واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: اندر بند زلف ادبیات شهرکرد-ایرنا-بیست و هفتم شهریورماه روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است تا تقویم هم بی نصیب از شعر و ادبیات نباشد.

این که با وجود شاعرانی چون فردوسی، نظامی، مولوی،سعدی و حافظ ، چرا بیست و هفتم شهریورماه،سالروز تولد استاد شهریار به عنوان روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است،بماند برای مقالی دیگر و فرصتی که باید مورد کارشناسی خاص قرار گیرد.
اما همین روز نیز فرصتی مناسبت است برای واکاوی مناسبات ادبیات در زندگی روزمره ایرانیان، که اگر ادبیات نبود، انگار حسی برای زیست ادبیانه وجود نداشت.
طوطیان شکر شکن شیرین گفتار، نشسته اند گوشه ایی از ایوان دیوان ادبیات و قند پارسی را بر سر واژه می سایند.
آنها بر سر زلف سخن ،شانه می زنند تا عروس حرف به صحبت آید و کمال کلمات از زبان گفتار در تنفس کلام به پرواز درآید که ادبیات از حلق به خلق می رسد.
چونان مس گران بازار زرگری، آنان کیمیای عشق را در مس دان سخن می ریزند و کلام را زر می کنند تا مطاع سخنوری بی مشتری نماند.
مردمان مشرق زمین همواره مردمانی با احساس و عواطف لطیف و دراماتیک بوده و ادبیات یکی از ویژگی های اجتماعی آنها در طول قرن های گذشته برای بیان و بروز این عواطف بوده است.
ادبیات در ایران زمین نیز از زمان گذشته و روزگاران دور یکی از هنرهای هنروزان ایرانی بوده که در آن موضوعات و ابعاد مختلف اجتماعی بازتاب و نمود داشته است.
ایرانیان از زمان " یوحنای اوستا " با سرودن شعرهای ضربآهنگی و بعد از آن شعرهای هجای و سیلابی در قالب قصیده، احساسات و عواطف درونی و شهودات و مکاشفه های درونی خود را به دیگران عرضه می کردند.
ایرانیان پس از آن با خلق قالب شعری " غزل " توانستند، شعر را به تعالی ترین قالب و ساختار خود برسانند و با مخاطبان خود ارتباطی مطلوب برقرار کنند.
اما شعرخوانی، نقال خوانی و قصیده خوانی در ایران از دیرباز محور همبستگی و وحدت همدلی بوده و جمع خوانی و افشارخوانی یکی از ویژگی های بازر ادبیات ایرانی است.
زبان فارسی بزرگترین عامل اتحاد و وحدت ملی است و ادبیات و زبان فارسی همچون شاهنامه فردوسی،مثنوی معنوی مولوی، خسمه نظامی،دیوان عطار، حافظ وسعدی و دیگر شاعران و ادیبان استحکام بخش این وحدت ملی است.
در حالی است که ادبیات کلاسیک ایران بین کشورهای خارجی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، ادبیات معاصر و مدرن ایران نیز که به اندازه ادبیات کلاسیک زایشگر حس و عاطفه است گاهی مورد بی مهری واقع شده می شود.
واژگان غیر فارسی که با علوم دیگر مرتبط اند به سرعت وارد زبان فارسی می شوند و فرهنگستان زبان فارسی برای جایگزین کردن واژگان فارسی به جای این کلمات از رسانه های جمعی ، مطبوعات و کتب استفاده کرده که گاهی این واژه سازی ها دستمایه ادبیات طنز می شوند.
کلام موجز و استعاره گزینی و مجازی سازی و بیان کنایه آمیز، برای بیان معنای حقیقی به مخاطب بدون هیچ غرض ورزی است که خود صنعتی شیرین و ماندگار می باشد،به بلاغت و فصاحت کلام در ابیادت و شعر ایرانی همواره کمک کرده است.
گوشه هایی از ادبیات فاخر ایران در دیوان های بزرگان ادبیات ، حماسی یا بزرمی یا ظنز بوده که هر کدام مشخصه و کد خاص خود را دارد و در این بین برخی از شاعران پارسی تنها یک گونه از سه گونه نام برده شده را ادامه داده اند.
ادبیات پارسی چون نوری که از شیشه عبور داده می شود و ظرافتی در خویش نهفته دارد، که باعث می شود این هنر خودش را به مخاطب عرضه کند.
ارسطو درام را برای انسان های عادی و تراژدی را برای انسان های برتر می دانست ،اما ادبیات برای همه مردم متصور می شد و بوطیقای ارسطویی در محکمات خود شعر را زاییده ای از عالم دگر عنوان می کرد.
در ادبیات ایران،شاهنامه به عنوان یک اثر فاخر برای فرهیختگان است و قصه کرد شبستری و امیر ارسلان نامدار و از این دست قصه ها نیز برای مردم عام که هیجان دارد.
رندی و رندانه بودن یکی از ویژگی های ادبیات شعری ایران است که براساس این نظریه هر سخن جایی و نکته مکانی دارد تا شاعران آثار خود را در موقعیت های مختلف اجتماعی قرائت می کنند.
تاریخ نشان داده است که زبان پارسی چنان شیرین و شیوا از سوی مردم همواره ادا شده که این ˈ قند پارسی " میراثی
گرانبها در همه ادوار تاریخ برای نسلها باقی مانده است.
زبان پارسی به قدری شیواست که در دوران گذشته خنیاگران سروده های محلی را به زبان شیرین پارسی می خواندند تا مردم آن را با صدای ریتم و ضرب آهنگی به خاطر بسپارند.
در دوران پس از اسلام نیز ادبیات پارسی مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از کتاب های علمی آن زمان به زبان پارسی برگردانده شد تا هم زبان پارسی و زبان علمی در کنار هم زنده بمانند.
در دوران معاصر نیز ادبیات پارسی با وجود ابزارهای ارتباط جمعی اصالت خود را حفظ کرده و توانسته است همان شیوایی تاریخی را برای خود داشته باشد.
شعر و ادبیات پارسی اکنون از سطح مناسبات کوچه و بازار به فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی و تلفن های همراه نیز رسیده است و این شبکه سازی های مجازی، نیم نگاهی به ادبیات و شعر دارند.
اگر چه عده ای در مناسبات اجتماعی خود،هویت زبان پارسی را نادیده می گیرند و هر گونه دلشان خواست این زبان را نگارش می کنند اما این زبان ادبیات همچنان بر تارک تاریخ استوار است.
زبان پارسی با همه خط و نگارش خویش،با همه نشانه ها و دال ها و مدلول ها،تمام قد در برابر خط و نشانه های ابزارهای ارتباطی ایستاده است ولی نباید نسبت به آفتهای آن غافل شد.
به گزارش ایرنا، زبان پارسی چونان کوهی استوار در دل تاریخ ایستاده است چه این که پارسی ایران به مثابه شناسنامه ای است که در هزاره های تاریخی چنان هویت خود را حفظ کرده است.
گزارش از محمود رییسی
7359
26/06/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]