واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: كمبود بازيگر در تلويزيون جدي است از شفيعي ميپرسم، چرا در برخي از نقشهاي سريال فاصلهها مساله تناسب سن نقش و بازيگر رعايت نشده است؟ يعني چرا بازيگري كه خيلي جوان به نظر ميرسد، نقش مادر يك پسر جوان را بازي ميكند؟ جام جم آنلاين: با فرارسيدن فصل تابستان موج سريالهاي شبانه آغاز ميشود و مجموعههاي داستاني بيشتري مهمان خانههاي بينندگان تلويزيوني ميشوند. در فصل گرما بازار اين سريالها نيز گرم ميشود و مردم بخشي از اوقات فراغتشان را به پيگيري ماجراهاي پرفراز و نشيب مجموعههاي نمايشي اختصاص ميدهند.كارگردانها هر يك سعي ميكنند با بهرهگيري از مولفههاي جذاب، از ميدان رقابت تابستانه سربلند بيرون بيايند. در اين ميان برخي از سريالها بيآنكه دستاندركارانشان بخواهند نقاط اشتراكي با يكديگر پيدا ميكنند.به عنوان مثال برخي بازيگران در چند سريال مختلف جلوي دوربين ميروند و پخش همزمان اين سريالها باعث ميشود، مردم در همذات پنداري با نقش دچار مشكل شوند.به عنوان يك بيننده تلويزيوني فلان بازيگر را به عنوان يك شخصيت شرور در يك سريال بپذيريد و در همان شب و با چند ساعت تاخير سريالي پخش ميشود كه بازيگر ميخواهد او را به عنوان يك شخصيت خوب و نيكوكار باور كنيد.اين مساله وقتي محسوستر ميشود كه خود بازيگر هم نميتواند تفاوتهاي دو نقش را خوب اجرا كند. اين جور وقتها مخاطبان تلويزيوني دچار سرگيجه ميشوند و برخي وقتها يادشان ميرود كه الان با كدام وجه از ويژگي يك نقش مواجه شدهاند.به نظر شما در اين جور مواقع چه كسي مقصر است؟ آيا تهيهكننده در انتخاب بازيگر دچار اشتباه شده است؟ آيا سطح توانايي بازيگر پايين بوده كه نتوانسته دو نقش را خوب از آب درآورد؟ آيا ريشههاي اين مشكل به بازيگران برميگردد كه چند پيشنهاد بازي را همزمان با هم ميپذيرند؟ يا...قرار نبود پخش 2 سريال همزمان شوداز شفيعي تهيهكننده سريال فاصلهها درباره حضور يك بازيگر مشترك در دو سريال تاوان و فاصلهها ميپرسيم. سوال اصلي اين است: مردم نميتوانند يك بازيگر را در دو نقش همزمان باور كنند. چرا براي ايفاي آن نقش فرد ديگري را انتخاب نكرديد؟ اين تهيهكننده پاسخ ميدهد: قرار نبود تاوان در تيرماه پخش بشود. بنا بود در فصل پاييز روي آنتن برود. اگر من و تهيهكننده تاوان ميدانستيم كه زمان پخش سريالهايمان با هم تداخل دارد، قطعا يك كدام كار را اصلاح ميكرديم. يعني طوري بازيگران را انتخاب ميكرديم كه تكراري نباشند.مشكل كمبود بازيگران باعث شده كه بازيگران در نقشهايي به كار گرفته شوند كه مناسب آن نيستند. البته اين كه فلان بازيگر چقدر به درد فلان نقش ميخورد، بحثي تخصصي است و بايد با در نظر گرفتن تمامي جوانب به آن پرداخت. اما برخي وقتها اين انتخابهاي غلط آنقدر واضحاند كه توي ذوق بيننده ميزنند. به عنوان مثال در برخي سريالها ميبينيم كه بازيگر جواني با سن و سال كم بدون گريم در نقش يك مادر ميانسال بازي ميكند. جالب اين است كه خود بازيگر نيز تلاشي براي مسن نشان دادن خودش نميكند.از شفيعي ميپرسم، چرا در برخي از نقشهاي سريال فاصلهها مساله تناسب سن نقش و بازيگر رعايت نشده است؟ يعني چرا بازيگري كه خيلي جوان به نظر ميرسد، نقش مادر يك پسر جوان را بازي ميكند؟او در اين رابطه توضيح ميدهد: آن بازيگري كه مد نظر شماست حدود 40 سال دارد. پس طبعا ميتواند در اين سريال پسري بيست و چند ساله داشته باشد. يعني مادر بودنش خيلي عجيب نيست. مساله اين است كه او در كارهاي قبلياش بيشتر نقش دختران در آستانه ازدواج را بازي كرده. بينندگان تلويزيوني از او چنين ذهنيتي دارند. اين طوري است كه مشكل ايجاد ميشود.بشدت مشكل كمبود بازيگر داريماين تهيهكننده، كليشههاي ذهني را يكي از مشكلات در زمينه انتخاب بازيگر معرفي ميكند. اما به اعتقاد او ريشه همه اين مسائل به جاي ديگري برميگردد. او ميگويد: ما در سينما و تلويزيون بشدت مشكل كمبود بازيگر داريم. اين طوري نيست كه دست ما تهيهكنندهها باز باشد و بتوانيم براي يك نقش چند نفر را انتخاب كنيم. الان به خاطر زياد شدن توليدات سينمايي و تلويزيوني و رونق گرفتن ساخت تله فيلمها، بيشتر بازيگران درگير كارهاي مختلف هستند.تازگيها در تيتراژ خيلي از سريال ميبينم كه نام فردي با عنوان مسوول انتخاب بازيگر آمده است. احتمالا يكي از وظايف اين افراد سنجيدن جوانب مختلف كار بازيگران و رسيدن به گزينههاي مناسب است.اما شفيعي حضور مسوول انتخاب بازيگر را هم چارهساز نميداند و ميگويد: در شرايط فعلي استفاده از چنين افرادي، يك بستر نامطلوب ايجاد ميكند. گروه كارگرداني ميتوانند كار انتخاب بازيگر را انجام دهند و نيازي نيست كه يك نفر مسووليت مستقل اين كار را داشته باشد.سريال نبايد بازيگرمحور باشدشفيعي به يك نكته ديگر هم اشاره ميكند. او توضيح ميدهد: داشتن فيلمنامه خوب خيلي مهم است. بازيگر يكي از عوامل جذب مخاطب است. نبايد بازيگر همه چيز يك سريال بشود. برخي شش، هفت بازيگر آنچناني ميآورند و به همين اكتفا ميكنند. بايد اين دو اصل را با هم تلفيق كرد. ضمن اين كه بايد هم بازيگر چهره داشته باشيم و هم بازيگران جديدي كه قرار است به مرور معرفي بشوند. اگر دايره بازيگران ما وسيعتر بشود، دست تهيهكنندهها در انتخاب بازتر ميشود.پرهيز از بازيگران ويترينيالهام غفوري، تهيهكننده سريالهاي چارديواري و زير هشت نيز در بيشتر كارهايش موفق شده بازيگران مطرح و توانايي همچون امير جعفري، پانتهآ بهرام و آتيلا پسياني را جذب كند. او در صحبتهايش به نقش تركيب بازيگران در موفقيت سريال اشاره ميكند و ميگويد: سيروس مقدم خيلي به دنبال بازيگران ويتريني نبود. يعني زياد دنبال بازيگراني كه چهره باشند نيست. بيشتر بازيگري ميخواهد كه توانايي نقش آفريني مناسب را داشته باشد.نظر اين تهيهكننده را درباره مساله حضور تكراري بازيگران در سريالها ميپرسيم. او ميگويد: خود بازيگران بايد روي اين قضيه حساس باشند. هر بازيگر بايد براساس زماني كه كارهايش پخش ميشود، پيشنهادهايش را بررسي كند. نميتوان تقصير را گردن تهيهكنندهها انداخت.او نيز چون ديگر تهيهكنندگان به مشكل كمبود بازيگر اشاره ميكند و ميگويد: وقتي ميخواهي كاري را شروع كني، براي انتخاب بازيگر واقعا به مشكل برميخوري. ما به تعداد فيلمها و سريالها، منشي صحنه و تدوينگر و... داريم اما به اين تعداد بازيگر نداريم. در نتيجه مشكل بازيگران دو كاره پيش ميآيد. كار با اين بازيگرها واقعا سخت است. بازيگران ما نبايد بازي همزمان در دو كار را بپذيرند.غفوري مشكل كمبود بازيگر را در سنين بالا حادتر ميداند و تاكيد ميكند: يك نفر جوان را ميشود بهعنوان بازيگر تازه كار جذب كرد. اما نميشود براي يك نقش مرد 60 ساله كسي را جلوي دوربين برد كه سابقه بازيگري نداشته است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]