بدارد بیشتر عشق بورزد، بیشتر توان می‌دهد."   یک لحظه صبر می‌کند. انگار پرده‌ای جلوی چشمانش بوده است که آرام آرام دارد کنار می‌رود. به دقت نگاه می‌کند.   رضا جلوچـشمش ایستاده است. بچه‌ها یک صف طولانی پشت سرش. لباس پوشیده و مسلّح. آماده‌ی عملیات. رسیده‌اند به میدان مین. فرصت پاکسازی نیست. اگر معطل کنند، گردانی که پیش از آن‌ها رفته و بادشمن درگیر شده، نابود می‌شود. صدها نفر شهید می‌شوند و هزاران خانواده، آرزوهاشان بر باد می‌رود.   رضا نگران است. می‌خواهد برود و اضطراب دارد. اما نمی‌تواند بماند. مادرش کمی آن طرف تر خودش را روی قبر می‌اندازد و ضجّه می‌زند. خواهرش موی می‌کَنَد و صورتش را ناخن می‌کشد و"رضا. رضا" می‌کند. پدرش سیاه پوشیده و به پـسرش می‌اندیشد. رضا امّا می‌رود. دست دراز می‌کند تاسیم خاردار را بگیرد.   تبیان / 2020




۱۶/۰۷/۱۳۹۳ - ۱۶:۰۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن