تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خواب روزه دار عبادت ، سكوت او تسبيح ، دعايش پذيرفته و عملش دو چندان است. دعاى روزه دار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805437716




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

برشی از کتاب بایکوت شده عمران صلاحی درباره 17شهریور وقایعی را که دیده بودم، شب تا صبح، یک‎نفس و گریه‎کنان نوشتم


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: برشی از کتاب بایکوت شده عمران صلاحی درباره 17شهریور
وقایعی را که دیده بودم، شب تا صبح، یک‎نفس و گریه‎کنان نوشتم
عمران صلاحی درباره تالیف کتاب «هفدهم» که مربوط به وقایع خونین «هفدهم شهریور» می‌نویسد: منظومه‎ای در ۵٠ صفحه که همه‎اش یک نفس ساخته شده است. وقایعی را که دیده بودم، شب و تحت‎تأثیر آن روز، رفتم پشت‎بام و تا صبح، یک‎نفس و گریه‎کنان نوشتم.

خبرگزاری فارس: وقایعی را که دیده بودم، شب تا صبح، یک‎نفس و گریه‎کنان نوشتم



به گزارش خبرگزاری فارس، کتاب «هفدهم» مربوط به وقایع «هفدهم شهریور» است. منظومه‎ای در 5٠ صفحه که همه‎اش یک نفس ساخته شده است. وقایعی را که دیده بودم، شب و تحت‎تأثیر آن روز، رفتم پشت‎بام و تا صبح، یک‎نفس و گریه‎کنان نوشتم. کتاب عجیب و غریبی هم از کار درآمد. اصلا به فرم و زبان و این قضایا فکر نکردم. ولی جالب اینجاست که بعد از چاپ دیدم اتفاقا به فرم و زبان بها داده‎ام، بدون اینکه متوجهش باشم. چون هیچ قیدی برایش نگذاشته بودم، ناخودآگاه به سمتش رفته‎ام. شنیدم که به انگلیسی هم ترجمه شده است ...» آنچه خواندید اشاره‎ مرحوم عمران صلاحی به کتابِ «هفدهم» بود که در کتابِ «تاریخ شفاهیِ ادبیات معاصر ایران 3» نشر ثالث آمده است. توضیحات ایشان درمورد این کتاب به همین چند سطر محدود می‎شود و پرسشگرِ گرامی با سوالی جدید مسیر بحث را عوض می‎کند. هفدهم شهریورِ 1357 تظاهرات با شکوه مردمِ مسلمان ایران در میدان ژاله («میدانِ شهدا»ی کنونی) تهران و اطرافش به دستِ دژخیمانِ پهلوی به قتل‎عامی هولناک تبدیل شد. تعداد راهپیمایانِ آن روز را حدودا یک میلیون نفر اعلام کرده‎اند و تعداد شهدا را تا حدود 4٠٠٠ نفر (حتی منابعِ خارجی و افرادی چون «میشل فوکو») تخمین زده‎اند. چنین روزِ خونینی در انقلاب اسلامی مردم ایران باید هم در ادبیات این مردم بازتاب داشته باشد. با اینحال بسیاری از مردم و حتی طرفدارانِ زنده‎یاد صلاحی حتی اسمِ کتابِ «هفدهم» او را نشنیده‎اند. انگار این کتاب بایکوت شده است و هیچ‎جا نمی‎توان اثرِ واضحی از آن یافت. ما در ادامه به ذکر چند بخش از این کتاب بسنده می‎کنیم. شعرهای این مجموعه عموما در قالب‎های نو (نیمایی و سپید) سروده شده‎اند و بی‎شک به جز ارزش خاص تاریخی‎شان از ارزش هنری بسیاری نیز بهره‌‎مند هستند.  

  یک   مردم چقدر خوبند مردم چقدر ماهند مردم چقدر در فکر محوِ شاهند مردم چقدر معصوم و بی‎گناهند مردم چقدر همدیگر را می‎خواهند   دو   آتشفشانِ خاموش با انفجارِ بغضش از بالا، جاری شد خشم و خروشِ مردم بیداد کرد تهدیدها _این میوه‎های فاسد_ هی ماند و باد کرد! مشتِ بزرگِ مردم محکم شد صدها لباسِ خونی پرچم شد!   سه   وقتی هدف، یکی شد باید همه یکی شوند شیخ و چریک باید شیخِ چریک باشد! یاد رفیق افتادم یاد رفیقِ خوبم یادِ کسی که از خونش گل‎های سرخ می‎دمد امروز یاد کسی که می‎گفت: «شاعر چریک باش»!   چهار   شب است صدای اذان آید از دوردست صدای اذان، ماه را درآغوش می‎گیرد و گریه سر می‎دهد صدای اذان و عزا می‎رود تا به ماه صدای اذان صدای من است صدای من و بغض من صدای اذان، چشمه‎ی اشک من که می‎جوشد از عمق اندوه و حیرت ... صدای اذان سفید است مانند برف سفید است مثل کفن عزیزان، صدای اذان را به تن کرده‎اند عزیزان، صدا را کفن کرده‎اند عزیزانِ ما، زیر خاک عزیزانِ ما، پاکِ پاک عزیزانِ ما، نعره‎هاشان بر افلاک عزیزانِ ما، قلبشان چاک‎چاک صدای اذان می‎شکافد شبم را صدای اذان، راه می‎افتد از کوچه‎پس‎کوچه‎ها، مثل مردم ... منبع: شهرستان ادب انتهای پیام/و

93/06/17 - 09:55





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن