تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):خدايا به تو پناه مى برم از اين كه باطل را بر حق ترجيح دهم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821003980




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مراقب دست، چشم و گوش‌هايمان باشيم!


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مراقب دست، چشم و گوش‌هايمان باشيم!
چند سالي است كه با هم دوست هستيم و اين ارتباط از مدرسه شروع شد و حالا اين صميميتي كه بين‌مان وجود دارد به خانه كشيده شده است.
نویسنده : فرزانه فريدوني 
اول هرچند وقت يك‌بار دور هم جمع مي‌شديم و بعد رفته‌رفته خانواده‌هايمان هم وارد اين چرخه ارتباط شدند و با هم رفت و آمد خانوادگي پيدا كرديم. ديگر من مي‌دانم حال و هواي خانه آنها چگونه است و نزديكانشان را ديده‌ام. دوستي با چهار نفر كه از نظر فكري، فرهنگي و حتي درسي با تو هماهنگ و همسو باشند. تا اينجا اتفاق خيلي خوب است اما اين ارتباط صميمي باعث شده كه از كوچك‌ترين كارها تا برنامه‌هاي شخصي همديگر اطلاع داشته باشيم. در برخي موارد نمي‌دانيم كه در برابر مسائل درون خانوادگي‌مان چكار كني و كنجكاوي‌هاي گاه و بيگاه دوستانم كمي آزار‌دهنده است. اينكه دايي و مادربزرگم چرا اختلاف دارند و بالاخره دختر خاله‌ام ازدواج مي‌كند يا نه، مسئله‌اي نيست كه بخواهم بر‌اي آنها توضيح دهم اما با گوش دادن به مكالمات مادرم و ساير اعضاي خانواده آخرسر ته توي اين قضايا را در مي‌آورند. معمولاً اتاق من محل اصلي جمع شدن‌مان است اما در طول اين ساعات در همه جاي خانه مي‌توانم حضور پررنگ دوستانم را ببينم. چند‌باري تذكر دادم اما گوش آنها به اين حرف‌ها بدهكار نيست. كاري كه خودم از آن خوشم نمي‌آيد و خانه هر كدامشان مي‌روم بدون اجازه پايم را به اتاقشان نمي‌گذارم. چند روز پيش پدرم دنبال يكي از كتاب‌هايش بود و من تازه بعد از جست‌وجوي زياد فهميدم كه مريم دوستم با خواهش آن را برده است اما خبري از پس‌آوردن نيست. يكي از سرگرمي‌هايمان موسيقي گوش دادن است اما تا غافل مي‌شوم مي‌بينم محتويات كمدم زير و رو شده و به جاي آوردن سي‌دي در ديگر وسايلم جست‌وجو مي‌كنند. از تلفن همراهم نبايد صحبت كنم كه آن هم در امان نيست. به خاطر گشت و گذارشان در تك‌تك پيامك‌ها و تماس‌هايم تصميم گرفتم برايش رمز بگذارم. روز اول فهيمه اعتراض كرد و به زور گوشي را به دستم داد تا رمزش را باز كنم. بار دوم كه براي تك‌تك فايل‌هايم رمز گذاشتم سحر غرغر كرد اما بار سوم باز‌كردن چهار رمز سخت بود و زهرا هر بار كه از من خواست آن را باز كنم جواب منفي دادم. اين كه ما با هم دوستاني صميمي هستيم هيچ ارتباطي به اين موضوع ندارد كه از كوچك‌ترين اتفاقات و مسائل شخصي و زندگي خانوادگي يكديگر نيز اطلاع داشته باشيم و در كارهاي هم دخالت كنيم. موضوع حريم شخصي، فردي و عمومي چيزي است كه در بسياري از روابط ناديده گرفته مي‌شود و افراد به خاطر نوع ارتباطشان به خودشان اجازه مي‌دهند در اين حوزه نيز ورود پيدا كنند. اين تعرض در مكان‌هاي عمومي بسيار زياد است و هر روز به عينه مي‌بينيم كه هنگام حرف‌زدن در اتوبوس يا تاكسي چند چشم و گوش ما را تعقيب مي‌كنند مخصوصاً اگر خبر جالبي باشد. چه خوب است بدانيم كه در اينطور مواقع چه عكس‌العملي داشته باشيم، آيا كارمان درست است و كلاً قوانين در اين مورد چه توصيه‌اي دارد.     ازدحام مترو بي‌شك برايتان پيش آمده كه در ساعاتي از روز كه رفت و آمد مي‌كنيد بايد به زور خودتان را در واگن جا بدهيد تا دير به مقصد نرسيد. در اين مواقع فشردگي و ازدحام جمعيت آنقدر زياد است كه بايد صداي مكالمه بغل دستي‌تان را تحمل كنيد. بهترين كار اين است كه خودتان را به نشنيدن بزنيد يا حداقل با چيز ديگري سرگرم كنيد. هرچقدر تعداد صلوات‌هايت را بيشتر مي‌كني و دلت نمي‌خواهد به اين اصوات گوش دهي فايده ندارد و راه فراري نيست. با نگاه تذكر مي‌دهي آرام‌تر حرف بزند اما برخي اصلاً حال و حوصله ندارند و بي‌اعصاب هستند و خصوصاً اول صبح دنبال بهانه‌اند تا ناراحتي‌شان را سر كسي خالي كنند و بلند از طرف مقابل مي‌خواهند كه يواش‌تر صحبت كند. نوبت به خودت كه مي‌رسد قضيه فرق مي‌كند هر چه سعي مي‌كني در مورد موضوع پيش آمده آهسته‌تر حرف بزني گوش‌ها بيشتر تيز مي‌شود. گاهي نگاه مي‌كني و مي‌بيني بغل دستي‌ات بيشتر مشتاق است كه جواب آن طرف خط را بدهد و لبخند ژكوندي تحويلت مي‌دهد كه نمي‌داني چه عكس‌العملي داشته باشي. اگر تعارف كني هم بدش نمي‌آيد درباره مشكلت راه‌حل ارائه دهد و مشاوره را نيز توصيه مي‌كند. البته اين جور افراد دو دسته مي‌شوند كساني كه راه‌حل جديد مي‌دهند و كساني كه به شيوه‌هاي سنتي بيشتر اعتقاد دارند. كتابخواني دسته جمعي يك روزهايي آنقدر وقت كم مي‌آوري و استرس داري كه حتي لحظه‌ها و دقايق كوتاه حضور در مترو، اتوبوس و تاكسي را غنيمت مي‌داني و براي مرور كتاب‌ها و جزوات امتحاني استفاده مي‌كني. سرت پايين است و شايد هم عادت داشته باشي مطالب را زير لب زمزمه كني و چشمانت را ببندي. در تاكسي كه باشي زياد مشكلي نداري چون با چهار نفر هم‌مسير هستي كه گذري سوار و پياده مي‌شوند و مشكل حادي نيست. در مترو يا اتوبوس كه باشي يك لحظه سر بلند مي‌كني و مي‌بيني چند نفر مستقيم نگاهت مي‌كنند و برخي هم با باز كردن چشمانت سر بر مي‌گردانند و شما مثلاً متوجه‌شان نشديد. برخي هم در تمام طول مسير همراهي‌ات مي‌كنند و صفحه به صفحه و فصل به فصل با تو همراه مي‌شوند و اينطور نيز سوادشان بالاتر مي‌رود! در اينطور موارد بايد سعي كنيم كتاب و جزوه را طوري قرار دهيم كه همه از آن استفاده كنند. رمان خواندن هم شامل همين قانون مي‌شود و جالب اينجاست كه وقتي آرام مي‌خواني چند نفر دور و برت جوري شما را نگاه مي‌كنند كه انگار مرتكب قتل شده‌اي و منتظرند صفحه بعدي بروي. بعد هم اگر وقت كنند در مورد كتاب و نويسنده‌اش سؤال مي‌پرسند. در پاسخ به اين افراد بايد هرچه اطلاعات در اين مورد داري در اختيارشان قرار بدهي تا در صورت ايجاد علاقه براي خريد كتاب و رمان دچار مشكل نشوند. همكار محترم محل كار نيز از جمله مكان‌هايي است كه فرد بايد در آنجا حوزه خصوصي و فردي‌اش در نظر گرفته شود و براي ديگر افراد نيز اين حق را قائل باشيم. معمولاً براي كار كردن ميزهايي را انتخاب مي‌كنيم كه مانيتورمان در معرض ديد نباشد. يكي از همكاران سابقم هميشه اصرار داشت جدا از بقيه باشد و ترجيحاً مانيتور و ميزش روبه‌روي خودش و پشت به ديوار باشد. كمي كه گذشت فهميديم به دليل اينكه ما هر سايتي مي‌رويم سوژه نفرات پشت سري‌مان مي‌شود. تذكر دادن فايده‌اي ندارد چون اين دست از افراد نمي‌توانند جلوي نگاه‌هايشان را بگيرند و هر وقت كه از كنار ميزت رد مي‌شوند حتماً بايد نگاهي عميق به مانيتور و گوشي‌ات بيندازند و خيالشان راحت شود كه تو كار ديگري انجام نمي‌دهي. گاهي اوقات آنقدر آرام به شما نزديك مي‌شوند كه حضورشان را پشت سر احساس مي‌كني اما نمي‌تواني حرفي بزني و عكس‌العملي عادي داشته باشي و جواب سلام بي‌موقع‌شان را پاسخ بدهي. وسايل روي ميز، ورقه‌هاي يادداشتي، شماره تلفن‌ها و پرونده‌هاي‌مان از دست اين قبيل افراد در امان نيستند. پيش مي‌آيد كه عجله داشته باشي و پرونده و شماره‌هايت را سر ميز مرتب نكني و به خاطر شلوغي و رفت و آمد سر ميز، براي پيدا كردنش به سطل زباله هم رحم نكني اما اين‌در و آن‌‌‌در زدن فايده ندارد چون با وسايل ديگران قاطي شده و گم مي‌شود كه به احتمال زياد گشتن در سطل زباله هم سودي نخواهد داشت. البته خواندن ايميل و پيام‌هاي همكاران و دهان به دهان چرخيدن آن هم، كاري است كه دخالت در حوزه خصوصي فرد محسوب مي‌شود. اهالي خانه خانه امن‌ترين جايي است كه ما در آن اوقات مي‌گذرانيم و معمولاً مي‌توانيم روي اينكه حريم شخصي‌مان ارزش دارد حساب باز كنيم. گاهي اتفاق مي‌افتد كه ما بعضي وسايلمان را گم مي‌كنيم. بدترين حسي كه به هر كس دست مي‌دهد اين است كه به كساني كه اعتماد داريم و برايشان ارزش زيادي قائل هستيم شك كنيم. با تلفن خانه در حال مكالمه با دوست يا خاله‌ات هستي اما متوجه مي‌شوي كه صدايت خوب نمي‌آيد يا حضور نفر سومي را در اين مكالمه حس مي‌كني. شايد در اين تماس حرف‌هاي زياد مهمي رد و بدل نشود اما اينكه كسي به خود اجازه مي‌دهد با گوشي ديگر يا از پشت در به صحبت‌هاي شما گوش دهد اتفاق بسيار بدي است. گاهي هم متوجه اين موضوع نمي‌شويد اما حرف‌هاي شما از سير تا پياز توسط مادر خانه تكرار مي‌شود و نگاهت به سمت خواهر مي‌رود چون سابقه اين كارها را داشته است. كافي است چند لحظه گوشي‌تان روي ميز باشد و پس از اين مدت به اتاق برگرديد. متوجه تغيير مكاني و حالت گوشي مي‌شويد و مطمئن هستيد كه كسي آن را چك كرده است. اينكه در خانه خودتان هم احساس امنيت خاطر نداشته باشيد كمي ترسناك است. درست مثل اتفاقات دوران نوجواني كه بي‌اهميت از كنارش رد مي‌شويم اما مسئله مهمي است وقتي دفترچه خاطراتت را با صداي بلند براي همه بخوانند و شما هرچه تلاش مي‌كني نمي‌تواني دفترچه را از برادرت بگيري و با گريه آن را پاره مي‌كني. همين اهميت ندادن به حريم‌هاي شخصي در دوران كودكي و نوجواني باعث مي‌شود اين عادت روي اعضاي خانواده و برخي بچه‌ها باقي بماند و در بزرگسالي نيز آن را به شكل‌هاي ديگر نشان دهد. اگر اين روند با تأييد خانواده روبه‌رو شود و اعتراض آنها همراه نباشد دردسرساز نيز خواهد شد. گوش دادن به مكالمات برخي افراد دست خودشان نيست اما عادت بدي دارند كه حرف‌ها و مكالمات خانواده، دوستان و همكارانشان را گوش مي‌دهند. نگاهشان به دهان شماست كه چه چيزي را بيان مي‌كنيد و تا به آخرش نرسند دست بردار نيستند. در جمع نشسته‌اي و تلفن زنگ مي‌خورد اما نمي‌داني چطور بايد جواب آن طرف خط را بدهي، نگاه كه مي‌كني همه چشم به دهانت دوخته‌اند و نمي‌داني چه بگويي. عده‌اي هم پا به پايت راه مي‌روند و اگر با تلفن همراه باشي تنهايت نمي‌گذارند تا مبادا مشكلي برايت پيش نيايد. كم‌كم كلافه مي‌شوي و قدم‌هايت را بلند‌تر و تندتر مي‌كني اما فايده‌اي ندارد و بايد بدانند كه آن طرف خط چه كسي است و قضيه به كجا مي‌كشد. اين جور افراد عادت دارند كه به مكالمات ديگران گوش دهند و برايشان هم مهم نيست بقيه چه نظري در موردشان دارند. قوانين و مقررات داخلي و بين‌المللي حريم خصوصي جزء مباحثي است كه امروزه با پيشرفت فناوري ارتباطات به چالش كشيده شده است و عده‌اي معتقدند بعضي رفتارها دخالت در حريم خصوصي افراد است و برخي آن را دلسوزي يا حفاظت از امور اجتماعي جامعه مي‌دانند. حريم شخصي، حريم خصوصي مادي، معنوي، خانوادگي و مالي، حريم خصوصي جسماني، حريم خصوصي اماكن، اطلاعات و حريم خصوصي ارتباطات از جمله مسائلي است كه ما بايد در ارتباطاتمان با افراد آنها را رعايت كنيم. دين اسلام نيز ما را از دخالت، تجسس و كنجكاوي در زندگي ديگران نهي مي‌كند كه نمونه آن در آيه‌ 12 سوره‌ حجرات آمده است: «اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! از ظن و گمان در مورد يكديگر بپرهيزيد كه بعضي از ظن‌ها گناه است و در كار يكديگر تجسس و كنجكاوي نكنيد» و در آيات قرآن اين موضوع بسيار تأكيد شده است. در قوانين داخلي ما حريم خصوصي افراد مصون است و هيچ‌كس حق ورود به آن را ندارد مگر در دو مورد؛ تزاحم حريم خصوصي با حقوق ديگران يا تزاحم حريم خصوصي با مصالح عمومي. در اصل 22 قانون اساسي آمده است:«حيثيت، جان، حقوق، مسكن و شغل اشخاص از تعرض مصون است؛ مگر در مواردي كه قانون تجويز كند» همچنين اصل 25 قانون اساسي مقرر مي‌دارد: «بازرسي و نرساندن نامه‌ها، ضبط و فاش‌كردن مكالمات تلفني، افشاي مخابرات تلگرافي، تلكس و سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر‌گونه تجسس ممنوع است مگر به حكم قانون.» و بايد دانست كه روابط شخصي بين افراد، حريم خصوصي آنها محسوب مي‌شود و اين حريم محترم است و كسي كه آن را هتك كند، مجرم شناخته مي‌شود. همچنين در قوانين بين‌المللي در ماده 21 اعلاميه‌ جهاني حقوق بشر اعلام مي‌كند:«حريم خصوصي، خانواده، مكاتبات، آبرو و حيثيت افراد نبايد مورد تعرض و مزاحمت واقع شود.» و ماده 18 اعلاميه حقوق بشر اسلامي نيز مي‌گويد:«هر انساني حق دارد كه نسبت به جان و دين و خانواده و ناموس و مال خويش در آسودگي زندگي كند.» همه اين قوانين و تأكيدات براي اين است كه ما بدانيم افراد و حوزه عمومي، خصوصي و شخصي‌شان اهميت بسياري دارد و بايد اين موارد را به رسميت بشناسيم و به آنها احترام بگذاريم.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن