تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828006782




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تصویری ماندگار از چهره‌ای نامدار


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
سرمقاله,روزنامه​ها
برگزیده سرمقاله​های روزنامه​های صبح پنچشنبه تصویری ماندگار از چهره‌ای نامدار روزنامه​های صبح امروز ایران در سرمقاله​های خودئ به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته​اند از جمله «حاشیه ها نه به نفع مردم است و نه رئیس جمهور»،«طلب اعتدال از آقای روحانی»،«تصویری ماندگار از چهره‌ای نامدار»،«دستاورد مقاومت»،«روحانی و ما و تکلیف گروه‌های سیاسی»،«تغییر در نرخ سود بانکی چه تبعاتی دارد؟»،«چراغی که به خانه رواست...»،«منطق درست فلسطینی ها در مذاکرات»،«پایان مالکی، آغاز ثبات در عراق»،«نگاهی به دو محور بسته ضدرکود»و... که برخی ز آنها در زیر می​آید.




جام جم:آقای رئیس جمهور! این عبارات انتقاد است یا تخریب؟ «آقای رئیس جمهور! این عبارات انتقاد است یا تخریب؟»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم بیژن مقدم است که در آن می​خوانید؛به نظر می رسد نگاهی به سخنان دیروز رئیس جمهور خالی از لطف نباشد. اینکه آقای روحانی توضیح داده اند منظور و مخاطبشان منتقدان و حتی مخالفان دولت نبوده، بلکه مخاطب ایشان تخریب کنندگان و کارشکنان بوده است، می تواند تا حدی روشنگر باشد، اما قطعا کافی نیست، چرا که واکنش ها نشان داد فهم عمومی (چه اصلاح طلب، چه اصولگرا و ...) چنین برداشتی از سخنان رئیس جمهور نداشته اند بلکه مخاطب اصلی این سخنان را منتقدان دولت می دانند. بدیهی است باید مرزبندی روشنی بین انتقاد، انتقاد دلسوزانه و مصلحانه و انتقاد انتقام گیرانه و مخرب قائل شد. اما اینکه مرز نقد و تخریب کجاست موضوع مهم دیگری است. معمولا مسئولانی که از سعه صدر کمتری برخوردارند عمده نقدها را تاب نیاورده آن را ناشی از جریانی سازمان یافته، مخرب، پیچیده، با دست های پنهان در پشت پرده معرفی می کنند که جز کلی گویی نیست. آقای روحانی گفته اند منظورشان تخریب گران و کارشکنان بوده که دولت از اقدامات آنان آگاه است و در «این زمینه جملات متناسب با تخریب آنها را بکار خواهد برد» این گروه چه کسانی هستند که مستحق مخاطب قرار گرفتن با چنین عباراتی بوده اند؟ آیا معنای دیگر این سخن آن است که رئیس جمهور در بیان عباراتی که مورد نقد همه قرار گرفت با دقت عمل کرده و چون متناسب با رفتار مخاطب (تخریب گران) بوده، هیچ اشکالی بر آن مترتب نیست؟ در این صورت احتمالا باید در آینده منتظر تکرار این دیالوگ ها باشیم. آقای روحانی خیرخواهانه از جنابعالی می خواهم سخنان خود در جلسه شورای اداری استان چهارمحال و بختیاری را که با لحنی آکنده از عصبانیت بیان شد، دوباره مرور و به کارشناسان خبره ای ارجاع دهید. آنجا که می گویید: تحت نام دور زدن تحریم ها، نفت را دادند به عده ای و بردند و خوردند و ملت را دور زدند. (ایسنا 22/5/93) اگر در پایان دولت شما یا در نیمه راه با چنین عباراتی از شما و دولت یازدهم یاد کنند چه احساسی خواهید داشت؟ عبارت فوق را که به نقل از جنابعالی ذکر شد در زمره کدام دسته بندی های مرسوم می توان قرار داد. شما نقد دلسوزانه کرده اید؟ قصدتان اصلاح و خیرخواهی بوده است؟ مخاطبان تخریب شده اند؟ به گروهی که احتمالا جامعه عددی بزرگی را تشکیل می دهند تهمت و افترا زده اید؟ آیا تکرار این ادبیات و کلی گویی ها اعتماد عمومی را افزایش می دهد یا مردم را ناامید می سازد؟ براساس سنت الهی همان​گونه که درباره دیگران قضاوت می کنیم بدانیم دیگران نیز به همان شیوه درباره ما و شما سخن گفته و قضاوت خواهند کرد. به شما حق می دهم که به دلیل جایگاه اجرایی و کسوت روحانیت و مسئولیتی که ملت بر دوشتان نهاده از هر گونه ادعایی درباره عملکرد دولت ناراحت شوید کما اینکه در موضوع معروف رانت 650 میلیون یورویی در دولت شما هم (که توسط حسابرسان دیوان محاسبات هم تائید شد) واکنش تندی نشان دادید و آن را شایعه و توطئه ای برای سرپوش گذاشتن بر مفاسد گذشته عنوان کردید و به نوعی نمایندگانی را که خواستار پیگیری این موضوع بودند شریک در مفاسد مورد نظر گذشته معرفی نمودید. پایان سخن آن که دولت یازدهم که تنها یک سال از عمرش را پشت سر گذاشته نباید با مشغول کردن خود به حاشیه ها، متهم کردن گذشتگان به فساد به گونه ای که دستاویز، بهانه و کد جریان های ضدانقلاب برای تضعیف کلیت نظام اسلامی گردد در افکار عمومی متهم به «فرافکنی»، کم تحملی و پوشاندن نقاط ضعف خود گردد. فراموش نکنیم پاکدستی، موفقیت و کارآمدی دولت شما باید برگی بر افتخارات انقلاب اسلامی و نظام برآمده از رای و انتخاب مردم بیفزاید. و ان شاءالله چنین باد. خراسان:حاشیه ها نه به نفع مردم است و نه رئیس جمهور «حاشیه ها نه به نفع مردم است و نه رئیس جمهور»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم محمد سعید احدیان است که در آن می​خوانید؛اظهارات تند آقای روحانی خطاب به منتقدان مذاکرات هسته ای مورد انتقاد بسیاری حتی بخشی از هواداران ایشان قرار گرفت. عمده این انتقادها حول محورهایی مانند لحن به کار رفته، ضرورت انتقادپذیری و داشتن سعه صدر بود. آقای رئیس جمهور نیز در اظهارات روز گذشته خود در هیئت دولت نظرات خود را درباره این چند مسئله بیان و تأکید کردند که خطاب سخن شان عده ای خاص بود و نه همه منتقدان؛ اما به نظر می رسد مسئله بسیار مهم تری درباره اظهارات آقای روحانی مغفول مانده و آن هم تأثیرات مخرب و هزینه های سنگینی است که حاشیه ها در درجه اول برای مردم و در درجه بعد برای دولت و آقای رئیس جمهور ایجاد می کند. موضوع برای مردمی که ناظر بر رفتارهای مسئولان مختلف و گروه های سیاسی هستند چنان روشن است که نیاز به توضیح اضافه ندارد همه مسئله در دو کلمه حرف حساب خلاصه می شود: اول این که مسائل و مشکلات مردم به ویژه در حوزه مسائل معیشتی و آسیب های اجتماعی بسیار جدی تر از این است که مسائل درجه دومی مانند رقابت ها یا برخی مطالبات سیاسی دغدغه عموم مردم باشد و دوم این که حل این مسائل در هم پیچیده اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نیاز به فضایی دارد که در آن هم آرامش حاکم باشد و هم همگرایی تا مدیران عالی و میانی کشور بتوانند تمام تمرکز خود را بر برنامه ریزی، اجرایی کردن برنامه ها و ارزیابی موثر برای حل این مسائل معطوف کنند. نتیجه این دو کلمه حرف حساب در این جمله خلاصه می شود: «برای منافع مردم و نظام، حاشیه سازی ممنوع»! اگر این نکته بدیهی و روشن توسط گروهی خدشه دار شود گرچه جای نقد دارد که ما در زمان خود قبلاً این نقدها را انجام داده ایم اما آن چه بیشتر ایجاد سوال می کند این نکته است که چگونه شخص رئیس جمهور هر از گاهی به صورت محاسبه شده یا محاسبه نشده، اظهاراتی را بیان می کنند که به دلیل داشتن جایگاه مهم، فضای اجتماعی و سیاسی را دچار تنش می کند. ماجرای بی سواد خواندن منتقدان و به زور به بهشت بردن مردم (حتی به فرض درست بودن) از مصادیق پیشینی این مسئله توسط رئیس جمهور و اظهارات اخیر ایشان نیز آخرین نمونه از این قبیل است. واقعیت این است که به دلیل حمایت های رهبر انقلاب از تیم مذاکره کننده هسته ای، نقد منتقدان منصف از تندروی ها، کم توجهی مردم به این عده و شاید هم خبرهایی که حاکی از پیش بینی شکست مذاکرات در آینده است، گروه مورد نظر رئیس جمهور مدتی است نه سخنی گفته اند و نه اقدامی کرده اند ضمن آن که حتی اگر هم اقدامی می کردند با توجه به حمایت های رهبری از اصل مذاکرات، تأثیری منفی در روند مذاکرات ایجاد نمی کرد بنابراین سوال این است که چرا آقای رئیس جمهور چنین بحثی را آن هم با لحنی آن چنانی پیش کشیدند که واکنش ها و بگومگوهایش مدت ها ذهن جامعه و مسئولان را به خود مشغول می کند؟ به نظر می رسد آقای دکتر روحانی بیشتر از هر کس دیگر باید مراقب باشند که نه تنها گفتار و رفتار خودشان حاشیه ای برای انجام خدمت به مردم و رفع مشکلات اصلی آنان ایجاد نکند بلکه با سعه صدر و تمرکز بر حل مسائل مردم، آتش حاشیه های ایجاد شده را فرو بخوابانند؛ چرا که ایشان به عنوان منتخب مردم برای مدیریت اجرایی کشور، اولین مسئولی هستند که باید پاسخگوی مردم باشند. همه مسئولان و افراد و گروه ها بر نکته بدیهی «حاشیه سازی ممنوع»! صحه می گذارند و می گویند که با هر حاشیه سازی مخالف اند اما تجربه چند سال روزنامه نگاری در دوران آقایان خاتمی و احمدی نژاد و یک سال اول آقای روحانی و رفتار روسای جمهور و دولتمردان و رقبای سیاسی آن ها نشان داده است که اغلب به این نکته بدیهی، فقط در بیان پای بندند شاید به این علت که... بگذریم. آقایان حاشیه سازی ممنوع! کیهان:طلب اعتدال از آقای روحانی «طلب اعتدال از آقای روحانی»عنوان یادداشت میهمان روزنامه کیهان به قلم دکتر حسین کچوئیان است که در آن می​خوانید؛اعتدال هرچه که نباشد، قطعا توصیف نحوه عمل، شیوه رفتار یا تعامل با نیروهای مختلف اجتماعی است. شخصیت معتدل بیشتر از هر جا، ویژگی اعتدالی خود را در کلام و سخن، که مهمترین شکل تعامل به ویژه در قلمروی عمومی و صحنه اجتماعی است، ظاهر می سازد. با این حال هرچه که رئیس جمهور بیشتر در صحنه اجتماعی ظاهر شده و از طریق کلام و سخن، شخصیت و نحوه تعامل و مواجهه خود با دیگر گروه های سیاسی را به نمایش می گذارد، توصیف ایشان و نحوه عملکرد وی با ویژگی اعتدال، دشوارتر و بلکه ناممکن می گردد. بعد از سخنان رئیس جمهور در انتقاد از مخالفین سیاست های هسته ای دولت و بی سواد و بیکار خواندن آنها که اولین نمودهای رفتار و سخن غیر اعتدالی ایشان را به نمایش درآورد، همچنین بعد از طرح اتهام خوردن و بردن اموال ملت توسط دولتیان قبل، اظهارات ایشان در گردهمایی سفرا و نمایندگان دستگاه سیاست خارجی کشور، ارتقا و اوج گیری به شدت نگران کننده ای را در لحن و کلام رئیس دولت از این حیث انعکاس داد. «عده ای شعار سیاسی می دهند اما بزدل سیاسی هستند. هر وقت مذاکرات می شود می گویند می لرزیم، به جهنم، بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید» اشتباه نکنید! اینها سخنان آقای احمدی نژاد نیست که تنها یک بار آن هم از طریق تحریف و کج نمایی سخنانش، کلامی در حدی مشابه این سخنان به وی نسبت داده شده است. حتی احمدی نژاد هم به عنوان یک سیاستمدار که رقبای وی از جمله رئیس جمهور روحانی، وی را افراطی قلمداد می نمایند، هرگز طرف های مقابل خود را خس و خاشاک نخوانده بود هرچند طرف های مقابل وی به اعتبار فتنه آفرینی و خروج از حدود قانونی و تقابل با مردم به لحاظ سیاسی شأنیت و اعتباری برای حرمت گذاری نداشتند. بله، سخنان بالا سخنان آقای روحانی است که اتفاقا دولت و سیاست دولت خود را، دولت و سیاست تدبیر و اعتدال معرفی نموده است. این گونه ادبیات که با چاشنی تمسخر و استهزا نیز همراه می شود نه تنها نسبتی با تدبیر و اعتدال ندارد بلکه حتی در فضای سالم و درست سیاسی، از سوی گروه های رقیب و بیرون از قدرت رسمی نیز نباید مورد استفاده قرار گیرد چه رسد به مقامی در بالاترین مراتب رسمی قدرت سیاسی. اما چرا انتقاد از این اظهارات و روند نگران کننده حاکم شدن این گونه ادبیات بر لحن و کلام رئیس جمهور ضرورت دارد؟! قطعاً این ضرورت ناشی از انتقاد یا مخالفتی نیست که نسبت به طرح سیاست اعتدال و حاکم ساختن آن بر عرصه سیاسی کشور ممکن است وجود داشته باشد. در هر زمینه ای که اعتدال مسئله ساز باشد، قطعاً حاکم ساختن مشی اعتدال در یک عرصه از عرصه های سیاست کشور یعنی سیاست داخلی، از ضرورتی حیاتی برخوردار است. اما عجیب این است که عدول از سیاست مشی اعتدال-مانند این گونه اظهارات رئیس جمهور محترم- دقیقاً در همین عرصه که بقاء، رشد یا ثبات و سلامت آن منوط به رعایت اعتدال است به چشم می خورد. نظام سیاسی ای که اساس خود را بر مشارکت همگانی و مداخله گروه های مختلف سیاسی در عرصه عمومی بنیان گذاشته است، مشروط به وجود روابطی مسالمت آمیز و ایجابی میان طرف های درگیر در این صحنه است. نه رشد بلکه بقاء و ثبات این نظام مستلزم این است که گروه های مختلف درگیر در این صحنه یکدیگر و حق همگانی هر یک را برای رقابت در سیاست در چارچوب قوانین کشور به رسمیت بشناسند. فراتر از شناسایی حقوق و تعامل مسالمت آمیز با یکدیگر، سیاست سالم و رو به رشد در عرصه عمومی، بیشتر نیازمند دوستی و تلاش همگانی برای حفظ حقوق دیگران در کنار حق خود و رقابت برای تأمین آن است. اما متأسفانه آنچنان که ادبیات یا لحن و کلام گروه های سیاسی در کشور نشان می دهد نوع نسبت و تعامل گروه های سیاسی با یکدیگر از قسمی است که میان گروه های اپوزیسیون با نظام یا میان گروه های انقلابی با نظام نامشروع برقرار می باشد. اینجاست که سیاست اعتدالی اعلام شده توسط رئیس جمهور محترم صورت سیاسی ضروری و حیاتی به خود گرفته و به شرطی لازم برای بقا و رشد، بلکه ثبات و سلامت آن بدل می شود. به همین دلیل است که وقتی آقای روحانی دقیقاً با اظهارات خود عرصه تعامل و روابط میان گروه های سیاسی را هدف گرفته و در چارچوب لحن و ادبیاتی حذفی با بخش یا گروهی از آنها سخن می گوید، تمام امیدها برای وقوع بهبود و ارتقا در این بخش در پرتو مشی اعتدال از بین می رود. حال آنکه فراتر از سیاست اعلام شده، این امید بود که آقای روحانی به اعتبار شخصیت آرام و روحیه محافظه کارانه شناخته شده خود، به تلطیف این فضا و بهبود نهادی روابط میان گروه های سیاسی کمک کنند. خاصه اینکه اقدامات ایشان در چند ماه اخیر نظیردعوت از گروه های مختلف سیاسی و تعامل با تمامی این گروه ها نشانه هایی ایجابی از صحت این پیش بینی و انتظار مورد بحث انعکاس می داد. جمهوری اسلامی:تحلیل سیاسی هفته «تحلیل سیاسی هفته»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می​خوانید؛امروز 23 مرداد، در تقویم جمهوری اسلامی ایران به پاس مقاومت حماسی رزمندگان حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه تابستان سال 85 که توانست رژیم صهیونیستی را در یکی از خسارت بارترین و بدترین روزهای حیات منحوس خود با شکست از لبنان بیرون براند، به نام "روز مقاومت اسلامی" نامگذاری شده است؛ جنگی که در آن رزمندگان حزب الله توانستند 2300 نظامی صهیونیست را به هلاکت رسانده، 160 تانک مرکاوا را منهدم و یک ناوشکن اسرائیلی را به قعر دریا بفرستند و هیمنه نظامی رژیم صهیونیستی را درهم بکوبند. نامگذاری این روز در حقیقت گامی در جهت تجلیل از واژه مقدس "مقاومت" است؛ مقاومتی که ریشه در اعتقادات اسلامی مردم جنوب لبنان داشته و معطوف به اراده پولادین آنان است؛ مردمی محروم و زجر کشیده که در برابر تجاوز همه جانبه رژیم اشغالگر قدس تا پای جان ایستادگی کرده و در نبردی 33 روزه نقشه های دشمن متجاوز و سلطه گر را نقش بر آب کرده و الگویی مجسم برای ملتهای منطقه خلق کردند. روز مقاومت امسال بار دیگر سرشار از روحیه ایستادگی و مقاومت شد. بدین معنا که رژیم صهیونسیتی در اشتباهاتی محاسباتی به منظور ریشه کن کردن روحیه مقاومت اسلامی در میان ملت فلسطین و به تعبیر خود، یکسره کردن کار رزمندگان فلسطینی تهاجم همه جانبه ای از زمین، هوا و دریا علیه مردم سرزمین محاصره شده غزه و با هماهنگی با رژیم های غربی و عربی آغاز کرد. هر چند این رژیم جنایات بی شرمانه ای را علیه زنان و کودکان فلسطینی مرتکب شد ولی بمباران های بی رحمانه غزه تنها تأثیری که داشت، سنگین تر کردن پرونده ننگین صهیونیستها بود و هرگز نتوانست کوچکترین خللی در عزم و اراده مردم غزه ایجاد کند. نتیجه مشهود این مقاومت دلیرانه آنکه این روزها شاهد تمکین اسرائیل بر شروط به حق مقاومت در برقراری آتش بس و شکستن محاصره هشت ساله غزه هستیم. داستان تکراری سقوط هواپیمای مسافربری و کشته شدن تعدادی از هموطنانمان در این هفته بار دیگر قلب ملت ایران را جریحه دار کرد و مسأله پایین بودن امنیت و کیفیت پرواز با هواپیماهای نه چندان مطمئن را در کانون توجه افکار عمومی قرار داد. صبح روز یکشنبه یک فروند هواپیمای مسافربری "ایران 140" که از فرودگاه مهرآباد تهران عازم طبس بود، دقایقی پس از بلند شدن از باند فرودگاه دچار نقص فنی شد و سقوط کرد. این هواپیما ساخت داخل و مهندسی شده از سوی شرکت "هسا" بود. این هواپیما که از روی مدل آنتونوف 140 روسی ساخته شده بیش از این نیز یک بار سابقه سقوط در سال 88 را با کشته شدن همه پنج سرنشین ثبت کرده بود. رسانه ها در نقل قولی تامل برانگیز از یک نماینده مجلس شورای اسلامی نوشتند اعضای کمیسیون عمران سالها قبل دو بار از مراحل ساخت این هواپیما بازدید داشتند و نگرانی خود را همان زمان اعلام کرده بودند. نباید به این هواپیما اجازه پرواز می دادند که شاهد چنین حوادثی باشیم. نکته مهم دیگر اینکه این هواپیما در اختیار شرکت هواپیمایی "سپاهان ایر" بود. این شرکت در دولت گذشته به این دلیل تأسیس شد که هواپیماهای "ایران 140" تولید شده را به کار گیرد زیرا دیگر ایرلاین ها از پذیرش و به کارگیری این هواپیما خودداری و تاکید کرده بودند در صورتی از آن استفاده می کنند که تغییرات لازم در این هواپیما اعمال شود. به هر حال سقوط این هواپیما فقط به این منجر شد که رئیس جمهور دستور توقف استفاده از این نوع هواپیماها را در خطوط مسافری صادر کند ولی هیچیک از مسئولین حاضر به پاسخگویی به افکار عمومی و عذرخواهی از مردم نشده و مقامات وزارت راه و ترابری فقط اعلام کردند ظرف 8 ماه آینده علت سقوط هواپیما را مشخص خواهند کرد! و این بدان معناست که این پرونده نیز به دیگر پرونده های بی سرانجام سقوط هواپیما در کشور خواهد پیوست. در این هفته همچنین موضوعی به نام "پالم"، نماد بی توجهی به حقوق مصرف کنندگان تبدیل شد و استفاده گسترده و غیرقانونی از روغن صنعتی "پالم" در صنایع غذایی بویژه لبنیات نشان داد که برای بسیاری از شرکت ها و کارخانه ها، آن چه به هیچ وجه مهم نیست، سلامت و جان مردم است. فاجعه پالم دار کردن شیر و ماست پرچرب و زخمی کردن روح و جسم شهروندانی که می فهمند چه کلاه گشادی سرشان رفته طبعاً با هیچ معیار و با هیچ قیمتی قابل برگشت نیست. این زیان بسیار دهشناک تر از زیانی است که احتمالاً از جیب مصرف کنندگان می رفت. مخدوش شدن امنیت غذایی مردم و اعتماد عمومی چیزی نیست که بتوان به سادگی جبران کرد. از جمله رویدادهای هفته جاری، برگزاری همایش سفرا و مسئولان نمایندگی های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور بود که در جلسه افتتاحیه آن، رئیس جمهور طی سخنانی بر تصمیم و عزم جدی دولت به تعامل سازنده با دنیا تاکید کرد. شرکت کنندگان در این همایش همچنین دیروز با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند. حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار دستگاه دیپلماسی کشور را مدافعان خط مقدم دفاع از اهداف، منافع ملی و سرمایه ملی ایرانیان خواندند و ضمن تبیین ویژگی های دیپلماسی ایرانی و ضرورت دیپلماسی فعال و هوشمند در دوران بسیار مهم گذر به نظم جدید جهانی، فرمودند: دیپلماسی هوشمندانه و فعال می تواند دستاوردهای بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، انسانی و اجتماعی به همراه بیاورد که با هیچ حرکتی از جمله جنگهای پرهزینه و پرخطر حاصل نمی شود و این واقعیت نشان دهنده وزن و جایگاه دستگاه دیپلماسی در مجموعه مدیریت یک کشور است. رهبر انقلاب، وزارت خارجه را ارتش منظم دیپلماسی کشور خوانده و افزودند: در مسئله سیاست خارجی، دستگاههای دیگری هم مؤثرند اما وزارت خارجه به عنوان یک سازمان موظف و ارتش منظم، مسئولیت اصلی را برعهده دارد. ایشان برخورداری از عناصر با صلاحیت را شرط دیگر یک دیپلماسی موفق دانسته و در تبیین مفهوم "صلاحیت های دیپلماتیک"، عناصری همچون "هوش و مهارت دیپلماتیک"، "انعطاف در جای لازم"، "نفوذناپذیری در مواقع ضروری" و "پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف" را مورد اشاره قرار دادند. حضرت آیت الله خامنه ای "مهارت دیپلماتیک" را استفاده به موقع و به جا از انعطاف و اقتدار معنا کرده و افزودند: معنای دیگر این ویژگی، نرمش قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی(ع) پرشکوه ترین نمونه تاریخی آن به شمار می رود. ایشان افزودند: اگر در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می شود وگرنه، در جهان پیش رو، از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود. رهبر انقلاب همچنین "مخالفت جدی با نظام سلطه" را از خصوصیات آشکار سیاست خارجی جمهوری اسلامی برشمرده و افزودند: مسئولان ما با شهامت و بدون رودربایستی با حضور سلطه گران و بویژه آمریکا در هر جای جهان، مقتدرانه مخالفت کرده و می کنند. ایشان با تأیید سخنان رئیس جمهور در جمع سفیران و کارداران درخصوص تعامل با همه دنیا افزودند: در این میان دو استثنا وجود دارد رژیم صهیونیستی و آمریکا. رهبری با بیان چند دلیل و استدلال درباره نفی تعامل با آمریکا تأکید کردند: رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بی منفعت برود؟! در مرور تحولات بین المللی، این هفته نیز مسائل عراق و فلسطین اهم رویدادهای هفته را تشکیل می دادند و بخش اعظم اخبار و گزارش ها را به خود اختصاص دادند. تحولات پرشتاب در صحنه سیاسی، نظامی و امنیتی عراق همچنان ادامه دارد. در صحنه سیاسی، معرفی نخست وزیر جدید از سوی رئیس جمهور این کشور رویداد مهمی محسوب می شود و در تکمیل روند تشکیل دولت جدید است که پس از برگزاری انتخابات مجلس، انتخاب رئیس مجلس و گزینش رئیس جمهور اتفاق می افتد. فواد معصوم، رئیس جمهور عراق، حیدر العبادی را این هفته مأمور تشکیل کابینه کرد این درحالی بود که ائتلاف "دولت قانون" به رهبری نوری مالکی شدیداً به این اقدام معترض بوده و آنرا خلاف قانون اساسی دانسته است. نوری مالکی طی سخنانی که از تلویزیون عراق پخش شد تشکیل کابینه را حق گروه خود به عنوان بزرگترین فراکسیون مجلس دانست و به همین جهت، فواد معصوم را به زیر پا گذاشتن قانون اساسی متهم کرد و وی را مورد انتقاد شدید قرار داد. این درحالی است که مخالفان و منتقدان مالکی چنین می گویند که اعضای گروه مالکی طی روزهای اخیر ریزش پیدا کرده اند و دیگر این گروه در اکثریت نمی باشد. علاوه بر گروه های رقیب، بسیاری از افراد و شخصیت های سیاسی که تا پیش از این از متحدان مالکی محسوب می شدند اخیراً به منتقدین وی پیوسته اند. آنان نوری مالکی را متهم به در پیش گرفتن انحصار قدرت و دیکتاتوری می کنند. حتی چنین گفته می شود که آیت الله سیستانی نیز با ادامه نخست وزیری مالکی موافق نیست هر چند این موضع تایید نشده است. نماینده آیت الله سیستانی روز گذشته خواستار قطع تظاهرات در عراق شد. طرفداران مالکی طی روزهای اخیر اقدام به برگزاری تظاهرات در بغداد کرده و خواستار نخست وزیری مجدد مالکی شده بودند. هر چند مالکی گفته است موضوع را به دادگاه فدرال محول خواهد کرد ولی این نکته واضح است که موضع مالکی به دلیل دوری گزیدن گروه های عراقی از وی، روز به روز ضعیف تر می شود. در صحنه نظامی نیز این هفته درگیری نیروهای عراقی با داعش در چند محور ادامه یافت که در برخی از مناطق، نیروهای داعش متحمل تلفات سنگین شدند. درگیری های شدید در برخی مناطق نزدیک به کردستان عراق گزارش شده که موجب آواره شدن گروه کثیر دیگری گردیده است. در این میان، آمریکا که تاکنون با سکوت خود به صورت تلویحی به داعش برای پیشروی و ادامه جنایاتش چراغ سبز نشان داده بود پس از اینکه این گروه به کردستان عراق نزدیک شد اقدام به حملات هوایی محدود به نیروهای داعش کرد. کردستان عراق متحد غرب می باشد و با رژیم صهیونیستی نیز روابط گوناگون دارد و این انتظار وجود داشته است که آمریکا از حکومت کردستان عراق حمایت کند. با اینحال کاملاً مسجل است که آمریکا از داعش در عراق استفاده ابزاری می کند و به همین دلیل بعید است به طور جدی و قاطعانه با داعش به رویارویی بپردازد. این هفته بازتاب شکست رژیم صهیونیستی در غزه همچنان ادامه داشت و فشارها برای کناره گیری نتانیاهو به دلیل نتیجه مفتضح حمله به غزه افزایش یافت. شماری از سردمداران رژیم صهیونیستی، از جمله چند وزیر کابینه این رژیم بر شکست عملیات ارتش صهیونیستی در غزه تاکید کردند و مسئولیت آن را متوجه نتانیاهو و سیاست های وی دانستند. این مقامات صهیونیست نتانیاهو را به باد انتقاد گرفته اند که با وجود این حملات گسترده، هیچ تغییری در وضعیت ایجاد نشده، حماس ضعیف نگشته و اسرائیلی ها نیز احساس امنیت نمی کنند. در تازه ترین تحول، اعلام شده است که در جریان مذاکراتی که در قاهره میان رژیم صهیونیستی و طرف فلسطینی برگزار شده است رژیم صهیونیستی برای نجات از مخمصه ای که پس از شکست در غزه گرفتار شده با اکثر شرایط فلسطینی ها، از جمله رفع محاصره غزه و آتش بس دائمی موافقت کرده است. بدین ترتیب رژیم صهیونیستی در دامی که در غزه خودش ساخته گرفتار شد و علاوه بر آنکه به هیچ یک از اهدافش از این حمله دست نیافت، بی آبروتر از قبل شد و با موج انزجار جهانی مواجه گردید. رسالت:روحانی و ما و تکلیف گروه های سیاسی «روحانی و ما و تکلیف گروه های سیاسی»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم دکتر حامد حاجی حیدری است که در آن می​خوانید؛قضیه • رئیس جمهور، جناب دکتر حسن روحانی، طی روزهای اخیر، و در اولین سالگرد انتخاب خود، مکرراً به حاشیه های «نود»ی رفته اند، و این وضع، مایه نگرانی است؛ چرا که ایشان، به عنوان شخص دوم کشور که از قضا، پرچم اعتدال را نیز حمل می کنند، باید از خویش سعه صدر و پختگی بیشتری نشان دهند. • در مقابل، منتقدان و «دلواپس ها» که مشکل شخصی با جناب رئیس جمهور ندارند، و بیش از هر منافعی به ثمره خون شهدا می اندیشند و از هدررفت آن دلواپس اند، با طمأنینه و برهان، استمرار نقدورزی خویش را تضمین می کنند. • به رغم حرکت منضبط و منطقی منتقدان، جناب رئیس جمهور، سبیل اعتدال را نمی پیمایند، و این، بیش از آن که در بدو امر به نظر می رسد، «خطرناک» است، چرا که اندکی افراط نزد نخبگان، «می تواند دامنه این افراطی گری در بدنه هواداران را به جاهای بسیار حساس و خطرناکی برساند که گاهی خود نخبگان هم نمی توانند آن را جمع کنند». این تبعات را از تیتر برخی روزنامه های اصلاح طلب که در استقبال از تندروی سابقه طولانی دارند، می توان دید. رئیس جمهور، باید با توجه به این تیترها مواضع غیر اعتدالی خود را اصلاح فرمایند. ایشان با خروج از اعتدال چیزی به دست نمی آورند. تبصره • این حوادث، که در ادامه رویدادهای سال های پیش، و در استمرار معضلات دوران صدارت عظمای رئیس جمهور های قبلی روی می دهد، در درجه اول، ما را به شکر وا می دارد که تز ولایت فقیه از ابتدای انقلاب، مکرر در مکرر، به داد «دموکراسی» نارسای مدرن رسیده است، و ملت ما را به یک «جمهوری» و «پولیتی» برازنده و بالغ و حکیمانه نایل کرده است. • ولایت فقیه، در مواردی مکرر از این دست، استمرار و ثبات را در عین پویایی و چرخش نخبگان، و در کنار اعتماد مردم برقرار داشته است. حضور یک فقیه جامع الشرایط در رأس ساختار حکمرانی، که به لحاظ اخلاقی و شخصیتی متکی بر دانش عمیق و حکمت اسلامی است به علاوه آن که مجهز به ملکه تقوا و پرهیزگاری است، به کشوری که آماج حوادث گوناگون («حوادثی که بعضی از آن ها می توانست یک ملت را، یک نظام را از جا بکند، می توانست یک کشور را دچار دریای طوفانی ای بکند که ندانند چه می کنند و چه باید بکنند ،همین طور که می بینیم در بعضی از کشورهای همسایه ی مان») قرار گرفته است، آرامش می بخشد. «این کشتی استوار، در طوفان های مختلف، اندک اضطرابی پیدا نکرد». از یک دید وسیع تر... • این وضع، صرف نظر از مسائلی که برای کشور پدید می آورد، یک آسیب شناسی بلندمدت را هم در ذهن های تحلیلگر فعال می کند؛ این که جریان های سیاسی باید ساز و کارهای مناسب تری برای خلق و مجرب ساختن نخبگان سیاسی هوشمند و پرهیزگار و اخلاقی و فرهیخته و حکیم و پخته و پرطمأنینه و با سعه صدر داشته باشند تا بتوانند بهتر استمرار انقلاب را تضمین نمایند. • من نمی خواهم سیاه نمایی کنم، یا بگویم وضع ما از دموکراسی های مدرن امروز دنیا بدتر است. بله؛ دموکراسی در آمریکا و فرانسه و انگلستان و ایتالیا هم رهبرانی چون جرج دبلیو بوش جونیور و سارکوزی و تونی بلر و سیلویو برلوسکونی رو می کنند. واقع آن است که دموکراسی های مدرن، استعدادهای شگرفی در به صدارت رساندن افراد متوسط الحال دارند، و بخش مهمی از فلاکت های مردم امروز جهان از این روست. این که سیاست مداران بزرگ در قیاس با متوسط الحال ها در دموکراسی های مدرن، شانس بیشتری برای صعود دارند، مورد تردید نیست. ولی برای یک حکومت انقلابی مثل حکومت ما که درگیر یک انقلاب مداوم برای فائق آمدن بر نظام ناعادلانه جهانی است، توقع می رود که روسای جمهوری که کمتر برای ملت حاشیه درست کنند و هزینه های کمتری به بار آورند، به قدرت برسند. • یکی از اصلی ترین وظایف و شاید مهم ترین تکلیف سیاستمداران، توسعه نسل بعدی فعالان سیاسی است. مهم ترین نکته این است که همیشه نگه داشت و نیز توسعه استعدادهای جدید، بسیار ارزان تر از حفظ وضع موجود به رغم فقدان کانال ها برای رشد استعدادهاست. اگر جریان های سیاسی در جذب فعالان جوان، هضم ایده های جدید آنان، آموزش این فعالان، و از همه مهم تر انتقال اخلاق و بصیرت سیاسی به ایشان، به قدر کافی فعال عمل نکنند، در آینده، کشور با یک اظهار نظر نابجای آنان هزینه های سهمگین و هولناک پرداخت خواهد کرد. • گروه های سیاسی، همواره باید برنامه های توسعه منابع انسانی
بلند مدت و چند ساله تدوین کنند که موجب پرورش نیروهای با استعداد و با پتانسیل بالا شود. هدف، رشد و ارتقای افراد است به نحوی که چشم انداز وسیع تری نسبت به سازمان داشته باشند. • در اینجا مقدمتاً توصیه هایی در خصوص نحوه اجرای چنین برنامه هایی مطرح می کنیم تا در آینده این مباحث حیاتی و مهم را بسط دهیم: نکته اول • مطلب اول اینکه اصرار بر جذب فعالان سیاسی جدید، ابداً به معنای خروج تجربه های ارجمند پیشین نیست. اگر در هر حرفه ای تجربه مهم است، در سیاست، بسیار مهم تر و کاملاً غیر قابل
صرف نظر کردن است. در سیاست، پختگی هایی هست که بدون مرور زمان به دست نمی آید. پس تجربه ها به طرز غیر قابل تصوری مهم است. پس، اجازه ندهید دانش فعالان مسن تر از سازمان های سیاسی خارج شود. • از این بیش، بین افراد باتجربه، و فعالان جدید، جلسات بحث و بررسی مستمر با برنامه منظم و با موضوع تحلیل تاریخ سیاسی، ارزیابی شرایط جاری و آینده پژوهی برگزار کنید. تمام سعی خود را داشته باشید تا از تجربه و دانش افراد مسن تر حتی در زمانی که بازنشسته شده اند ولو به صورت پاره وقت استفاده کنید. نکته دوم • فعالان سیاسی جوان را در موقعیت های مختلف سیاسی و البته در حیطه تخصص خود بچرخانید. از این طریق، رهبران پیشکسوت سیاسی، می توانند به افراد این فرصت را بدهند تا با قرار گرفتن در موقعیت های مختلف، تجربه مستقیم و کارورزی ماهرانه ای به دست آورند؛ در عین حال، آنها نیز به نوبه خود، به بخش های مختلف سازمان سیاسی هم ایده های نوین تزریق می کنند. نکته سوم • فعالان سیاسی جوان باید در کوران چالش های سیاسی مختلف قرار گیرند تا بالاجبار سطح مهارت های خود را ارتقا بخشند و این تکلیف گروه های سیاسی است که نیروهای خود را به لحاظ فکری و عملیاتی، در این موقعیت ها درگیر کنند. • البته چیزی که پیشکسوت های گروه های سیاسی می خواهند
این است که آنها تحت فشار باشند تا آموزش ببینند، ولی شکست نخورند و سقوط نکنند بنا بر این باید مطمئن شوند در تکالیف اولیه خود حمایت های کافی را دارند. همچنین ارزیابی های مستمر به گروه های سیاسی کمک می کنند تا مشکلات به موقع شناسایی شوند. نکته چهارم • پیشکسوتان گروه های سیاسی باید اطمینان حاصل نمایند که فعالان سیاسی تحت هدایت و بازخوردهای متناوب قرار دارند. این ارزیابی متناوب، باید یک فرآیند مستمر باشد و نیازی به نقطه شروع مشخصی ندارد. اعضای قدیمی تر را برای نظارت بر افراد جدید بگمارید. وقت گذاشتن برای صحبت پیرامون شیوه های کاری، زمینه های ایجاد فضای کاری مطمئن را به وجود می آورد. • گاه این آموزش و ارزیابی و بازخورد مستمر می تواند در قالب فعالیت توأم فعالان سیاسی جوان در کنار و با همراهی باسابقه ترها صورت گیرد، و در برخی موقعیت های حساس تر، باید تحت نظارت و راهبری مستقیم و صریح فعالان ارشد صورت گیرد که در این نوع موارد باید دستورالعمل های روشنی وجود داشته باشد، که حساسیت ها و ظرافت های یک فعالیت سیاسی دقیق و مینیاتوری آسیب نبیند. انضباط در سطوح بالای فعالیت های سیاسی، کم اهمیت تر از انضباط نظامی نیست، چرا که با موضوعاتی با بالاترین سطح حساسیت ممکن مواجه است و کوچک ترین اغماضی، اخلاقاً جایز نیست. قدس:منطق درست فلسطینی ها در مذاکرات «منطق درست فلسطینی ها در مذاکرات»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم صادق مهدی شکیبایی است که در آن می​خوانید؛شاید نتوان با قاطعیت گفت که سومین جنگ در غزه پس از خروج(بخوانید فرار) شهرک نشینان صهیونیست از این باریکه 360 کیلومتری (در 17 آگوست 2005) پایان یافته است، اما کسی هم تردید ندارد، رژیم صهیونیستی دیگر تمایلی به ادامه آن ندارد. سومین جنگ غزه در حالی آغاز شد که از همان ابتدای جنگ، ورود مصر به دایره میانجیگری نشان داد، طولانی شدن آن سم مهلکی برای طرف اسراییلی است، بنابراین در ششمین روز این جنگ، فعالیتهای دیپلماتیک مصر که حالا رابطه خوبی با مقاومت فلسطینی ندارد، آغاز شد. در واقع قاهره مأمور تحقق اهداف رژیم تل آویو شد که از یک سو می ترسید نبردش در غزه به درازا کشیده شود و از دیگر سو فکر می کرد رابطه تیره مصر و غزه فرصت مناسبی برای محاصره و خلع سلاح مقاومت است. از این رو آنچه در مفاد طرح پیشنهادی مصر دیده می شد، چیزی جز منویات طرف صهیونیستی نبود، توقف حملات نظامی اسراییل در ازای خلع سلاح مقاومت فلسطینی. طرف فلسطینی اما از همان ابتدا خواستار پایان محاصره نوار غزه در برابر توقف حملات موشکی و نه خلع سلاح مقاومت بود. اعلام شروط مقاومت فلسطین در برابر طرح پیشنهادی مصر پرده از زوایای بسیاری از رفتارهای پشت پرده و بده بستانهای منطقه ای و بین المللی با رژیم صهیونیستی برداشت. این حجم حمایت منطقه ای و بین المللی از رژیم صهیونیستی نشان می داد که جنگ با مخالفت مقاومت با طرح مصریها وارد مرحله جدیدی خواهد شد تا فلسطینی ها را وادار به پذیرش مطالبات اسراییل در چارچوب این طرح نماید. جنگ وارد مرحله نبرد زمینی شد. افزایش حجم کشته ها و گسترش دامنه جغرافیایی نقاط آتش با هدف اعمال فشار بر مقاومت در دستور کار قرار گرفت. فشارهای منطقه ای و بین المللی همزمان بر گروه های جهادی وارد مرحله جنگ روانی شد و تلاش شد در افکار عمومی مقاومت به عنوان مسبب همه ویرانی ها قلمداد شود. به رغم این اما حمایت مردمی در غزه از مقاومت، راه را بر هر توطئه ای بست و مقاومت ثابت قدم در صحنه میدانی و امیدوار به حمایت هم پیمانان منطقه ای خود جنگ را تا جایی مدیریت کرد که در نهایت جبهه توطئه گران وادار به پذیرش مذاکره بر سر مطالبات مقاومت شده و با مهندسی زمان و اعلام آتش بسهای انسانی ، 24 ساعته و 72 ساعته سعی در مدیریت نتایج جنگ سوم غزه دارند. دلیل این رفتار تلاش برای انکار و یا تأخیر در پذیرش شکست در برابر مقاومت فلسطینی است تا به این ترتیب بزرگی پیروزی مقاومت به چشم نیاید. صرف نظر از اینکه آتش بس دایمی و یا موقت میان نوار غزه و سرزمینهای اشغالی فلسطین اعلام گردد، نفس این شکست، پیامها و پیامدهای متعددی را در عرصه داخلی فلسطین، درون رژیم صهیونیستی، اتحاد و ائتلافهای منطقه ای و بین المللی به همراه دارد. بدون تردید وضعیت نوار غزه هرگز به شرایط قبل از جنگ سوم باز نمی گردد، چه اینکه شرایط در صحنه میدانی از حیث توازن رعب و وحشت و در صحنه منطقه ای از حیث هم پیمانی ها متفاوت از گذشته است. حداقل خواسته فلسطینی ها، یعنی پایان محاصره جزو اولویت شروط آتش بس فلسطینی ها تعیین شده و حداکثری های این خواسته به پیوند میان کرانه باختری روابط با کشورهای منطقه و بین الملل و منوط شده است. اگرچه ممکن است تحقق این نتیجه کمی به درازا بکشد، اما تحقق آن غیر قابل انکار خواهد بود. منطق فلسطینی ها آنگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت ا... خامنه ای فرمودند، منطقی درست است و به تناسب دستاوردی که مقاومت بدست آورده باید شروط و مطالبات آنان لحاظ شود. سیاست روز:حاشیه های خودساخته «حاشیه های خودساخته»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم مهدی رجبی است که در آن می​خوانید؛ اول) گزارش بی گزارش
بعد از سخنــــان آقای رئیس جمهور در جمع سفرا و استفاده ایشان از ادبیات نامناسب که باعث نکوهش اغلب دوستانشان نیز شد، قرار بر این بود تا به آسیب شناسی افت ادبیات سیاسی کشور طی سال های اخیر بپردازیم. ادبیاتی که متاسفانه گریبان گیر روسای جمهور فعلی و سابق شده بود و است و بازتاب سخنان فاصله گرفته از اخلاق ایشان بازتاب های داخلی و خارجی خوبی نداشت.
اما به سبب سخنان روز گذشته رئیس جمهور و اصلاح و توضیح درباره آن سخنان، تصمیم گرفتیم این گزارش را فعلا در بایگانی بگذاریم و انشاءالله هیچ وقت مجبور به چاپ آن نشویم. امیدواریم رئیس جمهور کنونی و روسای جمهور آینده در کلام خود دقت بیشتری داشته باشند. دوم) شفافیت لازم است
آنچه در دیدار سفرا رخ داد، متاسفانه تکرار کنایه های آقای روحانی با ادبیاتی نامناسب بود. اما وقتی رئیس جمهور محترم، قصد دارد الفاظی ناپسند را به کسی نسبت دهد، بد نیست انگشت اشاره خود را به سوی متهم مورد نظر خود بگیرد و روی سخنش با او باشد. البته نه با ادبیاتی که در شان مقام یک روحانی و رئیس جمهور نیست. ضرب المثل «فحش را بینداز، صاحبش پیدایش می کند» در منابر و تریبون های رسمی و آن هم از زبان یک مقام عالی رتبه رسمی همچون رئیس جمهور از صواب به دور است. سوم) عذر بدتر از گناه
برخی دوستان آقای روحانی، شیوه دوستی خاله خرسه را در پیش گرفته اند و به جای کمک فکری به رئیس جمهور و مشاوره های دقیق، سعی در توجیه اشتباهات سهوی ایشان دارند. طی دو روز گذشته مدافعان ادبیات رئیس جمهور با توجیهاتی نظیر «شفافیت»، «شجاعت» و «صراحت» سعی در پاسخگویی به اعتراضات درخصوص سخنان آقای رئیس جمهور داشتند و روز گذشته نیز، معاون سیاسی دفتر ایشان، سخنان رئیس جمهور را «زیرکانه» و «هرکسی از ظن خود شد یار آن» تلقی کرد که این نیز همچون موارد قبل تر عذر بدتر از گناه محسوب می شود. اغلب منتقدان به سخنان و ادبیات رئیس جمهور، سخنان ایشان را به خود نگرفتند، اما از تکرار اتفاقات سال های قبل اظهار نگرانی کردند.اظهار نگرانی به واسطه اینکه رئیس جمهوری که هم مسئولیت های سنگینی را تا پیش از این بر عهده داشته، فردی که در حوزه علمیه درس خوانده و تحصیلات دانشگاهی نیز دارد و اتفاقا حقوق دان است، نباید با این واژگان سخن بگوید. چهارم) خودتان حاشیه سازی نکنید
حاشیه سازی برای دولت، آن هم از درون مثل سَم می ماند. دولتی که با مشکلات فراوانی روبه روست. دولتی که برخلاف وعده هایش برای حل مشکلات اقتصادی در کوتاه مدت، هنوز نتوانست پشت غول هایی به نام تورم و رکود را به خاک بمالد، دولتی که تصور می کرد، به نتیجه نرسیدن مذاکرات در سال های قبل به خاطر عدم قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان سابق بوده و حالا به این نتیجه رسیده، این دشمن است که از دشمنی اش نمی کاهد، دولتی که متاسفانه هنوز درگیر واژه هایی نظیر یارانه، سلامت عمومی، مشکلات حمل و نقل است و هنوز نتوانسته برای اقتصاد مقاومتی و فرهنگ راهکاری اساسی بیابد، باید مراقبت بیشتری از خود داشته باشد.
ایجاد حاشیه برای دولت اعتدال خوب نیست و بدتر از حاشیه سازی های بیرونی، اتفاقاتی است که خود دولتمردان رقم می زنند. پنجم) برای سال های بعد باید تمرین صبر کنید
رئیس جمهور محترم در سخنان روز گذشته خود در هیئت دولت عنوان داشته: «امروز به جایی رسیده ایم که برای حفظ منافع ملی و رفع معضلات و توسعه کشور اگر ببینیم، گروه و اقلیتی که در گوشه و کنار از اتاق فکر خارج شده و وارد اتاق عملیاتی شده اند، باید بدانند، دولت هم از اقدامات آنها آگاه و مطلع است و هم در این زمینه ،جملات متناسب با تخریب آنها را بکار خواهد برد.»
این سخنان رئیس جمهور محترم ممکن است باعث بزرگنمایی همان عده اقلیتی شود. کارشکنی از سوی عده ای در همه دولت ها بوده و است و خود آقای روحانی هم در زمان ثبت نام برای کاندیداتوری ریاست جمهوری قطعا به آن واقف بوده است و با همین علم انگشت خود را جوهری کرده است. اما اینکه رئیس جمهور باز هم وعده «جملات متناسب با تخریب» می دهد، نگران کننده است.
در روزهای سخت دولت، آرامش ضروری ترین نیاز است. آرامشی که هم باید در بدنه دولت و دستگاه های اجرایی باشد و هم در متن جامعه جریان داشته باشد. برهم خوردن آرامش، اتفاقا همان عده اقلیتی را سرِ ذوق می آورد و تیغشان را تیزتر می کند.
اکثریت منتقدان قطعا هدفشان اصلاح امور است، اما باید آستانه تحمل بالاتر برود.
رئیس جمهور محترم هنوز (حداقل) سه سال دیگر باید بر این مسند بماند اما با این نوع ادبیات و برخوردها، تمرین صبوری برایشان ضروری است.
اگر قرار بر این باشد که به این راحتی ها طاقت از کف برود، کار برای روزهای آینده دشوارتر می شود. با رد و بدل شدن این دیالوگ ها، ممکن است عده ای سودجو به بهانه صراحت و شجاعت و شفافیت، به جایگاه مهم رئیس جمهورمان اهانت کنند. هیچکدام از منتقدان دولت نمی خواهند، شأن رئیس جمهور نظام اسلامی را آسیب دیده و آسیب پذیر ببینند. حمایت:تغییر در نرخ سود بانکی چه تبعاتی دارد؟ «تغییر در نرخ سود بانکی چه تبعاتی دارد؟»عنوان سرمقاله روزنامه حمایت به قلم دکتر ابراهیم رزاقی است که در آن می​خوانید؛بعد از ارائه بسته پیشنهادی دولت برای خروج از رکود، همایشی با عنوان "تبیین سیاست های اقتصادی دولت برای خروج غیرتورمی از رکود" برگزار شد. از موضوعات مهمی که در این همایش از سوی رئیس کل بانک مرکزی مطرح شد موضوع "تغییر نرخ های سود بانکی" است. یکی از اهداف اعلام شده در این طرح حمایت جدی از تولید در راستای تأمین منابع لازم برای تأمین سرمایه در گردش است. اما به نظر می رسد ورای این هدف، اهداف دیگری نیز وجود دارد که بررسی این اهداف و تحلیل آثار و تبعات این اقدام دولت بر سایر متغیرهای اقتصادی موضوع این نوشتار است. آنچه در خصوص سپرده های بانکی شایان توجه است نوع سرمایه گذاری آنها است. اگر سپرده های بانکی در مسیر تولید سرمایه گذاری شوند، به علت افزایش اشتغال و نیز افزایش سطح تولید باعث کاهش تورم و نهایتا تثبیت و بهبود بیشتر شرایط اقتصادی خواهد شد. ولی اگر پس انداز ها به سمت پرداخت وام های بدون بازگشت یا همان معوقات بانکی سوق پیدا کنند باعث ایجاد تورم مضاعف خواهد شد. چراکه این وام های بدون بازگشت، در کانال بورس بازی و دلالی به جریان خواهند افتاد که نتیجه آن افزایش تورم است. متاسفانه برخی بانک ها خصوصا بانک های خصوصی به جای اینکه این سپرده ها را به سمت تولید هدایت کنند با تأسیس شرکت های اقماری به فعالیت های غیرتولیدی سودآور روی آورده و سپرده ها را در مسیر تورم زا سرمایه گذاری می کنند. این حرکت بانک ها باعث افزایش سرعت گردش پول و افزایش قیمت ها و در آخر افزایش تورم می شود. در چنین شرایطی تولیدکننده به نوعی تنبیه می شود چراکه با رونق بخش دلالی، از سطح سودآوری بخش تولید کاسته خواهد شد. با توجه به اینکه عمده ترین تغییر نرخ سود بانکی در سپرده ها و تسهیلات بانکی است، لذا لازم است اقدام دولت در افزایش سود بانکی در این 2 حوزه ارزیابی شود. چراکه هر نوع تغییری در هر یک، اثر معکوس بر دیگری دارد. به این ترتیب که افزایش سود سپرده ها، باعث جذب بیشتر سپرده ها توسط بانک ها خواهد شد. بانک ها نیز برای کسب سود به دنبال اعطای وام هستند. اما اگر سود تسهیلات نیز افزایش یابد به نوعی با کاهش متقاضی برای تسهیلات مواجه خواهیم شد. در حالی که �





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن