محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832861114
اصغر زارعی رئیس سابق حراست وزارت علوم: امروز وزیر و معاونین سایه، وزارت علوم را میگردانند
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اصغر زارعی رئیس سابق حراست وزارت علوم:
امروز وزیر و معاونین سایه، وزارت علوم را میگردانند
رئیس سابق حراست وزارت علوم با بیان اینکه آقای فرجی دانا به عنوان وزیر در این وزارتخانه خیلی نقشی ندارد گفت: امروز در وزارت علوم یک وزیر سایه و معاونین و مسئولین سایه وجود دارند که گردانندگان و تصمیمگیرندگان اصلی آنها هستند.
به گزارش حوزه احزاب خبرگزاری فارس، پیش از ملاقات و گفتوگو با مدیرکل سابق حراست وزارت علوم در دولت نهم ، نمیدانستیم از کدام موضوعات وزارتخانه سوال کنیم. مباحث علمی و آموزشی را مطرح کنیم یا موضوعات امنیتی دانشگاهها. دکتر زارعی فردی بود که در هر دو حوزه دستی بر آتش داشت و از تجربیات زیادی در دانشگاه و حراست برخوردار است. آغاز گفتوگویمان با دکتر زارعی اما نگرانیها را برطرف ساخت. خوش کلامی و ذهن آماده آقای دکتر، باعث شده بود تا گفتوگو مسیر خودش را پیدا کند و خودبه خود پای همه سوالاتمان به بحث باز شود. گویا مشکلات این روزهای وزارت علوم، دلنگرانی مشترک بسیاری از دانشگاهیان است. گفتوگوی اصغر زارعی با رمز عبور به شرح زیر است در کنار مسئولیتهای مختلف و وظایف و ماموریتهایی که حضرتعالی برعهده داشتید، جنابعالی به عنوان یک چهره دانشگاهی هستید و همه سوابق و فعالیتهای شما را در دانشگاه میدانند و در کنار این، به عنوان یکی از مسئولین ارشد وزارت علوم در دوره گذشته تشریف داشتید. میخواستیم شما به عملکردی که ما در دوره گذشته داشتیم یک نگاهی بکنید. چه اتفاقی افتاد که یک حرکت علمی و رو به جلویی در وزارتخانه شکل گرفت و از طرفی در دوران قبل چه موضوعاتی بود که مانع از چنین حرکت رو به جلو و فعالی در دانشگاه و محیطهای علمی کشور را ما شاهد بودیم؟ من ابتدا باید بگویم که بنده با عنوان یک معلم و با اعتقاد به کسوت معلمی اساساً فکر نمیکردم که روزی در جایگاه حراست وزارت علوم مشغول به کار بشوم؛ در شهرستان قزوین سر کلاس مشغول تدریس بودم که با من تماس گرفته شد که شما را برای چنین مسئولیتی انتخاب کردهایم. ابتدا من نمیپذیرفتم، افراد مختلفی را معرفی کردم که در این زمینه بهتر از من بتوانند کار کنند اما به هر حال بنا شده بود که ما این مسئولیت را بپذیریم و صحبت هم شده بود. من آقای دکتر زاهدی را نه میشناختم، نه قبلاً دیده بودم. با ایشان ملاقاتی کردیم. در همان ملاقات اول هم ایشان گفتند که شما باید بیایید با ما همکاری کنید. ما هم بنا به وظیفه پذیرفتیم که بیاییم این خدمت را انجام بدهیم. زمانی که به عنوان حراست، وارد مجموعه وزارت علوم شدیم، ما دیدیم که یک مجموعه ازهمپاشیده، بیسازمان، فاقد هرگونه ساختار و اساسا احساس ما این بود که باتوجه به شواهد و قرائنی که ما تحویل گرفتیم، خود حراست در دوران قبل از ما و در دوران اصلاحات، یکی از مامنها و مراکزی بود که خوراک لازم و حمایتهای لازم را برای برخی از تشکلهای نامربوط دانشجویی فراهم میکرد و یکی از جاهایی بود که به عنوان پشتیبان و حامی جریانات افراطی در دانشگاهها مورد توجه بود. به زعم عموم کسانی که آشنا با این مسئله بودند، اذعان میکردند که چنین چیزی واقعیت داشته و بعد از یک دوره 3-4 سالهای که ما موفق شدیم تا حدود زیادی این وضعیت را به سامان برسانیم و آرامش را به دانشگاه برگردانیم، بعضاً از من سوال میکردند که وضعیت تشکلهای دانشجویی و یا حرکتهای دانشجویی و افراطیگری را در دانشگاهها در آینده چگونه پیشبینی میکنید، من پاسخم به این سوال این بود که اساساً در آینده ما شاهد چنین افراطیگریهایی - حداقل در دوران حاضر- نخواهیم بود؛ با این استدلال که اولاً مسئولین و مقاماتی که به عنوان مسئولین رسمی جریان دانشگاهی کشور بودند، دیگر فرق کرده و حامی و پشتیبان این افراطیگریها نیستند و نمیتوانند به حمایت آنها امیدوار باشند. دوم این که بسیاری از چهرههای شاخص دانشجویی که سردمدار حرکتهای افراطی در دانشگاهها بودند و وابستگی آنها به جریانات خارج از دانشگاه و مراکز قدرت اثبات شده بود، بعد از آن اتفاقات یا ضربه خوردند یا به خارج متواری شدند که چهرههای شاخص آنها این روزها مثل آقای علی افشاری و فخرآور و دیگران که اگر لازم شد خیلی از این اسامی را میشود برشمرد که امروز در آمریکا یا انگلیس با شبکههای وابسته به آمریکا و انگلیس و امثالهم همکاری دارند. بدنه دانشجویی تدریجاً این موضوع را متوجه شد که یک جریانی در گذشته از دانشگاه و از دانشجو به عنوان یک ابزار و وسیله برای آمال و اهداف سیاسی خودشان بهرهبرداری و استفاده میکردند و دانشجویانی که به این مسئله واقف شدند، حاضر نبودند خودشان را به عنوان سربازان و عمله و اکره جریانات سیاسی در دانشگاهها فدا کنند و دیگران بهرهبرداری سیاسی را در مراکز قدرت داشته باشند. رسوا شدن و سوخته شدن خط جریان دانشجویی وابسته به احزاب یا جریانهای خارجی دومین عاملی بود که مانع شکلگیری جریانات افراطی در دانشگاهها میشد. عامل سوم هم اعمال قوانین و مقررات موجود بود که خوشبختانه عموم این قوانین و مقررات هم در دوران اصلاحات، در زمان آقای معین و دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی تدوین شده بود، ابلاغ شده بود و از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم که عمل به این مقررات و قوانین خودش یک اقدام بازدارنده و سامانبخش بود که الحمدلله برگزاری جلسات منظم و مرتب با حضور اعضای کمیتههای انضباطی و یا دفتر نهاد و امثالهم که موضوعات فرهنگی و انضباطی دانشگاه در آن پیگیری میشد، یک سامان خوب در دانشگاهها برقرار شد و ما شاهد یک روند آرام و علمی در دانشگاهها شدیم. همین مسئله باعث شد که تدریجاً این جریانات افراطی در دانشگاه به حاشیه برود و آن فضای تولید علم و دانش امروزی و تولید معرفت به عنوان مهمترین کار ویژه دانشگاهها عملیاتی بشود که خروجی این وضعیت، آن رشد شتابان حرکت علمی کشور بود که همه دنیا اعتراف کرد که سرعت و شتاب حرکت علمی جمهوری اسلامی ایران نهتنها در منطقه که در دنیا از یک رشد بسیار بالایی برخوردار شده و کار ویژه دانشگاهها و مراکز علمی دانشگاهی در مسیر اصلی خودش قرار گرفته است. حالا بد نیست من یک اشارهای به فرمایش مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید و دانشجویان بکنم که در ماه مبارک رمضان هرسال برگزار میشود. فکر کنم در ماه مبارک سال 88 و بعد از فتنه بود که مقام معظم رهبری، اهداف دشمن در دانشگاهها را در دو عبارت بسیار جامع و کامل اشاره فرمودند. حضرت آقا فرمودند که کار ویژه دشمن و نظام سلطه در دانشگاههای ما علمزدایی و دینزدایی است و فرمودند خروجی این دو کارکرد هرزهپویی است. مقام معظم رهبری در یک عبارات بسیار ساده، اما بسیار جامع و کامل در دیدار اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاهها مطرح فرمودند که دشمن تمام توانش را روی این دو هدف متمرکز کرده که تولید علم و معرفت دینی در دانشگاهها کُند یا متوقف بشود. اگر این اتفاق بیفتد، خروجی آن هرزهپویی است، یعنی هرز رفتن تمام منابع فکری ما، نخبگی ما، سرمایه انسانی ما، سرمایه مادی ما، همه هرز خواهد رفت. خوشبختانه با حرکتی که در دوره دولت نهم و دهم اتفاق افتاد، انصافاً ما شاهد یک تعالی، اعتلا و رشد علمی در دانشگاهها بودیم؛ هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی دانشگاههای ما یک شتاب بسیار خوبی داشت. ما دیدیم که جامعه دانشگاهی و دانشجویی ما در اواخر دولت دهم از مرز 5 میلیون نفر تجاوز کرد. این به لحاظ کمی. دانشگاههای ما در دولت نهم و دهم واقعاً نونوار شد؛ یعنی میزان اقدامات عمرانی که در دانشگاهها اتفاق افتاد با کل دوران حیات وزارت علوم در قبل و بعد از انقلاب برابری میکرد. اگر شما الان با یک کار تحقیقی بروید نگاه کنید، میبینید عموم دانشگاههای ما، پردیسهایی که در دولت نهم و دهم در تمام شهرهای دانشگاهی ما ایجاد شد، به لحاظ متراژ و سطح عمرانی که ایجاد شد برابری میکرد با کل آن چیزی که قبل از آن بود و بعضاً بیشتر. برای نمونه وقتی شما پردیس دانشگاه سمنان را در قبل از دولت نهم تا بعد از دولت دهم مقایسه میکنید، اصلاً قابل قیاس نیست؛ ارومیه را، هر کجا را. من خودم در این دو دولت بیش از هفتاد و چند سفر استانی را همراه دولت بودم و از نزدیک تمام این دانشگاهها اعم - از دولتی، غیردولتی، پیام نور، غیرانتفاعی، علمی کاربردی - را رفتهام و دیدهام. خروجی این ارتقای کمی و کیفی چه میتواند باشد؟ اینکه جامعه ما به سمت یک جامعه علمی و دانشبنیان حرکت کرد. جامعهای که علمی شد و دانشبنیان شد، مدیریت علمی و مدیریت دانشبنیان را طلب میکند، دیگر مدیریت غیرعلمی و مدیریت هیئتی را تقاضا نمیکند. ما حاصل این شتاب حرکت علمی را در رشد و اعتلای کشور در عرصه هایتک میبینیم. علوم برتر و دانش و فنآوریهای نوینی که نانو، بیو، هستهای، هوا فضا، سازههای دریایی، سلولهای بنیادین، پزشکی و بسیاری از عرصههایی که امروز ما در این حوزه – یعنی هایتک- رتبههای یکرقمی را در دنیا داریم. این شتاب علمی است که توانسته حرکت علمی کشور را به یک سمت و سویی ببرد که دشمن نسبت به این واقف هست و امروز اگر من به عنوان یک معلم بخواهم یک تعریفی را از این قصه ارائه بکنم میگویم امنیت دانشبنیان؛ امنیتی که بر پایه دانش و توانمندیهای علمی استوار هست، نه امنیتی که براساس اسلحه و زور و سرکوب باشد. امنیتی که پشتوانه آن رشد و ارتقای علمی کشور باشد و دشمن احساس میکند علیرغم همه مضایقی که نسبت به ما اتفاق افتاده، همه تحریمها، همه فشارها از بدو پیروزی انقلاب - اینها امروز اتفاق نیفتاد، تحریمها در دوره جنگ و سالهای دفاع مقدس و بعد از آن در دوره آقای کلینتون شما میبینید که مثلاً قانون داماتو علیه ما تصویب میشود و رسماً و قانوناً این تحریمها در کنگره تصویب میشود، بعد از آن هم در دوره جرج بوش پسر چهار قطعنامه علیه ما صادر میشود و بعد هم در دوره آقای اوباما قطعنامه 1929، پنجمین قطعنامهای بود که از شورای امنیت در پرونده هستهای ما صادر شد- اما هیچ کدام از اینها نتوانست مانع رشد شتاب حرکت علمی جوانان ما و جامعه دانشگاهی ما بشود، چون یک ارادهای در دانشگاه ما ایجاد شده بود. این فضای علم و تولید علم و تولید معرفت ماحصل یک آرامش و ماحصل یک نگاه علمی و نگاه غیرسیاسی و غیرجناحی به حوزه تولید علم و دانش در دانشگاهها بود که الحمدلله ما این آرامش را کاملاً احساس میکردیم و دانشجو هم احساس میکرد. لذا ما اولویتهای کاری خودمان در مجموعه حراست دانشگاه که یک کار امنیتی است، در واقع از حوزه دانشجو و اقدامات امنیتی و سیاسی، به حوزه حفاظت و حمایت از بدنه علمی دانشگاهها و دانشمندان خودمان آوردیم. دیدید که اواخر دولت نهم و دهم که نتوانستند با حرکتهای تند و افراطی دانشگاههای ما را به سمت آشوب و افراط بکشانند، بعد از این حرکت علمی شتابانی که ما داشتیم -به ویژه در حوزه هستهای- آمدند سراغ دانشمندان هستهای ما و ترور و حذف فیزیکی کردند. چون از آنجا نتیجه نگرفتند، آمدند اینجوری حرکت را متوقف بکنند و ما این را پیشبینی میکردیم. من خیلی از صحبتهایی که در جمعهای دانشجویی و دوستان حراستی داشتیم، گفتیم امروز اولویت ما بعد از ایجاد آرامش و ثبات در فضای دانشگاهها که منجر به یک فضای علمی و فضای تولید علم و معرفت شد، حفاظت از نخبگان و حفاظت از مراکز پژوهشی ماست؛ چون تولید علم در پژوهشگاه اتفاق میافتد. دانشمندان و اندیشمندان ما در پژوهشگاههایی مثل پژوهشگاههای نانو، مواد، انرژی و سایر پژوهشگاهها تولید اندیشه و فنآوری میکنند و تولید علم آنجا اتفاق میافتد. گفته بودند که ما اگر بتوانیم در بین اساتید و دانشمندان شاغل در اینگونه پژوهشگاهها فردی را برای خودمان جذب بکنیم و جلب بکنیم، نیاز اطلاعاتی ما برای 5 سال میتواند تامین شود. یعنی از این پس دشمنان ما توانشان را به جای این که روی ایجاد آشوب و بلوا بگذارند -چون دیدند آنجا نتیجه نمیگیرند- از این طریق بتوانند در فضای دانشگاهی ما ایجاد خلل کنند که متاسفانه در مواردی به حذف فیزیکی دانشمندان هستهای ما موفق شدند: شهیدان رضایی، دکتر علیمحمدی، شهریاری، احمدیروشن که باز به لطف خدا نتوانستند نتیجه بگیرند و حرکت علمی ما الحمدلله با شتاب لازم پیش رفت. امیدواریم که در این دولت هم این فضا ادامه و استمرار پیدا کند و از رشد جریانات افراطی و جریاناتی که دارای نگاه سیاسی هستند، دارای نگاه جناحی هستند، پرهیز شود و به آن فضایی که ایجاد شده بود خداینکرده دوباره برنگردد و ما شاهد افراطیگری و نگاههای سیاسی و جناحی در حوزه علم و دانش نباشیم. آقای دکتر اشاره کردید که یکی از روشهایی که شما از آن طریق توانستید این فضای سالم و سازنده را در دانشگاه حاکم کنید، اجرای دقیق قوانین و ضوابط بود که اتفاقاً فرمودید این مقررات هم در دوران قبل تصویب شده بود. یکی از هجمههایی که به آن دولت وارد میشد این بود که اینها به دنبال اذیت کردن دانشجو و اساتید، ستارهدار کردن دانشجو و غیره هستند. اگر ممکن است یک مقدار این را بیشتر باز کنید. این ضوابط و مقررات که بهویژه در آن دوره بوده به چه شکلی بود؟ دوم این که در دوره قبل از آن، با این دانشجویانی که حاشیه ایجاد میکردند چهطور برخورد میشد؟ ببینید برخوردهای دوگانه همیشه دردسرساز هست. ما بعضاً در دورههای قبل داشتیم که یک دانشجو بهخاطر 3 ترم مشروط شدن، اخراج میشد. کمیسیون موارد خاص میبردند و براساس مقررات میگفتند این شرایط را ندارد و اخراج میشد. ما دانشجویی داشتیم که 11 ترم مشروط بود، اما هر ترم با بهانه و حمایتهایی، چون فعال در یکی از تشکلهای دانشجویی بود، حمایت میشد و به دانشگاه میآمد. در واقع ایشان سمبل حرکتهای افراطی بود ولی کار دانشجویی نمیکرد. فکر میکنید خوب باشد به اسامیشان اشاره کنید یا نه؟ بله، مثل آقای علی افشاری در دانشگاه امیرکبیر، امین نظری در دانشگاه همدان، آقای علی هاشمی در دانشکده علوم اقتصادی. آقای علی هاشمی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم بود، دائما جریان آفرینی میکرد، حادثه خلق میکرد و امثالهم. نهایتاً دانشگاه مجبور شد به علت مشروطیت چندین ترمی، ایشان را از دانشگاه اخراج کند و تنها لطفی که توانستند به ایشان کنند، این بود که نمرات دروس پذیرفته شدهاش را جمع کردند و یک معدل مدرک کاردانی به ایشان دادند و عذر ایشان را از دانشکده علوم اقتصادی خواستند. ایشان بعداً در دانشگاه آزاد رفت و مجدداً مورد حمایت بود. آقای افشاری به همین شکل یا خیلی از افراد دیگری که همین مشکلات را داشتند. آقای امین نظری در دانشگاه پیام نور همدان باز همین مشکل را داشت یا آقای سمیاری در دانشگاه سیستان و بلوچستان عضو شورای مرکزی تحکیم بودند و افراد دیگری که این مشکلات را داشتند. از این موارد کیسهای متعددی را داریم. شما اگر به آرشیو تصمیمات کمیته انضباطی وزارت علوم، کمیته مرکزی یا حتی کمیته امیرکبیر، دانشگاه بوعلی همدان، شهید چمران اهواز، جاهای مختلف مراجعه کنید، از این افراد و از این دست ما زیاد داریم و اینها را بعضاً تحت عنوان ستارهدار و فلان و بهمان را مطرح میکردند، ولی عموم اینها دارای مشکلات قانونی بودند. شما در نظر بگیرید همین خانم فریبا داودی مهاجر که مادر زن آقای علی افشاری بودند یا خانم شریعتی یا افرادی از این دست، کسانی بودند که دائماً در دانشگاه توسط این جریانات افراطی دعوت میشدند. خانم داودی مهاجر الان کجاست؟ با چه هیبتی در برابر دوربینهای شبکههای خارجی ظاهر میشود؟ یا فخرآور یا دیگران. اینها عموماً چهرههایی بودند که از بیرون تغذیه میشدند، هدفمند ماموریت داشتند، به دنبال این بودند که جریانات دانشجویی در دانشگاه را دچار انحراف کنند، دچار مشکل کنند و اجازه نمیدادند آن فضای سالم سیاسی شکل بگیرد. دفتر نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها -برای این که تاکید مقام معظم رهبری بود که دانشگاهها باید سیاسی باشد و توان سیاسی و فعالیت سیاسی، زنده بودن فضای سیاسی در دانشگاهها برقرار باشد - بحث کرسیهای آزاداندیشی را مطرح کردند و ما شاهد بودیم که اتفاقاً در دانشگاهها در این حوزه معاونت فرهنگی وزارت علوم اقدامات خوبی را انجام دادند. با دعوت از اندیشمندان دارای تفکرات مختلف، آنها در دانشگاهها میآمدند اما در یک فضای کاملاً علمی. همانطوری که شهید مطهری میفرمود ما باید اندیشههای دیگران را بشنویم و به چالش بکشیم، نقد کنیم، اما در یک فضای کاملاً علمی. ولی ما میدانیم مثلاً همین خانم داودی مهاجر، هفتهای یک دانشگاه برایش کرسی میگذاشتند و بعد هم آن مسائلی که پیش آمد؛ یا مثلاً دانشگاه امیرکبیر پاتوقی برای حرکتهای افراطی شده بود. دانشگاه هنر تهران یا بوعلی همدان یا دانشگاه کرمان و جاهای مختلف... در دانشگاه کرمان ما میبینیم تشکلهای مختلف ابزار دست جریانات افراطی سیاسی بیرون دانشگاه شدهاند که با اعمال قوانین و مقررات مدیریت شد، هماهنگی بین وزارت علوم و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برقرار بود و جلسات مشترکی را با حضور وزرای دو وزارتخانه و معاونین دانشجویی دو وزارتخانه، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها آقای محمدیان یا نمایندگان ایشان، به طور منظم برگزار میشد و فضای دانشگاه به لحاظ مسائل فرهنگی و مسائل سیاسی هر هفته رصد میشد، تصمیمگیری میشد و ماحصل و خروجی این جلسات هم فضایی بود که منجر شد به یک فضای کاملاً علمی، کاملاً دانشگاهی و در آن فضا بود که ما شاهد رشد علمی و ارتقای علمی دانشگاهها بودیم. تولید علمی که اتفاق افتاد در واقع خروجی این فعالیت و جدیتی بود که در مسئولین وقت وزارت علوم اتفاق افتاد. همدلی و همسوییای که در دو وزارتخانه متصدی و متولی فرهنگ و دانش کشور بود، این خروجی بسیار مثبت و خوب را به همراه داشت و ما دیدیم که تدریجاً خود دانشجویان و دانشگاهیان متوجه شدند که این فضا، فضای بسیار خوبی است. البته در آن دوره ما بعضاً چالشهایی را داشتیم. به عنوان مثال انجمن مدرسین دانشگاهها به عنوان یکی از انجمنهای قوتمند و قدرتمند اعضای هیئت علمی دانشگاهها با گرایش به جریان اصلاحات سعی میکرد که در دانشگاهها در برابر حرکتهای مثبتی که شکل میگرفت، مقاومتهایی را انجام دهد، انتقادهایی را انجام دهد و متاسفانه باید گفت، امروز بعد از شکلگیری دولت جدید مجدداً ما میبینیم که کسانی که در دانشگاهها در حوزههای مسئولیتی قرار میگیرند، اکثراً از این طیف هستند. آثارش را هم در همین یک سال اخیر میبینید که روند شتاب علمی کشور دچار یک افت و توقف شده و این باعث نگرانی است. اگر این روند بخواهد ادامه پیدا بکند، قطعاً ما در آینده مشکلات بیشتری خواهیم داشت. بد نیست من یک خاطرهای از دیداری که خدمت مقام معظم رهبری بودیم را متذکر شوم. به اتفاق بعضی از مسئولین یک دیدار محدود چندین نفره خدمت حضرت آقا رسیده بودیم. حضرت آقا فرمودند حرکتی که ملت ما امروز دارد انجام میدهد به مثابه این است که گروهی هدف خودش را پیدا کردهاند و با سرعتی، در یک مسیری به سمت هدف میروند. ممکن است از پشت سر، یک عدهای به سمت آنها سنگ و کلوخی را پرت کنند. ممکن است بر اثر اصابت سنگ و کلوخ پشت آنها یک احساس دردی کنند و یک زخمی ایجاد شود، اما نباید توجه کنند. باید با همان سرعت به مسیر خودشان و آن هدفی که در پیش دارند توجه داشته باشند و به حرکت خودشان ادامه دهند. دشمن میخواهد ما را در زمین خودش مشغول کند، میخواهد ما را به مسائل فرعی منحرف کند. حضرت آقا همواره تاکیدشان این بود که ما بین مسائل، اصلی و فرعی کنیم و همیشه مسائل اصلی را مدنظر داشته باشیم. بهگونهای حرکت نکنیم که در زمین دشمن قرار بگیریم و در زمین دشمن بازی بکنیم و آن فرمایش اول که از حضرت آقا عرض کردم. دشمن دنبال این است که علمزدایی و دینزدایی را در دانشگاه دنبال کند و حرکت علمی و معرفتی ما را در دانشگاهها دچار توقف و کندی کند. بنابراین من فکر میکنم بزرگترین اتفاقی که در دولت نهم و دهم اتفاق افتاد، ساماندهی و سامانبخشی حرکتهای دانشجویی و تشکلهای دانشجویی بود و آن شادابی و نشاط در بدنه دانشجویی ایجاد شد؛ منهای یک تعداد افراد اقل و انگشتشماری که همچنان در بعضی از دانشگاهها ناراضی بودند. ما البته در این دوره شاهد بودیم وقتی فضای اینچنینی را برای خودشان تهیه ندیدند، این اواخر گرایش به برخی جریانات انحرافی مثل شیطانپرستی و فرقههای خرافهگرایی و امثالهم در دانشگاه داشت شکل میگرفت که این هم متاثر از فضای بیرون از دانشگاه و شبکههای اجتماعی و رسانههای بیگانه بود که الحمدلله آن هم تحت کنترل قرار گرفت. یکی از موضوعاتی که ما توانستیم در آن را دانشگاهها ساماندهی کنیم، بحث گرایشات قومیتی یا بعضاً گرایشات مذهبی بود، باز اینها هم وقتی رصد میشد میدیدیم که عقبه این جریانات هم جریانات ضدانقلاب یا جریاناتی هستند که به نوعی عنادشان با نظام و کشور روشن بود. لذا اینها هم ساماندهی شد. ما در این قصه هم آمدیم و بحث فرهنگ ملی را تحت عنوان فرهنگ یکپارچه اما با عنایت به خرده فرهنگها و اقوام ایرانی در دستور کار قرار دادیم و از شکلگیری تشکلهایی که دارای گرایشات قومیتی با نگاه تجزیهطلبانه یا تشدید این نوع حرکتها بود، پیشگیری شد و مدیریت شد و الحمدلله فضای دانشگاهها، با موازین و منافع ملی و منافع دینی و نظام منطبق و هماهنگ شد. ما اوایل که این حرکت را رصد و بررسی میکردیم. مثلاً یک جریان نوظهوری تحت عنوان «چپهای نو» در دانشگاه علامه که متاسفانه جریانات چپگرا بودند و با پرچمهای قرمز و نمادهای قرمز کمونیستها حرکتهایی انجام میدادند. مثلاً فکر میکنم اصلاحچی یا یک اسم اینچنینی بود، یکی از بچههایی بود که او هم فرار کرد و با یکی دیگر از بچهها به انگلیس رفت. در دانشگاه علامه یا در دانشگاه تهران چپهای متمایل به اندیشههای سوسیالیستی کمونیستی یک مقداری یک حرکتهایی داشتند که آنها هم کاملاً مدیریت شدند و دیگر ردی از آنها در بدنه دانشجویی نداشتیم. در مجموع میشود گفت قوانین و مقررات کاملاً در دوران قبل هیچ چیز جدیدی به آن معنا به آن اضافه نشد و در خیلی از موارد هم که انتقادهایی نسبت به برخوردهایی که با اینگونه دانشجویان و تشکلها میشد، مرّ قوانین و مقررات بود که هیچکس نمیتوانست اعتراض کند، شورای عالی انقلاب فرهنگی کاملا نظارت داشت. فقط بعضاً جنجالهای رسانهای را ما شاهد بودیم؛ یا همین بحث ستارهدار شدن، این قانون و مقرراتش را خود آقای معین، وزیر وقت امضا کرده بود و در دوره ایشان هم موارد متعددی اعمال شده بود. ولی در آن دوره این را به عنوان یک نماد انتقادی و یک نماد برخورد برای وزارت علوم و این مجموعه استفاده میکردند. خیلی از این افرادی که براساس مقررات و قوانین اخراج شدند و یا از ادامه تحصیل برای مقاطع بالاتر منع شدند، متاسفانه در دوره جدید برخلاف قوانین و مقررات جاری، اینها توانستند از نوع نگاه جدیدی که ایجاد شد، مجدداً به دانشگاه بیایند و من فکر میکنم یکی از محورهایی که برای استیضاح وزیر هم مطرح بوده، بازگشت افراد مسئلهدار به دانشگاه است. حالا یا ضعف تحصیلیشان بوده یا ضعف اعتقادیشان بوده یا حرکتهای ضدامنیتی که داشتهاند. در همه دنیا هم مرسوم است، من شاید دانشگاههای بیش از 30 کشور دنیا را رفتهام و دیدهام؛ از روسیه و اوکراین گرفته، ارمنستان، آذربایجان، تاجیکستان، حتی دانشگاههای شمال عراق، دانشگاههای خود عراق، امارات، مالزی، جاهای دیگر را رفتهام و بازدید کردهام. هیچ کجای دنیا اینقدر بیدرو پیکر نیست که دانشجو بتواند هر کاری دلش خواست بکند و هیچ برخوردی هم طبق مقررات با آنها نشود. اشاره کردید به اسامی یکسری از افراد که فضای دانشگاهی را بهویژه در دوران اصلاحات دچار تشنج و حاشیه میکردند. اسامی برخی از این افراد را بردید ولی قاعدتاً این افراد هم در خود ساختار وزارت علوم و سیستم سیاسی کشور حامیانی داشتند؛ افرادی که آنها را هل میدادند. به صورت روشن بخواهم اشاره بکنم، حواشی و جنجالهایی که ما در 18 تیر سال 78 در محیطهای دانشگاهی شاهد بودیم. علی افشاری مشخص است که در کجاست، خانم داودی مهاجر در کجاست. حامیان این جریان الان کجا هستند؟ آیا اینها الان در داخل همین سیستم برگشتند؟ ببینید در آن زمان دو گروه از جریانات دانشجویی و دانشگاهی بهرهبرداری میکردند. یک گروه مسئولین رسمی حکومتی بودند که از خود وزارت علوم شروع میشد، افرادی مثل آقای خانیکی، مثل آقای واشقانی، مثل آقای توفیقی که یک مدت سرپرست وزارت علوم بود و افرادی از این دست، حتی در حراست وزارت علوم. اینها در مجموعه وزارت علوم بودند که با تعطیل کردن قوانین و مقررات فضا را در اختیار آنها قرار داده بودند و بعضیها خودشان خط میدادند؛ همانطور که در جریان حادثه کوی دانشگاه و 18 تیر 78 و 82 که آن اتفاقها افتاد، ما میبینیم که اینها نقشآفرین بودند. در وزارت کشور و در برخی از وزارتخانههای دیگر باز این افراد حضور داشتند. اینها کسانی بودند که در مسئولیت حاکمیتی حضور داشتند. یک عدهای هم جریاناتی بودند مثل نهضت آزادی به طور مشخص با اینها ارتباط داشتند. پیمان عارف ابایی نداشت از این که بگوید من در جلسات نهضت آزادی حضور پیدا میکنم یا با آنها ارتباط دارم و از آنها خط میگیرم و یا افراد دیگری که رسماً با این جریانات سیاسی منحرف و منحط ارتباط داشتند. من نهضت آزادی را صرفاً به عنوان نماد میگویم، حالا برخی از احزاب دیگر مثل مشارکت که منحل شده یا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که توسط کمیسیون احزاب وزارت کشور و امثالهم منحل شد. خب اینها افرادی بودند که به عنوان پیادهنظام این جریانات در دانشگاهها عمل میکردند. این دیگر قابل انکار نیست؛ یا پولهایی که از بیرون دانشگاه در اینگونه بحرانها مستقیم هزینه میشد. این چیزی است که مراکزی که مسئول قضیه هستند اسناد و مدارکش را دارند و این افراد هم بعد از این که تشت رسواییشان نقش زمین شد و بعد هم فضا فراهم شد و فرار کردند و رفتند، مشخص شد که اینها از کدام آبشخور تغذیه میشدند. بنابراین در حوزه دانشجویی ما این مشکلات را داشتیم. در حوزه اساتید هم بعضاً یک نقد و نظرهایی وجود داشت. بر فرض مثال فلان استادی که بازنشسته میشد، خیلی انتقاد میکردند و در همان دوره هم خیلی رسانهای میشد که چرا با فلان استاد برخورد شد؟ مثلاً آقای دکتر شریعتی در دانشگاه علامه مجبور شد یک تعداد از اساتید را بازنشسته بکند، آن هم براساس ضوابط بازنشسته بکند. فرض مثال قوانین و مقررات اعضای هیئت علمی دانشگاهها میگوید که استادی که بعد از 5 سال، 6 سال، 7 سال، 10 سال نتوانست از مرتبه استادیاری به دانشیاری ارتقا پیدا بکند، اصطلاحاً گفته میشود این دچار رکود علمی شده است، نتوانسته ارتقای علمی خودش را دنبال کند. مقررات میگوید راجع به این افراد باید تصمیمگیری بشود. خیلی از افرادی که در دانشگاه اینگونه بودند را گفتند نیروهای جوانتر، نیروهای توانمندتر و نیروهایی که از توان علمی بالاتری برخوردار هستند به دانشگاه بیایند. طرف دچار رکود علمی است، 30 سال است که به عنوان استادیار، جزوهای که دارد درس میدهد جزوه 40 سال پیش است. بعضی از این آقایان عضویت در بعضی از این جریانات سیاسی داشتند و دچار رکود علمی بودند. بهجای این که بحث رکود علمیاش را مطرح کنند، میگفتند چون این فرد عضویت در فلان انجمن یا فلان جریان را دارد و بحث را سیاسی میکردند؛ درحالی که تلاش و هدف این بود که اساساً از سیاسی شدن و امنیتی شدن فضای دانشگاه پرهیز شود و ما نمیگذشتیم ردی یا اثری که بخواهند به آن مسئله تمسک پیدا بکنند یا انگ بزنند یا تهمت سیاسیکاری بزنند را ما توجه به مقررات و ضوابطی که وجود داشت، سعی کردیم همه مرّ قانون باشد؛ یا مثلاً در بحث بورسیهها یکی از بداخلاقیهایی که واقعاً آدم احساس ناراحتی میکند. خب در دولت نهم وقتی وزارت علوم تحویل شد، خیلی از کسانی که در دوران قبل بورسیه شده بودند، مثل آقای ابوالفضل فاتح که شما دیدید در همین فتنه یکی از افراد جلودار بود، خب ایشان با پول و با حمایت همین وزارت علوم رفته بود در انگلیس درس میخواند؛ یا افرادی دیگری که فارغالتحصیل شدند، اساساً رشتهشان چیز دیگری بود و رفتند یک چیز دیگری خواندند و آمدند یا بعضی از افرادی که در دانشگاهها به عنوان عضو هیئت علمی و غیر هیئت علمی آمدند و دکترا دادند. آقا مهندسی فلان بود، رفت دکترای علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران خواند و فارغالتحصیل شد و هم آنجا عضو هیئت علمی شد. بخواهیم اسم ببریم خیلیها هستند، ولی دولت نهم و دولت دهم از این بداخلاقیها نکرد که برود پروندههای قدیمی را شخم بزند و بگوید این آدم براساس چه مقررات و قوانینی تحصیل کرد، در حالی که الان اگر بخواهند این کار را بکنند، خیلی گیرهای قانونی وجود دارد. اما اینها به محضی که آمدند شروع کردند شخم زدن پروندههای سابق که این کارها، کار اخلاقی نیست و آن هم با فضاسازی کاذب! کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس دقیقاً آمد و بررسی کرد و گفتند بسیاری از پروندهها بررسی شد و در مواردی که ادعا شد، چنین چیزی وجود ندارد. شما اگر پروندههای سابق را بررسی کنید، اتفاقاً خیلی مورد دارد. من به عنوان کسی که در این حوزه خیلی ورود داشتم و کار کردم میتوانم نمونههایی را ذکر کنم ولی بالاخره اخلاق ایجاب میکند امروز ما این حرف را نزنیم. به هرحال این یک اتفاقی است که افتاده و امیدواریم که انشاءالله این اتفاق در جهت منافع نظام و دولت و مردم بوده باشد. ولی بداخلاقی خوب نیست، این که ما بیاییم گذشتگان را تکذیب کنیم و خودمان را تمجید کنیم و بهبه و چهچه کنیم. باید اخلاق را رعایت کرد، باید مرّ قوانین و مقررات را پذیرفت و به آن عمل کرد. آنجایی که قانون برعلیه ماست، شروع کنیم به جیغ بنفش کشیدن؛ آنجایی که به نفع ماست، اطاعت کنیم و بهبه چهچه کنیم. بالاخره قانونمندی هزینههایی دارد که باید هزینههایش را پذیرفت. در دو سه سال اول دوران دولت نهم ما مشکلات زیادی را داشتیم. حوادثی که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، اتفاق تلخی که ریختند در دانشگاه تهران و دانشجویان را زدند، درها را شکستند، اتفاقاتی که هنوز هم مشکوک است ولی 78 و 82 دیگر امروز کاملاً مشخص است. به سردار فرهاد نظری به عنوان فرمانده پلیس تهران چه ظلمی شد؟ الان ایشان کجاست؟ کسی که براساس ماموریت و وظیفه ذاتی سازمانیاش، وظیفه امنیت و آرامش را در کوی دانشگاه تهران برعهده داشت اما از افرادی ضربه خورد که خودشان در دولت مسئولیت داشتند، در وزارت کشور مسئولیت داشتند و ایشان را محاکمه کردند. بسیاری از دیپلماتها و مقامات خارجی همان موقع اعلام کردند که محاکمه سردار نظری، در واقع محاکمه پلیس است، نه محاکمه فرد و اینها دارند یک ابزار امنیتی را در محاق و حاشیه میبرند که خلع سلاح بشود. خب اگر دوباره قرار است یک چنینی اتفاقاتی بیفتد، باید خیلی مراقب باشیم. آقای دکتر، درباره آن حامیانی که شما هم اشاره کردید در بخشهایی از وزارت علوم و دانشگاهها بودند، این اخباری که شنیده میشود که دوباره همان افرادی که در 78 باعث تحریک و یکسری موضوعاتی دیگری شدند، آیا صحت دارد که به فضای دانشگاهی برگشتهاند یا لااقل روحیه گرفتهاند و به بازگشت خودشان امیدوار شدهاند؟ من پاسخ شما را با توجه به دغدغهای که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی طی این یک سال مطرح کردند، بهترین پاسخ میدانم. از روز اولی که بحث وزارت علوم و آقای توفیقی مطرح شد، مجلس موضع گرفت و اجازه نداد چنین اتفاقی بیفتد. قبلش هم آقای میلی منفرد همین جور بود. بعد آقای فرجی دانا آمدند که آقای فرجی دانا هم با شروط و تعهداتی مسئولیت در این حوزه را برعهده گرفت. امروز در وزارت علوم یک وزیر سایه و معاونین و مسئولین سایه وجود دارند که گردانندگان و تصمیمگیرندگان اصلی آنها هستند، آقای فرجی دانا به عنوان وزیر در این وزارتخانه خیلی نقشی ندارد. این اعتقاد بنده است و به عنوان یک معلم عرض میکنم افراد دیگری دارند تصمیمگیری میکنند، هیئتهایی که به عنوان هیئتهای بررسی به دانشگاه اعزام میشدند، آنها بودند که عملاً هم دیدیم چه فضاهایی را در دانشگاهها ایجاد کردند و افرادی که مدنظرشان بود از در باکس و قوطی مورد نظرشان بیرون آمدند. امروز چهرههایی دارند در راس مدیریت دانشگاهها قرار میگیرند که بخش قابل توجهی از آنها مشکل ایجاد کردند؛ نه به لحاظ این که وارد عمل شده باشند ولی این مشکل امروز دغدغهای است که نمایندگان مردم در مجلس در این چند ماهه دچار آن شدهاند و همین مسئله باعث آن شده که بحث استیضاح آقای فرجی دانا از چندین وقت قبل کلید بخورد و علیرغم چندین جلسهای که بین بخشی از نمایندگان مجلس و آقای فرجی دانا و هیئتهای واسطه برگزار شد، باز نتوانستند نمایندگان مردم را قانع کنند و نهایتاً این استیضاح اعلام وصول شد. من فکر میکنم در این فضایی که ما داریم مصاحبه میکنیم تا چند روز آینده بالاخره وزارت علوم تعیین تکلیف شود و این نشان میدهد آن دغدغههای مردم و مجلس که منتخبان مردم هستند بر این مجموعه بسیار اثرگذار که حضرت آقا به وزارت علوم عنایت ویژه دارند و همیشه در سخنرانیها و دیدارهایشان بحث وزارت علوم و دانشگاه و دانشگاهیان و نخبگان را به عنوان یکی از اصلیترین و اثرگذارترین سرمایههای نظام مطرح کردند، این دغدغه رفع نشده است. آقای دکتر، به وزیر سایه و معاونین خاصی که دارند وزارتخانه را مدیریت میکنند اشاره کردید. از طرفی در فرمایشات قبلیتان هم تاکید داشتید بر این که بالاخره دشمن دارد برنامهریزی میکند، دشمن مسائل فرهنگی، قومی و مسائل مختلف را دارد شکل میدهد. خودمان را محدود به بحث استیضاح این ایام نکنیم. اگر این هشیاری نسبت به فضای دانشگاهها نباشد، شما به عنوان یک استاد و معلم و فردی که مسئولیت حساسترین جای وزارت علوم را برعهده داشتید، آیا آنها میتوانند از خود دانشگاه فتنههایی را شکل دهند و باعث آسیب به فضای کشور شوند؟ ببینید حضرت امام(ره) فرمودند اصلاح جامعه منوط به اصلاح دانشگاه است. دانشگاه مادر همه اتفاقات است. در بخشی از صحبتهای قبلم، به امنیت دانشبنیان اشاره کردم؛ یعنی دانشگاه ماست که میتواند یک امنیت باثبات را برای کشور به ارمغان بیاورد و این منوط به آن شتاب علمی و رشد علمی و تولید علمی است که بایستی اتفاق بیفتد. نقشه علمی کشور در دانشگاه کلید میخورد و تکمیل میشود. این پازل باید آنجا چیده شود و تکمیل شود. لذا اگر دانشگاه ما دچار افراط و تفریط شود، دچار انحراف در اهداف و کار ویژهها شود، آسیبش به جامعه وارد میشود. امروز تولید علم اصلیترین کار ویژهای است که میتواند ما را در کاروان رو به تحول جامعه جهانی حفظ کند و حرکت رو به جلوی ما را سرعت دهد. در این فضایی که امروز ما قرار گرفتیم، به هرحال دانشگاه نقش کلیدی و اثرگذار را میتواند داشته باشد. من یک بحثی را میخواهم خدمتتان عرض بکنم. ببینید حضرت آقا در بعضی از سخنرانیهایشان به یک واژهای تحت عنوان استعمار فرا نو اشاره کردند. ما اگر بخواهیم به فرایند تکاملی استعمار نگاه کنیم، امروز در فاز سوم استعمار قرار میگیریم. فاز اول، استعمار کلاسیک بود که همان بحث قایقهای توپدار و اشغال سرزمینی و الحاق سرزمینی بود که پرتغالیها و اسپانیاییها شروع کردند، فرانسویها و انگلیسیها بعداً ادامه دادند و بخش اعظم دنیا را تسخیر کردند و آن فجایع را انجام دادند. فاز دوم، استعمار نو نامگذاری شد که بعد از جنگهای اول و دوم جهانی که روند استقلالطلبی مستعمرات شکل گرفت، اما عموماً دولتهای دستنشانده استعمار در این کشورها حاکم شدند و دستنشاندگان در سرزمینها، روند حفظ سلطه بر منافع استعمارگران را استمرار دادند. اما در فضای جدید که حضرت آقا تحت عنوان استعمار فرانو از آن یاد میکند، میفرمایند بستر این استعمار فرهنگی است. وقتی بستر این استعمار فرهنگی است یعنی نظام سلطه برای حفظ منافع خودش و حضور و نفوذ خودش، در حوزه فرهنگ ورود پیدا میکند. بحث تغییر سبک زندگی را که اشاره میفرمایند کاملاً یک بستر ذهنی است، بستر ادراکی است. این بستر ادراکی و بستر ذهنی از طریق دانشگاه و رسانه و تولید واژگان و گفتمان انتقال پیدا میکند. امروز این گفتمان نظام سلطه است که میتواند در دانشگاهها ما را در مسیر منافع و ارزشهایی که آنها دنبال میکنند سوق دهد. من اعتقاد دارم که این سبک زندگی که امروز خیلی مطرح میشود، ما در ادبیات دینی خودمان تحت عنوان سیره از آن یاد میکنیم. سیره نبوی(ص)، سیره علوی(ع)، سیره فاطمی(س) که میتواند برای زنان جامعه ما الگو باشد. مفهوم یونیورسیته یک مفهوم مدرنیته است، ساخته مدرنیسم است و در مدرنیسم، روش، روش پوزیتیویستی و اثباتگرایی است. از دانشگاهی که براساس اومانیته، در فضای مدرنیته و براساس روش پوزیتیویستی شکل میگیرد، ما نباید انتظار داشته باشیم که تولید عالم دینی اتفاق بیفتد. در خود غرب، در قرون وسطی شما میبینید بسیاری از عالمان و اندیشمندان و دانشمندان نظام غربی - منهای آمریکا که هنوز کشف نشده بود- هم عالم دینی بودند، هم عالم مادی بودند. سنت آگوستین، سنت آکویناس، یعنی یک پیشوند یاسوند مقدس هم داشتند. همانطور که در دوران اوج شکوفایی تمدن اسلامی عارفان و حکیمان علوم اسلامی از حکومت گورکانیان هند تا آندلس را در بر میگرفت. پرچمدار جهانیسازی و جهانی شدن مسلمانها و ایرانیان بودند، بعد از قرن پانزدهم و شانزدهم به بعد به دست اروپاییان افتاد، امروز ما باید این پیچ تاریخی که حضرت آقا فرمودند، این شیفت یا دگرگونی اساسی که میخواهد اتفاق بیفتد، از طریق تولید علم اتفاق میافتد. اگر ما از قرن دوم به بعد توانستیم از اروپای باستان پیشی بگیریم به خاطر توسعه مکتب امام صادق(ع) و مکتب شیعه بود که عالمان و دانشمندان شیعه و مسلمانان توانستند تولید علم و دانش را به عنوان مهمترین حربه و اثرگذارترین امکان در اختیار بگیرند و پرچمدار تولید و تمدن دنیا شدند. امروز دارد این شیفت تاریخی اتفاق میافتد. امروز دارد این پیچ تاریخی در پیش ما قرار میگیرد. الان حضرت آقا باز فرمودند مثل ما، مثل کسانی است که در شیب یک ارتفاعی داریم بالا میرویم و داریم به نزدیک یک قله میرسیم. اگر این ماشین با این سرعت متوقف شود، اگر دندهعقب نیاید و به عقب برنگردد، یک انرژی مضاعفی را میخواهد تا دوباره بتواند حرکت خودش را با کندی به سمت بالا شروع کند. امروز دشمن دنبال این مسئله است که مانعی را جلوی پای ما ایجاد کند و ما از این حرکت پرشتاب باز بمانیم. پس تغییر سبک زندگی که امروز مطرح میشود در واقع بهجای این که ما الگوهای فاطمی و نبوی و علوی را بتوانیم در دانشگاههای خودمان تبلیغ و ترویج کنیم، میبینیم که این گفتمان غربی و گفتمان وارداتی است، ذائقه ما به لحاظ ادراکی و گفتمانی، ذائقهای است که آنها ایجاد میکنند. از این دانشگاه با این فرایندی که امروز به سمت آن دارد حرکت میکند، ما چیزی گیرمان نمیآید. من اعتقادم این است که در دوره دولت نهم و دهم یک تحول خوبی که بایست اتفاق میافتاد و یک مقدار ناقص ماند و باید ادامه پیدا بکند، آن چیزی بود که تحت عنوان اسلامی شدن دانشگاه کلید خورد. من اعتقاد دارم اسلامی شدن دانشگاهها با متن اتفاق نمیافتد، متن یک بخش آن است که قال کوپر و قال ویلسون و این اندیشمندان و دانشمندان غربی در دانشگاههایمان، چیزی جز تفکرات و گفتمان آنها به دانشجویانمان انتقال نمیدهیم. ما باید ادبیات و تولید ادبیات خودمان را دنبال کنیم. این گفتمان، باید در درجه اول گفتمان دینی و گفتمان ناب خودمان باشد، اما از آن مهمتر تولید عالم دینی است. عالم دینی نه به این معنی که ما روحانی تولید بکنیم، بلکه ما یک دانشمند یا استادی تربیت کنیم که همان طور که حضرت آیتالله جوادی آملی یک زمانی فرمودند، استاد فیزیک یا شیمی ما وقتی سر کلاس دارد درس میدهد، در فیزیک و شیمی باید خداشناسی درس دهد. متاسفانه آن زمان ما سفر استانی بودیم، یکی از روسای دانشگاهها، رئیس دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان، توهین کرد به حضرت آیتالله جوادی آملی که این خزعبلات و مزخرفات چیست؟! مگر میشود؟! این نگاه یک رئیس دانشگاه -که بعدا ایشان عوض شد و در آن دانشگاه اتفاقات بدی افتاد- این نگاه یک استاد دانشگاهی است که نگاه کاملا غربی و غیردینی است. در آن دانشگاه 30 سال بعد از انقلاب، توالتهای ایستاده برای دانشجوها، ایجاد شده بود. نه نهاد نمایندگی داشت، نه بسیج داشت و بویی از دانشگاههای اسلامی جمهوری اسلامی در آنجا احساس نمیشد. به هر حال میخواهم این را عرض بکنم که چرا حضرت امام، اول انقلاب وحدت حوزه و دانشگاه را فرمودند؟ یا شهید مفتح، شهید این راه شد؟ به خاطر این که ایشان به این باور رسیده بود که مسیر این دانشگاه، نمیتواند جدای از حوزه باشد و مسیر حوزه نمیتواند جدای از دانشگاه باشد. اینها باید با هم لینک شوند، با هم یک پیوند داشته باشند تا بتواند یک عالم دینی تربیت کند. عالمهایی که در این دانشگاه تربیت شدند، یکیش مرحوم دکتر شریعتی قبل از انقلاب بود که نهایت لطفی که بخواهیم به او بکنیم، این بود که اسلام را با عینک جامعهشناسی غرب تفسیر میکرد یا مرحوم بازرگان بود یا اشکوری و آقای کدیور یا آقای عبدالکریم سروش نهایتا به کجا رسید؟ وقتی فلسفه پوپری یا وبری را وارد تفکرات دینی میکند آخر و عاقبتش آن میشود. لذا ما باید در دانشگاههایمان تولید علم و تولید معرفت دینی توامان باشد تا ما بتوانیم این حرکت را به سمت تعالی و رشد ادامه بدهیم. آن زمان هم من میگفتم ما باید در جذب اساتید و تربیت اساتید نقش اول را در اسلامی شدن دانشگاه روی این مسئله بدهیم. بنده عرض میکردم بهتر از متن قرآن چیزی نداریم، کلام خدا است. اگر همین قرآن و کلام خدا را در دست یک استاد غیرمهذب و استادی که اعتقاد نداشته باشد قرار دهیم، میشود نعوذبالله همان آیات شیطانی. بنابراین استاد است که در کلاس میتواند به عنوان یک الگو، به عنوان یک مدل برای دانشجوی خودش، هم در تربیتش و هم در پرورش و تعلیمش در علوم جدیده اثرگذار باشد. ما میبینیم در عموم علمای گذشته این قصه وجود داشت. الان در دنیای جدید، بحث ایلرنینگ یا آموزش الکترونیک یا آموزش مجازی مطرح میشود. درست است که کار خیلی خوبی است، اما آن اثرگذاری که در علوم سنتی و دانشگاه سنتی است، اینجا نیست. فلان آیتالله یکی از افتخاراتش این بود که میگفت من فلان درس را خدمت فلان عالم تلمذ کردم. خودش را شاگرد و پیرو فلان عالم میدانست اما امروز، این متاسفانه وجود ندارد. آقای دکتر، در حوزههای فتنههای مبتنی بر ناآرامیها و اغتشاشات و آشوبها و درگیر حاشیه کردنهای خود دانشگاه توضیح بدهید. شما الان این استعداد و شرایط را در خود دانشگاهها میبینید که دوباره به این سمت پیش برود؟ من فکر میکنم آن پتانسیل لازم در بدنه دانشجویی نیست. دانشجوی امروز ما آن انگیزه و شادابی لازم برای ورود به چنین حرکتهایی را ندارد. یک مقدار آن عقبه را نگاه میکند و میبیند چه اتفاقاتی افتاده. اگر این روشنگریها، اگر در واقع این تجربه و عبرتها به این نسل منتقل شود، من فکر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]
صفحات پیشنهادی
ناگفته های معاون سابق وزارت علوم از بورسیه فرزندان مسولان دولتی و مقایسه بورسیه شدن فرزند دو وزیر
ناگفته های معاون سابق وزارت علوم از بورسیه فرزندان مسولان دولتی و مقایسه بورسیه شدن فرزند دو وزیر جامعه > آموزش - فارس نوشت معاون سابق بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم درباره بورسیه تحصیلی فرزندان مسئولان در دولت دهم توضیح داد حسن مسلمی نائینی مدیرکل بورس دولتنجابت در نشست «بررسی عملکرد یکساله وزیر علوم»: رئیس دولت در دام گروههای افراطی نیفتد/ما به دنبال اص
نجابت در نشست بررسی عملکرد یکساله وزیر علوم رئیس دولت در دام گروههای افراطی نیفتد ما به دنبال اصلاح روند غلط در وزارت علوم هستیمنماینده اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با بیان اینکه رئیس دولت نباید در دام گروههای افراطی بیافتد گفت ما به دنبال این هستیم که روند غلطیانتصابهای فرجیدانا وزارت علوم را در مسیر سیاستبازی قرار داد/استقبال جنبشدانشجویی از استیضاح وزیر علوم
رمضانزاده در گفتگو با باشگاه خبرنگاران انتصابهای فرجیدانا وزارت علوم را در مسیر سیاستبازی قرار داد استقبال جنبشدانشجویی از استیضاح وزیر علوم مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شهیدبهشتی انتصابات حاصلی جز خروج دانشگاهها از مسیر اصلی خود و سیاستزدگی نداشتهاست گفت این عمل چیدن نانصاری:استیضاح رای بیاورد، گزینه بعدی وزارت علوم فردی همسو با فرجیدانا است/استیضاح وزیر علوم سیاسی است
انصاری استیضاح رای بیاورد گزینه بعدی وزارت علوم فردی همسو با فرجیدانا است استیضاح وزیر علوم سیاسی است معاون پارلمانی رئیسجمهور گفت با فرض آن که استیضاح فرجی دانا رای بیاورد گزینه بعدی قطعا کسی خواهد بود که تغییری در خط مشی وزارت علوم ایجاد نخواهد کرد به گزارش نامه نیوز حجتنقرهکار در گفتوگو با فارس: اعتدال در وزارت علوم، روی کار آوردن فتنهگران معنا شد/ عدم پاسخگویی وزارت علوم به
نقرهکار در گفتوگو با فارس اعتدال در وزارت علوم روی کار آوردن فتنهگران معنا شد عدم پاسخگویی وزارت علوم به مجلس شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس جمهورعضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت با بیان اینکه تصمیمات وزارت علوم کاملا جناحی و سیاسی بوده است گفت اعتدال در وزارت علوم تغییرسخنان تند رئیس جمهور با معنای اعتدال فاصله دارد/ نگرانی درباره وزارت علوم
استانها شرق خراسان رضوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سخنان تند رئیس جمهور با معنای اعتدال فاصله دارد نگرانی درباره وزارت علوم مشهد - خبرگزاری مهر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت سخنرانیهای تند رئیس جمهور خطاب به منتقدان با معنای اعتدال فاصله دارد و اینکه به منتقدان بگویید برکوهکن:اظهارات معاون پارلمانی رئیس جمهور در مورد عدم تغییر مسیر وزارت علوم پسندیده نیست
کوهکن اظهارات معاون پارلمانی رئیس جمهور در مورد عدم تغییر مسیر وزارت علوم پسندیده نیست عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت اظهارات معاون پارلمانی رئیس جمهور در مورد عدم تغییر مسیر وزارت علوم پسندیده نیست به گزارش نامه نیوز محسن کوهکن عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفتوگوتوضیحات وزارت علوم درباره خبر خروج وزیر علوم از کشور
حوزه و دانشگاه توضیحات وزارت علوم درباره خبر خروج وزیر علوم از کشور روابط عمومی و معاون پارلمانی وزارت علوم درباره خبر خروج فرجی دانا از کشور در صورت رای آوردن استیضاحش توضیحاتی را اعلام کردند به گزارش خبرنگار مهر وزارت علوم طی اطلاعیه ای اعلام کرد "خبر منتشر شده در برخيبرخی در مجلس از ذینفعان بورسیه وزارت علوم هستند/ استیضاح وزیر علوم شلوغ کاری است
برخی در مجلس از ذینفعان بورسیه وزارت علوم هستند استیضاح وزیر علوم شلوغ کاری است برخی از افرادی که در مجلس هستند به نوعی از ذینفعان این موضوع هستند و بستگان و دامادهایشان از زمره افرادی هستند که از این بورسیهها استفاده کردهاند و به نوعی خلاف قانون رفتار کردهاند و در نتیجه بانایب رییس کمیسیون بهداشت: در استیضاح وزیر علوم، وزارتخانه ضرر می کند
با استیضاح وزیر نایب رییس کمیسیون بهداشت در استیضاح وزیر علوم وزارتخانه ضرر می کند سمنان - ایرنا - نایب رییس کمیسون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با اشاره به در پیش بودن سال تحصیلی جدید گفت استیضاح وزیر باعث متضرر شدن وزارت علوم تحقیقات و فناوری می شود عبدالرحمن رستمیان245 مسئول بسیج دانشجویی دانشگاههای فارس: نمایندگان مجلس در استیضاح وزیر علوم قاطعانه و انقلابی عمل کنند/مشهود
245 مسئول بسیج دانشجویی دانشگاههای فارس نمایندگان مجلس در استیضاح وزیر علوم قاطعانه و انقلابی عمل کنند مشهود بودن بی قانونیها در وزارت علوم245 مسئول بسیج دانشجویی دانشگاههای استان فارس با صدور نامهای خطاب به مجمع نمایندگان فارس اعلام کردند استیضاح و عدم رای اعتماد به وزیر علنماینده دامغان: در استیضاح وزیر علوم، وزارت خانه ضرر می کند
با استیضاح وزیر نماینده دامغان در استیضاح وزیر علوم وزارت خانه ضرر می کند سمنان - ایرنا - نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی گفت با توجه به در پیش بودن سال تحصیلی جدید استیضاح وزیر باعث متضرر شدن وزارت علوم تحقیقات و فناوری می شود عبدالرحمن رستمیان روز شنبه در گفت وطبیبزاده در گفتوگو با فارس: نمایندگان در جلسه علنی سهشنبه استیضاح وزیر علوم را بهطور جدی پیگیری میکنند/ و
طبیبزاده در گفتوگو با فارس نمایندگان در جلسه علنی سهشنبه استیضاح وزیر علوم را بهطور جدی پیگیری میکنند وزارت نمایندگان را به بازی گرفته استنماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به عملی نشدن هیچ یک از خواستههای نمایندگان گفت مجلس خواهان پیگیری جدی استیضاح آقای فرجیدانا در جلدانشجویان و فارغالتحصیلان استان لرستان خطاب به نمایندگان مجلس: خواهان استیضاح وزیر علوم و برکناری و عزل مدیرا
دانشجویان و فارغالتحصیلان استان لرستان خطاب به نمایندگان مجلس خواهان استیضاح وزیر علوم و برکناری و عزل مدیران مسئلهدار این وزارتخانه هستیمدفتر مرکزی تشکلهای اسلامی دانشجویی و فارغالتحصیلان لرستان با صدور نامهای خطاب به نمایندگان این استان در مجلس شورای اسلامی بر ضرورت استیضاصفارهرندی:سخنان تند رئیس جمهور با معنای اعتدال فاصله دارد/نگرانیهایی در زمینه وزارت علوم وجود دارد
صفارهرندی سخنان تند رئیس جمهور با معنای اعتدال فاصله دارد نگرانیهایی در زمینه وزارت علوم وجود دارد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت سخنرانیهای تند رئیس جمهور خطاب به منتقدان با معنای اعتدال فاصله دارد و اینکه به منتقدان بگویید بروید به جهنم درست نیست به گزارش نامه نیوز محمدحسیننمایندگان همچنان بر استیضاح وزیر علوم پافشاری میکنند/فعالیت فتنهگران در چارچوب وزارت علوم
طبیبزاده در گفتگو با باشگاه خبرنگاران نمایندگان همچنان بر استیضاح وزیر علوم پافشاری میکنند فعالیت فتنهگران در چارچوب وزارت علوم عضو کمسیون آموزش مجلس با بیان اینکه طراحان استیضاح همچنان بر موضع خود برابر وزیر علوم پافشاری میکنند گفت طی جلساتی که با فرجیدانا داشتیم نتایج مجلسه استیضاح وزیر علوم یک روز جلو افتاد/ سه شنبه تکلیف ادامه وزارت فرجی دانا مشخص می شود
جلسه استیضاح وزیر علوم یک روز جلو افتاد سه شنبه تکلیف ادامه وزارت فرجی دانا مشخص می شود عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی گفت جلسه استیضاح وزیر علوم تحقیقات و فناوری روز سه شنبه هفته جاری برگزار می شود به گزارش نامه نیوز به نقل از ایرنا محمد دهقان گفت دولت اختیار دارد که ز-
گوناگون
پربازدیدترینها