واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و ادب > ادیبات ایران رونمایی از کتاب تکاوران نیروی دریایی 2
خاموشی: نیروی دریایی اجازه بیان و ثبت خاطرات فرماندهانش را صادر کند
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در مراسم رونمایی از کتاب تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر گفت: از فرمانده نیروی دریایی ارتش میخواهیم که به فرماندهانش ابلاغ کند تا آنهایی که خاطراتی برای گفتن دارند به بیان آن پرداخته و اجازه ثبت آن را بدهند.
به گزارش خبرنگار مهر مراسم رونمایی از کتاب تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر عصر امروز با حضور امیر دریادار سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی و حجت الاسلام سید مهدی خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد. در این مراسم حجت الاسلام خاموشی در سخنانی اظهار داشت: جنگ ما و دفاع ما در مقابل صدام و عراق نبود، داستان دفاع ما داستان دنبالهداری است که امروز هم در خارج از مرزهای ما ادامه دارد. انقلاب ما و آزادی که با جانفشانی نیروهای ما در پی آن محقق شد برای ما چنان عزتی آورده است که مانند یک سرمایه عظیم تمامی اطراف ما را پر کرده است و به همین خاطر است که انقلاب را جنبشی دنبالهدار میدانیم. رئیس سازمان تبلیغات اسلامی گفت: من به شخصه خودم هنوز عملیات والفجر 8 را به یاد دارم. در لحظهای بالای سر خودم 32 فروند هواپیمای عراقی را دیدم و وقتی که ما را به آن سوی فاو بردند، با چشم خود دیدیم که دنیا چکار با ما میکند. صدام در جنگ ما عددی به حساب نمیآمد مزدوری بود که امروز دیگر وجود ندارد. خاموشی ادامه داد: افتخار دارم که با بزرگ مردانی در طول دوران دفاع مقدس آشنا شده ام که امروز میتوانیم به وجودشان افتخار کنیم. آنها سرمایه ایران هستند، سرمایهای از جنش جهاد و شهامت که بدلی ندارند. کسی که در جهاد باشد اتفاقاتی را میبیند که شاید برای خیلی ها بسیار غریب باشد، اما همین اتفاقات تنها در یک کشور اهل بیتی امکان رخداد دارد. وی افزود: ما از ابتدای انقلاب اسلامی تا انتهای جنگ تحمیلی حدود 320 هزار شهید تقدیم کرده ایم که آماری بسیار عزتمدارانه است. از رهبر کبیر انقلاب تا منازل تک تک روستاها برای دفاع از انقلاب ما مقاومت کردند و شهید دادند و همین شده است که امروز وقتی از دفاع مقدس صحبت میکنیم می توانیم با افتخار از آن یاد کنیم. رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در ادامه خطاب به فرمانده نیروی دریایی گفت: از شما میخواهم که خودتان برای ثبت خاطرات نیروی دریایی کمک کنید. کار شما سرمایهای معنوی دارد که باید برای این نسل نوشته و ضبط شود. از شما میخواهیم که به فرماندهانتان ابلاغ کنید تا آنهایی که خاطراتی برای گفتن دارند به بیان آن پرداخته و اجاز ثبت آن را بدهند که این خاطرات و مقاومت ها است که سرمایه آینده ما است. در ادامه این مراسم سید قاسم یاحسینی تدوینگر این کتاب نیز در سخنانی گفت: درباره جنگ حدود 10 هزار کتاب در قالب های مختلف چاپ شده است و در باره خرمشهر حدود 300 جلد و وضعیت چنان است که برخی از آنها به تکرار هم افتاده اند اما خدا را شاکرم که در این کتاب توانستم به سراغ مردی از قهرمانان سرزمینم بروم که سرافرازانه ایستاده و از شرف ارتشی بودن و ایرانی بودنش دفاع کرده است. وی افزود: آقای صمدی خودش را هم گاهی سانسور می کند مثلا نمی گوید که در طول 34 روز مقاومت خرمشهرشش بار زخمی شده است و دو بار کارش به بیمارستان هم کشیده اما ایستاده و از سرزمینش دفاع کرده است. یاحسینی ادامه داد: زیاد شنیده ایم که می گویند جنگ ما را غافلگیر کرد اما امروز بر اساس اسناد و خاطرات فراوانی که منتشر شده است می دانیم که دست کم از اواخر سال 58 نیروهای ما به مرکز ، این گزارش را داده بودند که حمله عراق به ما بسیار نزدیک است اما به هر شکل به آن توجه نشده است به استناد روزشمارهای منتشر شده می دانیم که در فروردین ماه 59 هشدار حمله عراق ظرف چند ماه آینده داده شده بود اما کسی به آن توجه نکرده بود. وی افزود: انتشار این کتاب موجب تغییر گفتمان و روایت درباره خرمشهر می شود. ما تابحال فکر می کردیم که در زمان حمله عراق به خرمشهر تنها نیروهای مردمی بودند که به مقاومت پرداختند در حالی که این کتاب روایت می کند که تنها چند ساعت بعد از آغاز جنگ گردان 600 نفره از تکاوران نیروی دریایی در ستودنی به طول 12 کیلومتر از بوشهر و خرمشهر می روند و خاطره می آفرینند. وی در پایان گفت: بسیاری از تکاوران نیروی دریایی که در زمره شهدا هستند گمنام مانده اند. به عنوان مثال در بحبوحه حمله به خرمشهر و آتش سنگین عراق بر روی تنها مسیر ارتباطی میان آبادان و خرمشهر درست در زمانی که مهمات نیروهای ما به اتمام می رسد یکی از تکاوران نیروی دریای به نام محمد مختار داوطلبانه یک ماشین پر از مهمات را به سمت خرمشهر حرکت می دهد اما در میانه راه به دلیلی که روشن نیست اتومبیل وی منفجر می شود به صورتی که از وی جز تکه ای از پوتینش باقی نمی ماند و افسوس می خورم که امروز حتی یک فست فودی به نام محمد مختاری نیست.
۱۳۹۳/۷/۱ - ۱۹:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]