تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ایمان هیچ کس کامل نمی شود مگر هر که را خدا دوست دارد دوست داشته باشد و آن که را خدا دشم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837039995




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی اثرگذاری رسانه‌های تصویری بر نهاد خانواده


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی اثرگذاری رسانه‌های تصویری بر نهاد خانواده
رسانه‌ها بستگی به میزان استفاده‌ای که از آنها می‌شود، می‌توانند در روابط انسانی، شیوه زندگی و عادات و رسوم مردم و کالاهایی که استفاده می‌شود، تأثیرات مثبت یا منفی بگذارند.

خبرگزاری فارس: بررسی اثرگذاری رسانه‌های تصویری بر نهاد خانواده



بخش دوم و پایانی ب) تأثیرات منفی یک ـ افزایش بزهکاری و خشونت افزایش بزهکاری مانند خشونت خانوادگی و «خشونت علیه زنان در تمامی کشورها، حتی در کشورهای پیشرفته‌ای که قوانین محکمی برای جلوگیری از خشونت علیه خانواده دارند، نگران‌کننده است.» (کلین، 2004: 25) در این کشورها، رسانه‌ها به عنوان عامل مهمی برای کاهش خشونت به کار گرفته می‌شوند. در واقع، این خواست دولت‌ها و نهادهای اجتماعی است، ولی در مقابل، بخش تجاری رسانه‌ها به ویژه شبکه‌های تلویزیونی خصوصی و کابلی با نمایش فیلم‌های اکشن به این موضوع دامن می‌زنند. می‌توان گفت منافع اجتماعی که دولت‌ها آن را دنبال می‌کنند، با منافع مالی که رسانه‌های خصوصی به دنبال آن هستند، در تضاد قرار دارد. «پخش صحنه‌های خشن در فیلم‌های سینمایی، رفتار خشن را در افراد برمی‌انگیزد؛ چراکه خشونت، تمایل به خشونت را کاهش نمی‌دهد، بلکه خشونت موجد خشونت است. مشاهده خشونت در تلویزیون موجب افزایش پرخاشگری در میان تماشاگران می‌گردد.» (ارونسون، 1369: 186) مثلاً اخبار شنیداری و دیداری در ارائه تصویر جرم به مردم و توسعه سازمان‌هایی مانند پلیس در جامعه نقش مهمی دارند. «رسانه‌ها همچنین نقش مهمی در چگونگی شکل‌گیری افکار عمومی در مورد جرم و بزه‌کاری ایفا می‌کنند». (فرجیها، 1385: 96) بدین ترتیب، می‌توان گفت رسانه با اثرگذاری بر ساختار خانواده و با ترسیم تصویری از جرم ممکن است در مواردی به صورت مستقیم منجر به ارتکاب جرم شود. البته این اثر عام نیست و در مواردی خاص به صورت موردی گزارش شده است. دیدن صحنه سرقت یک بانک یا ربودن یک شیء از مغازه یا دزدی خانوادگی ممکن است بیننده نوجوانی را به ارتکاب جرم بکشاند. با این حال، خارج از چارچوب رسانه‌های رسمی کشور، اثرگذاری فیلم‌های ماهواره‌ای یا ویدیویی که روی آنها هیچ‌گونه کنترلی وجود ندارد، شدیدتر و عمیق تر است. در بیشتر موارد، بزه‌کاران، جرایم جنسی را تحت تأثیر این‌گونه فیلم‌ها انجام داده و مرتکبان آنها به این تأثیر اعتراف کرده‌اند. نظریه «بازتاب رسانه‌ای جرم» مدعی است «رسانه‌ها با نمایش مستمر تصاویر فریبنده و خوشایند از ارتکاب جرم و اسطوره‌سازی از مجرمان، کنترل‌های درونی را تضعیف می‌کنند. این امر در نظریه‌های روان‌شناسانه در مورد مهارزدایی و حساسیت‌زدایی در بخش شکل‌گیری انگیزه ارتکاب جرم بررسی شده است.» (رینر، 2000: 212) بر اساس نظریه «کنترل اجتماعی» هیرشی «افراد زمانی بزهکار می‌شوند که نسبت به قیود اجتماعی کم‌اعتنا یا بی‌اعتنا شوند». در این نظریه‌ها، رسانه‌ها اثر معناداری بر شکل‌گیری تصویر کلی جرم در درون جامعه دارند. گستره این اثر تا آنجاست که می‌توان گفت انگاره‌هایی که بر آگاهی عموم درباره جرم سایه افکنده است، عمدتاً محصول رسانه‌هاست. این پدیده را می‌توان تصویر رسانه‌ای رایج جرم نامید. (وایت، 1383: 53) گربنر، معتقد است درس هایی که ما در دوران کودکی از تلویزیون می‌آموزیم احتمالاً پایه‌هایی برای جهان‌بینی وسیع ما می‌گردند. «تلویزیون منبع معناداری از ارزش‌های عمومی، عقاید قالبی، ایدئولوژی و دیدگاه‌ها است». (گربنر، 1994: 31) دیگر اندیشمندان نیز در کنار خانواده به علل و عوامل دیگری اشاره دارند که منشأ درونی و بیرونی دارد، اما همه آنها به تأثیر عمیق رسانه در این مورد معتقدند. در مجموع، می‌توان گفت این نظریه‌ها معتقدند: «رسانه‌های دیداری و شنیداری با انعکاس اخبار و رویدادهای جنایی، قبح و زشتی رفتارهای مجرمانه را در جامعه از بین می‌برند و وقوع جرم را امری عادی و طبیعی نشان می‌دهند. در این شرایط، اجتماع پس از مدتی به این زشتی‌ها عادت می‌کند و زمینه سقوط ارزش‌های اجتماعی و هنجارهای زندگی سالم فراهم می‌گردد». (رحمانیان، 1378: 76) دوـ معرفی الگوی‌های منفی در واقع، رسانه‌ها می‌توانند به صورتی پنهان، قالب‌های خاص فرهنگی را در ذهن فرد ایجاد کنند. این قالب‌ها می‌تواند نوعی اقتدار در شکل مردسالاری یا تسلط مرد بر زن و همچنین روابط ناسالم با فرزندان باشد. هنگامی که در یک سریال تلویزیونی، مرد بودن، عامل سلطه بر دیگر اعضا معرفی می‌شود یا درخواست‌های بجای فرزندان نادیده گرفته می‌شود و هم‌زمان، پاسخ زن یا فرزندان در قالب پرخاشگری به نمایش درمی‌آید، خشونت خانوادگی ترویج شده است. هدف سازندگان این سریال‌ها، دامن زدن به خشونت‌های خانوادگی نیست، بلکه برعکس، ممکن است تلاش آنها برای ثبات و تحکیم روابط خانوادگی باشد. با این حال، بین آنچه ما هدف می‌نامیم، با آنچه به صورت واقعی روی می‌دهد، تفاوت زیادی وجود دارد. حتی ممکن است نمایش زیاده‌خواهی فرزندان یا تجمل‌گرایی، با ایجاد نوعی نیاز کاذب در بیننده، او را در رسیدن به چنین موقعیت‌هایی تشویق کند. بدین ترتیب، می‌توان گفت القای یک تفکر یا روش غلط در هر یک از زمینه‌های رفتاری می‌تواند به تشدید آسیب‌های موجود یا شکل‌گیری آسیب‌های جدید منجر شود. نقش رسانه عمدتاً در طرح نیازها و خواسته‌هاست. برای نمونه، در برخی از سریال‌های تلویزیون، مردان متأهل به پنهان‌کاری و داشتن رابطه با زنان دیگر متهم می‌شوند. هدف این سریال‌ها نشان دادن چهره‌ای نامطلوب از این رفتار است، اما بیننده این سریال‌ها ممکن است با برداشت سطحی از این‌گونه موارد تحت تأثیر آن قرار گیرد. سه ـ کم‌رنگ شدن پیوندهای عاطفی در خانواده و فردگرایی یکی از مؤلفه‌های خانواده منسجم، پیوند عاطفی است که بر اثر وجود و استمرار فضای گفت‌وگو، تعاطی افکار و تبادل نظر میان اعضای آن شکل می‌گیرد. پیوند عاطفی به عنوان یک عامل انگیزشی موجب ارتقای سطح انسجام در خانواده می‌شود و این فرآیند می‌تواند همچنان ادامه یابد. بر این اساس، پیوند عاطفی و انسجام خانواده با یکدیگر هم‌بستگی مثبت و بالایی دارند. رسانه‌های جمعی به ویژه رسانه‌های شنیداری و غیر متعامل به دلیل کارکرد متنوع خود و ایجاد تغییرات پیوسته، به تدریج جای ارتباط بین فردی از نوع چهره به چهره را گرفته و توانسته‌اند فضای انفرادی را به جای فضای جمعی و اجتماعی خانواده حاکم کنند، به طوری که گسترش تکنیکی رسانه‌های شنیداری و رایانه‌ای، ارتباط مستقیمی با فردگرایی و دوری از گروه را نشان می‌دهد. در این مسیر، تعامل فرد با رسانه و غیر احساسی شکل می‌گیرد و به دلیل برتری تکنولوژیکی و تجهیز فنی ابزارهای رسانه‌ای، نوعی هراس فرهنگی و انفعال شخصیتی در فرد ایجاد می‌شود. در نتیجه، افراد خانواده به جای گفت‌وگوی صمیمی با یکدیگر با ابزارهای الکترونیکی ارتباط برقرار می‌کنند؛ ارتباطی که از هرگونه بار عاطفی و احساسی تهی است. این آسیب، چهره خود را در دو نوع ارتباط، نشان می‌دهد: یکی، ارتباط بین فرزندان و والدین است و دیگری، ارتباط بین زن و شوهر. تجربه‌ها نشان می‌دهند هر اندازه ارتباط میان فرزندان و والدین و ارتباط میان همسران به دلیل تغییر مخاطب کاهش یابد، فاصله عاطفی و هیجانی و نیز فاصله شناختی میان اعضای نظام خانواده بیشتر می‌شود. آمارهای رسمی نشان می‌دهند که میزان مشاهده تلویزیون به وسیله افراد ایرانی نزدیک به چهار ساعت و نیم در روز است. این میزان بسیار زیاد است و ممکن است سبب کاهش فضای گفت‌وگو میان اعضای خانواده شود. این روند با افزایش فردگرایی و کاهش جمع‌گرایی، عامل مهمی در آسیب دیدن انسجام خانواده قلمداد می‌شود. میزان استفاده از اینترنت و اتاق‌های چت نیز در برخی کشورها بیشتر از این میزان گزارش شده است، به گونه‌ای که ورود مردان و زنان به اتاق‌های چت به عنوان «زندگی دوم» مطرح شده که زندگی اول را به مخاطره انداخته است. طبیعی است زندگی دوم (اتاق‌های چت)، میزان زیادی از انرژی، وقت و گفت‌وگو را به خود اختصاص می‌دهد. مک گایر ورود ابزارهای رسانه‌ای را به ورود «بیگانه» تعبیر کرده است و می‌گوید: «به طور متوسط، شش روز در هفته، بیگانه‌ای در خانه شما حضور دارد. بیگانه‌ای که آزادانه در همه جای خانه سر می‌زند و تأثیر می‌گذارد. این بیگانه وظیفه ساده‌ای دارد و آن، محدود کردن توانایی ما و بچه‌ها در تشخیص رؤیا از واقعیت می‌باشد. ما به او اجازه می‌دهیم که در هر ساعتی، وارد خانه‌مان شود. اگر ما درباره بیگانگان و غریبه‌ها به بچه‌هایمان هشدار می‌دهیم، متأسفانه درباره این بیگانه هیچ هشداری به بچه‌ها نمی‌دهیم. این بیگانه یک‌سره حرف می‌زند و هرچه می‌خواهد، می‌گوید و دیگران هم سراپا گوش می‌شوند». (به نقل از: حمیدی، 1383) در گزارش ان وای تی، زنان در امریکا بیشتر از اینکه به فکر مراقبت از کودکان خود باشند، تلویزیون تماشا می‌کنند. در این گزارش آمده است که این زنان در مرتبه اول، تلویزیون تماشا می‌کنند و خرید خانه و صحبت با تلفن در رده‌های بعدی ارتباط قرار دارند. مراقبت از کودکان و صحبت کردن با آنها در مراتب پایین‌تر قرار دارند. صرف وقت زیاد برای رسانه‌ها به منزله کاهش میزان ارتباط‌های انسانی به ویژه با کودکان است. این روند، با افزایش فردگرایی و کاهش جمع‌گرایی سبب آسیب دیدن انسجام خانواده می‌شود. مارکوز و کیتایاما (1991) نشان داده‌اند که فرهنگ اروپایی و غربی، هویت فردی را در جهت فردگرایی و فرهنگ آسیایی و شرقی و نیز امریکای جنوبی، فرد را به سوی تعلق به گروه سوق می‌دهند. همچنین به نظر بوچنر (1994) و داون و همکاران (1995)، در جوامع آسیایی که جمع‌گرایی ترجیح دارد، خودِ متکی به دیگران معمولاً احساس تعلق را به وجود می‌آورد. در این جوامع، بریدن از خانواده و دوستان، آسیب‌آفرین است و نابهنجاری اجتماعی قلمداد می‌شود. در این فرهنگ‌ها، تعداد خودها بیشتر است. هر فرد یک خود ندارد، بلکه چندین خود دارد، همانند: خود با والدین، خود در کار و خود با دوستان. خود با والدین و فرزندان در این فرهنگ‌ها اهمیت بیشتری دارد. در کل، یافته‌های تحقیقی نشان می‌دهند میان کشورهای غربی و شرقی تفاوت‌های زیادی درباره شاخص فردگرایی ـ جمع‌گرایی مشاهده می‌شود که دلیل آن نیز تفاوت درنوع نگرش، رفتار و فرهنگ‌های متفاوت و از جمله چگونگی گسترش رسانه‌های جمعی در متن خانواده‌هاست. پهناوری جهان، مسائل پیچیده اقتصادی، فن‌آوری الکترونیکی و وضعیت اجتماعی اقتصادی به ویژه فشار جهانی شدن، تغییراتی را ایجاد می‌کنند که در زمینه تحول شخصیتی فرد و نیز هویت جمعی آنها در محیط اجتماعی و خانواده تأثیر بسزایی دارند. (بانهام و همکاران، 2000) علت اصلی کاهش جمع‌گرایی و افزایش فردگرایی را به تجربه‌های فراوان شهرنشینی، شتاب فن‌آوری و ویژگی‌های زندگی پر تنش و کاهش ارتباطات بین فردی نسبت می‌دهند. کاهش فرهنگ گفت‌وگو و تعامل عاطفی به دلیل کیفیت جدید زندگی، بیش از همه، بر هویت فردی و جمعی ملت‌ها اثر می‌گذارد و به تدریج، آنها را به سوی فردگرایی سوق می‌دهد. چهار ـ تجمل‌گرایی برنامه‌های تلویزیونی به ویژه سریال‌هایی که در داخل کشور تولید می‌شود، با توجه به موضوع و نوع ساخت آن از بیننده زیادی برخوردار است، اما در بسیاری از موارد، دچار انحراف از اصولی می‌شود که جامعه به شدت به رعایت آن محتاج است. به طور کلی، ترویج تجمل‌گرایی، نشان دادن زندگی افراد مرفه و خانه‌هایی که برای بسیاری از مردم تنها یک رؤیا محسوب می‌شود، آثار و پی‌آمدهای زیان‌باری بر جای می‌گذارد. پنج ـ تأثیر غیر مستقیم در تزلزل خانواده از دیگر آسیب‌های اجتماعی مهم در خانواده، طلاق است. در بحث طلاق، آنچه مهم است، جدایی عاطفی افراد از یکدیگر است. طلاق پنهان یا طلاق عاطفی به معنای زندگی کردن زیر یک سقف بدون هم‌دلی و علاقه متقابل است که زمینه را برای طلاق واقعی آمده می‌سازد.«تحقیقات نشان‌دهنده بالا رفتن میزان طلاق و جدایی، به تأخیر افتادن سن ازدواج دختران و تولد نخستین فرزند آنها، محدود شدن تعداد فرزندان، افزایش تعداد و نسبت زنان دارای تحصیلات عالی و نشان‌دهنده تغییرات پدید آمده در نهاد خانواده است». (رفعت جاه، 1382: 135) طلاق نیز مانند دیگر آسیب‌های اجتماعی تحت تأثیر عوامل متعددی است و تأثیر رسانه‌ها نیز در این مورد می‌تواند غیر مستقیم باشد. در واقع، رسانه‌ها در تبیین شکل‌گیری فشار ناشی از خلأ هنجاری نقشی کلیدی ایفا می‌کنند. «رسانه‌ها ممکن است با ترسیم تصاویری از چشم و هم‌چشمی عمومی در مورد برخورداری از یک زندگی مرفه، احساس محرومیت نسبی را تشدید ‌کنند و موجب وارد آمدن فشار برای رسیدن به سطوح بالای موفقیت می‌شوند». (Siegel, 2003: 193) در واقع، صرف نظر از طلاق‌هایی که به علت ناآشنایی درست زوجین با یکدیگر صورت می‌گیرد یا طلاق‌هایی که تنها علت اقتصادی دارند، آنچه به عنوان یک قاعده کلی مطرح می‌شود، برآورده نشدن توقع‌هایی است که زوجین از یکدیگر داشته‌اند. رسانه‌ها در شکل‌گیری این توقع‌ها و انتظارات نقش مهمی دارند. رسانه این انتظارات را از طریق نمایش فیلم و سریال یا در قالب‌های دیگر عرضه می‌کند و افراد به دنبال دست‌یابی به آنها هستند. نقش رسانه در نشان دادن چهره‌ای مطلوب از اشتغال زنان می‌تواند مثبت ارزیابی شود، اما به طور هم‌زمان، زمینه‌هایی را برای شکل‌گیری اختلافات درون خانوادگی نیز فراهم می‌سازد. حتی نشان دادن سهولت امر طلاق و از بین بردن قبح آن می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های زوجین مؤثر باشد. شش ـ کم‌رنگ شدن نقش تربیتی خانواده خانواده مهم‌ترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارد. در واقع، باورها و اعتقادات دینی و جامعه‌پذیری ابتدا در خانواده شکل می‌گیرد. از نظر کوئن، با صنعتی شدن جوامع، ساخت، کارکردها و اقتدار خانواده دچار دگرگونی عظیمی شده است. مهم‌ترین پی‌آمد گذار از خانواده سنتی به خانواده صنعتی شهری، جانشینی خانواده هسته‌ای به جای خانواده گسترده بوده است. در نتیجه، خانواده نقش خود در تربیت اجتماعی فرزندان را به مدارس و آموزشگاه‌ها واگذار کرد و روابط سودجویی به جای مهرجویی و منفعت در مقابل اخلاق قرار گرفت و خانواده با کارکردهای گذشته‌اش به حاشیه رانده شد. (رئوف، 1377: 143) «اکنون جوامع غربی به سوی نوعی از خانواده جمعی پیش می‌روند که ارزش عمده در آن، «انعطاف‌پذیری» است». (کارلسون، 1378: 38) در این میان، رسانه‌ها از طریق اثرگذاری بر ارتباط منفی بین والدین و فرزندان، منشأ تحولات بزرگی در تربیت فرزندان می‌شوند. نسل جوان امروز در مقایسه با نسل‌های گذشته، کمتر زیر بار ارزش‌های دیکته شده از سوی خانواده می‌رود. امروزه تنها مدارس و مساجد و دیگر نهادهای اجتماعی جای‌گزین نقش تربیتی فرزندان نشده‌اند، بلکه فرزندان، الگوهای رفتاری خود را در بسیاری موارد از رسانه می‌گیرند. جای تعجب نیست که هنرپیشگان و بازیگران فیلم‌ها و سریال‌ها بیش از معلمان مدارس و استادان دانشگاه‌ها به عنوان الگو شناخته می‌شوند. نبود یا ضعف کنترل خانواده بر فرزندان، احتمال بروز ناهنجاری‌ها را افزایش می‌دهد. ضعف کنترل اجتماعی و کنترل خانوادگی نشان از نابسامانی دارد و فرزند می‌تواند دست به اقداماتی بزند که موافق عقاید والدین خود نباشد. یکی از دلایل مهم این وضعیت، شفاف نبودن روابط اعضای خانواده است. از سوی دیگر، والدین شناخت درستی از شیوه‌ها و روش‌های متناسب برای کنترل فرزندان خود پیدا نکرده‌اند و این امر سبب شده است والدین دچار تعارض شدیدی در رفتار خود شوند. بسیاری از والدین در شیوه برخورد با معضلات فرزندان خود بسیار اظهار عجز می‌کنند و فرزندان نیز به خوبی از ناتوانی والدین خود آگاهی دارند. در اینجاست که باید به نقش فعال و مؤثر رسانه در تربیت فرزندان اشاره کنیم. برنامه‌هایی که با موضوع مشاوره خانوادگی در رادیو و تلویزیون تولید می‌شود، راهکارهایی را مطرح می‌کنند که والدین به کمک آنها بتوانند بر ضعف کنترل خویش غلبه کنند. هنگامی که والدین در انجام دادن مقاصد خویش احساس ناتوانی می‌کنند، با به کارگیری خشونت به اعمال کنترل دست می‌زنند. 4. خانواده و رسانه ملی در ایران، جدایی فرزندان از خانواده مانند غرب نیست و روابط عاطفی بین فرزندان و والدین حتی در سنین بالا نیز ادامه می‌یابد. در بسیاری موارد، وابستگی اقتصادی به والدین نیز امری معمول محسوب می‌شود. البته امروزه تحول در ساختار خانواده در ایران کاملاً محسوس است. رسانه تا چه حد می‌تواند این روند را اصلاح کند؟ آیا رسانه عامل تشدید این موضوع است؟ اصولاً این تغییرات، الزامی و کنترل‌ناپذیر است؟ در برابر این پرسش‌های مهم می‌توان گفت دولت‌ها بنا به مصالح خود می‌کوشند از ظرفیت رسانه برای هدایت افکار عمومی جامعه و اثرگذاری بر نهادهایی چون خانواده بهره بگیرند و روند مطلوبی را ایجاد کنند تا بتوانند نقش خود را در کنترل اجتماعی به خوبی ایفا کنند. بنابراین، رسانه‌ها در برنامه‌های خود ابتدا باید شناخت درستی از وضعیت کنونی خانواده‌ها داشته باشند و بر مبنای این شناخت، الگوهای خود را ارائه کنند. در کشور ما، دو بخش سنتی و مدرن در کنار یکدیگر دیده می‌شود، در حالی که شهرهای بزرگ شکل جدید خانواده را تجربه می‌کنند، ولی در روستاها و شهرهای کوچک، نظام سنتی خانواده همچنان قدرتمند است. از آنجا که رسانه، طیف وسیعی از مخاطبان را گروه هدف خود می‌داند، برنامه‌ریزی علاوه بر دشواری با نوعی ظرافت و دقت نظر نیز روبه‌روست. به عبارت دیگر، ابتدا باید تعریف درستی از کارکردهای خانواده ارائه دهیم تا نوع برنامه‌سازی برای آن و اهدافی که در رسانه مورد توجه است، شفاف‌تر شود. بدین ترتیب، هنگامی که رسانه، چهره نادرستی از خانواده ترسیم کند که با واقعیت‌های موجود در جامعه هماهنگ نباشد، مخاطب در پذیرش آن با مشکلات بسیاری روبه‌رو خواهد شد. در برخی سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی، به پدیده اشتغال زنان به صورتی مثبت نگریسته می‌شود و آن را نشانه‌ای از همکاری و هماهنگی بین زوجین و مؤثر بودن نقش زنان در جامعه می‌دانند. این در حالی است که در برخی سریال‌ها، این موضوع یک آفت و کوشش به شمار می‌رود و کوشش می‌شود نقص در تربیت فرزندان و حتی سردی روابط خانوادگی را به اشتغال زنان نسبت دهند. در واقع، رسانه موظف است سیاست واحدی در قبال پدیده‌های موجود داشته باشد. تحول بزرگ دیگر در ساخت درونی روابط خانواده است، به گونه‌ای که در نقش اعضای خانواده تحول ایجاد کرده است. نشان دادن صحنه‌هایی از زندگی خانواده‌های فقیر در جنوب شهر که در عین ضعف مادی دارای روابطی صمیمی هستند، در کنار خانواده‌های ثروتمندی که تمامی ساختارها و روابط آن از هم پاشیده، ممکن است کلیشه‌هایی از خانواده را مطرح ‌کند که همواره ثابت نیستند. در جوامعی که سرعت تغییرات، بیش از آمادگی‌ها و ظرفیت‌های مردم است، نه تنها آسیب‌هایی متوجه عموم می‌شود، بلکه تلقی مردم از تغییر نیز منفی خواهد بود. وضعیت امروز «خانواده ایرانی»، مصداقی از این موضوع است. در گذار از سنت به مدرنیته و به همراه تغییرات آشفته فرهنگی جامعه ما، خانواده ایرانی، دگرگونی‌های گسترده‌ای را تجربه می‌کند. درک این دگرگونی و پیش‌بینی آثار و پی‌آمدهای آن، از ابعاد مختلف اهمیت دارد. به همان اندازه که تفاوت‌های وسیعی در خانواده‌های با گرایش‌های مذهبی وجود دارد، در خانواده‌های بی‌اعتنا به مذهب یا با گرایش کمتر به مذهب نیز تفاوت‌ها گسترده و تصورناپذیر است. خانواده ایرانی از یک طرف هنوز اصول و مفاهیمی از سنت را با خود دارد و از آن طرف، خود را در مسیر مدرنیته قرار داده است. این دوگانگی همیشه مستلزم تقابل نیست، ولی شفاف‌ نبودن وضعیت، تقابل‌های جدی را به وجود آورده است و خواهد آورد. مفاهیمی مانند فامیل، محرم و نامحرم، تعصب و غیرت، فرمان‌بری از بزرگ‌ترها، آبرو و حیثیت خانوادگی به دلیل شرایط یاد شده، در خانواده‌های مختلف، معانی و تعبیرهای متفاوتی پیدا کرده‌اند. می‌توانیم بعضی از رفتارهای خانواده‌هایی را که به شیوه‌های خاص خود زندگی می‌کنند، فساد و بی‌بند و باری تلقی کنیم و می‌توانیم به این رفتارها به عنوان نشانه‌هایی از دگرگونی‌های مرحله گذار نگاه کنیم. در چنین وضعیتی، رسانه باید رویکردی را در پیش بگیرد که در آن، با حفظ مفاهیم ارزشی و سنت‌های مورد قبول، به تحولات عمیق دنیای مدرن نیز توجه شود. آنچه گفته شد، تنها بخشی از نکته‌های مهم درباره کارآمدی خانواده، بحران‌های پیش رو و بایسته‌هاست. بی‌شک، همت نخبگان کشور و اندیشمندان مسلمان، طلیعه‌های شکوفایی و کارآمدی را بیش از گذشته، فراروی ما قرار می‌دهد. رسانه‌ها بستگی به میزان استفاده‌ای که از آنها می‌شود، می‌توانند در روابط انسانی، شیوه زندگی و عادات و رسوم مردم و کالاهایی که استفاده می‌شود، تأثیرات مثبت یا منفی بگذارند؛ یعنی عملکرد آنها در دو سوی متفاوت است؛ایجاد رفتارهای مثبت، مانند استفاده از برنامه‌های مطلوب و مؤثر در ایجاد رفتارهای آگاهانه، آشنایی با فرهنگ‌های مختلف و گسترش وسعت دید برای برقراری ارتباط بهتر با دیگران؛ و در طرف مقابل ایجاد کردارهای منفی، ازطریق پخش فیلم‌های خلاف اخلاق و رواج خشونت، تقویت تعصب‌های قومی و غیره. اثرهایی پایدار و مثبت است که قوه تفکر را به کار اندازد و اعمالی آگاهانه را از انسان ظاهر سازد. از آنجا که میزان گسترش مطالعه در یک جامعه نشان‌دهنده میزان آگاهی عمقی افراد آن جامعه است، باید یکی از اثرهای رسانه‌ها را در این موضوع بررسی کرد.به جز اثرهایی که رسانه‌ها در روابط داخل خانواده یا جامعه یا شیوه آداب و رسوم دارند، اثرگذاری آنها به عنوان برقرارکننده رابطه بین افکار تولیدکنندگان (شامل گروه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی) و مردم باید نقد و بررسی شود؛ زیرا گستره استفاده از آنها بسیار زیاد است؛ امری که در کل جوامع به صورت یک فرهنگ در آمده است. به طور کلی، رسانه‌ها چگونه باید عمل کنند؟ شاید بتوان گفت رسانه‌ها با استفاده از تجربه‌های محققان و به کارگیری مطالب مفید در ایجاد و تولید برنامه‌های مختلف، می‌توانند فرهنگ‌های سودمند را در میان مردم رواج دهند. با تشکیل انواع نمایشگاه‌های کتاب و تبلیغ آنها از طریق رسانه‌ها و برگزاری مسابقات برای کتاب‌های مطالعه شده و تولید انواع برنامه‌های فرهنگی و به کارگیری آن در سریال‌های مختلف، توجه به زندگی مخترعان و کاشفان به جای ساختن اسطوره‌های کاذب و ایجاد الگوهایی که مشاهده آنها برای هیچ خانواده‌ای نه تنها ایجاد نگرانی نمی‌کند، بلکه سرمشق‌های لازم را هم به جوانان و نوجوانان می‌دهد؛ می‌توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم و با یکدیگر تبادل افکار کنیم. 5. پیشنهادها و راهکارها با توجه به اهمیت مسئله خانواده و در راستای مباحث مطرح شده در این مقاله، پیشنهادهایی در زمینه نقش رسانه‌ها در ترویج و ارتقای فرهنگ خانواده ارائه می‌شود: 1. معرفی دیدگاه اسلام درباره اهمیت جایگاه، منزلت و کارکردهای خانواده در نظام اسلامی؛ 2. ارتقای سطح فرهنگی و تربیتی اعضای خانواده به منظور ایفای نقش آن در سلامت و بهبود فرهنگی جامعه؛ 3. آگاه کردن افراد خانواده نسبت به حقوق و وظایف یکدیگر و زدودن نگرش‌های غلط جامعه؛ 4. گسترش و انتشار ارزش‌های اصیل اسلامی در خانواده برای تربیت نسل سالم، با ایمان، مسئول و مؤثر در رشد خود، خانواده و جامعه؛ 5. ارائه راهکارهای ایمن‌سازی خانواده از آسیب و بحران‌های اجتماعی و حمایت از خانواده‌های آسیب‌دیده؛ 6. تقویت شخصیت و جایگاه واقعی زن و مرد به عنوان پدر، مادر و همسر و توجه به نقش اساسی آنها در توسعه انسانی و تربیت نسل بالنده در خانواده و پرهیز از روحیه مردستیزی یا‌ زن‌ستیزی؛ 7. معرفی و الگوی زنان و مردان موفق جامعه در رسانه‌ها با توجه به موفقیت آنها در نقش مادری، پدری و همسری؛ 8. ترسیم کارکردهای زیستی، تربیتی، روانی و عاطفی خانواده به عنوان مهم‌ترین بستر رشد فرهنگی جامعه؛ 9. بازنمایی ضرورت توجه والدین نسبت به تخصیص زمان کافی برای تربیت فرزندان و تأمین نیازهای عاطفی آنان و بیان پی‌آمدهای بی‌توجهی به این امر؛ 10. آگاهی‌بخشی زنان درباره تأثیر تغذیه مناسب، ورزش و رعایت بهداشت و تأمین سلامت جسمی و نشاط روحی؛ 11. گسترش فرهنگ تسهیل در امر ازدواج به عنوان پیمان الهی و تشویق جوانان به تشکیل خانواده همراه با تعدیل توقع‌ها و کاهش تشریفات و تأثیر آن بر صیانت نفس و سلامت فرد و جامعه؛ 12. افزایش آگاهی‌های زوجین در زمینه حقوق و تکالیف یکدیگر، احکام زناشویی و تنظیم خانواده، تلطیف روابط حقوقی همراه با حسن خلق و معاشرت؛ 13. اصلاح الگوی مشارکت و نقش‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی زنان متناسب با نقش‌های خانوادگی آنان با حفظ ارزش‌ها و منزلت زن؛ 14. فرهنگ‌سازی و آموزش در زمینه گسترش فرهنگ عفاف و پای‌بندی‌های اخلاقی با هدف تحکیم بنیان خانواده و جلوگیری از بروز ‌ناهنجاری‌های اجتماعی؛ 15. شناساندن پی‌آمدهای منفی ناشی از طلاق به زوجین و تأکید بر تشکیل خانواده در مورد زنان بیوه و بی‌سرپرست؛ 16. توسعه و ترویج فرهنگ ساده‌زیستی، قناعت، خوداتکایی، تولید و معرفی الگوی مناسب مصرف برای تصحیح فرهنگ اقتصادی خانواده و کاهش تبلیغات تجاری و مصرفی رسانه‌ها با هدف جلوگیری از ترویج روحیه مصرف‌گرایی؛ 17. بررسی الگوهای معرفی شده از زنان و خانواده در انواع فیلم‌های سینمایی و دیگر برنامه‌های رسانه و میزان اثرگذاری آنها در افزایش ناهنجاری‌های فرهنگی و اخلاقی و معرفی راهکارهای مناسب برای اصلاح گروه‌های مرجع؛ 18. بازنمایی و ریشه‌یابی صحیح و اصولی علل گسست فرهنگی بین نسل‌ها از طریق تحقیقات جامع و ارائه برنامه‌ها؛ 19. تبیین و احیای فرهنگ احترام به پدر و مادر و قدرشناسی و حمایت از آنها همراه با حفظ کرامت سالمندان؛ 20. بازنمایی اثرهای مثبت رعایت عدالت بین فرزندان و ضرورت اجتناب از هرگونه تبعیض بر اساس جنسیت؛ 21. ارتقای آگاهی اعضای خانواده از هنجارها، ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی و خانوادگی برای برخورد صحیح با مشکلات و بحران‌های زندگی؛ 22. بررسی علل افزایش ناهنجاری‌های فرهنگی و اخلاقی در بین اعضای خانواده و ارائه راهکارهای مناسب جهت رفع آن. منابع الف) کتاب بیرو، آلن. 1357. دائرة المعارف علوم اجتماعی. ترجمه: باقر ساروخانی. تهران: کیهان. چراغی کوتیانی، اسماعیل. 1389. خانواده، اسلام و فمینیسم: تبیین رویکرد اسلام و فمنیسم به کارکردهای خانواده (جلد 1). قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله . 1389. رئوف، عزت. 1377. مشارکت سیاسی زن. ترجمه: محسن آرمین. نشر قطره. رحمانیان، منصور، «تأثیر رسانه‌های گروهی بر پیشگیری از جرم»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق جزا و جرم‌شناسی، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، 1378. سلیمی، علی و محمد داوری. 1385. جامعه‌شناسی کجروی. انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. فرهنگی، علی‌اکبر. 1372. ارتباطات انسانی (جلد 1). تهران: رسا. کارلسون و دیگران. 1378. خانواده درمانی. ترجمه: عفت نوابی‌نژاد. انتشارات انجمن اولیاء و مربیان. کازنو، ژان. 1384. جامعه‌شناسی وسایل ارتباط جمعی. ترجمه: باقر ساروخانی. انتشارات اطلاعات. گیدنز، آنتونی. 1384. پی‌آمدهای مدرنیت. ترجمه: محسن ثلاثی. نشر مرکز. معتمدنژاد، کاظم. 1371. وسایل ارتباط جمعی (جلد 1). تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. وایت، رابرت و فیونا هینز. 1383. جرم و جرم‌شناسی. ترجمه: علی سلیمی، مؤسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه. ب) مقاله رفعت جاه، مریم. 1382. «زنان و باز تعریف هویت اجتماعی»، مجله جامعه‌شناسی ایران. دوره پنجم. 2. فرجیها، محمد. 1385. «بازتاب رسانه‌ای جرم»، فصلنامه علمی ـ پژوهشی رفاه اجتماعی، 22. ج) لاتین Gerbner, George (1994). Growing up with television: The cultivation perspective. Inj: Media effects in theory and research.. Reiner. R (2000). The politics of the police. Oxford: Oxford University press. Siegel, L. J (2003). Criminology. Belmont: C. A. wadsworth.. Stark, R. (1996). Religion, deviance and Social Control. New York: Routledge مهدی رشکیانی/ کارشناس ارشد مدیریت رسانه و پژوهشگر مرکز خراسان رضوی منبع: فصلنامه رسانه و خانواده شماره شماره1 پایان متن/

93/06/02 - 01:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن