واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۵ شهريور ۱۳۹۳ (۰:۶ق.ظ)
آفرينش: چارهانديشي براي كاهش عوامل و انگيزههاي خودكشي
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه آفرينش چنين نوشت:
در سالهاي اخير درمورد روند رو به افزايش خودكشي در كشور، صحبتهاي زيادي مطرح شده است. اما اخيرا رييس سازمان پزشکي قانوني کشور در رابطه با ميزان خودكشيها در سال 92، سخناني را ايراد كردهاند و از اقدام به خودكشي چهار هزار و 55 نفر در سال گذشته در ايران خبر دادهاند. ايشان در ادامه صحبتهاي خود به اين نكته هم اشاره كردهاند كه اين آمار، گوياي اين است كه سلامت رواني در جامعه از وضعيت مطلوبي برخوردار نيست و بايد براي كاهش آسيبهاي اجتماعي به منظور پايين آوردن آمار خودكشيها در كشور، فكري كرد.
درمورد علل خودكشي در ايران دلايل متعددي را ذكر كردهاند ازجمله؛ اختلافات خانوادگي و زناشويي، فقر و تنگدستي، بيکاري، اخراج از کار و شرايط نامساعد اقتصادي، شكستهاي تحصيلي، اعتياد و... اما يكي از مشكلات اساسي كه جامعه ما در حال حاضر در اين راستا با آن مواجه است مساله نياز به پيشگيري و به حداقل رساندن عوامل بروز و ظهور ناهنجاريهاي اجتماعي از جمله خودكشي است. درواقع بايد تلاش شود تا انگيزه گرايش به مسائلي چون خودكشي در بين افراد، كاهش پيدا كند، در غير اين صورت، با وجود پابرجا بودن همه مشكلات و مسائلي كه ميتواند برخي را به فكر پايان دادن به زندگي خود بيندازد، نميتوان انتظار داشت افراد جامعه تنها با بالا بردن آستانهي تحمل خود در برابر فشارها، كمك كنند تا آمار و ارقامهاي مربوط به خودكشي، سير نزولي به خود گرفته و كاهش يابد. آمارهايي كه بايد سرعت مسئولان را در جهت اتخاذ تصميمهايي با هدف كاهش خودكشيها، دو چندان كنند. بررسي اين آمار و ارقام در طول يك دههي اخير، ما را با روندي تصاعدي روبرو ميسازد كه نميتوان نسبت به آن بيتفاوت بود.
خودكشي واقعيتي اجتماعي است. درست است كه در واكاوي و بررسي علل خودكشي در افراد مختلف، در بسياري از موارد به اختلافات و درگيريهاي عاطفي و خانوادگي ميرسيم كه انگيزهساز دست زدن به خودكشي در آنها گرديدهاند. اما بايد پذيرفت اين گونه مسائل و موارد مربوط به زندگي شخصي و خانوادگي افراد نيز، تا حد بسيار زيادي از شرايط اجتماعي تاثير ميپذيرند و درصورت تغيير و بهبود در اوضاع اجتماعي يك جامعه، چارچوب زندگيهاي خانوادگي و جو حاكم بر آنها نيز تا حد زيادي از اين اصلاح و بهبود شرايط، متاثر خواهند شد. درمورد خودكشي، اغلب، نگاه ما به فردي است كه در مركز اين اتفاق تلخ قرار دارد و تلخي قضيه موجب ميشود ما معمولا به پيامدها و اثرات ناشي از اين اقدام در سطح جامعه بيتوجه باشيم. اما درواقع، هر خودكشي كه اتفاق ميافتد، احتمال وقوع خودكشيهاي بعدي را در افراد ديگر نيز افزايش ميدهد. همان طور كه اكنون هم نسبت به يك دهه پيش، اقدام به خودكشي تا حد زيادي فراگيرتر و رايجتر شده است و اين يعني باب شدن يك رفتار ناصحيح اجتماعي كه همه اثرات آن را كه ناديده بگيريم، نميتوانيم از تاثير و نقش آن در تشديد افسردگي در روح يك جامعه، چشمپوشي كنيم.
خلاصهي سخن اين كه خودكشي پديدهاي نيست كه يك مرتبه و ناگهاني به وقوع بپيوندد. اين مساله درمورد اكثر قريب به اتفاق خودكشيها صدق ميكند و اين امري است كه تحت تاثير علل و عواملي رخ ميدهد و جلوگيري، حذف و سعي در رفع اين علل، بدون شك آمار رو به افزايش ارتكاب خودكشي را پايين ميآورد. درست است كه هر يك از ما با نوع رفتارهايي كه در زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي خود در پيش ميگيريم، ميتوانيم در آرامش و آسودگي خاطر اطرافيان و اميد به زندگي آنها، تاثيري مستقيم و غيرمستقيم داشته باشيم، همان طور كه برعكس اين قضيه هم صادق است. اما از سوي ديگر، نوع تصميماتي كه در سطح كلان و از سوي مسئولين يك جامعه اتخاذ ميشود هم ميتواند به شدت در انگيزهها، اهداف و ميزان اميد به زندگي افراد جامعه اثرگذار باشد. نميتوان انكار كرد داشتن يك اقتصاد سالم و در امان بودن افراد (به خصوص اقشار ضعيفتر) از فشارهاي مالي و اقتصادي، يك سيستم اداري و اجتماعي عاري از ظلم و تبعيض و رابطهسالاري و بالاخره جامعهاي كه افراد آن به صورت نسبي هم كه شده، احساس شادي و آسايش رواني ميكنند، در كم كردن و به حداقل رساندن آمار خودكشيها در يك جامعه بيتاثير باشد. از اين رو سعي در بهبود شرايط و مشكلات موجود، پايين آوردن رقم بالا و دردناك خودكشيها در جامعه را به دنبال خواهد داشت.
نويسنده:زهرا كيانبخت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]