واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: خانهاي براي ويراني و تغيير دادن سبك زندگي
نمايش «ماضي استمراري» كه از سوژه و اجرايي خوب برخوردار است را بايد يكي از بهترين كارهاي اجرا شده تابستان امسال در مجموعه تئاترشهر دانست.
نویسنده : احمد محمدتبريزي

نمايش «ماضي استمراري» كه از سوژه و اجرايي خوب برخوردار است را بايد يكي از بهترين كارهاي اجرا شده تابستان امسال در مجموعه تئاترشهر دانست. نمايشي تأثيرگذار در سبك رئاليسم اجتماعي كه به زندگي خانوادهاي كمدرآمد اما صميمي سرك ميكشد و نشان ميدهد زيادهخواهيهاي اعضاي خانواده چگونه آن كانون صميمي را تا پرتگاه از هم پاشيده شدن ميكشاند.
«ماضي استمراري» ميتواند داستان و دردهاي مشترك بسياري از خانوادههاي ايراني باشد كه با غلبه ماديات بر روابطشان سبك زندگيشان از حالت سنتي به مدرن تغيير پيدا كرده و همين تغيير پاشنه آشيل خانواده شده و به يك باره هر آنچه كه بوده را ميگيرد و جز خاكي سرد بر پيكره اعضاي خانواده چيز ديگري باقي نميگذارد.
عادل پسر جوان خانواده بيكار است و به واسطه يكي از آشنايان صاحب شغلي در شهرداري ميشود. مدت زيادي از حضورش در كار جديدش نگذشته كه دستهاي طمع يقه او را ميگيرند و ول نميكنند. او ميخواهد با خراب كردن خانهاي كه پدرش با هزاربدبختي و مصيبت آن را خريده، هم صاحب پول كلاني شود و هم در رقابت با ديگر رقبا قافيه را نبازد. پدر به هيچ عنوان دلش راضي به اين كار نميشود و مخالفت ميكند: «پسر! من دلم نميآيد جايي كه ساختهام را خراب كنم...»
اما پدر در اين جدال تنهاست. بقيه اعضاي خانواده هم خواب پولدار شدن ميبينند و با فكر فروش و ساخت خانه خيالهاي دور و درازي دارند. پدر راضي ميشود ولي اولين كلنگي كه به خانه ميخورد كمر پدر را ميشكند. همه چيز از هم ميپاشد. خانه ديگر آن خانه نميشود و آدمهايش هر روز دورتر و دورتر ميشوند. حالا با ساختن خانه وضع همه خوب شده است. اما چه فايده! پدر مدتي پس از خراب كردن خانه ميميرد، مادر ديوانه ميشود و بچهها هر كدام به سمتي پراكنده ميشوند. ديگر هيچ چيز مثل سابق نميشود و حالا همه فقط حسرت گذشته را ميخورند، گذشتهاي كه ديگر باز نخواهد گشت!
اين پايان كار نيست و چرخهاي روزگار پسر را به سرنوشت پدر دچار ميكنند. عادل كه حالا يكي از بزرگترين و پولدارترين بساز بفروشهاي شهر است نميخواهد خانهاي كه خودش آن را با مشقت و سختي ساخته را خراب كند. هرچقدر هم پاي پول و سود در ميان باشد دل او رضا به خرابي خانهاش نيست. حالا او ياد پدرش ميافتد، ياد حرفها و اصرارهايش. دست زمانه عادل را در جايگاه پدرش نشانده و حالا او ميفهمد چرا پدر چند ماه پس از خرابي خانه مرد. آن خانه با تمام كوچكياش، سالها خاطره با خود داشت و از در و ديوارش صفا ميباريد.
درباره نمايشنامه و كارگرداني: «ماضياستمراري» كانديداي متن و بازيگري زن در سي و دومين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر شده بود. تركيب ايدههاي زنانه مرضيه ازگلي به عنوان نويسنده و ندا هنگامي به عنوان كارگردان نمايش سبب شده تا نمايش پر از جزئيات ريز و درشت باشد كه توجه به همين جزئيات هم داستان را باورپذير ميكند و هم تماشاگر را با روحيات و روابط شخصيتها آشنا ميكند. نمايشنامه بيانگر زندگي نسلي از يك خانواده است كه تغيير ارزشهاي زندگي بنيان خانواده را لرزان ميكند. شايد موضوع نمايشنامه موضوعي جديد و تازه نباشد ولي پردازش و روايت داستان به خوبي صورت گرفته و تماشاگر را درگير خودش ميكند. ايده روح سرگردان پدر به عنوان ناظري بر سرنوشت خانواده كه پس از مرگ در تمام صحنهها حضور دارد و رويارويي او با پسرش در آخرين صحنه نمايش به خوبي استفاده شده و عاملي براي تأثيرگذاري بيشتر داستان است.
همچنين «ماضي استمراري» از فرمي هوشمندانه در چينش صحنه برخوردار است. طراحي صحنه از4مربع هماندازه تشكيل شده كه هر چهار ديواري كاركرد خاص خودش را دارد. تنها در پرده پاياني اين طراحي به هم ميخورد و ديگر شاهد آن چينش خلاقانه نيستيم. نمونه سينمايي چنين طراحي را در فيلم سينمايي «داگويل» مشاهده كرده بوديم كه تنها با استفاده از چند المان و نشانه ساده و بدون استفاده از هيچ ديوار و دري مفهوم خانه به مخاطبان انتقال داده ميشود.
نقاط قوت: اجرا و بازيهاي بازيگران نمايش يكي از نقاط قوت «ماضي استمراري» است. تمام شخصيتها از صديقه كيانفر كه نقش كوتاهي را در ابتداي نمايش بازي ميكند تا مهدي صباغي كه در نقش عادل به ايفاي نقش ميپردازد و پدر و مادر و دختران به خوبي از پس نقش خود برميآيند. بازيهاي بازيگران درك داستان را باورپذير ميكند و باعث برانگيخته شدن حس همذاتپنداري ميشود.
نقاط ضعف: ريتم نمايش تا نيمههاي داستان و تا قبل از تغيير زندگي خانواده مناسب و پرسرعت است اما از ميانه به بعد ريتم نمايش كند، فضاها تكراري و خستهكننده ميشود. اگر نمايش تا پايان همان ريتم اوليه و با انرژي خود را حفظ ميكرد ماحصل نهايي كار خيلي بهتر و درخشانتر از اثر فعلي ميشد.
نام نمايش «ماضي استمراري» است و نمايشنامهنويس يا كارگردان با استفاده از نامي كه براي كارش انتخاب كرده قصد داشته سرنوشت محتوم شخصيت اصلي نمايش را نشان دهد. اينكه چنين قضيهاي ادامه دارد و بعد از پدر، پسر هم دچارش خواهد شد. اگر فضاي پرده پاياني و نوع روايت آن تغيير ميكرد و كارگردان حتماً در پي نشان دادن سرنوشت عادل و صادر كردن يك مانيفست اخلاقي نبود بيشتر به مذاق مخاطب خوش مينشست.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]