واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چرخش به شرق پس از اثبات بياعتباري وعدههاي غرب
مرور خبرهايي كه اين روزها پيرامون ديپلماسي كشور منتشر ميشود، حكايت از تغيير سياست دولت در موضوعات ديپلماتيك به ويژه در حوزه هستهاي دارد.
نویسنده : جعفر تكبيري
مرور خبرهايي كه اين روزها پيرامون ديپلماسي كشور منتشر ميشود، حكايت از تغيير سياست دولت در موضوعات ديپلماتيك به ويژه در حوزه هستهاي دارد. بازگشت از سياست تلويحي تقابل با شرق و نزديكي به غرب يكي از همين تغييرات است؛ تحولي كه پس از اثبات عناد دولت امريكا با جمهوري اسلامي ايران آغاز شد و فرزندان ديپلماسي كشورمان با درك اين واقعيت كوشيدند رويكرد تازه نسبت به تحولات جهاني داشته باشند.
درست از آذر ماه سال 92 كه جمهوري اسلامي و گروه 1+5 توافق كردند همكاري دوجانبهاي را براي حل مسائل موجود در پرونده هستهاي آغاز كنند اما به رغم آنكه جمهوري اسلامي حتي فراتر از توافقات به تعهدات خود عمل كرد، اما طرفهاي غربي به رهبري امريكا نه تنها به درستي به اين توافقات پايبند نبودند، بلكه پا را فراتر گذاشتند و با تحريمهاي مختلف و تشديد تهديدها عملاً برخلاف اين توافق عمل كردند. در همين حال همواره عدهاي در داخل حضور داشتند كه حاضر بودند تحت هر شرايطي اين روند مذاكره با ايالات متحده ادامه يابد.
همه كشمكشها در خصوص مذاكره ميان ايران و امريكا در حالي است كه پس از انقلاب اسلامي ايالاتمتحده از هيچ تلاشي براي زمينگير كردن جمهوري اسلامي فروگذار نكرده و در اين بين از حمله نظامي و حمايت از عراق در جنگ تحميلي گرفته تا سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران و اين روزها تحريمهاي شديد اقتصادي تمام آن چيزي است كه مردم ايران از امريكا در ذهن خود دارند؛ ذهنهايي كه حالا خصومتهاي سهدهه اخير اين كشور در خصوص ايران را به يك ديوار بزرگ بياعتمادي تبديل كرده است.
اين موضوعي است كه رهبر معظم انقلاب نيز در سخنرانيهاي مختلف خود بارها به آن اشاره كردهاند و بر نقش ايالات متحده در دشمني عليه كشورمان تأكيد داشتهاند.
ايشان در يكي از سخنرانيهاي خود كه در سال ۸۶ در جمع دانشجويان يزدي عنوان شد به صراحت در خصوص رابطه با امريكا و تلاش گروههاي مختلف سياسي براي برقراري اين رابطه تأكيد كردند: «يكى از سياستهاى اساسىمان قطع رابطه با امريكاست. هرگز هم نگفتيم ما تا ابد قطع رابطه خواهيم بود؛ نه، هيچ دليلى ندارد كه تا ابد قطع رابطه با هر كشورى، با هر دولتى داشته باشيم. مسئله اين است كه شرايط اين دولت به گونهاى است كه رابطه با او براى ما ضرر دارد. انسان رابطه را با هر كشورى به دنبال تعريف يك منفعتى ايجاد ميكند، آنجايى كه براى ما منفعت ندارد، دنبال رابطه نميرويم، حالا اگر ضرر داشت، به طريق اولى دنبال رابطه نميرويم. مينشينند آقايان وراجى كردن و حرف زدن و استدلال كردن، كه نبود رابطه با امريكا براى ما مضر است. نه آقا! نبود رابطه با امريكا براى ما مفيد است. آن روزى كه رابطه با امريكا مفيد باشد، اول كسى كه بگويد رابطه را ايجاد بكنند، خود بنده هستم.»
اما اين موضوع نه فقط در كلام رهبري بلكه در سخنان بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران نيز بارها مشاهده شده و ايشان در اين مورد فرمودند: «... با امريكا روابط ايجاد نخواهيم كرد، مگر اينكه آدم بشود و از ظلم كردن دست بردارد و از آن طرف دنيا نيايد در لبنان و نخواهد دستش را به طرف خليجفارس دراز كند. مادامى كه امريكا اين طور است و. . . و اسرائيل هست، ما با آنها نمىتوانيم زندگى بكنيم. . .» بنابراين در جمع تمامي اين گفتهها بايد اين نكته را پذيرفت كه اگرچه حرارتي به يخ روابط ميان ايران و امريكا تابيده شده اما قطعاً اين ديوار بياعتمادي به اين زوديها فرو نخواهد ريخت و نيازمند گامهايي اساسيتر از جانب امريكا براي رفع سوءظن داخلي به اين كشور است.
تغيير سطح مذاكرات
اما مهمترين نشانه وقوع اين تحولات را ميتوان تغيير سطح مذاكرهكنندگان با طرفهاي امريكايي عنوان كرد. در حالي كه در مذاكرات گذشته ايران همواره در سطح وزير خارجه به گفتوگو با طرفهاي امريكايي ميپرداخت، حالا معاونان وزير خارجه ايران به گفتوگو با مقامات امريكايي ميپردازند و در اين سطح به دنبال يافتن راهي براي حل مسائل موجود هستند.
اما در كنار اين بايد به پس زدن دعوت غربيها براي حضور در ائتلاف عليه داعش توسط مقامات كشور نيز اشاره كرد كه اين نيز خود ميتواند نشانهاي بزرگ در خصوص تغيير علاقه جدي مقامات داخلي به همكاري با ايالاتمتحده باشد.
اين در حالي است كه پيشتر برخي مشاوران در داخل دولت حضور داشتند كه معتقد بر آن بودند كه «مشكلات را بايد با كدخدا حل كرد» و حال پس زدن فرصت بينظير همكاري با امريكا در موضوع گروه تروريستي داعش ميتواند دليل شاخص ديگري باشد كه اثباتكننده تضعيف اين تفكر در داخل دولت است.
ملاقاتهاي سران ايران با رهبران شرقي
در ديگر سو، افزايش حجم ملاقات و ديدارهاي مقامات ايراني با دوستان شرقي جمهوري اسلامي ايران نيز خود حكايت تازهاي از تغيير گرايشات ديپلماتيك جمهوري اسلامي است.
ملاقات محمدجواد ظريف وزير امورخارجه كشورمان با همتاي روسي خود و درخواست از اين كشور براي ايفاي نقش جديتر در مذاكرات هستهاي و همچنين ملاقات با وزير امورخارجه چين در حاشيه اجلاس شانگهاي را نيز ميتوان در راستاي همين تغيير نگاه عنوان كرد اما شاخصترين رويكرد در اين ارتباط به حضور فعال جمهوري اسلامي در اجلاس شانگهاي در عاليترين سطح بازميگردد و قطعاً ملاقاتهاي مختلفي كه رئيسجمهور در حاشيه اين اجلاس با رهبران كشورهاي شرقي نظير روسيه و چين داشته خود ميتواند گرهگشاي خوبي براي جمهوري اسلامي ايران در حوزه اقتصاد و تجارت باشد. شايد بتوان مهمترين تحول در اين حوزه را به امضاي تفاهمنامه همكاريهاي اقتصادي ايران و روسيه دانست كه حجم تبادلات تجاري ايران و روسيه را به 70ميليارد يورو در سال ميرساند؛ حركتي كه ميتواند ضربه سنگيني به پيكره تحريمهاي ناجوانمردانه غرب عليه ايران بزند.
خوشبين نباشيم
اما اين چرخ استراتژيك به سمت شرق اگرچه در شرايط فعلي، حركتي حسابشده و دقيق از سوي دولتمردان به نظر ميرسد ولي نبايد اين نكته را از ياد برد كه مهمترين شعاري كه زمينهساز پيروزي انقلاب اسلامي را فراهم كرد، شعار استراتژيك «نه شرقي، نه غربي» بود كه تا سالها مانيفست اصلي جمهوري اسلامي در توسعه اقتصادي و سياسي كشور بود و امروز به دليل برخي مسائل كمي كمرنگتر دنبال ميشود، از اين رو ضروري به نظر ميرسد كه دولت ضمن تأكيد بر «توسعه درونزا» به دنبال زمينهسازي بر بينيازي كشور به دنياي شرق و غرب در حوزه اقتصادي باشد؛ موضوعي كه ميتواند عاملي براي تبديل جمهوري اسلامي به يك قدرت نوين جهاني و ايفاي نقش در «نظم جديد جهاني» را فراهم آورد.
البته نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه حافظه تاريخي ملت ايران ذهنيت چندان مثبتي از رفتار برخي دولتهاي شرقي ندارد، اما نبايد فراموش كرد كه جمهوري اسلامي همواره اين حق را براي خود قائل است كه با در نظرگيري منافع ملي، خود جهتي را كه اين منافع تأمين ميكند، انتخاب و در راستاي آن حركت كند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]