محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830381620
زندگی رهبر انقلاب به روایت محافظ ایشان
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: زندگی رهبر انقلاب به روایت محافظ ایشان
به او گفتم همراه من بیا و چون پیرزن بود، او را به قسمت آقایان بردم و گفتم این هم «آقا»! اینجا بنشین و هر وقت خواستی برو . بعد ایستادم از دور او را نگاه کردم.
به گزارش فارس، خودش میگوید: «محشور شدن ما با حضرت آقا به سال 61 برمیگردد که ایشان رییس جمهور بودند و من مسئولیت حفاظت سپاه را برعهده داشتم.»
از طرف سپاه، علی شمخانی به عنوان جانشین فرمانده کل و مسئول اطلاعات نیز در جلسات شورای امنیت کشور شرکت میکردند.
«در همین جلسات بود که بنده نیز گاهی برای گزارش حفاظت از شخصیتها شرکت داشتم و حضرت آقا از همانجا ما را شناختند و زمانی هم که ایشان برای سرکشی به مناطق جنگی میرفتند، بنده ایشان را همراهی میکردم.»
«سردار محمدحسین نجات» شاید مهمترین مسئولیت خود را در سال 79 بر عهده گرفت: «فرماندهی سپاه ولی امر» که مسئولیت آن، حفاظت از بیت رهبری است و به مدت 10 سال در این مسئولیت ماند.
اگرچه بیشتر «نجات» را یک چهره امنیتی و به دور از رسانه میشناسند، اما او با روی خوش به درخواست ما پاسخ مثبت داد و به بیان برخی خاطرات و ناگفتهها از 10 سال زندگی نزدیک با رهبر معظم انقلاب پرداخت.
آنچه در زیر میخوانید، خاطراتی است شنیدنی که فرمانده سابق سپاه ولی امر با لهجه شیرین شیرازی در حالی که در برخی دقایق با بغض همراه بود، با حضور در خبرگزاری فارس تعریف کرد.
* نماز عید در پادگان گُلف
یک مرتبه بعد از پذیرش قطعنامه -درست خاطرم نیست که عید فطر بود یا عید قربان- عراق مجددا حملهای کرده بود و حضرت «آقا» برای سرکشی به پادگان گُلف* آمدند. جالب است که «آقا» حتی در این وضعیت هم نماز عید را حذف نکردند و به همراه دیگر پاسدارها که حدود 20 نفر بودند، نماز جماعت خواندند و وقتی بنده رسیدم، ایشان در حال خواندن خطبهها بودند. * پادگان گُلف (منتظران شهادت) در اهواز در دوران دفاع مقدس به عنوان مرکز فرماندهی جنگ، محورهای عملیاتی خوزستان را اداره میکرد. این ستاد در سال 1359 فعال شد. تشکیل اتاق جنگ و فعال شدن اطلاعات و عملیات، اعزام نیرو تشکیل واحدهای جنگ و حضور مسئولین نظام از مشخصات اصلی پادگان منتظران شهادت (گُلف) بوده است. گُلف تا پایان جنگ به عنوان پایگاه فرماندهی و هدایت جنگ مورد استفاده قرار میگرفت. وقتی پنیر کوپنی تمام شد
زندگی «آقا» یک زندگی معمولی است. یکی از برادرها که محافظ ایشان بود، تعریف میکرد در زمانی که اجناس کوپنی بود، هیچ وقت در منزل ایشان ما مثلا پنیر غیر از کوپنی ندیدیم. یک مرتبه یکی از آقازادهها که فکر میکنم آقا میثم بود، آمدند تا با محافظها صبحانه بخورد. وقتی آمدند دنبال ایشان، «آقا» فرمودند ایشان (فرزندشان) به نان و پنیر علاقه دارند و چون پنیر کوپنی منزل ما هم تمام شده، آمده است با شما نان و پنیر بخورد. نان سنگک برای محافظها یکی دیگر از محافظها تعریف میکرد که روال کار ما اینطور بود که صبحها 2 عدد نان سنگگ میخریدیم و به منزل ایشان میآوردیم. بعد از چنددقیقه ایشان بخشی از نان را به یکی از آقازادهها میدادند تا برای خوردن ما بیاورند. این برادر محافظ تعریف میکرد ما نشسته بودیم و دیدیم که در اتاق دائم باز و بسته میشود. وقتی مراجعه کردیم دیدیم خود حضرت آقا پشت در هستند و یک سینی چای در دست دارند و چون با دست دیگرشان نمیتوانستند در را باز کنند (به دلیل مجروحیت در انفجار) با پای خودشان این کار را میکردند اما در بسته میشد. این نشان میدهد که رهبر انقلاب در برخورد با افراد دیگر حتی محافظها چه رفتاری دارد. گلیم کهنهای که روی دیوار ریاستجمهوری پهن شد یکی دیگر از برادران تیم حفاظت تعریف میکرد در اوایل دوره ریاست جمهوری ایشان، ساختمان ریاست جمهوری 3 طبقه داشت که طبقه بالای آن خانواده آقا زندگی میکردند، طبقه وسط دفتر کار و طبقه پایین هم محل استقرار محافظها بود. یک روز آقای محمدخان که معاون اجرایی ریاست جمهوری بود آمد و با داد و بیداد به ما گفت خجالت نمیکشید؟ اینجا ساختمان ریاستجمهوری است. این چه گلیمی است که اینجا آویزان کردید؟ این گلیم اصلا ارزش نگاهکردن دارد؟ ما هم گفتیم این گلیم مال ما نیست بلکه خانم ایشان آن را شستهاند و پهن کردهاند تا خشک شود. این برادر میگفت اشک در چشم آقای محمدخان جمع شد و گفت آیا واقعا در منزل رئیسجمهور چنین گلیمی استفاده میکنند؟ اگر پیکان «ضدگلوله» میشد... یک مرتبه حضرت آقا من را صدا کردند و گفتند آقای نجات! هر چه ماشین شیک و خارجی در تیم حفاظت بنده وجود دارد، همه را خارج کنید و هیچ کدام دیگر نباشد. بعد به من گفتند اگر «پیکان» قابلیت ضدگلوله شدن را داشت، من میگفتم سوار آن شوم اما اگر پیکان نمیشود، یک ماشینی باشد که مدل آن کمی بالاتر است. چیزی بیشتر از حد ضروری نباشد. در غیر این صورت خود شما باید فردای قیامت پاسخگو باشید و من مسئولیت آن را بر عهده نمیگیرم. بعد از اتمام حجت «آقا» بود که بنده حدود 20 خودرو را جمع کردم و دادم رفت. پذیرایی تنها با یک خورشت نوع میهمانیهای ایشان که اقوام یا آشنایانشان میآیند، طوری است که فقط یک نوع غذا بر سر سفره قرار میدهند.خود ایشان میگفتند پدر و مادر بنده این قرار را گذاشته بودند که اگر میهمان برایشان آمد، یک نوع پلو و دو نوع خورشت بر سر سفره بگذارند اما بنده و خانم قرارمان این است که فقط یک نوع پلو و یک نوع خورشت باشد. من هم در طول خدمتم که گاهی بر سر سفره میهمانان ایشان و یا مقامات کشوری حضور داشتم، هیچ گاه بیش از یک نوع غذا ندیدم. فرزندان «آقا» سوار چه ماشینی میشوند؟ هیچ کدام از فرزندان «آقا» شغل اقتصادی ندارند و از مشاغل اقتصادی منع شدهاند. منزل آنها استیجاری و حداکثر یک آپارتمان 2 خوابه با متراژ 70 تا 100متر است و حتی خود آقازادهها هم در گذشته اصرار داشتند که با پیکان تردد کنند و امروز هم همه آنها فقط با ماشین پراید رفت و آمد دارند. گشتزنی 2ساعته در «بم» با لباس مبدل روزی که بم زلزله آمد، صبح جمعه بود. فردای آن روز یعنی شنبه قبل از ظهر، «آقا» بنده را صدا کردند و گفتند من میخواهم امروز به بم بروم. ما گفتیم امروز امکانش نیست و ایشان فرمودند حداکثر تا فردا وقت دارید تا مقدمات کار را فراهم کنید. ما هم آماده شدیم و فردای آن روز یعنی یکشنبه ایشان با لباس مبدل و یک کلاه پشمی که بر سرشان بود، با یک وانت 2کابین حدود 2 ساعت در شهر چرخیدند و هیچ کس ایشان را نشناخت و حتی فرماندار هم که به فرودگاه آمده بود، خبر نداشت. یک ماه از این ماجرا گذشت و آقا مجددا به بم سفر کردند. چند ماه بعد هم که ایشان به کرمان رفتند، مجددا از بم بازدید کردند. حضرت آقا با همه وسائل اعم از قطار، هواپیما و ماشین مسافرت میکنند و گاهی هم که امکانش باشد، با هواپیمای عادی سفر میکنند. کاش یک نفر روضه میخواند ایشان یک منشی داشتند به نام آقای «محمدیدوست» که ریش بلند سفیدی داشت و از قبل از انقلاب با «آقا» آشنا بود و از دوره ریاست جمهوری ایشان هم منشیگری دفتر «آقا» را بر عهده داشت. یک بار که یادم هست با اتوبوس به سفری رفته بودیم، در راه به ما خبر دادند آقای محمددوست فوت کردهاند. ما تصمیم گرفتیم تا پایان سفر به «آقا» چیزی نگوییم چون آقا ایشان را بسیار دوست داشتند. بعد از نماز مغرب و عشا، آقای وحید رفتند و خبر فوت آقای محمدیدوست را به ایشان دادند که «آقا» خیلی درهم شدند. وقتی به جایی رسیدیم که میخواستیم از هم جدا شویم و ایشان به منزلشان تشریف ببرند، گفتند خوب بود کسی روضهای میخواند و ما قدری گریه میکردیم.(با بغض) عرض کردم اتفاقا بعد از نماز مغرب و عشا، بچهها زیارت عاشورا داشتند، کاش همانجا گفته بودیم اما متاسفانه زمان گذشت. بعد «آقا» نکتهای فرمودند که بسیار آموزنده بود. فرمودند آقای محمدیدوست رفت و هر چه تلاش کند دیگر نمیتواند به این دنیا برگردد. بعد مثالی زدند و فرمودند که این قضیه مانند این است که ما یک اسب راهوار با یک خورجین بزرگ داشته باشیم و به ما بگویند از اینجا تا گمرک که حدود یک کیلومتر است، زمین پر از اشرفی و طلا و جواهر است و شما تا رسیدن به گمرک میتوانید هرچه بخواهید جمع کنید اما وقتی به گمرک رسیدید، دیگر نمیتوان برگشت. شما سوار بر اسب هستید و میخواهید پیاده شوید و جواهر جمع کنید اما میگویید بگذار قدری جلوتر بروم. وقتی به خود میآیید که به گمرک رسیدید و هیچ چیزی جمع نکردید و اجازه برگشت هم نمیدهند. این دنیا مانند همان اسب است و باید هر چه میتوانید ثواب جمع کنید. بعد فرمودند بنده که رهبر هستم مسئولیت سنگینتری خواهم داشت و سنگینی این بار برای هر کسی به میزان مسئولیتی است که دارد. گزارشی که «رهبر» را ناراحت کرد خوشحالی ایشان زمانی است که کاری یا اقدامی صورت میگرفت که نفع آن به مردم میرسید. مثلا وقتی آقای احمدینژاد موضوع یارانهها را عملی کردند، ایشان فرمودند یک مرتبه در اواخر دولت آقای خاتمی گزارشی برای من آوردند و یک رقمی را گفتند که اینها در کشور به نان شب محتاجند و شبها گرسنه میخوابند. «آقا» فرمود آن شب من تا صبح خوابم نبُرد. بعدها وقتی آقای احمدینژاد این اقدام را انجام دادند، من حساب کردم که به این ترتیب، لااقل عدهای که آقای خاتمی گفتند، دیگر شبها گرسنه نمیخوابند. این نوع اخبار و اقدامات که تسهیلاتی برای مردم فراهم میکند، موجب خوشحالی ایشان میشود. آرزویی که برآورده شد یک مرتبه به زابل رفته بودیم و «آقا» علاوه بر دیدارهای معمولی، یک دیدار هم با خانواده شهدا داشتند. معمولا در دیدار با خانواده شهدا، تعداد خانمها بیشتر است. برای همین وقتی قسمت خانمها پرشده بود، قسمت آقایان هنوز چند جای خالی داشت. من در حیاط راه میرفتم که میدیدم یک پیرزنی سرگردان آنجا ایستاده است. به او گفتم چرا اینجا ایستادی؟ گفت آمدهام «آقا» را ببینم ولی نمیشود چون جا نیست و من در حیاط ماندهام. به او گفتم همراه من بیا و چون پیرزن بود، او را به قسمت آقایان بردم و گفتم این هم «آقا»! اینجا بنشین و هر وقت خواستی برو. بعد ایستادم از دور او را نگاه کردم. دیدم مانند کسی که در مقابل یک امامزاده ایستاده شروع به صحبت کرد و 10 دقیقه این حالت طول کشید و بعد گفت کار من تمام شد، میخواهم بروم. آن شب «آقا» فرمودند که قصد دارند به منزل چند شهید هم سرکشی کنند. یک کوچهای انتخاب میشد و در آن کوچه به منزل چند شهید میرفتند. جلوی یکی از خانهها که رسیدیم، پیرزنی با چادر نماز در را باز کرد و شعری خواند با این مضمون که «خوش آمدی و خوشم آمد از آمدنت...» بعد به «آقا» گفت با آمدنتان روحم را شاد کردید. من امروز برای دیدن شما آمده بودم، اما چون جا نبود، در حیاط ماندم تا اینکه یکی از محافظهای شما مرا به داخل آورد. بعد گفت فکر نمیکردم شما یک روزی به منزل ما بیایید. منزل این پیرزن یک خانه کوچک با 2 اتاق بود که یک اتاق را به یکی از خانمهای همسایه که شوهرش فوت کرده بود، داده بود. یک آقایی هم آنجا حضور داشت. حضرت آقا فرمودند ایشان کیست؟ پیرزن گفت پسرم است. «آقا» سؤال کردند شغلشان چیست و او جواب داد استاد دانشگاه هستم. فرزند دیگر این پیرزن شهید شده بود و فرزند دیگرش هم اگر اشتباه نکنم پزشک بود. بعد هر چه آقا گفت که شما چه نیازی دارید، پیرزن جواب داد هیچ! فقط دلم میخواست شما را ببینم که دیدم. اگر امشب بمیرم، به همه آرزوهایم رسیدهام. «آقا» رو کردند به ما و گفتند استغناء طبع را ببینید؛ با این وضع زندگی و با اینکه مادر یک شهید است، هیچ توقعی از نظام ندارد. اینها سرمایه واقعی کشور هستند.
دوشنبه, 10 شهریور 1393 ساعت 18:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]
صفحات پیشنهادی
ناگفتههای زندگی شخصی رهبر انقلاب
ناگفتههای زندگی شخصی رهبر انقلاب سردار حسین نجات مشاور فرمانده کل سپاه و فرمانده سابق سپاه ولی امر در طی مدت زمان همراهی با رهبر معظم انقلاب از سادهزیستی ایشان میگوید لینک تاریخ انتشار ۱۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۳ ۵۵ناگفته های سردار از زندگی رهبر انقلاب |اخبار ایران و جهان
ناگفته های سردار از زندگی رهبر انقلاب کد خبر ۴۳۱۱۲۰ تاریخ انتشار ۱۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶ ۳۷ - 01 September 2014 به او گفتم همراه من بیا و چون پیرزن بود او را به قسمت آقایان بردم و گفتم این هم آقا اینجا بنشین و هر وقت خواستی برو بعد ایستادم از دور او را نگاه کردم خودش می گوید«توهم سلطه» به روایت رهبر انقلاب
توهم سلطه به روایت رهبر انقلاب کتاب توهم سلطه گزیدهای از نظرات مقام معظم رهبری درباره صهیونیسم و مباحث مرتبط با آن است که از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است به گزارش مهر این کتاب مجموعه ای خواندنی برای شناخت دولتی جعلی با ملتی بی هوناگفتههای سردار نجات از زندگی رهبر انقلاب گزارشی که خواب را از چشم رهبری گرفت/ وقتی پنیر کوپنی تمام شد/ اگر پ
ناگفتههای سردار نجات از زندگی رهبر انقلابگزارشی که خواب را از چشم رهبری گرفت وقتی پنیر کوپنی تمام شد اگر پیکان ضدگلوله میشد به او گفتم همراه من بیا و چون پیرزن بود او را به قسمت آقایان بردم و گفتم این هم آقا اینجا بنشین و هر وقت خواستی برو و بعد ایستادم از دور او را نگاهناگفتههای جالب سردار نجات از زندگی رهبر انقلاب
ناگفتههای جالب سردار نجات از زندگی رهبر انقلابتاریخ انتشار دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۴ ۰۷ خودش میگوید «محشور شدن ما با حضرت آقا به سال 61 برمیگردد که ایشان رییس جمهور بودند و من مسئولیت حفاظت سپاه را برعهده داشتم » از طرف سپاه علی شمخانی به عنوان جانظر صریح گلابدرهای درباره رهبر انقلاب در یک کتاب/ روایتی خواندنی از تشییع جنازه شاملو
فرهنگ و ادب ادیبات ایران نظر صریح گلابدرهای درباره رهبر انقلاب در یک کتاب روایتی خواندنی از تشییع جنازه شاملو وارث مرحوم سیدمحود گلابدرهای از انتشار اظهار نظرهای صریح این نویسنده در مورد رهبر معظم انقلاب اسلامی و ولایت فقیه در کتابی با عنوان ارض بیض خبر داد که همزمان با مر«مفتون و فیروزه» تاریخ خصوصی ملت ایران است/ روایتی از حضور داستانی رهبر انقلاب در یک رمان
فرهنگ و ادب ادیبات ایران سعید تشکری با مهر مطرح کرد مفتون و فیروزه تاریخ خصوصی ملت ایران است روایتی از حضور داستانی رهبر انقلاب در یک رمان سعید تشکری با اشاره به انتشار رمان جدید خود با عنوان مفتون و فیروزه که از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است گفت رمان تاریخ خصوروایتی از حضور داستانی رهبر انقلاب در مفتون و فیروزه
روایتی از حضور داستانی رهبر انقلاب در مفتون و فیروزه فرهنگ > کتاب - سعید تشکری با اشاره به انتشار رمان جدید خود با عنوان مفتون و فیروزه که از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است گفت رمان تاریخ خصوصی یک ملت به شمار میرود و من مفتون و فیروزه را بازگشایی تاریخروایت روزنامه کیهان از تحلیل بیانات رهبرمعظم انقلاب توسط رسانه های ضدنظام
روایت روزنامه کیهان از تحلیل بیانات رهبرمعظم انقلاب توسط رسانه های ضدنظام سیاست > رهبری - کیهان نوشت تأکید رهبر معظم انقلاب بر لزوم پایبندی وزرا به فاصلهگذاری با فتنه و فتنهگران کام رسانههای ضدانقلاب و بیگانه را تلخ کرد شبکه دولتی انگلیس در تحلیلمبانی و مؤلفه های سبک زندگی اسلامی در اندیشه رهبر معظم انقلاب
مبانی و مؤلفه های سبک زندگی اسلامی در اندیشه رهبر معظم انقلابمهمترین مبنا در میان مبانی سبک زندگی اسلامی مبحث دین شناسی و تبیین ارتباط بین دین و سبک زندگی است تحقق نظام اسلامی و هدایت و سرپرستی آن بر اساس نگاه خاصی به دین اسلام صورت گرفته است نگاه مقام معظم رهبری به مسئله سبکدیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت با رهبر معظم انقلاب اسلامی
دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت با رهبر معظم انقلاب اسلامی رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر در چهارمین روز از هفته دولت رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت با حضرت آیت الله خامنهاینامه سردار نقدی به رهبر انقلاب |اخبار ایران و جهان
نامه سردار نقدی به رهبر انقلاب رئیس سازمان بسیج مستضعفین در نامهای خطاب به حضرت آیتالله خامنهای نوشت بسیجیان جان بر کف صف به صف آماده و گوش به فرمان ولی خود مصممند مقاومت عزتمندانه را تا پیروزی نهایی ادامه دهند کد خبر ۴۲۹۵۹۳ تاریخ انتشار ۰۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۲ ۱۴ - 27 Augusسبک زندگی(6)؛ روایتی زیبااز سبک زندگی دو مجتهد معروف
سبک زندگی 6 روایتی زیبااز سبک زندگی دو مجتهد معروف حضرت آیتالله شبیری زنجانی در سلسله خاطرات خود با نقل خاطرهای از دو مجتهد تراز اول شیعه زندگی شیخ انصاری و ملا علی کنی وسبک زندگی متفاوت این دو عالم برجسته را تشریح نمودند به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران متن خاطرهروايت زندگي گنجعليخان در صداي كرمان
۵ شهريور ۱۳۹۳ ۱۱ ۴۲ق ظ روايت زندگي گنجعليخان در صداي كرمان خواب و بيدار عنوان نمايشي 30 دقيقه اي از صداي مركز كرمان است كه به روايت ماجراي پيرمردي مؤمن و درستكار از اهل كرمان مي پردازد به گزارش خبرگزاري موج نمايش راديويي خواب و بيدار برگرفته از كتاب تاريخ كرمان نوشته محمروایتی از کارمندی و زندگی روی خط فقر
روایتی از کارمندی و زندگی روی خط فقر علاوه بر مشکلات اقتصادی و عدم تناسب میان حقوق کارمندان با درآمدها و تورم کمتوجهی به شایستهسالاری و شرایط سخت برای ارتقای کارمندان در پستها از دیگر مشکلات است روزنامه آرمان تشکیل دولت مدرن در ایران قدمت چندانی ندارد نخستینبار در دورهرهبر معظم انقلاب:برگزاری کنگره شهدای اصناف به احیای نام این آبرومندان انقلاب اسلامی کمک خواهد کرد
رهبر معظم انقلاب برگزاری کنگره شهدای اصناف به احیای نام این آبرومندان انقلاب اسلامی کمک خواهد کرد رهبر معظم انقلاب ورود اصناف و بازاریان کشور در جریان مبارزات انقلابی را یکی حوادث مهم تاریخ انقلاب اسلامی برشمردند و تاکید کردند برگزاری کنگره شهدای اصناف و بازار یقینا به احیای نامرسانه ملی همواره در ظل رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی گام برداشته است
193 نماینده طی بیانیهای ضمن حمایت از سازمان صدا و سیما رسانه ملی همواره در ظل رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی گام برداشته است سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران یکی از مراکز مهم و راهبردی نظام اسلامی است که همواره در ظل رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و سیاستهای ابلاغی-
سیاسی
پربازدیدترینها