محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854243232
پیام آیت الله جوادی آملی به حجاج
واضح آرشیو وب فارسی:الف: پیام آیت الله جوادی آملی به حجاج
تاریخ انتشار : شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۰۱
آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی به حجاج بیتالله الحرام، بهترين و اثرگذارترين مطلب در اقامه حج را، تبيين توحيد ناب و پيرايش آن از لوث الحاد، شرک و مانند آن دانستند تا بيگانهاي جريان شفاعت، توسل، تبرّک و تيمّن را منافي توحيد نپندارد.به گزارش مهر، آیت الله جوادی آملی طی پیامی به حجاج بیت الله الحرام، تبيين جريان فاخر امامت را از دیگر مطالب اثر گذار در اقامه حج دانستند و بیان داشتند: با تبیین جریان فاخر امامت است که رُشد غَدير از غَيّ سقيفه واضح می گردد و هيچ شبههاي در برابر حق، و تشابهي در قبال محکم، باقي نمی ماند. مشروح پیام ایشان بدین شرح است:بسم الله الرحمن الرحيم و ایاه نستعینحمد سرمدي خداي صمد را سزاست که بهترين ثمر شجر عبادت مستمر را يقين اعلام نمود: ﴿واعبد ربّک حتّي يأتيک اليقين﴾[۱]؛ تحيّت ابدي، سلسله رسولان، به ويژه حضرت ختمي نبوّت(ص) را رواست که در پرتو بندگي، برترين مظهر مبدئي شدند که ظهور وي عين بطون اوست؛ درود بيکران، دودهٴ طاها و اُسْرهٴ ياسين، مخصوصاً حضرت ختمي امامت(ع) را به جاست که در ظلّ عنايت الهي کاملترين مصداقِ ﴿واجعلنا للمتقين اماماً﴾[۲] شدند! به اين ذوات قدسي تولّي داريم و از معاندان لَدود آنان تبرّي مينماييم! هرچند تمام دستورهاي الهيْ رهنمود به مهماني بارگاه قدس ربوبي است، صبغهٴ امر به صيام ماه مبارک رمضان و دستور حج و عمره، اين است که آن زمان و اين سرزمين، مائدهٴ ضيافت و مأدبهٴ مهماني خاص است. صائمان، از منظري خاص ضيوف الهي، و حاجيان و معتمران از ديدگاهی مخصوص، مهمانان خدايند. ميزبان يعني حضرت احديّت، جامع جميع شئون هستي است: «لا اله الاّ انت؛ الدَّاني في عُلُوِّه والعالي في دُنُوِّه»[۳]؛ گاهي از جهت علوّ مهمانپذير است و زماني از نظر دنوّ اجابت کننده ميزبانان: «أنا عند المنکسرة قلوبهم»[۴] و جمع بين ميزبان بودن و ضيف شدن در يک لحظه، مقدور اوست، لذا روزهداران ماه صيام و طواف کنندگان حج و عمره، با قلب شکسته ميتوانند شاهد جمع مهماني و ميزباني باشند؛ طوبا به صائم جامعِ علوّ و دنوّ، و حُسن مآب از آنِ حاجي و معتمر جامع بين مهماني و ميزباني! ادب ضيافت عام، مشترک بين صيام و حج است؛ ليکن ادب ضيافت هر يک را بايد در راز روزه و رمز حج تحقيق نمود و به آن متحقق شد، تا لذّت مهماني خدا در کام عابدانِ حکمت مدار و عارفان عبادت محوري که «کشيدند ميان دل و کام ديوارها» مستقر شود و از خلق، توبهٴ نصوح و در حقّ، حضور دائم و از منظر توحيد حق به وحدت خلق همت گمارند، لذا مناسب است چند نکته در باره رسالت حج گزاران و سفارت عمره پردازان تقديم شود. يکم: هرچند تمام آفريدهها مهمان سفرهٴ همگاني و هميشگي خدايند، ضيافت الهي مخصوص موجودي است که توان سلوک از صفر به صد و از فرود تراب به فراز قرب را دارد و آن غير انسان نبوده و نيست، زيرا غير از او همگي ابن سبيل و در راه مانده يا برخي از راه را نپيمودهاند؛ يعني هيچ موجودي اعم از جماد، نبات، حيوان، جن و فرشته نميتواند از دنوّ طبيعت عروج کند و به علوِّ ﴿دني فتدلّي فکان قاب قوسين أو ادني﴾[۵] برسد، مگر انسان که جامع جميع شئون علمي و عملي است. بيان ابن سبيل بودن غير انسان که کَوْن جامع است، اين است که جماد و نبات و حيوان و جن، گرچه ريشه طبيعي و ناسوتي دارند، سرشاخه جبروتي نخواهند داشت و همگي در بين راه ميمانند؛ هرچند در هر مقطع که سقوط کنند و از مرکب حيات پياده شوند، به خداي سبحان رجوع ميکنند، ليکن نسبت به اسمهاي غير اعظم و در منزلهاي غير تجرد عقلي، نازل ميشوند؛ همانند توجه همه نهرها به بحرکه همه آنها در اوايل ساحل ميمانند و تنها سيل خروشان موج شکن و توفنده است که به متن دريا ميرسد و فرشتگان، گرچه توان حشر و رجوع به برخي از منازل جبروت (نه همه آن منازل) را دارند، مسبوق به طبيعت و ناسوت نيستند، لذا موجود بين راهي محسوب ميشوند. از اين جهت ميتوان گفت غير انسان، هرچه هست و هرکه باشد، يا ملحوق به جبروت نيست؛ يا مسبوق به ناسوت نيست، بنابر اين هيچ موجودي جز انسان، توان سير از صفر به صد را ندارد، لذا تنها پلاک دار و ملاکمند آيهٴ مبارک ﴿يا ايّها الانسان انّک کادح الي ربّک کدحاً فملاقيه﴾[۶] انسان سالک است که نه در مرحله جماد راکد شده، تا مشمولِ ﴿فهي کالحجارة او اشدّ قسوةً﴾[۷] گردد و نه در مرتبه حيوان ساکن شد، تا محکومِ ﴿إن هم الاّ کالانعام بل هم اضل سبيلا﴾[۸] شود و نه در منزلت شيطنت جاي گزيد، تا مضروب سوط نقمت و تازيانه کيفر ﴿شياطين الانس﴾[۹] شود، بلکه هماره از مزالّ اقدام گذشت و با پشت سر گذاشتن جهاد اصغر و اوسط، به ساحت جهاد اکبر باريافت و در آن صحنه نيز فاتح شد و توجه به غير حق را بار زائد دانست که بر دوش کشيدنش مانع لقاي الهي است و با کدح توانفرسا، از خود همانند غير، رهيد و به بارگاه منيع قرب الهي باريافت. مناسک حج و عمره، از بهترين وسائل کدح و از مهمترين ابزار تقرب است. دوم: ضيافت حجّ و عمره با يک تبرّي همراه اوّل و با يک تولّي همزاد ابتدايي است؛ تبرّي از حبّ شهوت و تولّي حبّ حقيقت است. تبرّي از حبّ شهوت را ميتوان از محرّمات حَرَم از يک سو، و محرّمات احرام از سوي ديگر، استنباط کرد. پرهيز از حب شهوت به جماد و نبات و حيوان و انسان، يعني عناصر چهارگانه ابزار شهوت، را ميتوان از آيه ﴿زيّن للناس حبّ الشهوات من النساء والبنين والقناطير المقنطرة من الذهب والفضّة والخيل المسوّمة والانعام والحرث ذلک متاع الحيوة الدنيا والله عنده حسن المآب﴾[۱۰] و تولّي حبّ حقيقت را با مقداري تأمّل و توجيه ميتوان از تعهّد به تجرّد از هر بند و آزادي از هر آنچه رنگ تعلق بلکه رنگ تعيّن پذيرد، استظهار کرد. نمودار کوتاه و آيت کوچکي از آزادگي مهمانان الهي را از آيه ﴿وأذّن في الناس بالحجّ يأتوک رجالاً وعلي کلّ ضامرٍ يأتين من کلّ فجّ عميق﴾[۱۱] ميشود فهميد، زيرا تمام اهتمام مهمانان سرزمين وحي، شنيدن نداي سخنگوي الهي يعني خليل هر عصر و ابراهيم هر دوره است که اوّل آن: «خليل من همه بتهاي آزري بشکست» و آخر آن: «وانّي وإن کنت ابن آدم صورةً فلي فيه معنيً شاهد بابوّتي»[۱۲] است؛ نيز خاتم اوصياء حضرت امام مهدي موجود موعود است که بايد نداي آن حضرت را شنيد و به محضر وي باريافت که مورد توجه شرفبار او شويم. نشان استحقاق اين افراد جهت ضيافت، ساده زيست بودن و از مرکب حرص و هوس پياده شدن (رجالاً) و از کوخ و نه کاخ آمدن و از مرکب لاغر و وسيله فرسوده پرهيز نداشتن و از مرکب ضامر و لاغر شماتتي نداشتن و بالاخره مبتلا به اسراف و اتراف نبودن است. البته زائران ديگر که از کاخ ميآيند و با پيمودن هوا و دريا (نه بر ضامر و نه از فج عميق) به سرزمين وحي ميرسند، از ضيافت الهي طرفی ميبندند؛ ليکن «راجل» کجا و «راکب» کجا و طيّاره و سيّاره ممتاز و کشتي دريانورد کجا و «مرکب ضامر» کجا، قلّه کاخ کجا و درّه کوخ کجا! غرض آن است که مخاطبان اصلي ندا و لبّيک گويان اوّلي دعوت انبيا، متنزّهان از قيد و متولّيان به اطلاقاند، تا از هر داري برهند و به ديّار نزديک شوند. سوم: نداي رسولان الهي به حج، همانند اصل دعوت به توحيد و دعواي نبوتْ، عام و مطلق است و هيچ خصوصيتي براي عامّ و قيدي براي مطلق نيست، چنانکه درباره اصل دين سخن از ناس، بني آدم و مانند آن است و هيچ وصف خاص در مخاطب شرط نيست. عبارتهاي ﴿هديً للناس﴾، ﴿نذيراً للعالمين﴾ ﴿ذکري للبشر﴾ و مانند آن، بيانگر گستره شمول دعوت الهياند؛ ولي پذيرندگان آن دعوت و پيروان اين دعوا، گروه خاصي از افراد انساناند، لذا عبارتهاي ﴿هديً للمتقين﴾[۱۳]، ﴿شفاء ورحمة للمؤمنين﴾[۱۴] و ﴿انّما تنذر من اتّبع الذکر وخشي الرحمن بالغيب﴾[۱۵] به کار گرفته شدند. جريان حج و عمره، شامل عموم اهل استطاعت است: ﴿ولله علي الناس حجّ البيت من استطاع اليه سبيلاً﴾[۱۶] ولي «راجلان» و «ضامر نشينان» بيش از مرفّهان راکب و پيش از صاحبان مرکب سمين، جهت طوف در کوي معبود و سعي در صراط محبوب و رمي دشمن بندگان و بندگي، اهل تلبيهاند. مهمترين مانع جهاد و هجرت کوچک و متوسط و بزرگ، همانا تعلّق به غير خداست که قرآن حکيم از آن به «تثاقل زميني» ياد کرده است: ﴿اثّاقلتم الي الارض﴾.[۱۷] غرض آنکه مبتلايان به دوستي چيزي که منشأ هر خطاي فکري و خطيئه عملي است: «حبّ الدنيا رأس کلّ خطيئةٍ»[۱۸] نخست در برابر رهاورد رهبران الهي اعتراض و آنگاه از آن اعراض می کنند و سپس به معارضه با آن برميخيزند و مستفيضان از محبّت، مبدأ هر حق و صدق و خير و حسن را که منشأ هر علم صائب و عمل صالح است، ايام ويژه دهر ميشناسند و بدون هيچ اعتراض و اعراضي، در معرض نفحات مخصوص آن قرار ميگيرند که دوران دلنواز و روح پرور حج و عمره نيز از همين سنخ است: «إنّ لربّکم في ايّام دهرکم نفحات، الا فتعرّضوا لها ولا تُعْرِضوا عنها».[۱۹] آري! نداي تکويني حضرت خليل الله و دعوت ولايي آن حضرت که با اذن ربوبي همراه بود: ﴿... ثمّ ادعهنّ يأتينک سعياً﴾[۲۰] مردهها را زنده کرد و زنده شدهها با سعي و کوشش سريعاً به حضور آن حضرت باريافتند؛ يعني تنها زنده شدن و زنده بودن، معيار نيست و به حضور وليّ خدا و پيامبر و امام معصوم(ع) رسيدن و در آن حصنِ حصينْ متحصن شدن، ملاک است و اذان تشريعي و نداي فقهي، اخلاقي و حقوقي حضرت خليل الرحمن و حبيب الله و دعوت ولايي آن ذوات قدسي، راجلان و ضامِرنشينان، نيز ساير مستطيعان را به حيات معنوي زنده ميکند، تا با حضور در سرزمين وحي، خود را در محضر صاحب شريعت مشاهده کنند و قيام و قعود، صحو و محو، بقاء و فنا و بالاخره، هرچه به احکام و حِکَم باز ميگردد، همگي به دستور آنان باشد. از اين رهگذر، ميتوان گفت که زاد راه، نيز استطاعت برخي از حاجيان و معتمران، تا حجّ البيت است و رهتوشه اَوْحَدي از سالکان و استطاعت مجاهدان جهاد اکبر و مهاجران هجرت کبرا تا لقاء الله است و اين تفاوت منظر، مرهون اختلاف در تعيين مرجع ضمير است، که آيا مرجع ضمير «اليه» در آيه ﴿... لله علي الناس حجّ البيت من استطاع اليه﴾[۲۱]، «حِجّ البيت» است که ظاهر و متبادر فقط همين است، چنانکه فتواي مفسران نامور جهان اسلام نيز فقط همين است؛ يا مرجع آن لفظ «الله» در صدر جمله است که هدف باطني سالکانِ کادحْ با حفظ معناي ظاهر آيه، همين است. فرق وافر بين دو زاد، اين است که توشه در يکي، جمعآوري است و در ديگري، رفض و نفض و آخرين خلع فوق خلع، همان رفض هستي خود است، تا غير خدا مشاهده نشود، بنابراين عصارهٴ سفرنامه اين متألهان ويژه، سه حضور برابر سه فقه است: حضور اول، برابر فقه اصغر در سرزمين وحي و حفظ جميع مناسک برابر رهنمود قرآن و عترت (ع) است؛ حضور دوم، برابر فقه اوسط در زمينه ولايت و امامت و حجت بالغ عصر است که جملهٴ ﴿يأتونک﴾[۲۲] ميتواند ناظر به آن باشد؛ حضور سوم، برابر فقه اکبر در بارگاه منيع توحيد الهي و شهود حضرت حق در مجالي اسماي حسنا و صفات علياي اوست. البته چنين حجّي، حج اکبر خواهد بود. حج اکبر در فقه اصغر، صحنهٴ عرفات يا مناسبتهاي ديگر مطرح شده در متون و شروح و تعاليق و حواشي فقه اصغر است. هرچند اصل حج نسبت به عمره که حج کبير است، اکبر خواهد بود، چنانکه برخي از نصوص روايي، به اين نکته پرداخته است. چهارم: تمايز مراتب حج و عمره، همانند تفاوت درجات عبادتهاي ديگر، گاهي به لحاظ وجدان شرايط و فقدان موانع مناسک است و زماني به جهت نيّت و هدف ناسکان، يعني حاجيان و معتمران و عاکفان و طائفان، از لحاظ قصد رهيدن از دوزخ يا رسيدن به بهشت يا در مقام حبّ خدا و شکرگزاري در ساحت اقدس ربوبي است. تقسيم اوّلي از اين منظر است که اوساط اهل عبادت، ضمن احراز تمام شرايط و پرهيز از همه موانع، درصدد رسيدن به غير خدايند، زيرا مقصود آنها نجات از جهنم يا مقصد آنان، انتفاع از بهشت است و اوحدي از آل پرستش، ضمن احراز و پرهيز ياد شده، وصول به لقاي خدا را رصد ميکنند وي به غير او توجهی ندارند. قرآن حکيم سعي گروهي را که ميتوان از آنها به ابرار نام برد، چنين ميداند که عمل صالح داشته باشند و عبارتِ ﴿الّذين آمنوا وعملوا الصالحات﴾ ناظر به آنهاست و کوشش و کشش عدّهاي را که ميتوان از آنان به مقرّبان يادکرد، چنين ميداند که صالح باشند: ﴿... وزکريّا ويحيي وعيسي والياس کلّ من الصالحين﴾.[۲۳] صلاح عمل، در تماميت نظام داخلي آن است و صلاح عامل، در تماميت هويت وجود فقري او. عبد صالح نه به خود اعتماد دارد و نه به غير خدا، زيرا موحّدانه فقط به خدا متعهد است و ظهور عقل و ظهور عدل خويش را همانند طلوع هستي خود، فاني در جمال و جلال الهي مشاهده ميکند. البته تقسيمهاي بعدي که تمايز داخلي درجات اعمال صالح از يکديگر، نيز تفاوت داخلي مراتب صالحان با همديگر را مطرح ميکند، مطلب ديگري است؛ ولي اصل تقسيم اوّلي، فرق بين عمل صالح و هويت صالح است. همين توزيع و دستهبندي اوّلي و ثانوي و... که دربارهٴ صلاح و صالح گذشت، دربارهٴ اخلاص و مُخْلِصين و مُخْلَصين گفته شده؛ يعني تقسيم اوّلي، اين است که اهتمام برخي از حاجيان و معتمران و ديگر عبادت کنندگان، اخلاص عمل از آسيب ريا و گزند سُمعه است و قيام و اقدام بعضي از آنان، اخلاص هويّت خويش از نگرش غير خدا و گرايش به غير اوست؛ يکي ميکوشد کارش خالص باشد، چون «إنّ الناقِدَ لَبصير»[۲۴] و ديگري ميجوشد که هستي او خالص از ربط به غير خدا، و هويت او محض شهود حق و صرف حضور در محضر او باشد؛ يکي سعي ميکند عملاً آيهٴ ﴿وما امرو الاّ ليعبدوا الله مُخْلِصين له الدين﴾[۲۵] را امتثال کند و ديگري جهاد مينمايد از جهت هويت پروري، مصداق آيه ﴿... الّا عباد الله المخلَصين﴾[۲۶] شود. آنکه در صدد اخلاص عمل است مزد رهيدن از دوزخ و رسيدن به بهشت را رصد ميکند و آنکه هدفي جز فناي در حق و اسماي حسنا و صفات علياي او ندارد و سعي او در اخلاصِ قلب از معرفت و محبّت غير خداست، هيچ خواستهای نخواهد داشت و برترين کمال، همين نيستيِ از خواستن است که زمينه همه کمالهاي مطلق و بيکران است. هرچند صلاح ذات مطلق بدون اخلاص نيست و اخلاص مطلق بدون صلاح ذات نخواهد بود، فيض اخلاص در فوز صلاح به کمال و تمام، بي اثر نيست؛ يعني اگر صالحي در مقام احسان است که گويا معبود خود را مشاهده ميکند: «... الاحسان ؟ فقال: ان تعبد الله کانّک تراه»[۲۷] اخلاص آن قدرت را دارد که دست سالک کادح و صالحي که در حدّ احسان (مقام کأنّ) قرار دارد، بگيرد و او را به مقام شهود تام (مقام اِنّ) برساند. به هر روي، منزلت اخلاص که هويتِ کادحِ لقايِ الهي از شهود غير خدا منزّه باشد، برترين مقام سالک واصل است. پنجم: نکته فاخري که نبايد از ذهن زائران بيت عتيق دور بماند، اين است که قرآن مجيد از لوث هر جهل و جهالت، طاهر است و چنين کتاب طيّب و طاهر را مطهّرون ميفهمند: ﴿... لا يمسّه الّا المطّهرون﴾[۲۸] و ديگران از هر کوي که آيند، به برکت آن ذوات قدسي از قرآن کريم طَرْفي ميبندند. کعبه که قبله اسلام و مطاف مسلمانان است، به طوري که حيات و ممات آنها در پيوند با آن بيت مخصوص خداست، با طهارت بنا شد و از هر رجس و رجزي تطهير شد، تا طائفان و عاکفان و ساجدان و راکعان، توفيق زيارت آن را به دست آورند؛ يعني بيت الله در حدّي است که «لا يمسّه الّا الطاهرون»، زيرا معناي تطهير بيت خدا براي گروههاي ياد شده، اين است که اولين وظيفه طائفان، تحصيل طهارت روح از رَوْث ريا و فَرْث سُمعه و دَمِ تزوير و رجس هوس و رِجز هواست، تا صلهٴ بيت طاهر که نزاهت از ديدن غير حق است و صِلهٴ بيت عتيق که آزادي از هر چه رنگ تعلق بلکه تعيّنپذيرد است، بهره آنان شود و ثمر بلوغ کدح و سفر طولاني توانفرساي لقاي معبود حقيقي باشد: با آتش عشقيم که در موم رسيديم/چون شمع بپروانهٴ مظلوم رسيديميک حمله مردانهٴ مستانه بکرديم/تا علم بداديم و به معلوم رسيديمدر منزل اول بدو فرسنگي هستي/در قافله امت مرحوم رسيديمآن مه که نه بالاست نه بستست بتابيد/و آنجا که نه محمود و نه مذموم رسيديمتا حضرت آن لعل که در کَوْن نگنجد/در کوري هر سنگ دل شوم رسيديمبا آيت کرسي به سوي عرش پريديم/تا حيّ بديديم و بقيّوم رسيديمامروز از آن باغ چه با برگ و نوائيم/تا ظنّ نبري خواجه که محروم رسيديمويرانه ببومان بگذاريم چو بازان/ما بوم نهايم ار چه درين بوم رسيديم[۲۹] غرض آنکه محصول کوشش خليل حق و ذبيح خالق، تطهير زائران از سر قذارت است و هيچ قَذري همانند صَنَم هوس و وَثَن هوا نيست و هيچ خصمي خونآشامتر از نفس امّارهٴ به سوء نخواهد بود. طوف حريم بيت طاهر و عتيق، درس دشمن شناسي و خصمستيزي را به همراه دارد. حاجيان و معتمران عزيز ميدانند که هيچ دشمني همانند خودخواهي و غرور و هوا محوري و هوس مداري نيست، زيرا کم نيستند افرادي که با مار سمّي و عقرب پُر از سَمْ و بد نيش کنار ميآيند و از خطر زهر و ضرر سمّ آنها مصوناند و کم نيست مار و عقربي که در سايه مهر برخي و کمک بعضي، هيچ گزندي به آنها نميرسانند؛ امّا هيچ هوسمداري از هوس خويش در امان نماند و هيچ هوايي به هوا محور خود رحم روا نداشت و يک لحظه آتشبس ميان انسان و هوا غير ممکن، و يک آن عُطلهٴ نبرد و حمله بين انسان و هوس، محال است و محال! سبب پيروزي بر چنين خصم خانگي و چنين دشمن شوم، جز حج راجلانه و مرکب ضامر، يعني جز سادگي و وارستگي و صلاح عمل و عامل و خلوص عبادت و عابد و تلبيه صالحانه و خالصانه به نداي خليل الرحمن و حبيب الله نيست. ششم: حج و عمره، از آن جهت که از احکام فراگير اسلاماند و مردم هر عصر و مصر و نسل، حضوري همه جانبه در آن دارند و چنين اجتماع انبوهي، بدون نظم لازم و هماهنگي حتمي کارامد نخواهد بود، لذا حضور امام امت و وليّ معصوم (ع) ضروري است. راز تعبير قرآن کريم به ﴿يأتوک...﴾ و رمز تعبير روايت به «من تمام الحجّ لقاء الامام (ع) »[۳۰] تبيين همين رمز کليدي حجّ و عمره است، به طوري که به خوبي ميتوان گفت «اَلْحجّ يَدُورُ مع الإمام المعصوم (ع) حيثما دار». معناي تماميت حج به ديدار امام (ع) اين نيست که بخش پاياني از مراسم ظاهري حج، ديدار با امام است، بلکه نظير ﴿اليوم اکملت لکم دينکم واتممت عليکم نعمتي ورضيت لکم الاسلام ديناً﴾[۳۱] است؛ يعني متمّم دين و مکمّل آن، ولايتمداري نسبت به اهل بيت وحي و شريعت (ع) است، بنابراين تعهد به امامت و تقبل ولايت از آغاز تا انجام حج و عمره مطرح خواهد بود. اينکه گفته ميشود «نماز اول وقت، اقتداء به وليّ عصر است» وجوهي براي آن متصور است که يکي از آنها اين است که چنين نمازگزاري به امام زمان خود تأسّي کرده، چون آن حضرت (ع) نماز را در اوّل وقت اقامه ميکند. طرح مسئله امامت در حجة الوداع و احياي مراسم غدير با حضور همگان، نشان گسترهٴ جريان رهبري معصوم (ع) و ضرورت هم آوايي در ساحت قدس اوست. تتميم حج و عمره و تکميل آنها به امامت امام، عبارت از اعتقاد به ولايت امام معصوم (ع) و ايمان به آن و عمل صالح و اخلاص در آن، به دستور امام است. حج و عمره، همانند نماز، به منزلهٴ ستون ديناند و ستون را بايد اقامه نمود و راز تعبير از امتثال دستور نماز به «اقامه آن» ـ نه به قرائت آن ـ براي رعايت تناسب بين ستون و اقامه است، زيرا ستون خواندني نيست؛ يعني «الصلاة عمود الدين»[۳۲] با دستور به «قرائت آن» هماهنگ نيست. جريان حج و عمره، هرچند همانند نماز، تصريحي به عمود بودن آنها نشده از دستور به اقامه آن، معلوم ميشود که اينها همانند نماز به مثابه ستون ديناند. از حضرت اميرمؤمنان، علي بن ابي طالب (ع) رسيده است که در نامه ای به حاکم مکه (قُثَم بن عباس) چنين مرقوم فرمود: «امّا بَعد فَأَقِم للنّاسِ الحجّ وذکّرهم بأيّام الله».[۳۳] اقامهٴ حج فقط در پرتو امامت امام، ميسور است و «تذکره به ايام الله» رهنمود به بهرهبرداري از نفحات ويژهاي است که در طي روزگار گاهي ميوزد. بهترين و اثرگذارترين مطلب در اقامه حج عبارت اند از: ۱. تبيين توحيد ناب و پيرايش آن از لوث الحاد، شرک و مانند آن است، تا بيگانهاي جريان شفاعت، توسل، تبرّک و تيمّن را منافي توحيد نپندارد. ۲. نيز تعليم مطلب سامي وحي و نبوّت است، تا هم ضرورت آن روشن شود، هم ادعاي بي اساس متنبّي معلوم گردد. ۳. همچنين تبيين جريان فاخر امامت است، تا رُشد غَدير از غَيّ سقيفه واضح گردد و هيچ شبههاي در برابر حق، و تشابهي در قبال محکم، باقي نماند و اگر معارف والاي اعتقادي از يکسو، و برطرف نمودن توطئه استکبار استعمار، استثمار، استعباد، استحمار از سوي ديگر، در صحنه حج و ساحت عمره تبلور نيابد، چنين حجّي، قاعد و چنين عمره ای، مُضْطَجع يا مستلقي است. حجّ بدون حرّيت عقلي و آزادگي عدلي براثر نداشتن قائد و اقامه کننده، قاعد و فرسوده است! طواف به دور بيتي که به برکت آن، امنيّت و اقتصاد تأمين شده است: ﴿فليعبدوا ربّ هذا البيت ٭ الّذي اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف﴾[۳۴] درس تأمين و آشنايي به کيفيّت برقراري امنيّت اسلامي را به همراه داشته؛ نيز درس تأمين اقتصاد سالم و رهايي از دريوزگي شرق و غرب و مصونيت از آسيب تحريم و گزند بلوکه کردن ثروت و مانند آن را دربر خواهد داشت. پرهيز جدّي از هر چه گناه است، مانند دروغ، خيانت، خروج از تعهّد و...، از بهترين رهاوردهاي اقامه حج و عمره است که ميتواند سيل خروشان جمعيت آمده از چهار سوق و هشت جهت کره خاکي را درست به بحر آرام هدايت نمايد و از آن بهرههاي وافر ببرد. قرآن حکيم خطر مارهاي سمّي استکبار و اذناب و اقمار آنان را صريحاً بازگو کرد: ﴿لاتزال تطّلع علي خائنةٍ منهم﴾.[۳۵] همواره خيانت تازه و نقشه مَشْئوم جديد درسر ميپرورانند و در صدد اجراي آناند! وظيفه امت اسلامي در پرتو رهنمود امام مقتدر، امتثال آيهاي است که آنها را به استواري، پايمردي، استقامت و ستبري در عين استبرقي، فرمان ميدهد: ﴿وليجدوا فيکم غلظةً﴾.[۳۶] امر غائبِ (وليجدوا) ناظر به بيگانگان است؛ يعني شما (امت واحده اسلامي) بايد در حدّي باشيد و از جهت عِدّه و عُدّه و تجهيزات نظامي و مانند آن، در مقامي باشيد که بيگانه حتماً در شما ستبري، نفوذناپذيري، استحکام غير قابل شکست را بيابد. البته در ميدان نبرد، جريان ﴿جاهد الکفار والمنافقين واغلظ عليهم﴾[۳۷] مطرح است؛ امّا در حال هُدنه، صلح و آرامش، بايد طوري باشيد که بيگانه حتماً و قطعاً به طور روشن، ستبري شما را دريابد، تا خيال خام آسيب رساندن به مرزي از مرزهاي جهان اسلام را در سر نپروراند، هرچند هر آتشي را که خصم خون آشام روشن کند، خداي سبحان خاموش خواهد کرد: ﴿کلّما اوقدوا ناراً للحرب أطفأها الله﴾.[۳۸] اسناد اِطفاء به خدا بدون واسطه فَلَک و مَلَک، و تعبير از آن به فعل ماضي که علامت تحقق است، قطعي بودن اِنجاز وعدهٴ الهي را به همراه دارد. اگر حج و عمره قائم بود ـ نه قاعد ـ و چنانچه حاجيان و معتمران درصدد اقامه حج و عمره بودند، نه صرف هروله در مطاف و مسعي و نه محض رمي و ذبح در مرميٰ و منيٰ، و اگر فرياد برائت از مشرکان از حنجره ميليونها مسلمان جهان شنيده ميشد و ستون مناسک و عمود مراسم، به رهبري امام و قائد جهاني، به دست قاطبه امّت اسلامي افراشته ميگشت، شعله تکفيری و سَلَفي و داعش افروخته نميشد و صدها گناه غير قابل بخشش، از قتل و هتک ناموس و خرق امنيّت و ايجاد رعب و هراس در فضاي پاک و سالم ديني، ارتکاب نميشد! هان اي حاجيان و معتمران! به فکر اقامه حج و افراشتن پرچم پرافتخار عمره باشيد و طواف در مدار بيت عتيق را درس فراگيري عتقِ از جهل علمي و آزادگي از جهالت عملي بدانيد و طبق رهنمود حضرت علي بن ابي طالب (ع) در جريان جنگ جمل که فرمود: «اِرْمَ ببصرک اَقْصي القوم»[۳۹] بررسي کنيد که عَقَبه تکفيري استعمارِ پير و پشتوانه سَلَفي استکبار خطير و دلمايهٴ داعش، پيوند مسموم و مشئوم استکبار و صهيونيسم است. شعاع اقامه حج و عمره، صيانت از بيداري اسلامي خاورميانه است؛ پاسخ به نداي مرجعيت در حراست از استقلال کشور اسلامي، نتيجه احترام به نداي حضور در مراسم حج و عمره است؛ مادامي ميتوان از قبولي مناسک حج مطمئن شد که اثر حرّيت و استقلال و امنيّت و اقتصاد سالم را در حيات ملّي و محلي و منطقهاي و بين المللي احساس نمود. اميد است اعمال امت اسلامي، به ويژه مناسک حج و عمره، مقبول پروردگار باشد و همگان با حج و زيارت مقبول و ادعيه مستجاب و عزم راسخ بيداري و تصميم جدي استکبار ستيزي، به وطنها بازگردد! ايام حج ۱۴۳۵، پاييز ۱۳۹۳،قم المقدسه جوادي آملي...................................پی نوشتها[۱] . سورهٴ حجر، آيهٴ ۹۹.[۲] . سورهٴ فرقان، آيهٴ ۷۴.[۳] . صحيفه سجاديه، دعاي ۴۷.[۴] . منية المريد، ص۱۲۳.[۵] . سورهٴ نجم، آيات ۸ ـ ۹.[۶] . سورهٴ انشقاق، آيهٴ ۶.[۷] . سورهٴ بقره، آيهٴ ۷۴.[۸] . سورهٴ فرقان، آيهٴ ۴۴.[۹] . سورهٴ انعام، آيهٴ ۱۱۲.[۱۰] . سورهٴ آل عمران، آيهٴ ۱۴.[۱۱] . سورهٴ حج، آيهٴ ۲۷.[۱۲] . ديوان ابن فارض، ص۷۳.[۱۳] . سورهٴ بقره، آيهٴ ۲.[۱۴] . سورهٴ اسراء، آيهٴ ۸۲.[۱۵] . سورهٴ يس، آيهٴ ۱۱.[۱۶] . سورهٴ آل عمران، آيهٴ ۹۷.[۱۷] . سورهٴ توبه، آيهٴ ۳۸.[۱۸] . الکافي، ج۲، ص۱۳۱.[۱۹] . منهاج البراعه، ج۱۹، ص۳۲۰.[۲۰] . سورهٴ بقره، آيهٴ ۲۶۰.[۲۱] . سورهٴ آل عمران، آيهٴ ۹۷.[۲۲] . سورهٴ فرقان، آيهٴ ۳۳.[۲۳] . سورهٴ انعام، آيهٴ ۸۵.[۲۴] . سفينة البحار، ج۶، ص۳۴.[۲۵] . سورهٴ بيّنه، آيهٴ ۵.[۲۶] . سورهٴ صافات، آيهٴ ۴۰.[۲۷] . تنبيه الخواطر و نزهة النواظر، ج۱، ص۲۳۵.[۲۸] . سورهٴ واقعه، آيهٴ ۷۹.[۲۹] . کليات شمس تبريزي، ص۵۵۳ ـ ۵۵۴.[۳۰] . من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۵۷۸.[۳۱] . سورهٴ مائده، آيهٴ ۳.[۳۲] . الامالي، طوسي، ص۵۲۹.[۳۳] . نهج البلاغه، نامهٴ ۶۷.[۳۴] . سورهٴ قريش، آيات ۳ ـ ۴.[۳۵] . سورهٴ مائده، آيهٴ ۱۳.[۳۶] . سورهٴ توبه، آيهٴ ۱۲۳.[۳۷] . سورهٴ توبه، آيهٴ ۷۳.[۳۸] . سورهٴ مائده، آيهٴ ۶۴.[۳۹] . نهج البلاغه، خطبهٴ ۱۱.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]
صفحات پیشنهادی
پیام آیت الله جوادی آملی به حجاج |اخبار ایران و جهان
پیام آیت الله جوادی آملی به حجاج آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی به حجاج بیتالله الحرام بهترين و اثرگذارترين مطلب در اقامه حج را تبيين توحيد ناب و پيرايش آن از لوث الحاد شرک و مانند آن دانستند تا بيگانهاي جريان شفاعت توسل تبرّک و تيمّن را منافي توحيد نپندارد کد خبر ۴پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به حجاج بیت الله الحرام
دین و اندیشه آیین ها و تشکل های مذهبی پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به حجاج بیت الله الحرام آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی به حجاج بیتالله الحرام بهترين و اثرگذارترين مطلب در اقامه حج را تبيين توحيد ناب و پيرايش آن از لوث الحاد شرک و مانند آن دانستند تا بيگانهاي جريطواف خانه خدا را درس آزادگی از جهالت علمی بدانید / پیام آیت الله جوادی آملی به مسافران سرزمین وحی
طواف خانه خدا را درس آزادگی از جهالت علمی بدانید پیام آیت الله جوادی آملی به مسافران سرزمین وحی فرهنگ > دین و اندیشه - آیت الله جوادی آملی در پیامی به حجاج نوشته است هان ای حاجیان و معتمران به فکر اقامه حج و افراشتن پرچم پرافتخار عمره باشید و طواف در مدار بیت عتبازدید سرپرست حجاج ایرانی از بعثه آیتالله جوادی آملی
در مدینه منوره صورت گرفت بازدید سرپرست حجاج ایرانی از بعثه آیتالله جوادی آملی خبرگزاری رسا ـ نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی از بعثه حضرت آیتالله جوادی آملی در مدینه منوره بازدید کرد به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از اسراء حجت الاسلام و المسلمین قاضی عتذکر آیتاللهجوادیآملی به غرب درباره مذاکرات
تذکر آیتاللهجوادیآملی به غرب درباره مذاکرات آیتالله عبدالله جوادی آملی تصریح کرد کشور ما در سایه فرهنگ قرآن و اهل بیت ع رشد کرده است و در مذاکرات با غرب نیز باید به آنها متذکر شویم که ما آقا هستیم و این شما هستید که باید متعهد شوید فارس یکی از مراجع تقلید قم گفت کشآیتالله جوادی آملی: ما در مذاکرات «آقا» و «متعهد» هستیم / غرب باید متعهد باشد
آیتالله جوادی آملی ما در مذاکرات آقا و متعهد هستیم غرب باید متعهد باشدیکی از مراجع تقلید قم گفت کشور ما در سایه فرهنگ قرآن و اهل بیت ع رشد کرده است و در مذاکرات با غرب نیز باید به آنها متذکر شویم که ما آقا و متعهد هستیم و این شما هستید که باید متعهد باشید به گزارش خبرگزاریدرس خارج فقه و تفسیر آیتالله جوادی آملی آغاز میشود
از دوم مهرماه درس خارج فقه و تفسیر آیتالله جوادی آملی آغاز میشود خبرگزاری رسا ـ با پایان تعطیلات تابستانه حوزههای علمیه و مراجعت حضرت آیتالله جوادی آملی به شهر مقدس قم دروس خارج فقه و تفسیر وی از تاریخ چهارشنبه دوم مهر ماه از سر گرفته خواهد شد به گزارش خبرگزاری رسا درس خاتذکر آیتالله جوادی آملی به غرب درباره مذاکرات
تذکر آیتالله جوادی آملی به غرب درباره مذاکراتتاریخ انتشار پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۷ ۱۱ آیتالله عبدالله جوادی آملی تصریح کرد کشور ما در سایه فرهنگ قرآن و اهل بیت ع رشد کرده است و در مذاکرات با غرب نیز باید به آنها متذکر شویم که ما «آقا» هستیم و اینتدریس کتاب آیت الله جوادی آملی در دانشگاه
تدریس کتاب آیت الله جوادی آملی در دانشگاه دبير جشنواره ملي ملكوت گفت كتاب قرآن شناسي آيتالله جوادي آملي به عنوان يكي از كتابهاي درسي دانشگاهها در نظر گرفته ميشود به این مطلب امتیاز دهید به گزارش جام نیوز ابوالفضل خراساني پیش از ظهر پنجشنبه در كارگاه آموزشي معاونان فپس از چند ماه کسب فیض مردم و مسئولان آیین بدرقه آیتالله جوادیآملی در دماوند برگزار شد
پس از چند ماه کسب فیض مردم و مسئولانآیین بدرقه آیتالله جوادیآملی در دماوند برگزار شدآیین بدرقه آیتالله جوادیآملی از مراجع عظام تقلید با حضور مردم خونگرم و صمیمی دماوند برگزار شد و معظم له دماوند را به مقصد قم ترک کرد به گزارش خبرگزاری فارس از دماوند به نقل از روابط عمومی داآثار آیت الله جوادی آملی ظرفیت اقناع جوانان پرسشگر را دارد
مدیرکل تبلیغات اسلامی قم آثار آیت الله جوادی آملی ظرفیت اقناع جوانان پرسشگر را دارد قم ـ ایرنا ـ مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی استان قم گفت آثار آیت الله جوادی آملی از مراجع تقلید ظرفیت اقناع جوانان پرسشگر را دارد به گزارش ایرنا از روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی استان قمآیتالله جوادیآملی: حوزه و دانشگاه فرهنگمحور شود
آیتالله جوادیآملی حوزه و دانشگاه فرهنگمحور شودیکی از مراجع تقلید با اشاره به اینکه اگر در گسترش فرهنگ اسلامی میان حرف متولیان این امر تناقض وجود داشته باشد به اهداف مورد نظر نخواهیم رسید گفت حوزهها و دانشگاهها باید فرهنگمحور شوند به گزارش خبرگزاری فارس از قم آیتالله عبدپای درس اخلاق آیتالله جوادی آملی/۶ شیطان از انسان جان و مال نمیخواهد بلکه دین و آبرویش را میخواهد
پای درس اخلاق آیتالله جوادی آملی ۶شیطان از انسان جان و مال نمیخواهد بلکه دین و آبرویش را میخواهدآیتالله جوادی آملی میگوید کار شیطان این نیست که شما را بکُشد یا مالتان را بگیرد او از شما جان و مال نمیخواهد بلکه فقط دو چیز میخواهد دین و آبرو شیطان تا انسان را بیدین و بدرخواست آیتاللهجوادیآملی از قوایسهگانه
درخواست آیتاللهجوادیآملی از قوایسهگانه یکی از مراجع تقلید شیعیان همکاری قوای سه گانه کشور و نیز همه نهادها و ارگانها در برخورد با مفاسد اقتصادی را خواستار شد مهر یکی از مراجع تقلید شیعیان همکاری قوای سه گانه کشور و نیز همه نهادها و ارگانها در برخورد با مفاسد اقتصادی را خواتاکید آیتالله جوادی آملی بر استفاده از تعلیل به جای تبلیغ : دانشگاه اصلاح شود جامعه اصلاح میشود
تاکید آیتالله جوادی آملی بر استفاده از تعلیل به جای تبلیغ دانشگاه اصلاح شود جامعه اصلاح میشود جامعه > آموزش - فارس نوشت یکی از مراجع تقلید با اشاره به اینکه در جامعه اسلامی به جای استفاده از تعلیل از تبلیغ استفاده شده است گفت اگر دانشگاهها اصلاح شوند جواعلمفروش از نظر آیتالله جوادی آملی
علمفروش از نظر آیتالله جوادی آملیتاریخ انتشار شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۶ ۵۲ آیتالله جوادی آملی میگوید اگر کسی شاکر بود و کمتر خود را دید خداوند به او رشد علمی و شخصیتی عطا خواهد کرد اما اگر کسی خود را دید یا فقط برای ارائه به مردم علم آموخت چنین فردی علم&zwnjپای درس اخلاق آیتالله جوادی آملی/۲ رسالت الهی انسان در تعالی جان/ حاجی چگونه باید به زیارت حرم الهی برود
پای درس اخلاق آیتالله جوادی آملی ۲رسالت الهی انسان در تعالی جان حاجی چگونه باید به زیارت حرم الهی برودآیتالله جوادی آملی میگوید وقتی میگوییم سالکی سوی مکه میرود و عازم حرم الهی است یعنی سالک در درون خود سیر میکند و چنین سالکی از جهل علمی به علم و از جهالت عملی به عقل عمل-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها