تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820072797
اگر نویسنده خود و قلمش را بفروشد!
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۰
در بزرگداشت احمد بیگدلی موضوع جوان‌مرگی نویسندگان شهرستانی مطرح شد. همچنین گفته شد احمد بیگدلی با اینکه همواره در سختی و تنگنای مالی بود هیچ‌گاه خود و قلمش را نفروخت چرا که معتقد بود اگر یک نویسنده خود و قلمش را بفروشد وای به بقیه مردم! به گزارش خبرنگار ادبیات ایسنا، عصر سه‌شنبه (هشتم مهرماه) با حضور جمعی از نویسندگان و آشنایان احمد بیگدلی در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان مراسمی با عنوان «مرد آرام» برای این نویسنده تازه درگذشته برگزار شد. در این مراسم پس از خواندن بخشی از کتاب «مگر چراغی بسوزد» احمد بیگدلی توسط بهاءالدین مرشدی، مهدی قزلی - مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی – در سخنانی آرام بودن آمیخته به مظلومیت را از ویژگی‌های بیگدلی برشمرد و گفت: این مهم است که نویسنده‌ای در این سن در سطح خوبی از ادبیات باشد و وقتی به آثارش نگاه می‌کنیم با هر سطحی از سلیقه می‌توان یکی از آثارش را به دیگران توصیه کرد. در ادامه محمدرضا بایرامی از نوع آشنایی و چگونگی علاقه پیدا کردن به احمد بیگدلی و همچنین اظهار تأسفش از اینکه نتوانسته قبل از درگذشت بیگدلی او را ببیند، سخن گفت. این نویسنده افزود: آن چیزی که پس از فوت ایشان باعث تأسف بیشتر من شد این بود که این حادثه یک فرصت از ما و خود بیگدلی گرفت چون در جایی خواندم و شنیدم که او خیلی نگران تمام کردن کارهایش بوده است و این به خاطر این بوده که می‌دانسته بیمار است. وقتی من موضوع را فهمیدم به خاطر اینکه این نوع نگرانی برای من ملموس و مهم بود به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم و اظهار تأسف کردم. این می‌تواند برای نویسندگان جدی یک شاخص باشد؛ یعنی نگرانی برای تمام نکردن نوشته‌هایشان. بایرامی گفت: من خیلی احمد بیگدلی را نمی‌شناختم و واسطه آشنایی ما امیرحسین فردی بود اما در چند باری که او را دیده بودم مردی بسیار آرام، با آرامش درونی و با تکیه‌گاه مطمئنی که فقط در درون داشت، بود. در زندگی‌ام تنها دو بار خواسته‌ام از نزدیک نویسنده‌ای را ببینم؛ یک بار احمد محمود بود و دیگری احمد بیگدلی که مرگ او این فرصت را به من نداد. این داستان‌نویس در ادامه افزود: بیگدلی مثل خیلی از روشنفکران پرمدعا که دور خود هاله‌ای از شلوغی ایجاد می‌کنند و خود را مهم فرض می‌کنند، نبود و همین ساده و روستایی بودنش و علایق خاصی که داشت من را به او نزدیک کرده بود. او از نظر ادبی دنیای خودش را داشت و کمتر ادای کسی را درمی‌آورد که از این نظر به شدت قابل احترام است. در ادامه این نشست بلقیس سلیمانی خاطره‌ای از سالی که کتاب احمد بیگدلی به عنوان برگزیده جایزه کتاب سال معرفی شده بود، بیان کرد و گفت: در آن سال اولین‌بار او را در نشست بررسی کتابش در شهر کتاب دیدم و سخت به کتاب او تاختم اما او خیلی خوب با من برخورد کرد. جالب اینکه دو سال بعد آقای بیگدلی نقدی به کتاب من نوشته و منتشر کرده بود که من انتظار داشتم در این نقد مقابله به مثل کرده باشد اما شگفت این‌جا بود که او با این کتاب بسیار معتدل برخورد کرده و خیلی علمی نکاتی را تذکر داده بود. این نویسنده با بیان اینکه بیگدلی نه تنها آرام بود بلکه منصف هم بود به موضوع جوان‌مرگی در بین نویسندگان شهرستانی اشاره کرد و افزود: احمد بیگدلی از جهت انتشار و بازخورد آثارش جوان‌مرگ شد. او زمانی دیده شد که 61 ساله شده بود و فرصت بسیار کمی داشت تا بتواند آثارش و آن‌چه را می‌خواهد بنویسند معرفی کند. این در حالی است که او تجربه زیسته بسیار غنی‌ای داشت که می‌توانست از آنها بنویسد. سلیمانی ادامه داد: اگر نویسنده‌ای تجربه زیستی غنی نداشته باشد نمی‌تواند آثار خوبی خلق کند. بیگدلی این تجربه را داشت و استعداد نوشتن هم داشت اما زمان به او فرصت نداد و او جوان‌مرگ شد. او تا قبل از سال 1385 دو مجموعه داستان در شهرستان منتشر کرده بود که مثل بسیاری از مجموعه داستان‌هایی که در شهرستان منتشر می‌شوند و دیده نمی‌شوند، دیده نشدند. او با بیان اینکه مثل فرانسه که می‌گویند پاریس و بیابان‌های فرانسه ما هم باید بگوییم تهران و بیابان‌های ایران، اظهار کرد: شدت مرکزگرایی در ایران باعث شده است که بسیاری از استعدادها در شهرستان‌ها دیده نشوند. واقعیت این است که ما نویسنده‌ها با خوانندگان‌مان دیده می‌شویم. من درک نمی‌کنم که نویسندگانی می‌گویند ما برای آیندگان می‌نویسیم. فکر می‌کنم وقتی نویسنده‌ای کتابی را منتشر می‌کند انتظار دارد کارش دیده شود، بازخوردها را ببیند و اگر این نویسنده این بازخوردها را نبیند شروع به فسردن و مردن می‌کند. احمد بیگدلی شاهکار کرد که بعد از انتشار دو مجموعه داستان که دیده نشدند آمد و برنده جایزه کتاب سال شد. این نویسنده با اشاره به اینکه دیده نشدن نویسندگان شهرستانی مشمول بسیاری از نویسندگان ایرانی شده است که در تهران زندگی نمی‌کنند، ادامه داد: در خیلی از موارد بسیاری از کتاب‌ها مثل نویسندگان‌شان جوان‌مرگ می‌شوند چون خودشان نیستند که پشت کتاب‌هایشان بایستند. امیدوارم درگذشت بیگدلی برای مسئولان و اهالی ادبیات فرصتی باشد تا آنها ببینند که چگونه بچه‌های ما جوان‌مرگ می‌شوند. حداقل اینکه از این به بعد ما کارهای همدیگر را ببینیم و به خاطر ادبیات دست همدیگر را بگیریم. در ادامه این مراسم بخشی از فیلم «سفر مردان خاکستری» به کارگردانی امیرشهاب رضویان که یکی از بازیگران آن احمد بیگدلی است، پخش شد. رضویان نیز سخنانی درباره شخصیت بیگدلی بیان کرد و البته با لحن بدی از اهل رسانه خواست تا صحبت‌هایش منتشر نشود چون در صورت انتشار او آنها را تکذیب خواهد کرد! در بخش دیگری از مراسم قباد آذرآیین داستانی با عنوان «شام آخر» با موضوع گپ‌وگفت احمد بیگدلی با داستانش در آخرین شب زندگی‌اش خواند. همچنین با صدای احمد بیگدلی قطعه کوتاهی از داستان‌خوانی او پخش شد. در بخش دیگری از این مراسم اردشیر صالح‌پور درباره فعالیت‌های بیگدلی در عرصه نمایش سخن گفت و بیان کرد: بیگدلی مرد پرتلاطمی بود که آرام گرفت. متأسفانه جامعه خیلی دیر او را باور کرد و درست وقتی که او را باور کرد او از دست رفت. به گمان من گناه او فقط شهرستانی بودنش بود به همین خاطر در مجامع فرهنگی و هنری شناخته نشد. صالح‌پور با بیان اینکه از شاگردان بیگدلی بوده و تئاتر را با او آغاز کرده است، اظهار کرد: احمد بیگدلی همیشه دغدغه معیشت و نان داشت، به همین خاطر زندگی پرتلاطمی داشت. او به قلم ایمان داشت و به هیچ چیز به اندازه قلم عشق نمی‌ورزید. نوشتن برای او یک وظیفه و حیات بود و همه زندگی‌اش را بر همین مبنا قرار داده بود. این هنرمند عرصه نمایش در ادامه به فعالیت‌های تئاتری احمد بیگدلی اشاره کرد و گفت: بیگدلی در سال 54 یک نمایش به اسم «دالو» نوشت که در زمان خود یک اتفاق بود و به خاطر نوشتن همین نمایشنامه نیز معروف شد. به گمان من این نمایشنامه یک اتفاق مدرن و یک تئاتر مدرن روستایی بود. او بعدها یک نمایشنامه دیگر به نام «مهری» نوشت. با این حال جامعه تئاتر هیچ شناختی از او نداشت اما نوشته‌های او هست و قلمش جاودانه است. در ادامه این نشست یکی از شاگردان احمد بیگدلی درباره نوع آشنایی خود با او و همچنین نگاه این نویسنده به نوشتن سخن گفت. علی فاطمی وکیل خانواده احمد بیگدلی نیز درباره وضعیت آثار منتشرنشده بیگدلی توضیح داد: از احمد بیگدلی یک مجموعه داستان به اسم «زری» مانده است که آقای بیگدلی تصمیم گرفت آن را به یک رمان تبدیل کند. این کتاب قرار است از سوی نشر چشمه منتشر شود. همچنین کتاب «اندکی سایه» را از ناشر قبلی گرفته بود که قرار است در نشر چشمه منتشر شود. طبق گفته خود آقای بیگدلی، قرار است رمان نیمه‌تمامی را که از او مانده من تمام کنم. البته من هنوز این رمان را نخوانده‌ام و نمی‌دانم چند درصد آن نوشته شده است. اگر بیش از 50 درصد آن به نگارش درآمده باشد و من توانایی داشته باشم شاید آن را ادامه دهم و منتشر کنم. او همچنین گفت: از احمد بیگدلی یک‌سری داستان‌های کوتاه که پیش از این در مجلات منتشر شده باقی مانده است که سعی می‌کنیم آنها را در قالب کتاب به چاپ برسانیم. فاطمی در پایان گفت: آقای بیگدلی پس از مرگ همسرشان همیشه می‌گفت همسر من به خاطر بی‌پولی من مُرد و من از نزدیک در جریان بودم که او در شرایط سختی زندگی می‌کرد در حالی که موقعیت‌های زیادی برای کسب درآمد داشت اما اعتقاد داشت نویسنده نباید خودش و قلمش را بفروشد. بیگدلی می‌گفت اگر یک نویسنده خودش را بفروشد وای به بقیه مردم! انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها