تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه كسى مستحق دوستى خداوند و خوشبختى باشد، مرگ در برابر چشمان او مى‏آيد و آرز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804393618




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

معرفی رمان برای طرفداران رمان فارسی


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
معرفی رمان برای طرفداران رمان فارسی




هیچ وقت از خودتان پرسیده اید که چرا باید رمان فارسی بخوانیم. من هر بار به قفسه رمان های فارسی در کتابفروشی خیره می شوم، از خودم می پرسم واقعا لزومش چیست؟











هفته نامه چلچراغ - راحیل ذبیحی: هیچ وقت از خودتان پرسیده اید که چرا باید رمان فارسی بخوانیم. من هر بار به قفسه رمان های فارسی در کتابفروشی خیره می شوم، از خودم می پرسم واقعا لزومش چیست؟ دنبال چه می گردیم؟ فکر می کنم هر خواننده ای به هر حال در برهه هایی از زمان به ادبیاتی از جنس فرهنگ خودش نیاز دارد و خوانندگان حق دارند که طالب آثاری کاملا ایرانی باشند و آثاری که به زبان خودشان، در مورد خودشان و به قلم یکی از خودشان است.

ولی این سرخوردگی و ناامیدی تا جایی پیش رفته که مدت هاست این آرزو را چال کرده ایم. البته چیزهایی هست. بارقه های امیدی، شهاب هایی که گاهی در آسمان ادبیات معاصر می درخشند و زود خاموش می شوند.

باید اعتراف کرد که رمان فارسی در کماست و هزار جور دستگاه و لوله به آن وصل است تا زنده نگهش دارد. (و حتی داستان کوتاه اما چون پرونده کوچک مان در مورد رمان است، مجبوریم عجالتا از آن فاکتور بگیریم.) چهار رمان معاصر هستند که مرورشان در اینجا خالی از لطف نیست. هر کدام از جنبه ای قدرتمند شده اند اما شاید ضعف هایشان مانع از این می شود که رمان فارسی را زنده کنند.

روان پریشی در روستا و مه

بیایید با رمان «بهار برایم کاموا بیاور» مریم حسینیان شروع کنیم. رمان روایت اول شخص زنی است که با شوهر نویسنده اش و دو بچه خیلی کوچک به خانه ای در برهوت کوچ کرده اند تا مرد بتواند رمان جدیدش را بنویسد. خانه قدیمی و ترسناک است و کاملات تک و تنها و دور افتاده است.


مرور کوتاه چهار رمان فارسی معاصر



منتقدان آن را در دسته رمان های «روان پریش» قرار داده اند که خیلی هم بی راه نیست. عناصری در این اثر هست که آن را متمایز می کند. لایه های متعدد، توهم و هذیانی که با واقعیت در هم پیچیده می شود و ترس و وحشتی که نویسنده به عمد و ماهرانه ایجاد می کند اما حیف و صد حیف که خواننده برای رسیدن به این عناصر و برای کشف حقیقت این رمان باید صفحه های متوالی صبر کند؛ صبری که بعید است در بسیاری پیدا شود.

نویسنده می توانست خیلی زودتر از اینها خواننده را جذب کند، نه اینکه بگذارد فکر کنیم که باز هم با یک اثر روزمره روبرو هستیم؛ اثری مملو از واگویه و روزمرگی از زبان یک راوی زن که حداقل در ظاهر چنین می نماید که بی وقفه فلاش بک می زند به خاطرات خود و شوهرش و باز کردن ناگهانی چند گره و راز در صفحات آخر؟ این هم جنبه نابخشودنی دیگری بود.

بازوی روی لبه تیغ

آیدا مرادی آهنی با «گلف روی باروت» تلاش زیبایی برای خلق اثری جنایی - پلیسی کرده که بی شک با یک اثر عامه پسند فاصله زیادی داشت. شروع این رمان بی شک بی نقص است؛ دلیل های بهتری از معامله در یک کشتی هست که به خاطرش آدم بکشند اما باور کردن این دلیل هم زیاد سخت نیست.

رمان داستان زن جوان و بسیار مرفهی را روایت می کند که روحیه لجوج و یک دنده و جسورش پای او را به ماجراهای خطرناکی باز می کند. در واقع او ناخواسته وارد بازی هایی می شود که منشأشان بسیار کثیف تر از آن چیزی است که او می اندیشیده؛ بازی هایی که نه تنها ثروتش را از او می گیرند، که جانش را هم به خطر می اندازند.


مرور کوتاه چهار رمان فارسی معاصر



پلات منسجم داستان، خواننده را به این نویسنده جوان امیدوار می کند اما داستان در میان انبوهی از اطلاعات زائد که گاهی رمان را شبیه به کتاب خلاصه تاریخ هنر می کند، گم می شود. باز هم برگشت به خاطرات نفس خواننده را می گیرد و این همه پرسه زدن در ذهن راوی، با وضعیت بحرانی او که قلب را به تپش می اندازد و در نتیجه انتظار عمل گرایی را بالا می برد، در تضاد است و در آخر گویی رمان جمع نشده. این به معنای لزوم داشتن پایانی بسته نیست. انگار از جایی رمان با آن حجم اطلاعات و جزییات از اختیار نویسنده خارج شده است.

روزمرگی های یک نسل سومی

برای خواندن «دوشنبه» آراز بارسقیان لزوما نمی بایست «یکشنبه» را هم خوانده باشیم. داستان هنوز در مورد همان مرد جوانی است که تلاش می کند زندگی اش را با دغدغه های کوچک و بزرگش پیش ببرد. ترجمه می کند و فیلمنامه می نویسد. سعی می کند خواهرش را از دردسر نجات بدهد. در یک کلمه؛ زندگی معمولی.


مرور کوتاه چهار رمان فارسی معاصر



زندگی معمولی که دغدغه انجام کارهای فرهنگی و کسب درآمد از این راه در آن بارز است که در گیرودار رابطه هاست. رابطه های عاطفی از دست رفته، روابط خانوادگی، روزمرگی، خاطرات گذشته و چیزهایی از این دست. این به تنهایی نمی تواند یک اثر داستانی را پیش ببرد. تمام این عنصرها به دلیل نبود پیرنگی محکم و سرسری طی کردن پروسه رمان نویسی حرام شده اند.

رمانی برای تهران

«یوسف آباد خیابان سی و سوم» سینا دادخواه باعث شد که کتاب دوم او یعنی «زیباتر» با اشتیاق بیشتری به دست گرفته شود. رمان با سرخوردگی از افتادن در درس دیفرانسیل شروع می شود. هومن به در خانه استادش می رود تا او را لااقل به یک 10 راضی کند. باقی ماجرا درگیری شخصیت با روابط عاطفی اش است، روابطی که شاید قرار است منجر به رشد او شوند.

به نظر می آمد با سرعت بی حد و حصری شاهد یک خاطره گویی پرشتاب هستیم. مثل «دوشنبه»، «زیباتر» هم از حضور یک پیرنگ اصلی که رمان را محکم سر جایش نگه دارد و مانع از فرو ریختنش شود، محروم است.


مرور کوتاه چهار رمان فارسی معاصر



این گرداب بی امان شخصیت ها در آخر می خواهند ما را به کجا ببرند؟ مثل «یوسف آباد»، تهران در این رمان پررنگ است. عناصر شهری برق می زنند. این در نوع خودش خوب است. عالی است حتی. چون پیش از این در ادبیات فارسی به ندرت به این موضوع توجه شده بود، اما این عنصر خوب مثل عناصر خوب و متمایز کننده رمان های بالا حرام شده است.

و هنوز هم ما مانده ایم با دستانی خالی از رمان، رمان خوب. قفسه های کتابفروشی شاید مملو از رمان فارسی باشد. رمان نوی فارسی، رمان معاصر فارسی، اما هنوز خواندن هیچ کدام با خودش رضایت و آرامش نمی آورد. هنوز هم رمان فارسی دهه های اخیر در کماست.







تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن