واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و هنر > موسیقی و هنرهای تجسمی
ضیافت گیلانیهای در تالار وحدت/ من مسرورترین آدم دنیا هستم
گروه موسیقی «گیل و آمارد» به سرپرستی و خوانندگی ناصر وحدتی سه شنبه 28 مرداد ماه در تالار وحدت میزبان علاقه مندان به موسیقی منطقه گیلان بود.
به گزارش خبرنگار مهر، در این کنسرت موسیقایی که با استقبال تماشاگران و علاقه مندان موسیقی نواحی برگزار شد، ناصر و حدتی و گروه «گیل و آمارد» در دو بخش قطعه ها، ترانه و آوازهای محلی منطقه گیلان را اجرا کردند.
در بخش اول 11 قطعه ترانه و آواز که همراه همه سازها تنظیم شده بود بر اساس ملودی های عزیز خوشحال اسطوره سورنانوازی گیلان با عنوان «رقاصی مقام» اجرا شد. خاستگاه ترانه اول سیگارود، ترانه دوم رشت و بقیه آوازها و ترانه ها براساس خاستگاه موسیقی نواحی منطقه دیلمان و اشکور به علاقه مندان موسیقی ارائه شد. در همین بخش اول و در آواز ردیف ششم راوی دختری بود که نامزدش به سربازی می رود و او ناله می زند که: «دیلمان و اسپیلی بی تو تاسیان شده است و من در امامزاده ها نذر کرده ام تا زودتد و سالم به دیلمان برگردی.» در بخش دوم کنسرت نیز تمام آوازها و ترانه ها از شادمانه های جلگه گیلان به هنگام کار در شالیزار و موسیقی زنان گیلان به علاقه مندان ارائه شد که در این بخش استفاده از سازهای کوبه ای نمود بیشتری داشت.
ناصر وحدتی طی توضیحاتی که در بروشور کنسرت منتشر کرد، اعلام کرده است: همه مصائب سالهای ارباب و رعیتی اعم از ظلم ارباب، قحطی، خشکسالی، مرگ و میر در اثر بدیهی ترین بیماری ها بر موسیقی فولکلور گیلان آوار شده است و مردمان آن ایام حق دارند در آوازهایشان بگویند که معترض هستم سربلندم، سرم بالاست، مغرورم ، حق با من است و آن گاه که به پایکوبی می ایستم مسرورترین آدم دنیا هستم. تا مرگ را به سخره بگیرم و زندگی ر استایش کنم. مدام انتظار کشیده ام انتظار روزی که بیاید و من نگران نباشم و در اثر بدیهی ترین بیماری ها از پای در نیایم و در نهایت آزاد و راحت زندگی کنم.
اینها مفاهیمی هستند که با شنیدن موسیقی فولکلور گیلان که همان موسیقی راستین گیلان است به شنونده دست می دهد به ویژه اینکه زبان ترانه ها و آوازها نیز برای او قابل درک باشد. این آوازها و ترانه ها شاعر و ترانه سرای شناخته شده ای ندارند بلکه سینه به سینه از دوران های خاکستر شده تاریخ گیلان به ما ارث رسیده است البته از سال 1335 که رادیو گیلان شروع به کار کرد و به ویژه در سال 41 که اصلاحات ارضی فرایند اقتصادی دیگری را فراهم آود موسیقی فولکلور خلق نشد و به تاریخ پیوست. هر آنچه هم بعدها در شالیزارها هنگام کار و یا زنان هنگام خوابانیدن کودکانشان روی گهواره خوانند یا می خواندند همان هایی هستند که پیشتر توسط شاعران گمنام ساخته شده اند و خوانده شده بود.
مصطفی منجزی نی لبک، مهریار غضنفری کمانچه، سعید پور محمد تار، بنیامین چاره جو کوبه ای، آرش نیکخواه کوبه ای، نیما برزگر تار، اکرم فغان زاده همخوان، رویا نوری ضیا بری همخوان، مهتاب حقیقی همخوان، فاطمه یونسی همخوان گروه اجرایی کنسرت گیل و آمارد را تشکیل می دادند.
۱۳۹۳/۵/۲۹ - ۱۱:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]