واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: تفکیک جنسیتی به پارکینگها رسید!
طنز: من هم مانند بسیاری از هموطنانم در تعطیلات عید فطر به شمال رفتم تا سهم کوچکی در خلق رکورد مردمی سفر و شکسته شدن رکورد نوروز داشته باشم.
من هم مانند بسیاری از هموطنانم در تعطیلات عید فطر به شمال رفتم تا سهم کوچکی در خلق رکورد مردمی سفر و شکسته شدن رکورد نوروز داشته باشم. آفرین بر این ملت که با بنزین 1000 تومانی چنین رکوردی به دست آورد. انشاءالله در نوروز 94 با بنزین 2000 تومانی رکورد فطر را میشکنیم و مشت محکمی بر دهان استکبار میزنیم.بله، بنده هم مثل دیگر هموطنانم بعد از تلاش بسیار خودم را به ساحل دریای همیشه خزر رساندم تا از طبیعت آنجا لذت ببرم که دیدم ساحل را پارتیشنبندی کردهاند. یعنی یک جا برای شنای آقایان محصور کرده بودند و یک جا هم... یک جا هم.... یک جا هم برای استعمال دریا برای خانمها درنظر گرفته بودند که عذرخواهی میکنم میگویم ولی روی تابلوی آن نوشته بودند: محل شنای خانمها!ما قبلا به این ساحل یعنی ساحل زیباکنار رفته بودیم و اتفاقا از اینکه محلی برای استفاده از دریا برای خانمها وجود نداشت گلهمند بودیم اما وقتی دیدیم اینبار محلی خاص برایشان وجود دارد خوشحال شدیم. اینطوری بود که همسرم را فرستادم برود در قسمت ویژه بانوان از دریا استفاده کند و خودم هم رفتم ماشین را پارک کنم که دیدم در ورودی پارکینگ نوشته شده است: ویژه بانوان! فکر کردم اشتباهی تابلوی منطقه شنای ویژه بانوان را اینجا زدهاند اما تا خواستم وارد پارکینگ بشوم یک خانمی جلویم را گرفت و گفت: آقا مگر نمیبینید نوشته ویژه بانوان. گفتم: پارکینگ مگر خانم و آقا دارد؟ گفت: ندارد؟ گفتم: متوجه نمیشوم. گفت: فقط راننده خانم میتواند اینجا پارک کند. گفتم: چرا؟ گفت: چون پارکینگ ویژه بانوان است دیگر. گفتم: چرا ماشینهای خانمها و آقایان را جداسازی میکنید؟ جداکردن خودشان در ساحل خوب است و باعث امنیت و آرامش خانمهاست اما پارکینگ دیگر چرا؟ گفت: این هم برای آرامش و احترام به خانمهاست. گفتم: همسر بنده در حال استفاده از دریا هستند پس میتوانم ماشینم را اینجا پارک کنم. گفت: خودشان بیایند پارک کنند بروند. گفتم: خودشان الآن فقط شرایط حضور در منطقه محصور را دارند و آمدنشان طول میکشد. بگذارید من پارک کنم. گفت: نمیشود که شما وارد پارکینگ خانمها بشوید. گفتم: طوری میگویید پارکینگ خانمها انگار اعوذبالله میخواهم وارد رختکن خانمها بشوم. این را گه گفتم خانم جیغ کشید و به سمت سرگرد دوید و سرگرد به سرعت من آمد و گفت: چرا میخواهی وارد رختکن خانمها بشوی؟ برای کدام پیج فیسبوک عکس میگیری؟ ها؟ گفتم: من گفتم اعوذبالله. مثال زدم. گفت: دیگر اینطوری مثال نزنید. گفتم: چشم. گفت: فکر ورود به پارکینگ خانمها را از سر به در کنید، ما غیرت داریم. گفتم: بله بنده هم غیرت دارم اما هنوز فلسفه جداسازی پارکینگ را نفهمیدم. گفت: خودت خواهر مادر نداری؟ گفتم: علاوه بر آنها زن هم دارم. گفت: دوست داری ناموست جلوی یک نامحرم از ماشین پیاده بشود؟ گفتم: اینطوری که شما با تاکید میگویید لابد نباید دوست داشته باشم. گفت: آفرین. گفتم: ممنونم از شما. گفت: حالا فلسفهاش را فهمیدی؟ گفتم: بله.باقی بقایتان!رضا ساکی
1393/05/13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]