واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۴
یک پژوهشگر، زبان فارسی را یک هویت برای ایرانیان در جهان خواند و با اشاره به تهاجم فرهنگی غرب به این زبان در طول دورههای گذشته، هوشمندی همگان برای حفاظت و پاسداری از این زبان وزین را خواستار شد. دکتر محمدکاظم کهدویی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در یزد، از اهمیت تلاش برای پاسداری و پاک باقی ماندن زبان فارسی سخن گفت و تاکید کرد: زبان فارسی، هویت زبانی و ادبی ما در جهان است. او افزود: اگر چه از دوره مشروطیت و به دنبال بازگشت دانشجویان ایرانی از فرانسه و دیگر کشورهای خارجی، کشور با بسیاری از الفاظ و کلمههای غیرفارسی مواجه شد و این جریان نیز همچنان وجود دارد ولی تلاش استادان بزرگ سخن کشورمان اعم از شاعران و نویسندگان و غیره، این زبان را تاکنون زنده و پاک نگاه داشته است و امروز باید همه حتی در فرهنگ عامه نیز از آن پاسداری و حراست کنند. کهدویی با تایید فاصله گرفتن زبان فارسی از واقعیتهای خود، اظهار کرد: نباید با استفاده از الفاظ و لغات نامتعارف با زبان فارسی از این زبان شیوا فاصله بگیریم، هرچند که بسیاری نیز در حال حاضر در تلاش هستند تا این زبان اصلاً حضوری نداشته باشد. او در اینباره اظهار کرد: امروز غربیها و گاه ناخواسته بعضی از همسایگان کشورمان سعی دارند تا "زبان تاجیکی"، "زبان دری" و "زبان پارسی" را به سه پاره تقسیم کنند که اشتباهی بزرگ محسوب میشود. او با اشاره به این که در طول تاریخ کسانی کنار گذاشتن کامل زبان فارسی را راه رسیدن کشور به تمدن میدانستند، گفت: خوشبختانه در این ادوار، پاسداران سخن کشورمان با قدرت ایستادند و امروز شاهدیم که زبان و ادب فارسی همچنان استوار باقی مانده است. این عضو هیات علمی دانشگاه معتقد است که اگر امروز نیز از این هویت ملی خوب دفاع نشود، در آینده از زبان فارسی مگر نامی باقی نخواهد ماند و این میراث بزرگ نیاکان ما از میان خواهد رفت. این محقق زبان فارسی در این رابطه عنوان کرد: شاید برخی ندانند که زبان رسمی هندوستان تا سال 1836 فارسی بوده است که به دنبال استعمارگری انگلستان در این کشور، استفاده از این زبان ممنوع شد و امروز در حال از بین رفتن است. کهدویی با اشاره به این که هنوز هم در کشور هندوستان کلماتی از زبان فارسی باقی مانده است، از آن جمله به کلماتی مانند زندگی، عاشیق، عشق، خیانت، خائن، دزد و غیره اشاره کرد و گفت: برخی از این کلمات هنوز هم در بسیاری از فیلمهای تولید این کشور تلفظ میشود. او عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی را در پاسداشت زبان فارسی ستود و در رابطه با انتقاد به برخی معادلسازیهای واژگان خارجی به فارسی، گفت: جایگزین کردن برخی لغات که در فارسی میانه، فارسی باستان، ادبیات کنونی و حتی زبان اوستایی تاکنون وجود نداشته گاهی دشوار است و از طرفی نیز به لحاظ این که بخشی از زبان ما از باستان و میانه بوده که جدید شده است، بعضی از مردم نیز خود را در بهکارگیری لغات معادلسازیشده فرهنگستان متعهد نمیدانند ولی با این حال فرهنگستان قطعاً پذیرای نظرات و معادلهای بهتر برای واژگان خواهد بود. کهدویی اظهار کرد: به کارگیری رایانه به جای کامپیوتر، پایانه به جای ترمینال، یخچال به جای فریزر و مواردی از این قبیل کم کم بین مردم جا افتاده است و اگر تعدادی از لغات با سلیقه عامه مردم متناسب نیست، نمیتوان آن را به معنای عملکرد نامناسب فرهنگستان قلمداد کرد. او در رابطه با جایگاه فعلی شعر و ادب فارسی نیز گفت: اصولاً نسل امروز و اصولاً شعر معاصر با وجود داشتن ذوق و شیوههایی خاص، گاهی از عمق خالی است ولی اگر شاعران جوان کشورمان قدری در قوی کردن دانش خود تلاش کنند شاهد خلق اشعاری به مراتب قویتر خواهیم بود. او افزود: اگر روزگاری تعداد اندکی شاعر داشتیم، امروزه شاهد این هستیم که میشود تذکرههایی برای شاعران معاصر نوشت و قطعاً با قویتر شدن اشعار شاعران کشورمان، جایگاه ادب و زبان فارسی بالاتر خواهد رفت. عضو هیات علمی دانشگاه یزد در مورد جایگاه واژههای یزدی در ادبیات کهن هم بیان کرد: یزد شهری است که نسبت به بسیاری از شهرهای کشورمان به دلیل موقعیت جغرافیایی از بسیاری از هجمههای فرهنگی و زبانی مصون باقی مانده است. او ادامه داد: از طرفی یزدیها با زرتشتیان که تلاش فراوانی برای حفظ زبان اوستایی و اصلی خود دارند، همنشین و همسایه هستند، لذا در حفظ برخی واژههای بومی قویتر عمل کرده است. او در این خصوص به مثالهایی نیز اشاره کرد و گفت: حافظ در شعر خود میگوید "بهنام ایزد" که همان واژه "نوم خدا" در زبان اوستایی است و یزدیها نیز میگویند "ماشاءالله و نوم خدا" که البته واژه نوم خدا، کمکم در حال فراموشی است. همچنین الفاظ دیگر مثل "پُسر"، "پُرسه" و غیره هم به سبب قرابت یزدیها با زرتشتیان ساکن در یزد، در لهجه مردم این دیار استفاده میشود. او افزود: واژه یزدی "خَش" که در اصل "خُوَش" است در اشعار فردوسی و سعدی به کار رفته است به نحوی که فردوسی میگوید: "چو بیدار شد رستم از خواب خَش، بهکار آمدش باره دست کش" یا سعدی از قول فردوسی میگوید: "میازار موری که دانهکش است، که جان دارد و جان شیرین خَش است". کهدویی در باره لهجه یزدی هم خاطرنشان کرد: البته همانطور که پیشرفت وسایل ارتباط جمعی بسیاری از چیزهای دیگر همچون لباس یزدی و معماری سنتی یزدی و غیره را دستخوش تغییر کرده است، لهجه یزدی نیز به مرور زبان دچار تغییراتی شده است ولی باید در رادیو و تلویزیون یزد به این لهجه بیشتر پرداخته شود تا این شیوایی سخن یزدی همچنان در عرصه تاریخ خودش را نشان دهد. این محقق معتقد است که اگر لهجه یزدی کمکم در میان یزدی ها کمرنگ شده و رو به زوال میرود ولی اصالت یزدیها همچنان باقی است و نسل جوان در استان باید به تبع گذشتگان خود پاسدار حرمت ارزشهای پاک و صادقانه این مردمان باشند و اصالت یزدی خود را حفظ کنند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]