واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: اصرار برای شلاق خوردن دو عکاس چه دستاوردی در پی دارد؟
چنین برخوردی با دو عکاس شهرستانی، چه حاصلی جز تبلیغ سوء برای کشور در پی خواهد داشت؟ آیا ساحت نقد بدین روش منز خواهد شد و دیگر نقدی که ممکن است تا حدودی غیرمنصفانه باشد، انتشار نخواهد یافت و این دو عکاسِ منتقد درس عبرتی برای دیگر همکارانشان خواهند شد؟
کد خبر: ۴۲۹۶۲۵
تاریخ انتشار: ۰۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۱ - 27 August 2014
پرونده محکومیت دو عکاس قزوینی در حالی همچنان مفتوح است و این دو تن دیر یا زود باید مجازات شلاق را پذیرا شوند که اصرار شاکی به عنوان یکی از مدیران میراث فرهنگی در اعمال مجازات و بخشش تنها در صورت عذرخواهی این دو تن، منجر به ایجاد موج بلندی شده و گروهی وسیع از عکاسان کشور نیز با این دو عکاس همصدا شدهاند اما در این میان آنچه محل تامل است، سکوت مسئولان میراث فرهنگی است.
به گزارش «تابناک»، خلیل امامی 19 آبانماه سال گذشته، در مطلبی اقدام به نقد کتابی کرد که عنوان کرده با سرمایه شهرداری قزوین چاپ شده بود؛ کتابی مصور و تمام رنگی که درباره جاذبههای بصری قزوین بود و آن گونه که خلیلی امامی گفته بود، فاقد کیفیت است. پس از این نقد، شخصی اقدام به پاسخ به این نقدها کرد و در ادامه نیز شاهد پاسخی عباس علیپور به پاسخ وارد آمده در نقد خلیل امامی در وبلاگش پرداخت.
وی در وبلاگ «قزوین هنر» خطاب به محمدعلی حضرتیها نوشته بود: «آیا شما که داعیهدار تبلیغات جاذبههای گردشگری استان هستید، در سالیان گذشته نیز محصولات تبلیغاتی بیکیفیت (مانند کتاب "قزوین سرزمین روزگاران") تهیه کردهاید؟ و آیا پیش از داشتن موهبت مسوولیت در سازمان ایرانگردی و اداره کل میراث فرهنگی هم دست به تولید چنین آثار درخشانی (!) زدهاید؟ چرا شرایط یکسانی برای دیگر عکاسان استان فراهم نیست تا در این امور وارد شوند؟ آیا استفاده از روابط و امتیازهای خاص، موجب یکهتازی حضرتعالی در این عرصه شده است؟»
همین جملات باعث شد که محمدعلی حضرتیها - دیماه 1392 (حدود دوماه پس از انتشار نقد عکاسها) به دادگاه شکایت کرده و حکم اولیه این پرونده در شعبه 102 دادگاه عمومی قزوین صادر شود که مطابق با این حکم خلیل امامی به 50 ضربه شلاق و علیپور به 25 ضربه شلاق محکوم شدند. حضرتیها که پیش از این «مشاور فرهنگی استاندار قزوین» بود، در یکسالگی دولت یازدهم به عنوان مدیرکل میراث فرهنگی استان قزوین منصوب شد و مشخصاً همچنان پیگیر اجرای این حکم بود و تنها عدم اجرایش را مشروط به یک اتفاق نمود.
در این میان پس از رسانهای شدن ماجرا، روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در توضیحی عنوان کرد با اعلام رضایت مدیرکل میراث فرهنگی قزوین، پرونده مختومه شده اما در ادامه حضرتیها، گفتههای روابط عمومی را عملاً رد کرد و تاکید نمود همچنان بر موضع پیشینش استوار بود و شرط رضایتش را عذرخواهی این دو عکاس عنوان کرده بود.
وی در این باره گفته بود: «من در دادگاه هم اعلام کردم؛ کسی را که محکوم به اعدام است میبخشند، آن فرد مجرم در دادگاه میگوید، اشتباه کردم، در شرایط اضطراری بودم، این کار را کردم، قصدم آدمکشی نبود. اگر اصرار به ادامهی روشهای تخریبی باشد، بهخاطر دفاع از حقوق دیگران، با این موضوع موافق نیستم و طبیعتا نیز پس نمیگیرم شکایتم را، اما اگر همینقدر باشد، بگویند ما اشتباه کردیم، متنبه شدیم و این روش، روشی اخلاقی نبوده ... قطعا من میبخشم.»
حضرتیها تاکید میکند به او صفتهای بدی نظیر رانتخوار نسبت داده شده و آب پاکی را روی دست مدیران ارشدش در سازمان میراث فرهنگی نیز ریخته است: «من زمانیکه اقدام به شکایت کردم هیچ مسئولیت دولتی نداشتم عبارات ناشایستی که این عکاسان عنوان کردند زیبنده یک انسان نبود و من را تهدید به این جمله کردند که هر غلطی میخواهی بکن... من از حرمت انسانیام دفاع میکنم. مسئولیت برای من مهم نیست. به عنوان یک شهروند همواره از میراثفرهنگی و کرامت انسانی دفاع میکنم و اگر مدیران من تصور میکنند که این حاشیه برای سازمان ضرر دارد بلافاصله استعفا میدهم و هیچ اصراری بر ادامه این مسئولیت ندارم.»
پس از این بود که 240 عکاس نیز در نامهای به محمدعلی حضرتیها که رونوشت آن برای حسن روحانی، علی جنتی و مسعود سلطانیفر ارسال شده بر موضع این دو عکاس تاکید کردند.
در متن این نامه آمده بود: «با عنایت به اینکه ابراز برخی انتقادات از سوی آقایان خلیل امامی و عباس علیپور نسبت به کتاب جنابعالی با عنوان «قزوین، سرزمین روزگاران» سبب محکومیت این دو عکاس به تحمل 75 ضربه شلاق در مجموع شده است، بدینوسیله اعلام میشود ما امضا کنندگان این نامه ضمن حمایت از ایجاد فضای نقد حرفهای در حوزه تخصصی عکاسی، این یادداشت را حاوی مجموعهای از انتقادات حرفهای و کارشناسانه نسبت به کتاب یاد شده میدانیم.
لذا از آنجا که حضرتعالی در گفتگو با خبرگزاری ایسنا در تاریخ چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ (کد خبر: 93052915646) نسبت به تداوم شکایتتان تاکید داشتهاید، امضا کنندگان این نامه نیز به عنوان منتقدان کتاب شما آمادگی خود را جهت دریافت شکایت از سوی آن مدیر فرهنگی اعلام میدارند.
کوهها با هماند و تنهایند
همچو ما، باهمانِ تنهایان»
در این میان سوای این پرسش که آیا این حکم مشمول قاعده تناسب جرم و مجازات است، مسئله قابل تامل سکوت مسئولان ارشد سازمان میراث فرهنگی در قبال این وقایع است و ظاهراً آنها نیز با شخصی تلقی کردن این شکایت و حکم صادره، قصد ورود برای این ماجرا را ندارند. آیا مسئولان میراث فرهنگی و مشخصاً مسعود سلطانیفر قصد دارند همچنان به این رویه ادامه دهند و این دو عکاس ضربات شلاق را بر تنشان حس خواهند کرد یا اتفاق تازهای رخ خواهد داد و این ماجرا ختم به خیر خواهد شد؟
سوای اینها، چنین برخوردی با دو عکاس شهرستانی، چه حاصل و دستاوردی جز تبلیغ سوء برای کشور در پی خواهد داشت؟ آیا ساحت نقد بدین روش منز خواهد شد و دیگر نقدی که ممکن است تا حدودی غیرمنصفانه باشد، انتشار نخواهد یافت و این دو عکاسِ منتقد درس عبرتی برای دیگر همکارانشان خواهند شد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]