واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: با این نرخ ها چگونه میتوان کاسبی کرد و زندگی تشکیل داد؟!
اگر کسی بخواهد بقالی، فروشگاه لباس، عرضه لوازمالتحریر یا دایر کردن مغازهای دیگر را به عنوان شغل انتخاب کند، ناگزیر از تهیه مبلغی برای رهن و اجاره مغازه خواهد بود که در سایه گرانی لجام گسیخته نرخ ملک، بسیار بسیار بالاست؛ شاید چندین و چند برابر مبلغی که برای خرید اجناس مورد نیاز، لازم است!
کد خبر: ۴۲۲۲۷۸
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۷ - 04 August 2014
اگر نرخ دستتان نباشد، حق خواهید داشت باور نکنید؛ قيمت يك وجب در يك وجب مغازه در برخی مناطق تهران به طور متوسط بين 400 هزار تا 600 هزار تومان تعيين ميشود!
به گزارش «تابناک»، در شرایطی که سالهاست نرخ ازدواج کاهش چشمگیری یافته و در کنار آن افزایش نرخ طلاق، بیکاری، کاهش نرخ زاد و ولد و مشکلاتی از این دست موجبات نگرانی های بسیاری، به ویژ در مسائل جمعیتی پدید آورده، مسئولان چاره را در طرح ها و قوانینی میجویند که کمتر اصل مشکلات را نشانه رفته است.
به باور بسیاری کارشناسان، از جمله مسائلی که همواره برای گریزان بودن جوانان از ازدواج و پیرو آن، قوام نیافتن بسیاری زندگی های مشترک بیان میشود و در انتها موجبات گریزان بودن زوج ها از فرزندآوری یا باقی ماندن ایشان در تک فرزندی منجر میشود، بیکاری و مشکلات اقتصادی است اما تاکنون کمتر راه حلی برای این مشکل بنیادی طراحی و به کار بسته شده است.
هنگامی که به باز ماندن اغلب فارغ التحصیلان دانشگاهی در یافتن شغل مرتبط و یا هر شغل دیگری مواجه میشویم، راحت تر میتوان به دشواریهای یافتن شغل برای جوانانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند و بسیاریشان مهارت خاصی هم نیاموختهاند پی برد؛ بماند که در این میان کم نیستند جوانانی که اهل روستاها یا شهرهای ریز و درشت هستند و ترجیح میدهند به رسم جا افتاده در کشورمان، کوچ کرده و در پی یافتن شغل راهی شهرهای دیگر شوند.
کمی که در این چرخه پیچیده کارجویی دقیق میشویم، میبینیم که کمتر برنامهای ریزی ای از طرف مسئولان برای کوتاه کردن مسیرها یا به ثمر نشستن تلاش ها به چشم میخورد و در نتیجه، احتمال شکست خوردن و تغییر شکل در کشورمان بسیار بالاست.
این در حالی است که اگر جوانی بخواهد تن به این چرخه معیوب ندهد، یا باید در کسب و کار پدر مشغول به فعالیت شود، یا میبایست توان قوم و خویش، دوست و آشنا یا ابزارهای مشابه را برای یافتن کار به کار گیرد و یا ناچار است به شغل های کاذب روی آورد و آنچه اصلا نمیتواند روی آن حساب کند، خلاقیت های فردی است.
از کنار گزینه های چون استخدام، ولو پاره وقت و قراردادی که بگذریم، کار یا کارگری خواهد بود و یا کسب و کار بازاری. تعریف کارگری که معلوم است ولی برای نوع بازاری کار باید اشاره کنیم که منظور تجارت خرد، فروشندگی یا ارائه خدماتی خاص است که همه به سرمایه اولیه زیادی نیاز دارند.
به عنوان مثال، اگر کسی بخواهد بقالی، فروشگاه لباس، عرضه لوازمالتحریر یا دایر کردن مغازهای دیگر را به عنوان شغل انتخاب کند، ناگزیر از تهیه مبلغی برای رهن و اجاره مغازه خواهد بود که در سایه گرانی لجام گسیخته نرخ ملک، بسیار بسیار بالاست؛ شاید چندین و چند برابر مبلغی که برای خرید اجناس مورد نیاز، لازم است.
کافی است گزارشی که دنیای اقتصاد درباره نرخ مغازه در تهران منتشر کرده را رج بزنیم و از نرخ چهارصد تا ششصد هزار تومانی برای یک وجب مربع (یک وجب در یک جب!)، نرخ رهن و اجاره مغازه را استخراج کنیم تا دریابیم که کاسبی برخلاف معنای آن (کاسب در ترکی به معنای ندار و فقیر است)، شغلی است که بدست آوردن آن بسیار گران تمام میشود!
این در حالی است که اوضاع در دیگر شهرها هم تفاوت چندانی با اوضاع پایتخت ندارد و اگر هم داشته باشد، به نظر میرسد که به همان میزان کاسته شدن از نرخ مغازه ها، درآمد مغازه داری هم به نسبت تهران کاهش نشان خواهد داد و تا آنجا پیش خواهد رفت که ممکن است در نهایت به ارتزاق با قوت لایموت نزدیک شود!
با این حساب، وقتی نه تحصیلات، نه ورود به عرصه تجارت های خرد و کاسبی و –به طریق اولی، کارگری نمیتوانند که به امرار معاش مناسبی برای عموم جوانان ختم شوند، به نظر طبیعی است که کاهش نرخ ازدواج، افزایش نرخ طلاق، گریزان بودن زوج ها از فرزند آوری و...، به چشم بخورد و این اتفاق ناخوش، در همه جای کشور به شکلی مشابه بروز و ظهور بیابد و جولان بدهد.
اینجاست که باید از مسئولان بخواهیم برای حل بسیاری مشکلات و دوری جستن از بحرانی هایی که کشور را تهدید میکنند، بیشتر توان خود را صرف اشتغال زایی کرده و در کنار آن تلاش کنند تا مانع پدید آمدن موج های تورم، به ویژه در ارتباط با ملک و املاک شوند.
مطالب مرتبط
یک وجب مغازه در نقاط مختلف تهران، چند؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]