تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):گناهانى كه باعث نزول عذاب مى‏شوند، عبارت‏اند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815367790




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روايتي خواندني از نخستين چاه و حفار نفتي


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: روايتي خواندني از نخستين چاه و حفار نفتي
ادوين‌لي‌دريك، سرهنگي امريكايي و البته بيكار را كه همراه با دخترش در هتل قديمي «تانتين» امريكا زندگي مي‌كرد، بايد پدر حفاري چاه نفت جهان دانست
ادوين‌لي‌دريك، سرهنگي امريكايي و البته بيكار را كه همراه با دخترش در هتل قديمي «تانتين» امريكا زندگي مي‌كرد، بايد پدر حفاري چاه نفت جهان دانست. شايد تعارضات زيادي درباره اينكه پدر حفاري اوست يا فردي ديگر وجود داشته باشد اما همه موافقان و مخالفان اين موضوع، متفق‌القولند كه نخستين چاه حفاري شده جهان، حاصل دسترنج وي است.
دريك به صورت تصادفي نام خود را در تاريخ ثبت كرد تا خوش اقبال‌ترين بيكار جهان باشد كه به دليل يك ارتباط دوستانه با سرمايه‌گذار شركت «نفت صخره پنسيلوانيا» فعاليت خود را در منطقه تيتو سويل تبديل به يك رنسانس بزرگ كند و عصر «انسان هيدروكربور» پايه‌ريزي شود.
اما داستان از چه قرار بود؟ پيش از كشف نفت، بنيامين سيليمين شيميدان برجسته امريكايي و پسر علم شيمي امريكا در سال 1850، قراردادي با يك گروه بازرگاني امضا كرد تا تحقيقات مدوني را براي كاربرد روغني سياه و بدبو آغاز كند. قرارداد وي با اين گروه 526 دلار و 8 سنت بود كه با رقم امروزي بيش از 10 هزار دلار برآورد مي‌شود. با آغاز پژوهش‌ها، وي تنها به يكي از كاربردهاي نفت پي برد و آن هم روشنايي بود. سيليمين به اين گروه از بازرگانان اعلام كرد با آزمايش‌هايي كه روي نفت يا همان نفت صخره انجام داده است آمادگي دارد در قبال پرداخت كل دستمزدش، گزارش نهايي را به آنها تحويل دهد. بازرگانان كه توانايي پرداخت آن حجم عظيم پول را نداشتند خواستار تخفيف بودند كه با پاسخ منفي شيميدان مواجه شدند. سرانجام پروژه به قهر سيليمين منتهي شد و وي از دسترس خارج شد. جرج بيزل روزنامه‌نگار و وكيل دعاوي و جيمز تاونزند رئيس يكي از بانك‌هاي نيوهيون از گروه بازرگانان حساب خود را با ديگر شركاي خود جدا كرده و شخصاً براي به دست‌گيري نتايج تحقيقات دست به كار شدند.

 آغاز سرمايه‌گذاري
با تحليل گزارش سيليمين كمپاني خود را تجهيز كرد و با جذب سرمايه‌گذاران از جمله خود شيميدان، نام «نفت صخره پنسيلوانيا» را براي خود برگزيد تا با پسوند «صخره» حساب خود را از ساير روغن‌ها جدا كند. با آغاز فعاليت‌هاي اين شركت، از روش‌هاي ابتدايي براي جمع‌آوري نفت استفاده مي‌شد؛ كارگران شركت با كفگير زدن و خيساندن كهنه پاره‌ها در بركه‌ها نفت را از لاي صخره‌ها و سطح زمين جمع مي‌كردند و در بشكه‌هاي چوبي مي‌ريختند. آنها هر روز براي تداوم جوشش زمين جهت تراوش نفت دعا و آرزو مي‌كردند اين چشمه‌ها هيچ وقت خشك نشود. به مرور زمان فعاليت‌هاي اين شركت رونق گرفت و توانست بخش قابل توجهي از بازار روغن‌هاي نورزا را از آن خود كند اما هنوز ابهام‌هاي جدي درباره آن وجود داشت.
در هلند و فرانسه پالايشگاه‌هاي جديدي براي زغال سنگ ايجاد شده بود زيرا سوخت غالب در قرن نوزدهم زغال سنگ بود و نفت به دليل بد بو بودن و اشتعال فراوان كه خارج از نياز منازل بود دردسرهاي فراواني را به همراه داشت. ضمن آنكه چراغ‌هاي روشنايي كه در بازار فروخته مي‌شد قابليت سوزاندن نفت را نداشتند و موجب آتش‌سوزي مي‌شدند. كمپاني نتوانسته بود همه چراغ‌سازان را متقاعد كند كه چراغ‌هايي را بسازند كه بتواند با محصول آنها كار كند. در حالي كه همه چيز خوب پيش مي‌رفت خبرهاي جالب درباره زغال سنگ و عدم همكاري چراغ‌سازان قيمت نفت را كاهش داد و كمپاني را در آستانه ورشكستگي قرار داد.
گران بودن چراغ‌هاي نفتي و ترديد درباره كافي نبودن منابع نفت اين وضعيت را براي كمپاني به وجود آورده بود تا روزي كه يك نيويوركي توانست چراغ ارزانقيمتي بسازد كه همه مشكلات را برطرف كند؛ از طرفي كمپاني هم قيمت نفت يا كروزن را كاهش داد تا بازارش گسترش يابد اما چيزي كه بيزل را به شدت نگران كرده بود كشف منبع جديدي براي نفت بود. استفاده از كفگير يا شيوه مترقي‌اش يعني كندن زمين پاسخگوي نيازهاي كمپاني و مردم نبود.
تاونزند پيگيري حل اين مشكل را به عهده گرفت و بي‌توجه به سخره‌هاي همكارانش به دنبال كسي بود كه كار را به او محول كند. نامزد آنها براي اين كار كسي نبود جز دريك كه اوج پيوندش با صنعت بازرسي راه آهن نيوهوتون بود. دريك 38 ساله هر روز عصرها با حضور در ميان بيكاران معركه مي‌گرفت و با خاطرات افسانه‌اي خود جمع بيكاران را سرگرم مي‌كرد كه در يكي از غروب‌هاي نيوهوتون، تاونزند با وي به گفت‌و‌گو نشست و وي را راضي كرد تا چند سهام از سهام كمپاني را بخرد و پس از چند روز به وي مأموريتي بزرگ پيشنهاد داد. براي دريك چنين موضوعي جذابيت داشت زيرا وي، شخصيتي ماجراجو، سرسخت، لجباز و هيجان طلب بود كه تاونزند از اين روحيه او به بهترين شكل بهره برد.

  سفر به مهد نفت
دريك در دسامبر 1857 وارد روستاي «تيتوسويل» پنسيلوانيا شد. اين روستا با جمعيتي 125 نفره و متكي به فروش الوار ميزبان دريك بود. وي در تلگرافي اعلام كرد:«با وجود تمسخر من از سوي اهالي تيتوسويل، استخراج نفت كار من است و قطعاً از آن منطقه نفت استخراج مي‌كنم.»
در آن سال‌ها همگان بر اين باور بودند كه تنها با كندن زمين، روغن يا نفت استخراج مي‌شود نه روش ديگري. دريك در بهار 1858 كار خود را رسماً آغاز كرد و پس از چند ماه در نامه‌اي خواستار ارسال پول شد كه بلافاصله مبلغ يكهزار دلار براي وي ارسال شد. كارگران وي بعد از چند روز كار و دريافت دستمزد وي را تنها گذاشته و ناپديد مي‌شدند تا اينكه «عمو بيلي» به همراه دو فرزندش با وي همپيمان شدند كه تا پايان كار حفاري با وي باشند.
حدود يك سال از حفاري مي‌گذشت اما هيچ علائمي از نفت ديده نشد و تاونزند در اوج يأس حواله‌اي را به تيتوسويل ارسال كرد كه از دريك مي‌خواست با آن تسويه حساب كرده و به نيوهيون بازگردد. دريك بي‌خبر از اين نامه و حواله با سرسختي تمام به كار خود ادامه داد و بعد از ظهر 27 آگوست 1859 در حالي كه حواله و نامه به دستش نرسيده و وي به كل بي‌خبر از آن بود، مته حفاري‌اش در عمق 69 پايي زمين به شكاف رسيد. فرداي آن روز به دليل تعطيلي رسمي – يك‌شنبه ـ استراحت كرد اما عمو بيلي سري به چاه زد كه در نهايت شگفتي متوجه ماده سياه رنگي روي آب شد؛ بله آنها به نفت رسيده بودند و دريك وقتي روز دوشنبه به محل چاه رفت از خوشحالي فريادي بلند سر داد. اهالي روستا به محل كشف نفت آمدند و بلند فرياد مي‌زدند:«يانكي نفت پيدا كرد!»
دريك ابتدا خود به صورت يك خريدار نفت مشغول به كار شد و بعد در مؤسسه‌اي در وال استريت به خريد و فروش سهام نفت پرداخت اما آينده‌نگر نبودن وي او را به يك معامله‌گر بازنده تبديل كرد و با ثروت خود «قمار» كرد. وي در سال 1866 تمام پولي كه به دست آورده بود از دست داد و در نهايت با درد و فقر گذر ايام كرد. وي در اواخر عمر خود تصميم گرفت نام خود را در تاريخ ثبت كند و همواره خود را مخترع تلمبه حفاري معرفي مي‌كرد.
سرانجام در سال 1873، دولت ايالتي پنسيلوانيا در برابر خدماتي كه در يك انجام داده بود مقرري مختصري را مادام‌العمر به وي اختصاص داد تا مرهمي باشد براي زخم‌هايش. جسد وي چند سال بعد در يكي از منازل جنوب شهر پنسيلوانيا پيدا شد. روزنامه‌هاي پنسيلوانيا تيتر زدند: «‌دريك، پدر حفاري نفت جهان مرد.»
 
منابع:
تاريخ جهاني نفت/ دانيل يورگن
2- اعتياد به نفت/ يان راتلج
3- خون و نفت/ منوچهر فرمانفرماييان

نویسنده : وحيد حاجي‌پور 
منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اقتصادی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن