واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۹
یک جامعهشناس با اشاره به وضعیت جوانان و نوجوانان گفت: همه باید به خاطر داشته باشیم که برای تاثیرگذاری روی این نسل باید آنها را به هویت خودی آگاه و علاقمند کنیم، اما در مقابل نباید ارزشهای جهانی را به کلی نادیده بگیریم. به گزارش سرویس «جوانان» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، دکتر سعید معیدفر افزود: ما امروز نمی توانیم تحولات دنیای مدرن را نادیده بگیریم و خط کشی کنیم و بگوییم خودی یعنی آنچه دیگری نیست. این خط کشیها خطرآفرین است. باید خودی را در متن ارتباط با دیگری تعریف کنیم. این جامعهشناس در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهارکرد: میانسال و سالمند، هویت فردی و اجتماعی خود را گرفته و شخصیت و ارزشهای فردی و اجتماعیاش تثبیت شده است و قابل تغییر نیست. انتظار وقوع تحولی هم در این گروه نمی رود؛ اما نسل نوجوان و جوان در آستانه الگوپذیری، تغییر و تحول فرهنگی است. وی در ادامه گفت: فضایی که این گروه سنی در آن زندگی می کند، فضای متناقضی است و انحصار دولتی هم دارد که طبیعتا جوانها آن را برنمی تابند. امکان دسترسی به فناوریها و تنوع عظیم فرهنگی و ارزشی چه آنها که به طور مستقیم در معرض این امواج هستند چه آنها که با واسطه در این جریان قرار می گیرند را خود به خود دچار سردرگمی و تعارض میکند. این جامعهشناس با بیان اینکه بر اساس علم جامعه شناسی وقتی از افراد انتظار حضور در چندین نقش مختلف برود، او تعارض نقشها پیدا می کند، گفت: جوان و نوجوان فعلی در معرض پالسهای مخالف قرار دارد. در جامعه و فضای حاکم، آدمها با یک هویت مشخص و معین بدون تنوع خاص مواجه هستند. از سوی دیگر در معرض انتظارات نوگرایانهای قرار دارند که معتقد است جوان باید فرزند زمان خود باشد و مناسب با تحولات جهانی عمل کند. بدین ترتیب انتظارات متعارض از فرد باعث میشود که او دچار آنمی شخصیتی شود. با یک رفتار در جایی سرزنش شود و در جای دیگر تحسین که این وضعیت منجر به نابسامانی شخصیتی و دو رو شدن او می شود. معیدفر اضافه کرد: در این شرایط شخص مجبور می شود که به اصطلاح نان به نرخ روز بخورد و عمدتا یا در این راه دچار ناکامی و یا پرخاشگری می شود و هر دو فضایی که در آن قرار گرفته را تکذیب می کند. شخصیت بسیاری از نوجوانها و جوانهای ما هیچ هویتی نیافته است و متناسب با شرایطی که در آن قرار میگیرند، عمل می کنند. افرادی که برای آینده خود تردیدهای جدی دارند و برای جامعه نه تنها مفید نیستند که اتفاقا زیان آور هم هستند. اینها ریشه افزایش بزهکاری جوانان و نوجوانان و چند شخصیتی است که در سطح جامعه با آن مواجه هستیم. وی درباره مصادیق این تحولات گفت: دوره نوسازی و سازندگی منجر به مدرن شدن نسلی شد که در آن سالها تربیت می شد. تحول بعدی سال 76 بود که جامعه تلاش کرد دوباره هویت جدیدی بسازد. دولت وقت هم تحت تاثیر همین فضا بود. منازعاتی هم بین جهت گیریها در ارتباط با شرایط جامعه رخ داد. تحولات سال 84 را داشتیم که در آن ابعاد هویتی گذشته تقویت شد. این جامعهشناس تاکیدکرد: سرعت تحولات در جامعه ایرانی شتاب گرفته است و رفت و برگشت عناصر هویتی را می بینیم. در حال حاضر بسیاری از چالشهای سیاسی ما با همین تحولات رقم می خورد. اگرچه نسل بیولوژیک، 25 ساله تغییر می کند اما نسل فرهنگی در گذشته هر 30-20 سال تغییر می کرد، اما این فاصله به 10 سال و گاه به سه تا چهار سال رسیده است که این تغییرات، بحرانهای هویتی و به دنبال آن بحرانهای اجتماعی را تقویت میکند. وی با بیان اینکه در حال حاضر با شکاف فرهنگی مواجه هستیم، تصریح کرد: این شکاف، گسست نیست. همه گروههای سنی کم و بیش در تحولات قرار می گیرند اما جوانترها، نوگرا هستند و سرعتشان برای پذیرفتن تحولات بیشتر است البته این موضوع موجب شکاف نسلی نمی شود. معیدفر افزود: در شهرهای بزرگ پدر و مادرها خیلی به بچههایشان نزدیک شدهاند. اغلب با هم تعامل دارند و این موجب تاثیرگذاری آنها روی هم می شود. من در مورد روابط خانوادگی فعلی احساس تهدید می کنم اما به نظر من نگرانی خیلی جدی نیست.در این سال ها این بحث مطرح شده که ایرانی ها فرزندسالار هستند، حتی یک پدر روستایی هم تلاش می کند بچه اش را به دانشگاه بفرستد چون فکر می کند که فرهیختگی ارزش است.در کل نسبت به گذشته تحول فرهنگی داریم، اما شکاف نسلی نداریم. وی تصریح کرد: هر چه فاصله تحصیلی و اطلاعات پدر و مادرها و بچهها بیشتر باشد، مشکلاتشان بیشتر می شود. فرزندان اوقات فراغت بیشتری دارند و اطلاعات بیشتری کسب می کنند. پدر و مادرها به دلیل زمان زیادی که برای کار و کسب درآمد طی می کنند، کمتر مطلع هستند. اطلاعات بیشتر هم موجب سلطه میشود. همچنین به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی، بیکاری و حتی انتظارات نامناسب برای تشکیل خانواده، فرزندان دیرتر به استقلال می رسند و همین امر مشکلات زیادی را ایجاد می کند. این جامعهشناس در پاسخ به این پرسش که چه نوع خانوادههایی بیشتر با مشکل مواجهند، گفت: به طور کلی خانوادههایی که جزو حاشیهنشینان فرهنگی هستند، در ارتباط خود با نوجوانان و جوانان مشکل دارند. مردم این انعطاف را دارند که خود را با شرایط روز تطبیق دهند و می توان گفت که هر چقدر جامعه و خانواده بستهتر باشد بحران روابط نسلی شدیدتر میشود. معیدفر که با مجله سپیده دانایی گفتوگو کرد، در پایان تاکید کرد: نوجوان و جوان در فضایی بزرگ میشود که ته نشستهای فرهنگی دارد. سیاستهای فرهنگی باید عالمانه و عاقلانه تر تدوین شود و تلاش کرد که توجه نوجوان و جوان به آن تهنشستها بیشتر شود و تجلی هویت غیر را به سمت هویت خودی معطوف کند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]