تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820959823




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پیشگیری از تعارض سازمانی در سیرة نبوی (ص)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
پیشگیری از تعارض سازمانی در سیرة نبوی (ص)
با مطالعة سیرة رسول خدا(ص) و بررسی اقدامات آن حضرت برای پیشگیری از تعارض، به این نتیجه می‌رسیم که آن حضرت به هر دو بُعد فردی و سازمانی (محیطی) تعارض توجه داشته و برای پیشگیری از تعارض، از شیوه‌های مختلفی استفاده کرده است.

خبرگزاری فارس: پیشگیری از تعارض سازمانی در سیرة نبوی (ص)



بخش دوم و پایانی 5. نشر و توسعه ارزش‌های اخلاقی ماهیت برخی از ارزش‌ها چنان است که وقتی افراد و گروه‌ها به این ارزش‌ها پایبند باشند، مانع بروز بسیاری از تعارضات می‌شوند؛ مانند مهر و محبت، رعایت انصاف، و وفای به عهد. رسول خدا(ص) علاوه بر تغییر ارزش‌های جاهلی، به ترویج ارزش‌های مثبت نیز اقدام فرمود که به نوبة خود، در پیشگیری از تعارضات مؤثر بوده است. برخی از جمله این ارزش‌ها عبارت‌اند از: 1- 5. وفای به عهد و پیمان نقض پیمان موجب بی‌اعتمادی و تنفر افراد نسبت‌به همدیگر می‌شود و تعارضات را شدت می‌بخشد. ترویج این ارزش در سازمان و تشویق افراد به آن، موجب همکاری بیشتر آنان با یکدیگر و جلوگیری از تعارض می‌شود. رسول خدا(ص)، هم خودشان پایبند به عهد و پیمان، و امانت‌دار بودند (محدث اربلی، 1421ق، ج1، ص35) و هم مردم را به پایبندی به پیمان و عدم خیانت در امانت توصیه می‌کردند و می‌فرمودند: «کسی که امانت‌دار نیست، ایمان ندارد و کسی که به پیمان خود پایبند نیست، دین ندارد» (راوندی، بی‌تا، ص5). از امام صادق(ع) نقل شده است که رسول خدا(ص) با مردی در کنار سنگی قرار گذاشت. گرمی آفتاب، رسول خدا(ص) را در آن مکان رنج می‌داد. اصحاب گفتند: «چه می‌شود که به سایه بروید؟» حضرت فرمود: «وعده‌گاه ما همین‌جاست و اگر نیامد، خلف وعده از جانب او خواهد بود» (طبرسی، 1412ق، ص24). در سیرة رسول خدا(ص) به هیچ قرارداد و پیمانی کم‌توجهی نمی‌شد. ایشان به کارگزاران خود تأکید می‌کرد که به عهد و پیمان خود ملتزم باشند و از هر‌گونه خیانتی خودداری کنند. آن حضرت در نامة خود به معاذ‌بن‌جبل، هنگامی که او را برای فرمان‌داری یمن می‌فرستاد، چنین فرمود: «و تو را به تقوای الهی، صداقت در گفتار، وفای به عهد و ادای امانت و ترک خیانت سفارش می‌کنم» (ابن‌شعبه حرانی، 1404ق، ص178). 2- 5. محبت و دوستی یکی از عواملی که می‌تواند از تعارض در سازمان جلوگیری کند، وجود فضای انس و محبت در محل کار است. هرچه در سازمان بین افراد و گروه‌ها، انس و تعلق‌خاطر بیشتر باشد، تعارض کمتری در آن سازمان به‌وجود می‌آید. یکی از اقدامات رسول خدا(ص) ترویج ارزش محبت و دوستی میان افراد است. رسول خدا(ص) خود چنان علاقه‌ای به مردم داشت که خدای متعال این صفت پیامبر(ص) را یکی از عوامل وحدت و همکاری مسلمانان معرفی کرده است: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ...» (آل‌عمران: 159)؛ با رحمت الهى، در برابر آنان مهربان شدى! و اگر خشن و سنگ‌دل بودى، از اطراف تو پراکنده مى‏شدند. این آیه به‌صراحت بیان می‌کند که وجود محبت در یک جامعه یا سازمان، همکاری به‌وجود می‌آورد؛ و برعکس، نبود آن موجب تنفر و جدایی افراد از همدیگر می‌شود. پیامبر(ص) در راستای تشویق مردم به محبت، محبوب خود را کسی می‌داند که با مردم مهربان باشد. ایشان در این زمینه فرمودند: «محبوب‌ترین و نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت، خوش‌خلق‌ترین شماست؛ آنان که با مردم، و مردم با آنان انس و الفت می‌گیرند» (کوفی اهوازی، 1402ق، ص30). 3- 5. رعایت انصاف اگر افراد و مسئولان سازمان انصاف داشته باشند، تعارض کمتری در آن سازمان روی خواهد داد؛ زیرا بنا به فرمایش امیرمؤمنان(ع)، انصاف، دل‌های افراد را به همدیگر پیوند می‌دهد (تمیمی آمدی، 1410ق، ص60) و دوستی و محبت را استمرار می‌بخشد (تمیمی آمدی، 1410، ص58) ؛ و در نهایت، با ایجاد پیوند میان مردم، از اختلاف جلوگیری می‌کند. حضرت امیر(ع) می‌فرماید: «انصاف، اختلاف را برمی‌دارد و موجب پیوند افراد می‌شود» (همان، ص88). رسول خدا(ص) از طریق تشویق مردم به رعایت انصاف توانستند از بسیاری از تعارضات جلوگیری کنند. آن حضرت در آخر خطبه‌های خود، به رعایت انصاف سفارش فرمودند: «خوشا به حال کسی که با مردم انصاف داشته باشد». ایشان انصاف را سرور بقیة اعمال معرفی می‌کردند: «انصاف با مردم، سرور اعمال است» (کلینی، 1407ق، ج2، ص144-145). اینها نمونه‌هایی از ارزش‌هایی هستند که پیامبر(ص) با ترویج آنها از تعارض میان افراد و گروه‌ها جلوگیری می‌کرد. 6. تشویق و سفارش به همکاری سفارش به همکاری از طرف مدیر نیز می‌تواند انگیزة همکاری را در افراد و گروه‌ها ایجاد کرده و از تعارض جلوگیری نماید. رسول خدا(ص) از این روش نیز در مدیریت و پیشگیری تعارض میان افراد و گروه‌ها استفاده می‌کردند. آن حضرت وقتی معاذ‌بن‌جبل را به یمن می‌فرستادند، به او توصیه کردند: «مردم را نوید بده و تنفر ایجاد نکن؛ آسان بگیر و سخت نگیر» (ابن‌هشام، بی‌تا، ج2، ص590). با توجه به این روایت، آن حضرت تلاش می‌کردند که از تنفر و نگرش منفی افراد نسبت‌به مسئول خود جلوگیری کنند. وقتی آن حضرت گروهی را به مأموریت می‌فرستادند، سفارش می‌کردند که با همدیگر همکاری داشته باشند و از اختلاف و تعارض خودداری کنند. برای نمونه، پیامبر عمروبن‌عاص را در مقام فرماندهی سریه، به ذات السلاسل فرستاد. عمرو عاص در میانة راه درخواست نیروهای کمکی نمود. پیامبر، ابوعبیدة جراح را به‌همراه دویست نفر به یاری وی اعزام فرمود و به ابوعبیده و همراهان وی تأکید کردند که با عمروعاص همکاری کنند و از اختلاف بپرهیزند. ابوعبیده وقتی دید عمروعاص اصرار دارد امام جماعت باشد و یاران ابوعبیده فرماندة خود را ترجیح می‌دهند، به عمرو گفت: «این را بدان که آخرین دستور رسول خدا(ص) این بود که اختلاف نکنیم. مطمئن باش، به خدا سوگند اگر تو از من اطاعت نکنى، من از تو اطاعت خواهم کرد». در نتیجه از عمروعاص اطاعت کرد (واقدی، 1409ق، ج2، ص 770ـ771) و به این طریق، از اختلاف دو گروه جلوگیری شد. افزون بر این، روایت‌های زیادی از آن حضرت در تشویق مردم به اتحاد و همکاری، و آثار و برکات آن وجود دارد. روایت‌های «الجماعة خیر» (پاینده، 1382، ص395) و «یدالله علی الجماعه» (ابن‌ابی الحدید، 1404ق، ص123) گویای همین امر است. 7. تنبیه نیروهای تنش‌زا یکی از شیوه‌هایی که رسول خدا(ص) در جلوگیری از تعارض میان گروه‌ها به‌کار برده‌اند، تنبیه افراد اختلاف‌انگیز است. البته تنبیه در سیرة آن حضرت، شدت و ضعف داشت؛ چنان‌که رسول خدا(ص) در فتح مکه، با عزل سعد‌بن‌عباده، از تعارض میان سپاه اسلام و مسلمانان تسلیم‌شدة مکه جلوگیری کردند. سعد که در فتح مکه پرچم‌دار نیروهای مدینه بود، با شعار «امروز، روز انتقام است»، عواطف درونی خود را دربارة قریش مکه ابراز کرد. این سخن، برخی از اصحاب را نگران کرد. بدین‌ترتیب، زمینة تعارض میان مهاجران و انصار، و نیروهای مدینه با مردم مکه فراهم شد، رسول خدا(ص) به‌منظور از بین بردن این زمینة تعارض فرمودند: «امروز، روز رحمت است». سپس سعد را از فرماندهی برکنار و امیرالمؤمنین(ع) را به آن مقام نصب کردند (شیخ مفید، 1413ق، ج1، ص135). روزی به رسول خدا(ص) خبر رسید که منافقان در مسجد جمع می‌شوند و سخنان تفرقه‌انگیز نقل می‌کنند. پیامبر(ص) به مسلمانان دستور داد تا آنان را با وضع خفت‌باری از مسجد بیرون اندازند (آیتی، 1378، ص 236). دستور ویران‌سازی مسجد ضرار، به‌منزلة یکی از نمادهای اختلاف، در همین راستا بود (بلاذری، 1417ق، ج1، ص282). ایشان از این طریق، منافقان را تنیبه کردند و از شکاف مسلمانان جلوگیری نمودند. ب) شیوه‌های سازمانی رسول خدا(ص) در مواردی نیز با ایجاد تغییرات در امور سازمان‌دهی افراد، تقسیم کار و منابع، عوامل ساختاری، و عوامل سازمانی، از بروز تعارض میان افراد و گروه‌ها پیشگیری می‌کردند. در ادامه برخی از این شیوه‌ها را بررسی می‌کنیم. 1. وضع و ابلاغ قوانین و مقررات معین نبودن اختیارات، وظایف و حقوق افراد و گروه‌ها، گاهی موجب تجاوز آنها از حدود خود و تعدی به حقوق دیگران می‌شود؛ در نتیجه، تعارض بین افراد و گروه‌ها پدید می‌آید. همچنین معلوم نبودن معیار و استاندارد عملکرد، اختلافات در تفسیر و ارزیابی عملکرد افراد و گروه‌ها را در پی دارد و این امر نیز ممکن است به نوبة خود، اختلاف و تعارض را در سازمان به وجود آورد. وضع قوانین و مقررات می‌تواند از این تعارضات پیشگیری کند. رسول خدا(ص) در سال اول هجرت خود به مدینه، دست به تدوین منشور مدینه زد. در این منشور، وظایف هریک از گروه‌های موجود در مدینه و مهاجران به‌طور شفاف تعیین گردید و وظایف عمومی نیز مشخص شد. در این منشور قانونی، همة گلوگاه‌های ایجاد اختلاف افراد و گروه‌ها مسدود گردید. قتل نفس، عهد‌شکنی، پناه دادن به قاتل، و پناه دادن به مشرکان از جمله عواملی بودند که در این منشور، تحریم و ممنوع شدند (ابن هشام، بی‌تا، ج1، ص501-503). با دقت در بندهای مختلف این پیمان، به‌خوبی می‌توان به تلاش و طرح پیامبر(ص) برای تشکیل امت واحده و رفع تشنج و اختلاف از یثرب پی‌برد؛ چراکه حضور گروه‌های مختلفی که در مدینه زندگى مى‏کردند، بر طبق سنت‌هاى جاهلى، زمینه‌ای برای نزاع‏ و اختلاف بود. افزون بر آن، قبایل یهودى علاوه بر مسائل قبیله‏اى، نگاه تازه‏اى به مسلمانان پیدا کرده بودند و بدین‌ترتیب، بر زمینه‏هاى اختلاف و تعارض افزوده می‌شد (جعفریان، 1383، ص 435). رسول خدا(ص) در بیعت زنان نیز قوانین و مقررات مربوط به گروه زنان را در ضمن بیعت با آنان معلوم نمود. محورهای این بیعت، مواردی بودند که موجب اختلاف در میان خانواده و جامعه می‌شوند. شرک به خدا، خیانت، فحشا، فرزندکشی، نسبت دادن فرزند دیگری به شوهران، دزدی و مخالفت با پیامبر(ص)، عواملی بودند که تحریم شدند و زنان در انجام ندادن آنها با پیامبر(ص) بیعت کردند (ابن‌هشام، بی‌تا، ج1، ص433؛ طبری، 1387ق، ج2، ص 356). 2. مشارکت دادن نیروها در تصمیم‌گیری یکی از شیوه‌های پیشگیری از تعارض، مشارکت دادن کارکنان در تصمیم‌گیری است. توجه به افکار دیگران موجب انس و الفت بین اعضای سازمان و پیوندهای اجتماعی می‌شود؛ افراد، احساس مالکیت در سازمان پیدا می‌کنند؛ روحیة مسئولیت‌پذیری و شرکت در امور ارتقا می‌یابد و افراد می‌کوشند در جهت پیشرفت سازمان - که آن را متعلق به خود می‌دانند - از تعارض خودداری کنند. در منابع اسلامی، از مشارکت دادن در تصمیم‌گیری، به «شور» تعبیر می‌شود. شور به‌معنای استخراج نظر با استفاده از تبادل افکار است (راغب اصفهانی، 1374، ج2، ص362). این شیوه در سیرة رسول خدا(ص) به‌روشنی ملاحظه می‌شود؛ چنان‌که از حضرت رضا(ع) وارد شده است: «رسول خدا(ص) همیشه با اصحاب خود مشورت می‌کرد؛ سپس بر آنچه می‌خواست تصمیم می‌گرفت» (برقی، 1371ق، ج2، ص601). قرآن نیز این سیره را تأیید کرده و الفت و عدم تفرق را در کنار مشورت قرار داده است: «... و براى دل‌جویى از آنان، در کار جنگ مشورت نما؛ لیکن آنچه را که خود تصمیم گرفتى با توکل به خدا انجام ده که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد و یارى مى‏کند» (آل‌عمران، 159). نمونة این سیره، مشورت پیامبر(ص) در جنگ بدر است که در اصل جنگ، تعیین محل جنگ و دربارة اسیران، با اصحاب خود مشورت کردند. پیامبر(ص) پس از اطلاع از تصمیم مشرکان، یاران خود را آگاه ساخت و از آنان نظرخواهی کردد. عده‌ای از مهاجر نظر خود را در تأیید حضرت اعلام نمودند. آن‌گاه پیامبر(ص) باز هم فرمود: «أشیرو علی أیها الناس.» مقصود آن حضرت، اظهارنظر انصار بود؛ زیرا آنها از طرفی اکثریت داشتند و از سوی دیگر، پیمانی که با پیامبر در عقبه بسته بودند، پیمان دفاعی بود. ازاین‌رو رسول خدا(ص) می‌خواست نظر آنان را دراین‌باره به‌دست آورد تا آنان نیز اعلام همکاری کنند و در آینده مخالفتی نداشته باشند. سعد‌بن‌معاذ نیز نظر خود را در یاری و همکاری با پیامبر طرح کرد (ابن‌اثیر، 1385، ج2، ص120). رسول خدا(ص) نه‌تنها خود مشورت می‌کرد، بلکه تأکید داشت که مسلمانان نیز این کار را انجام دهند. حضرت علی(ع) می‌فرماید که وقتی پیامبر(ص) مرا به یمن اعزام می‌کرد، فرمود: «یا علی... و لاندم من استشار» (طوسی، 1414ق، ص 136). 3. رعایت تجانس نیروهای همکار یکی از اقدامات پیامبر(ص)، در دوران رسالت، پیمان برادری میان افراد و گروه‌ها بود. رسول گرامی(ص) در پیمان‌های برادری که نوعی انتخاب همکار به‌شمار می‌آمد، شئونات اجتماعی، اخلاقی و روحی اصحاب را در نظر داشته است؛ برای مثال، برادری افرادی که از نظر علم و عرفان اشتراک داشتند، مانند جعفر ومعاذ، سلمان و ابودرداء، سعیدبن‌زید و ابی‌بن‌کعب، عمار و همچنین افرادی که در تجارت و سرمایه و بازار تخصص داشتند، مانند عبدالرحمن‌بن‌عوف وسعدبن‌ربیع، طلحه و کعب‌بن‌مالک، و افرادی که بیشتر روحیة نظامی آنان غلبه داشت، مانند عتبة‌بن‌غزوان و ابودجانه، مورد توجه قرار گرفت. حتی عبد یا آزاد بودن افراد نیز در نظر گرفته شد؛ مانند حذیفه که یکی حلیف‌ بنی‌مخزوم بود و دیگری حلیف بنی‌عبدالاشهل؛ همچنین خباب و تمیم که یکی مولیعتبه‌بن‌غزوان بود و دیگری مولی خراش‌بن‌صمه (هدایت‌پناه، 1383، ص 28ـ29). این پیوند میان گروه‌هایی ایجاد می‌شد که از نظر فرهنگ گفتاری و رفتاری تفاوت‌های زیادی با هم داشتند (حسینیان‌مقدم، 1388، ص153). برای مثال، سطح سواد مهاجران بالاتر از سطح سواد انصار بود (ابن‌سعد، 1418ق، ج2، ص 16)؛ انصار در کشاورزی، و مهاجران در تجارت مهارت داشتند (حسینیان‌مقدم، 1388، ص154)؛ از این‌رو، رعایت اشتراکات افراد دو گروه می‌توانست رابطة این دو گروه را مستحکم‌تر کند. 4. ادغام گروه‌ها یکی از روش‌های جلوگیری از تعارض و ایجاد دید فراگروهی در افراد سازمان، تغییر در ساختار و ادغام گروه‌هاست. رسول خدا(ص) برای جلوگیری از تعارضات بود که همة گروه‌های مدینه را تحت گروه واحدی به ‌نام انصار قرار داد و پرچم «رایة الانصار» را برای آنان برافراشت؛ و همة افرادی را که از مکه به مدینه هجرت کرده بودند، «مهاجر» نامید و پرچم واحدی به نام «رایة المهاجر» برای آنان قرار داد (رک به: طبری، 1387ق، ج2، ص431؛ طبرسی، 1417ق، ج1، ص 176)؛ درحالی‌که تعداد این گروه‌ها و پرچم‌ها در دوران جاهلیت فراوان بود و پرچم نیروها براساس تعداد آنان و وابستگی افراد به قبیله تنظیم می‌شد. تعداد نیروها برای داشتن پرچم، از ده نفر کمتر و از هزار نفر بیشتر نمی‌شد (حسینیان‌مقدم، 1388، ص75). 5. رعایت مساوات بین افراد و گروه‌ها تبعیض قائل شدن بین افراد و گروه‌ها می‌تواند باعث بروز تعارض بین مدیر و کارکنان، و بین افراد یا گروه‌های مختلف شود. در این‌گونه موارد، اجرای مساوات می‌تواند بهترین شیوه برای پیشگیری از این نوع تعارضات باشد. رسول خدا(ص) در بسیاری از موارد، برای جلوگیری از دشمنی‌ها و اختلافات، مساوات برقرار می‌کرد و منابع و امتیازات را به‌طور مساوی بین اصحاب تقسیم می‌نمود؛ چنان‌که در جنگ بدر، حتی برای گروهی هم که در جنگ حاضر نبودند، سهمی از غنیمت قرار داد (واقدی، 1409ق، ج1، ص 101). رسول خدا(ص) به‌گونه‌ای میان دو گروه انصار و مهاجر مساوات برقرار کرده بود که هرگاه منصبی را به مهاجر می‌داد، منصب هم‌‌شأن آن را نیز به انصار می‌داد. ازاین‌رو، وقتی رسول خدا(ص) رحلت کرد، سخن‌گوی انصار خطاب به مهاجران گفت: «ای گروه مهاجر! رسول خدا(ص) هرگاه به یکی از شما منصبی می‌داد، منصبی هم‌شأن او نیز به یکی از انصار می‌داد. از‌این‌رو، خلافت باید شورایی و مرکب از مهاجر و انصار باشد» (حسینیان‌مقدم، 1388، ص116-117). در این مورد، آن حضرت مساوات را میان اوس و خزرج نیز رعایت می‌نمود و هر گاه امتیازی به یکی می‌داد، دیگری را از آن امتیاز بی‌نصیب نمی‌گذاشت. برای مثال، وقتی اوسیان افتخار کشتن کعب‌بن‌اشرف یهودی را به‌دست آوردند، خزرجیان جلسه تشکیل دادند و گفتند: «نباید همة پیروزی نصیب اوسیان گردد؛ بنابراین باید مردی از یهود را که در دشمنی با رسول خدا(ص)، هم‌شأن کعب‌بن‌اشرف است شناسایی کنیم و وی را بکشیم.» آنان سلام‌بن‌ابی الحقیق را که در خیبر می‌زیست، شناسایی کردند و با اجازة رسول خدا(ص) او را به قتل رساندند تا مبادا در دایرة رقابت، از اوسیان عقب بمانند (ابن‌هشام، بی‌تا، ج2، ص273-274). پیامبر(ص) با اجازه دادن به این کار، خواست بین این دو گروه مساوات برقرار نماید تا از رشد تعارض جلوگیری کند. آن حضرت، این روش را حتی در نگاه کردن به اصحاب خود به اجرا می‌گذاشت. نقل شده است که «رسول خدا(ص) نگاهش را میان اصحابش تقسیم می‌کرد و به‌طور مساوی گاه به این و گاه به آن می‌نگریست» (کلینی، 1407ق، ج 8، ص 268). 6. انتصاب مسئول مورد پذیرش افراد و گروه‌ها انتخاب مسئول گروه از میان افراد مورد پذیرش اعضای گروه، موجب می‌شود که اعضای گروه با مسئول مورد علاقة خود همکاری کرده، و از اختلاف با او خودداری کنند. همچنین در صورتی که گروه‌های سازمان، مدیریت اعضای گروه دیگر را قبول نداشته باشند، انتصاب مسئول بیرونی که مورد پذیرش آنهاست، می‌تواند از تعارض آن دو بخش پیشگیری کند. رسول خدا(ص) در چنین مواردی، برای جلوگیری از این‌گونه تعارضات، افرادی را که در گذشته مسئولیت داشتند و مورد پذیرش قوم خویش بودند، در مسئولیت خود ابقا می‌نمود. در این زمینه به چند نمونه اشاره می‌شود: یکی از این نمونه‌ها، ابقای باذان‌بن‌ساسان بر حکومت یمن است. باذان از طرف خسرو پرویز بر یمن حکومت می‌کرد. پیامبر(ص) خبر کشته شدن خسرو پرویزبه دست پسرش را به مأموران باذان داد و به او سفارش کرد که اگر اسلام بیاورد بر مسئولیت خود باقی خواهد ماند. وقتی باذان خبر مرگ خسرو پرویز را شنید، اسلام آورد و ایرانیان مقیم یمن نیز به تبعیت از وی اسلام آوردند (مطهری، 1368، ص75-77). آن‌گاه رسول خدا(ص) وی را در مسئولیت خود ابقا نمود (صالحی دمشقی، 1414، ج11، ص338). رسول خدا(ص) حتی در ملاقات نمایندگان قبیلة سعد هذیم، انتخاب مسئول گروه را بر عهدة اعضای آن گروه گذاشتند. نمایندگان مسعد هذیم محضر پیامبر(ص) رسیدند و اسلام آوردند. آن حضرت هنگام وداع با آنان فرمود: یکی از افراد خود را به امارت خویش بگمارید. وقتی این گروه به‌سوی قوم خود بازگشتند، همه افراد قبیله مسلمان شدند (همان، ص 249). در برخی موارد، به‌ دلیل تعصبات قبیله‌ای در اعضای گروه‌های یک سازمان، هیچ گروهی عضو گروه دیگر را به‌عنوان مدیر سازمان قبول ندارند. رسول خدا(ص) در مواجهه با چنین مواردی، به‌منظور جلوگیری از تعارض از روش انتصاب مسئول بیرونی استفاده می‌کرد. دو گروه اوس و خزرج، به دلیل سابقة دشمنی‌شان، امامت جماعت دیگری را نمی‌پذیرفتند؛ ازاین‌رو، مصعب‌بن‌عمیر را برای امامت جماعت انصار انتخاب کرد (ابن‌هشام، بی‌تا، ج1، ص 434-435). نتیجه‌گیری رسول خدا(ص) در عصر خود با تعارضات مختلفی میان افراد و گروه‌ها مواجه بود. سیرة آن حضرت در برخورد با مسئلة تعارض میان افراد و گروه‌های مختلف، می‌تواند الگوی مناسبی برای ادارة تعارض در سازمان‌ها باشد. با مطالعة سیرة رسول خدا(ص) و بررسی اقدامات آن حضرت برای پیشگیری از تعارض، به این نتیجه می‌رسیم که آن حضرت به هر دو بُعد فردی و سازمانی (محیطی) تعارض توجه داشته و برای پیشگیری از تعارض، از شیوه‌های مختلفی استفاده کرده است. آن حضرت با معرفی اهداف مشترک افراد و گروه‌‌ها، شفاف نمودن تصمیمات خود و وظایف افراد، و آگاهی دادن از پیامدهای منفی تعارض، زمینه‌های جهل و ابهام افراد را برطرف می‌کرد و با مدیریت بینش افراد که نخستین سطح تغییر در رفتار است، از تعارض پیشگیری می‌نمود؛ از سوی دیگر، با حذف یا تغییر برخی ارزش‌های جاهلی تعارض‌ساز و ترویج ارزش‌های اخلاقی، تمایلات و نگرش‌های مثبتی میان افراد و گروه‌ها ایجاد می‌کرد؛ سپس با استفاده از ابزار تنبیه و تشویق، افراد را به همکاری و عدم اختلاف سوق می‌داد؛ در برخی موارد هم که وضعیت‌های محیطی و ساختاری ممکن است موجب تعارض شوند، از طریق وضع قوانین و برطرف نمودن ابهام، ادغام گروه‌ها، سازمان‌دهی مناسب، و توزیع عادلانة منابع، این وضعیت‌ها را مدیریت کرده، از تعارض پیشگیری می‌نمود. همة شیوه‌های پیشگیری از تعارض که از سیرة رسول خدا(ص) استخراج شده‌اند، می‌توانند در سازمان‌های امروزی کاربرد داشته باشند؛ یعنی مدیران سازمان‌ها می‌توانند با شناسایی عوامل بروز تعارض در سازمان، این شیوه‌ها را به کار گیرند و از تعارضات منفی جلوگیری نمایند. منابع ابن أبی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق ابراهیم محمد ابوالفضل، قم‏، مکتبة آیة الله المرعشی، 1404ق‏. ابن اثیر، علی‌بن محمد، الکامل فی التاریخ‏، بیروت،‏ دار الصادر، 1385.‏ صدوق، محمد‌بن علی، الأمالی، چ ششم‏، تهران، کتابچی، 1376. ابن‌حجر، احمد‌بن علی، الإصابه فى تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و على محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبرى‏، تحقیق عبدالقادر عطا، چ دوم، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1418ق. ابن‌شعبه حرانى، حسن، تحف العقول عن آل الرسول، ‏تحقیق علی‌اکبر غفارى، چ دوم، قم‏، جامعه مدرسین، 1404ق. ابن‌هشام، عبدالملک، السیره النبویه، تحقیق مصطفى السقا و ابراهیم الأبیارى و عبد الحفیظ شلبى، بیروت، دار المعرفه، بى‌تا. ایزدی یزدان آبادی، احمد، مدیریت تعارض، تهران، دانشگاه امام حسین(ع)، 1379. آیتى‏، محمد ابراهیم، ‏تاریخ پیامبر اسلام‏، چ ششم، تهران،‏ دانشگاه تهران‏، 1378. برقى، احمد‌بن محمد، المحاسن، تحقیق جلال الدین محدث، چ دوم‏، قم‏، دارالکتب الإسلامیه، 1371ق‏. بلاذری، احمد‌بن یحیی، أنساب الأشراف‏، بیروت‏، دار الفکر، 1417ق.‏ بیهقی، احمد‌بن حسین، دلائل النبوة، تحقیق عبدالمعطى قلعجى، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق.‏ پاینده، ابوالقاسم‏، نهج الفصاحه، چ چهارم، تهران‏، دنیاى دانش‏، 1382ش. تمیمى‌آمدى، عبدالواحد‌بن محمد،‏ غرر الحکم و درر الکلم، چاپ دوم، قم‏، دارالکتاب الإسلامی، تحقیق سید مهدی رجائى، 1410ق. جعفریان، رسول، سیره رسول خدا(ص)، چ سوم، قم، دلیل ما، 1383. حسینی، سیدحسین، محمد(ص) پیامبر وحدت، تهران، اطلاعات، 1379. حسینیان مقدم، حسین، مناسبات مهاجرین و انصار در عصر نبوی(ص)، قم، پژوهشگاه حوزه ودانشگاه، 1388 دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1337. راغب اصفهانى، حسین‌بن محمد، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن‏، تحقیق غلامرضا خسروی، چ دوم، تهران‏، مرتضوی، 1374. راوندى، فضل‌الله‌بن علی، النوادر، تحقیق احمد صادقى اردستانى، قم‏، دار الکتاب‏، بى‌تا . رضائیان، علی، مدیریت تعارض و مذاکره، چ سوم، تهران، سمت، 1387. سبحانى،‏ جعفر، فروغ ابدیت، چ بیست و یکم، قم‏، بوستان کتاب، 1385. سجستانی، سلیمان‌بن اشعث، سنن، تحقیق کمال یوسف الحوت، بیروت، دارالجنان، 1409 ق. صالحی دمشقی، محمد‌بن یوسف، سبل الهدى و الرشاد فى سیرة خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1414ق. طبرسی، حسن‌بن فضل، مکارم الاخلاق، چ چهارم، قم، شریف رضی، 1412ق. طبرسی، الفضل‌بن الحسن، إعلام الورى بأعلام الهدى‏، قم، آل البیت‏، 1417ق‏. طبری، محمد‌بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، چ دوم، بیروت‏، دار التراث، ‏1387ق‏. طوسى، محمد‌بن حسن، الأمالی، قم‏، دار الثقافه، 1414ق.‏ کلاعی، سلیمان‌بن موسی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله(ص) و الثلاثة الخلفاء، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق‏. کلینی، محمد‌بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، چ چهارم، تهران، دار الکتب الإسلامیه، 1407ق. کوفى اهوازى، حسین‌بن سعید، الزهد، تحقیق غلامرضا عرفانیان یزدى، چ دوم، قم‏، المطبعه العلمیه، ‏1402ق. مجلسى، محمد باقر‏، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، چ دوم، تهران، اسلامیه، 1363. محدث اربلى، علی‌بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، قم‏، رضى، 1421ق.‏‏‏‏ مشبکی، اصغر، رفتار سازمانی، تهران، نشر ترمه، 1375. مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، قم، صدرا، 1368. مفید، محمد‌بن محمد، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق‏. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، 1374ش. واقدى‏، محمد‌بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، چ سوم، بیروت، اعلمی، 1409ق. هدایت‌پناه، محمدرضا، حدیث برادری در سیره نبوی، قم، بوستان کتاب، 1383ش. یعقوبی، احمد‌بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبى، بیروت، دار صادر، بى‌تا. Daft, Rechard L, Organizational Theory & Desighn, South- west poblishing company, 1998, sixth ed. George, Jennifer M. & Gareth R. Jones, Organizational Behavior, Addison – Wesley, 1999, second edition. Greenberg, Jerald & Robert A. Baron, Organizational Behavior, prentice Hall Inc, 1997, sixth edition. Nelson, Debra l. & JawesCampbell Quick; Organizational Behavior, New York, West Publishing Company, 1997, second edition. Robbins, Stephen p, Essential Of Organizational Behavior, Prentice Hall, 2003. Robbins, Stephen p, Managing Organizational Conflict: A Nontraditional Approach, Prentice Hall,Lnc.1974. Robbins, Stephen p, Organizational Theory: structure, design, and applications, Prentice Hall Inc, 1990, third edition. Robbins, Stephen p, Organizational Behavior: Concepts, Controversies, and Applications, Prentice Hall, 1998. Rollinson, Derek , Broadfield Aysen & Edwarda David J, Organizational Behavior and Analysis, Addison-Wesley, New York, 1998. منبع: فصلنامه پژوهش های مدیریتی – شماره 5 انتهای متن/

93/07/02 - 00:44





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن