واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ علیرضا کریمی
بازی «اوباما و جری»، جنگ و گریز با داعش یا کارتونی برای کودکان سیاست
باراک اوباما و گروهک تروریستی داعش این روزها به بازیگران کارتونی در عرصه سیاست تبدیل شدهاند که تنها کودکان عرصه سیاست میتوانند آن را جدی تلقی کنند، در حالیکه عقلای سیاست هم به چنین کارتونی تنها به چشم تمسخر و سرگرمی مینگرند.
بعید است کسی باشد که مجموعه پویانمایی «تام و جری» را دستکم برای چند لحظه ندیده باشد. گربهای که همواره در تعقیب یک موش است و موشی که همواره در حال فرار است. گاهی این به آن آسیب میزند و گاهی آن به این نهیب. این وسط هم تنها لوازم منزل صاحبخانه بیچاره تکهتکه میشوند، نه تام جری را میگیرد و نه جری از دست تام برای همیشه خلاص میشود. گربه اگر گهگاه موش را بگیرد، هرگز آن را نمیخورد؛ به هر حال گوشت هم را بخورند، استخوان را دور نمیریزند. کودکان خردسال با چشمان باز و متحیر، جذب این داستان کودکانه میشوند و حق هم دارند که جذب شوند. داستان برای آنها و با هنرمندی طراحی شده است. اما نوجوانان و بزرگسالان از ابتدا میدانند که آنچه در صفحه تلویزیون میبینند تنها یک بازی است، نه بیشتر و تنها باید با آن سرگرم شد، نباید آن را جدی گرفت. نباید آن را جدی گرفت، «چون اصلا جدی نیست.»
در عرصه سیاست نیز از این دست کارتونها کم نیست. در عرصه سیاست حتی تام و جریهای عجیبتری هم به چشم میخورند. تامهایی که بعضا از جری حمایت میکنند و بعضا به جان آن میافتند! باراک اوباما و گروهک تروریستی داعش این روزها به بازیگران کارتونی در عرصه سیاست تبدیل شدهاند که تنها کودکان عرصه سیاست میتوانند آن را جدی تلقی کنند. عقلای سیاست هم به چنین کارتونی تنها به چشم تمسخر و سرگرمی مینگرند. چیزی در حدود 2 سال است که گروهک تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و شام یا همان داعش، در سوریه مشغول کشتار مردم و نظامیان سوری است. دهها شهر و روستا را ویران کرده و صدها نفر را سر بریده است. اما در تمام مدتی که این گروهک تروریستی با حکومت بشار اسد بهعنوان پیشانی مقاومت اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی میجنگید، تام هرگز به فکر تعقیب جری نیفتاد! حتی با ورود داعش به عراق و کشتار مسلمانان این کشور نیز، باراک اوباما، «تام» این داستان مضحک سیاسی، تصمیم به تعقیب داعش نگرفت. ارتش عراق مدتها پیش از آن که داعش به موصل برسد در استان الانبار با این گروهک تروریستی درگیر شده بود اما خبری از احساس مسئولیت اوباما در برابر تروریسم نبود. حتی با اشغال موصل و کشتار مسلمانان عراقی نیز هیچ واکنشی جز موضعگیریهای سطحی از سوی مقامات آمریکایی دیده نشد.
تنها وقتی «جری» به منطقه کردستان به چشم بد نگاه کرد و اقلیتهای ایزدی و مسیحی را مورد تهدید قرار داد، «تام» به فکر تعقیبش افتاد. از این به بعد بود که واشنگتن بهفکر ائتلاف بینالمللی علیه داعش افتاد، بالاخص پس از آنکه فیلم قتل دو خبرنگار آمریکایی توسط داعش منتشر شد. آن همه فیلم و سند که از قتل عام مردم مسلمان سوریه و عراق منتشر شده بود برای ائتلافسازی علیه داعش کافی نبود اما فیلم قتل دو خبرنگار آمریکایی برای اقدام علیه این گروهک تروریستی کفایت میکرد! از سوی دیگر ترکیب ائتلاف اعلام شده از سوی جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز در نوع خود جالب بود. برخی از کشورهای منطقه که عضویتشان در این ائتلاف اعلان شده، بیشترین نقش را در حمایت از داعش داشتهاند و حتی بعضا چنین حمایت خود از جریان تکفیری را پنهان هم نکردهاند.
اکنون در عالم سیاست، «شاه دزد» در حال تعقیب «دزد» است. این روزها در عرصه سیاست بینالملل، «اخلاق ماکیاولیستی» بهوضوح خود را نشان میدهد و همین شیوه اخلاقی است که کمدی تلخ «اوباما و داعش» را بهتصویر کشیده است. داعش به هر حال یک ابزار است، یک روز برای ضربه زدن به محور مقاومت ضداسرائیلی و روز دیگر برای قهرمان جلوه دادن واشنگتن در مبارزه با تروریسم. اگر به تعبیر «گرامشی»، یکی از ملزومات هژمونی پذیرش آن از سایر کشورهاست، مبارزه با تروریسم آنقدر ارزش دارد که چنین پذیرشی را میسورتر سازد. داعش به شکل اتم و اکمل این فرصت را برای کاخ سفید فراهم آورده است؛ همانطور که روزگاری القاعده چنین فرصتی را فراهم آورده بود. در حالی که کودکان عرصه سیاست ناباورانه جذب تبلیغات واشنگتن در مبارزه با داعش شدهاند، عقلای این قوم تنها به دیده یک بازی به آن مینگرند، بازیای که ترکیبی از اخلاق ماکیاولیستی سرمداران واشنگتن و حماقت بیقید و وقاحت بیشرط جریان تکفیری است. * علیرضا کریمی انتهای پیام/
93/06/18 - 00:03
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]