محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829753196
در این محله تهران کودکان عروس می شوند
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: در این محله تهران کودکان عروس می شوند جامعه > آسیبها - ایرنا نوشت:
به همراه «عاطفه» مددکار «جمعیت امام علی (ع)» در کوچه های غمزده و هیچستان، به دنبال صحبت با دخترکانی که بنا به رسم و رسومی ناخواسته، تن به ازدواج می دهند و ره صد ساله را یک شبه طی می کنند، می رویم. در نیمه باز خانه یی را که یک پله از سطح کوچه پایین تر است باز می کنیم و راضیه را صدا می زنیم. با مشت و لگد مادر از اتاق بیرون می آید. فریادهای مادر که حکایت از زجر و غم روزگار است پشت سرهم شنیده می شود:«دختره ی تنبل و بی عرضه، الهی ...»
نگاهی غمبار به در اتاق می اندازد و می گوید مادرم خیلی بدرفتاری می کند و دایم دعوا داریم.
روی راه پله می نشینم و از حال و هوای خودش می پرسم. می گوید 18 سال دارد اما علایم بلوغ تازه آمده در صورتش را نمی تواند مخفی کند که نهایت 14 سال را نشان می دهد. عقد کرده است و ماه آینده به خانه ی بخت می رود؛ خانه ی بختی چند کوچه آن ورتر.
از این که دلش می خواست زود ازدواج کند یا نه می پرسم؛ باز با نگاهی نگران می گوید: «این رسم ما است که دختر زود شوهر کند وگرنه برایش حرف در می آورند. مادرم هم زود ازدواج کرد. دوست داشتم درس بخوانم اما نمی توانستم روی حرف آن ها حرفی بزنم. به خاطر بدرفتاری های مادرم، فقط دلم می خواهد این یک ماه بگذرد و به خانه ی خودم بروم. تمام جهیزیه ام هم حاضر است فقط مانده گنجه ی لباس هایم.»
پدرش را «آمپول زن» معرفی می کند و با ذوق عکسش را به ما نشان می دهد و می گوید خیلی دوستش دارم چون مهربان است و ما را نمی زند.
از نامزدش می پرسم که می گوید: «19 سال دارد و در کارگاه تراشکاری کار می کند. راستی خواهرم که 11 سال دارد هم در مراسم عروسی ما نامزد می شود.»
از آرزوهایش می گوید و این که اگر فرزند دختری آورد، دخترش را خوب بزرگ می کند تا طعم سختی هایی را که او کشیده نچشد و وقتی به سن او رسید، شوهرش می دهد!
از او و دنیای کودکانه اش که رنگ بزرگسالی به خود گرفته خداحافظی می کنیم. به گفته ی مددکار «خانه ایرانی»، آمپول زن شغل رایج مردهای این خانواده ها است؛ مردانی که تزریق کننده ی مواد مخدر به دیگران هستند. خدای من، حالا دلیل کتک نزدن های پدر دخترک را می فهمم.
خانه ی ایرانی جمعیت امام علی(ع) 3 سال است که سرزمین عجایب کودکان «لب خط» است؛ کودکانی که پس از مدت ها دوری از حمام و آموزش، در طول هفته با مراجعه به آن جا درس می خوانند، یک وعده غذای گرم می خورند و رنگ حمام و تمیزی به خود می بینند.
چند قدم آن طرف تر به سراغ خانه یی می رویم که مانند افراد درونش، بی پلاک و شناسنامه است. از لای در، گل های پرپرشده ی داخل راهرو از شغل افراد آن خانه خبر می دهد.
با صدا کردن «زینب»، به داخل خانه می رویم. دخترکی از لای در اتاق سرک می کشد و می گوید: «با که کار دارید؟ زینب هنوز نیامده، سر کار است.»
از خود دخترک می خواهیم چند لحظه یی وقتش را به ما بدهد. چند ماهی است عروس این خانه است و گل فروش سر چهارراه.
ما را به اتاق خود دعوت می کند. انتهای راهرو زیر راه پله در کنار چاله ی عمیقی که سستی خانه را دو چندان کرده، اتاقش قرار دارد.
اتاق 12 متری که هرگز رنگ نور خورشید را به خود ندیده و تاریکی و نمداری آن، زیستگاه حشرات ریزی است که شب ها در سر آدمهایش رژه می روند. اتاقی با لامپی سوخته که نور تلویزیون کوچک انتهای اتاق، روشنایی بخش آن جا است.
تاریکی را بهانه می کنیم و راه پله ی آهنی وسط حیاط را ترجیح می دهیم.
از «سپیده» ی تازه عروس، سنش را می پرسم و باز هم با عدد 18 سال روبه رو می شوم.گویا این عدد رویای ذهن کودکانه ی آنان برای بزرگنمایی است.
«چند ماهی است ازدواج کرده ام و در این خانه با اقوام شوهرم زندگی می کنم. دسته گل درست می کنیم و به اتفاق شوهرم که 18 سال دارد، سر چهار راه می فروشیم. درسم خوب بود اما دیگر اجازه ندادند و شوهر کردم.»
حلقه یی به نشان ازدواج در دست ندارد؛ چرا که از رسم و رسوم ازدواج، تنها رفتن به خانه ی شوهر را به ارث برده است و دیگر هیچ.
«صدف» دخترک دیگری است که به جمع ما می پیوندد. کمتر از 12 سال دارد و خواندن و نوشتن را در «خانه ایرانی» یادگرفته است. پدر و مادرش زود ازدواج کرده بودند و در نهایت به خاطر اعتیاد پدر، از هم جدا شده اند. صدف مانده و برادر سه ساله و پدر بی خبر از دنیا و خمار «شیشه».
نگاه معصومانه اش را که حکایت از دردی دارد که یک تنه به دوش می کشد، به زمین می دوزد و می گوید: «از من می خواهند شوهر کنم اما من مقاومت می کنم چون می خواهم از برادرم نگهداری کنم تا او را نفروشند.»
از آن ها خداحافظی می کنیم و از خانه خارج می شویم. ناخودآگاه اتاق تاریک و نمدار سپیده ی تازه عروس، من را به یاد حرفهای زهرا انداخت که گفت:« جهیزیه ام حاضر است.» اتاق سپیده هم پر از جهیزیه یی بود که زهرا از آن می گفت!
از کوچه ی تنگ و باریک، به خیابان اصلی می رسیم. کوچه هایی پر از زباله و جوی پر از آب کثیف به استقبال ما می آید که کودکانی با قدم زدن در آن، می خواهند درد شلاق گرمای تابستان را کمتر حس کنند. نه از سایه سار درخت خبری است نه از زمینی برای بازی کودکان.
گویا شهرداری هم این منطقه را از نقشه ی خود حذف کرده است و دیگر سراغی از آن نمی گیرد. عاطفه می گوید: «چندین بار نامه نوشتیم و درخواست دادیم اما رسیدگی نشد. این محله تنها یک حمام دارد که ترس از شلوغی و هزینه، باعث شده مردم به آن جا نروند.»
بچه ها به سراغمان می آیند و با ذوق عاطفه را در آغوش می گیرند. سراغ کلاس های خانه ایرانی را می گیرند. یکی از آن ها گوشش پر از خون، جای سوختگی و تاول ترکیده است. به همراه او به در خانه شان می رویم.
عاطفه سراغ پدر را می گیرد. مردی نیمه برهنه از پشت اجاق گاز کوچک وسط اتاق سرش را بالا می آورد و می گوید: «کرم خریده ام برایش اما پدر.... نمی زند.» سربرمی گرداند و بی رمق به سراغ یگانه رفیق خود می رود.
از خانه خارج می شویم و به سراغ «آیدا»ی 11 ساله می رویم. دخترک با دست های نحیف و سیاه شده از پوست گردو به سراغ ما می آید.
درس نخوانده و کارهای خانه و نگهداری از پسربچه ی کوچک خواهرش را بر عهده دارد و هنوز به خواستگارش جواب نداده است. خواهرش 16 سال دارد و بعد از فوت شوهرش با یک بچه به اتاق اجاره یی مادر برگشته است. گردو می فروشد تا روزگار بگذراند.
از آیدا و آروزهایش می پرسم که می گوید: «آرزو دارم که در آینده پلیس بشوم تا بتوانم بچه هایی مثل خودم را در یک محیط خوب نگهداری کنم.»
از او و دنیای آن محله خداحافظی می کنیم. آسمان هم به لج افتاده و با گرمایش ما را از این منطقه و مردمانش دور می کند.
اینجا فقر فرهنگی بیش از فقر اقتصادی بیداد می کند. کودکان در حسرت دست محبتی روزگار می گذرانند تا لحظه یی تسلای کتک خوردن هایشان باشد. کودکانی که به قول عاطفه، از بس کتک خورده اند، از دست محبت هم هراس دارند.
23231
شنبه 11 مرداد 1393 - 09:35:54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]
صفحات پیشنهادی
راهپیمایی روز جهانی قدس آغاز شد /عروسکهای خونین برای همدردی با کودکان غزه
راهپیمایی روز جهانی قدس آغاز شد عروسکهای خونین برای همدردی با کودکان غزه مراسم راهپیمایی روز قدس همزمان با تهران در سراسر ایران اسلامی آغاز شد به گزارش نامه نیوز به نقل از فارس مراسم بزرگ راهپیمایی روز قدس لحظاتی قبل به صورت همزمان در تهران و سراسر ایران اسلامی آغاز شد این دردر غفلت مدیران و متولیان تئاتر شهردار منطقه یک تهران تئاتر عروسکی را صاحب خانه میکند
در غفلت مدیران و متولیان تئاترشهردار منطقه یک تهران تئاتر عروسکی را صاحب خانه میکنددبیر جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی گفت فعلا فقط شهرداری منطقه یک از ما حمایت کرده و قول داده یک طبقه از برج بزرگی در منطقه جماران را به تئاتر عروسکی و تئاتر کودک اختصاص بدهد به گزارش خبرگزاریشهردار تهران پای درد دل کودکان بهزیستی نشست
فیسبوک تویتر Google Cloob شهردار تهران پای درد دل کودکان بهزیستی نشست تهران بزرگ-ایرنا- شهردار تهران پنجشنبه شب در یک ضیافت افطاری پای درد دل تعدادی از کودکان و نوجوانان تحت پوشش بهزیستی و مددکاران مجتمع های بهزیستی مناطق مختلف پایتخت نشست به گزارش روز جمعه خبرنگار ایرنا ضیافابتکار جالب یک شهروند تهرانی در آبپاشی به راهپیمایان /مدافعان حرم به جمع راهپیمایان پیوستند/نماد تابوت کودکان
ابتکار جالب یک شهروند تهرانی در آبپاشی به راهپیمایان مدافعان حرم به جمع راهپیمایان پیوستند نماد تابوت کودکان فلسطینی در دستان راهپیمایان حاشیهنگاری روز قدس آتشنشانی تهران و یک شهروند تهرانی در ابتکاری جالب به راهپیمایان آب میپاشند تا تحمل گرمای هوا برای روزهداران آسانتر شودخروش جهانی علیه نسلکشی در غزه-25 نماد تابوت کودکان فلسطینی در دستان راهپیمایان تهرانی
خروش جهانی علیه نسلکشی در غزه-25نماد تابوت کودکان فلسطینی در دستان راهپیمایان تهرانیراهپیمایان روز جهانی قدس در تهران نماد تابوت کودکان فلسطینی به شهادت رسیده در تهاجم رژیم غاصب صهیونیستی را بر روی دستان خود دارند به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس راهپیمایان روز جهانی قدس دگزارشی تکاندهنده از یک محله خاص در تهران
دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۳ - ۱۲ ۴۵ اینجا خبری از قصابی نیست مردمش گوشت نمیخورند محلهای که بقالها سیاههای دارند از اسامی مقروضان تک و توک حتی نان را هم نسیه میبرند لواش یا بربری دو تا و سه تا و پنج تا هم ندارد حتی اگر قیمتش یک اسکناس سبز هزار تومانی باشد قیمتش قدر نداریشانسفره افطار در محله های تهران
سفره افطار در محله های تهران سفره های با صفای افطار در گوشه و کنار پایتخت عکس علی مختاری کد خبر ۴۱۶۶۹۴ تاریخ انتشار ۲۵ تير ۱۳۹۳ - ۰۲ ۰۲ - 16 July 2014حضور کودکان و بانوان در راهپیمایی روز جهانی قدس در تهران
حضور کودکان و بانوان در راهپیمایی روز جهانی قدس در تهرانراهپیمایی روز جهانی قدس با حضور گسترده مردم تهران برگزار شد عکس سینا شیری1393 05 03 - 15 37 دریافت کل گزارش تصویرینماد تابوت کودکان شهید فلسطینی در دستان راهپیمایان تهرانی
روز قدس همایش جهانی مرگ بر صهیونیست نماد تابوت کودکان شهید فلسطینی در دستان راهپیمایان تهرانی در راهپیمایی گسترده روز قدس بسیاری از مردم نماد تابوت کودکان شهید فلسطینی را در دستانشان حمل میکنند به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران ملت متدین و همیشه در صحنه ایران امروزنقشه خطرپذیری با رویکرد محله ای در تهران طراحی میشود
اجتماعی شهری رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران نقشه خطرپذیری با رویکرد محله ای در تهران طراحی میشود رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران با اشاره به این نکته که تاکنون نقشه خطرپذیری شهر تهران تنها بر اساس مخاطره زلزله طراحی شده و چندان به مخاطرات دیگر توجه نشده بودبیش از 26 طرح پژوهش محله در تهران قدیم بازبینی میشود
بیش از 26 طرح پژوهش محله در تهران قدیم بازبینی میشود معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه 12 از بازبینی و بررسی بیش از 26 طرح پژوهش محله در این منطقه خبر داد محمد باصری معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه 12 در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگارانگفت بازبینی و بررسی بیشدلجویی وزیر اطلاعات از کودکان و نوزادان شیرخوارگاه جنوب تهران
سیاسی دولت دلجویی وزیر اطلاعات از کودکان و نوزادان شیرخوارگاه جنوب تهران وزیر اطلاعات همزمان با افطار بیست و چهارمین روز از ماه مبارک رمضان با حضور در شیرخوارگاه شبیر در یکی از مناطق جنوب تهران با کودکان و نوزادان این شیرخوارگاه دیدار و ضمن اهدای هدایایی از آنان دلجویی کرد بهخروش جهانی علیه نسلکشی در غزه-6 نمایش مردم خاکستری در راهپیمایی روز قدس/عروسکهای خونین برای همدردی با کودکان
خروش جهانی علیه نسلکشی در غزه-6نمایش مردم خاکستری در راهپیمایی روز قدس عروسکهای خونین برای همدردی با کودکان غزهراهپیمایی روز قدس باحضور پرشور مردم مسلمان کشور آغاز شد و نمایش مردان خاکستری در رابطه با حمله اسرائیل به غزه و عروسکهای خونین در دست کودکان برای همدردی با کودکان غزهتهران ، منطقه 18 ، محله نسیه برها
تهران منطقه 18 محله نسیه برهادخترک با روسری گرهخورده زیر چانه بلوز و دامن چمباتمه زده گوشه راهرو در انتظار مشتری چشمهای درشت رنگی دارد میآید داخل بقالی برای پاسخدادن به سوالها اینجا خبری از قصابی نیست مردمش گوشت نمیخورند محلهای که بقالها سیاههگزارشی تکان دهنده از یک محله خاص در تهران
گزارشی تکان دهنده از یک محله خاص در تهران   اینجا خبری از قصابی نیست مردمش گوشت نمیخورند محلهای که بقالها سیاههای دارند از اسامی مقروضان تک و توک حتی نان را هم نسیه میبرند لواش یا بربری دو تا و سه تا و پنج تا هم ندارد حتی اگر قیمتش یک اسکناس سبز هزار تومانی باشدتاثیر حضور اقوام مهاجر در تعلقهای محلهای در تهران قدیم بررسی میشود
تاثیر حضور اقوام مهاجر در تعلقهای محلهای در تهران قدیم بررسی میشود معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه 12 از بررسی تاثیر حضور اقوام مهاجر در تعلقهای محلهای این منطقه خبر داد محمد باصری معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه 12 در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه ختجمع بزرگ «عروسکهای خونین غزه» در قالب برگزاری شام غریبان کودکان غزه
با حضور کودکان و دانشآموزان مشهدی تجمع بزرگ عروسکهای خونین غزه در قالب برگزاری شام غریبان کودکان غزه خبرگزاری رسا ـ تجمع بزرگ عروسکهای خونین غزه شب گذشته پنجم مرداد در مقابل ساختمان سازمان ملل در مشهد برگزار شد به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا درمشهد تجمع بزرگ «عروسک&-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها