واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: پرسیدن و نپرسیدن - غلامرضا مالک زاده * یکم - پرسش کلیشه ای و همیشگی خبرنگاران دوربین دار و بلندگو به دست در دو رسانه فراگیر از مصاحبه شوندگان این بوده و هست: هدف از سفر شما به استان پهناور ما چیست؟

این دوربین داران و بلندگو به دستان، چند لحظه پیش به بینندگان و شنوندگان محترم گفته بودند که این مقام بلندپایه با هدف دیدار با فلانی و بهمانی و شرکت در جلسه شورای اداری، وارد این استان پهناور شده است.
دوم - یکی از مقامات بلندپایه کشور که مسوول رسیدگی به مناطق محروم بود، وارد استانی شد. خبرنگار محترم اصرار داشت از زبان این مقام درباره مزایای شیرینی تولیدی شهرو دیارشان، مطلبی بشنود تا به عنوان خبر اول در رسانه خود بازتاب دهد.
در نهایت مصاحبه شونده گفت: مشکل شهر و دیار محرومتان فقط معرفی همین شیرینی است؟ اما من مرض قند(دیابت) دارم.
سوم - مصاحبه شونده در جلسه مصاحبه مطبوعاتی با پرخاش به یک خبرنگار گفت: واقعا شما خبرنگاررسانه ای هستید که مسوولانش موافق ما هستند؟ بعید است خبرنگار آن رسانه چنین سوالی از من بپرسد، چرا باید سوال رسانه های مخالف از زبان شما بیان شود؟
خبرنگار با توصیه مصاحبه شونده از محل مصاحبه مطبوعاتی خارج شد.
چهارم - سخن یکی از هنرمندان کشور که در مصاحبه با یک خبرگزاری بیان کرد، قابل تامل است زیرا او گفته است:آن چه با گوشت و پوستم احساس کرده ام، پایین آمدن سطح خبرنگاری است در حالی که قبلا وقتی در جلسات پرسش و پاسخ فیلم های جشنواره فجر حاضر می شدیم، گفت وگوی عوامل فیلم با خبرنگاران حاضر ، معنا و مفهومی داشت،آن زمان خبرنگاران ، نظرات و دیدگاه هایی داشتند و پرسش ها و نظرتشان بیانگر مطالعه و سطح دانششان بود و گاه با دیدگاه هایشان بر سرنوشت فیلم ها تاثیر می گذاشتند.
این هنرمند ادامه داد: در سال های اخیر می توان گفت 90 درصد خبرنگارانی که در جلسات پرسش و پاسخ آثار جشنواره فیلم فجر حضور دارند، بچه های تازه واردی هستند که نه تفکری دارند و نه سابقه ای و کارشان فقط انتقال خبر است.خبرنگاری عمق و دیدگاه می خواهد و خبرنگار باید بتواند خبرها را گلچین و تحلیل کند، اما بچه های تازه وارد گاه پرسش های بسیار کودکانه مطرح می کنند.
وی با این حال گفت: حضور خبرنگاران تازه وارد ایرادی ندارد همچنان که آنها گناهی ندارند اما در نبود خبرنگاران باسابقه ، این موضوع باعث پایین آمدن سطح کیفی خبرنگاری شده و این به ضرر همه است.
پنجم- مواردی که بیان شد ما را به این رهیافت می رساند که گویا فن پرسشگری نزد خبرنگاران رسانه ها از میان رفته است.
دلیل یا دلایل مختلفی از جمله تقلید رفتار خبرنگاران از یکدیگربرای طرح پرسش، خود محور دانستن شهر و دیار، فشارهای درون و برون سازمانی برای نپرسیدن برخی سوال ها، نبود مطالعه نزد خبرنگاران و نخواستن رسانه از خبرنگار برای طرح پرسش های ژرف اندیشانه است.
دلیل یا دلایل خاموش شدن چراغ پرسشگری خبرنگاران هرچه باشد،برخی یا بسیاری از مصاحبه شوندگان را خوشحال می کند.
این مصاحبه شوندگان از اینکه پرسش های ژرف اندیشانه از آنان پرسیده نشده، احساس شادمانی می کنند.
باید پرسید آیا خبرنگار هم که پرسش های کلیشه ای و غیرکارشناسی و سطحی پرسیده است، احساس شادمانی می کند؟
به نظر می رسد باید مصاحبه کنندگان(خبرنگاران) با پرسش های ژرف اندیشانه، مجال این خوشحالی را از مصاحبه شوندگان بگیرند و احساس نگرانی از پرسش های چالش برانگیز را به مصاحبه شوندگان منتقل کنند.
هم خبرنگار برای پرسیدن احتیاج به مطالعه دارد و هم مصاحبه شونده برای پاسخگویی به خبرنگار پرسشگر، به مطالعه نیاز دارد.
این معادله ای دوسویه است زیرا به توصیف آن هنرمند کشور، «پرسش های کودکانه» پاسخ های کودکانه خواهد داشت.
* دبیر خبرگزاری جمهوری اسلامی مرکز فارس
21/06/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]