واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: كلاهبرداري 4 ميليارد توماني مرد نامريي
کد خبر: ۴۲۶۷۲۳
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۱ - 18 August 2014
با گذشت 4 ماه از فرار مردي كه به همراه اعضاي خانوادهاش از 9 نفر از تاجران تهراني و مشهدي مبلغ 6 ميليارد تومان كلاهبرداري كرده و از ايران خارج شده، هنوز هيچ ردي از او به دست نيامده است و تحقيقات پليس در اين زمينه همچنان ادامه دارد.
به گزارش اعتماد، داستان آشنايي و سپس كلاهبرداري مرد 4 ميليارد توماني، از مشهد آغاز شد.
از زماني كه يكي از مالباختهها در مغازه همكارش بود و مرد كلاهبردار نيز همراه آنان بود و به مالباخته گفت كه ما مصرفكننده پارچه هستيم و به پارچه نياز داريم.
در نظر اول همهچيز قابل اعتماد به نظر ميآمد؛ اما تاجر پارچه فروش بنا به تجربهيي كه سالها در زمينه كار كسب كرده بود، به او اطمينان كامل نكرد و براي شروع مقدار كمي پارچه به او داد.
مرد كلاهبردار هم براي اينكه اعتماد او را به دست بياورد، خوش قولي كرد و چكها را به موقع نقد ميكرد. همهچيز خوب پيش ميرفت و پارچه فروش هم راضي از اين معامله پرسود.
آنگونه كه تاجر پارچه توضيح ميدهد، خانواده مرد كلاهبردار هم به متهم در فروشگاه و توليدي كمك ميكردند. او در مورد اينكه چطور فهميد آنها اعضاي يك خانواده هستند، ميگويد: «هر دفعه كه ميرفتم، مرد كلاهبردار ميگفت دخترم، پسرم فلاني آمده است. آدم كه به هركسي دخترم يا پسرم نميگويد. يا وقتي با محل كارشان تماس ميگرفتم، ميگفت كه مثلا حاج خانم گوشي را برداشته است. ديدن همين رفتارها باعث شد به اين نتيجه برسم كه اينها همگي اعضاي يك خانواده هستند. غافل از اينكه اينها يك باند خانوادگي هستند كه در قالب يك توليدي كار ميكردند.»
سوءاستفاده از هويت شخصي ديگر
مرد كلاهبردار كه اعتماد مرد مالباخته را به خودش جلب كرده بود، حسابي در يكي از شعب بانكهاي مشهد براي خودش باز كرد.
مرد مالباخته در ادامه ميگويد: «روال معمول بر اين است كه وقتي قرار است كسي حساب باز كند، بانك ازصاحب حساب كارت ملي ميخواهد. اما از آنجايي كه مرد كلاهبردار خوش حساب بوده، بانك به جاي اينكه از او كارت ملي بگيرد، به گرفتن يك شماره ملي بسنده ميكند. او در واقع به جاي اينكه شماره ملي خودش را بدهد، شماره ملي مرد ديگري را داده بود. در حالي كه اگر بانك كارت ملي را ميخواست، متوجه ميشد كه چهره مرد كلاهبردار با تصوير روي كارت هيچ تطابقي ندارد. اما متاسفانه بانك احراز هويت نكرد و از او مجوز كسب هم نخواست. اين كلاهبردار از مدارك فرد ديگري براي خود حساب بازكرده بود و بانك به اين موضوع توجه نكرده بود.»
من هم چوب اعتمادم را خوردم
يكي ديگر از مالباختگان كه او نيز پارچه فروش است گفت: « من هم از طريق پارچه فروشاني كه با اين مرد كلاهبردار كار ميكردند، با او آشنا شدم و اين قضيه به 8 سال پيش برميگردد. اوعلاوه بر اينكه ظاهر موجهي داشت، صاحب مال و اموال بسياري هم بود. حدود 100 نفر پرسنل در كارخانهاش كار ميكردند، 2 هزار متر سوله داشت، ماشين 500 ميليون توماني زير پايش بود و 11 فروشگاه در سطح مشهد داشت. ما حتي براي اينكه مطمئن شويم طرف معامله مان مشكلي ندارد، از بانكهاي مشهد در مورد او پرس و جو كرديم و به ما گفتند كه او زير 50 ميليون تومان چك نميكشد و تا 400 ميليون تومان هم چك پاس كرده است. ديدن چنين تشكيلاتي باعث شد تا به او اعتماد كنيم.»
پس از اينكه مرد كلاهبردار اعتماد 9 پارچهفروش را به همين روش جلب و جيب طعمههايش را خالي كرد، چكهايش ديگر پاس نشد و نخستين چك او در 27 اسفند ماه 92 برگشت خورد. دومين مرد مالباخته در ادامه ميگويد: « با بانك تماس گرفتم و گفتم چنين مشكلي پيش آمده است. معاونت بانك هم گفت حتما مساله خاصي يا حادثهيي پيش آمده كه او نتوانسته چكتان را پاس كند. او خوش حساب بوده و جزو مشتريان ممتاز اين شعبه است و تا به حال چكهاي 500 ميليون توماني پاس كرده است. پس از اين اتفاق خودم با او تماس گرفتم و گفت دستگاههاي برش كامپيوتري با قيمت حول و حوش يك ميليارد تومان وارد كشور كرده، اما از گمرك هنوز ترخيص نشده است. گفت چكهايي كه از من داري را برگشت نزن پاس ميكنم. او به هر 9 نفر ما گفته بود كه من يك ملك دارم كه اگر بفروشم پول دستم ميآيد و چكها را پاس ميكنم.»
فرار از ايران
دادن وعده و وعيد به صاحبان چك?ها كه امروز يا در نهايت فردا چك هايتان را پاس ميكنم، كمكم رنگ باخت و مرد كلاهبردار براي اينكه دست مالباختگان پارچه فروش ديگر به او نرسد، تماس آنها را يكي در ميان جواب ميداد و بعد از آن گوشياش را خاموش كرد. مالباخته دوم كه از نقد نشدن چكهايش به ستوه آمده بود، به يكي از آشنايانش در مشهد گفت به دفتر مرد كلاهبردار برود و سروگوشي آب بدهد. او نيز رفت اما از كارخانه هيچ خبري نبود.
او در ادامه ميگويد: « وقتي به من گفت كه هيچ اثري از مرد كلاهبردار نيست، به مشهد رفتم. به تمام اماكن و سولههايي كه فكر ميكردم بتوان او را در آنجا پيدا كرد، مراجعه كردم. اما همه شان خالي بودند. بعد از مدتي از اداره آگاهي كه استعلام كرديم به ما گفتند كه او در ارديبهشت ماه، همراه تمام اعضاي خانوادهاش و حتي عروس هايش از فرودگاه امام خميني، ايران را به مقصد تركيه ترك كرده است. باورم نميشود 8 سال تمام با يك آدم جعلي كار كردهام. »
به گفته اين مالباخته، مرد كلاهبردار تنها به كلاهبرداري از صنف پارچهفروشان بسنده نكرده و سراغ صنف ماشينفروشها هم رفته و از آنها نيز به صورت ميلياردي كلاهبرداري كرده است.
به گفته آنها دختر مرد كلاهبردار كه حسابدار او نيز بوده است مدتي پيش دوباره به ايران برگشت تا اموال باقيمانده را تبديل به پول كند و پليس آگاهي نيز با اطلاع از اين موضوع او و سه نفر ديگر از همدستانش را دستگير كرد.
پرونده مرد 4 ميليارد توماني هماكنون براي تحقيقات تكميلي در شعبه 404 شهيد هاشمينژاد مشهد در دست بررسي است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]